ازدواج و آنچه باید در مورد ازدواج بدانیم...

عقد ازدواج
ازدواج یکى از سنّتهاى پیامبران الهى و ضامن حفظ و گسترش نسل بشر است و قرآن کریم از مسلمانان می خواهد که پاکدامنى خود را به وسیله آن تضمین کنند

ازدواج

ازدواج یکى از سنّتهاى نیکوى بشرى که از دیرباز میان انسانها متداول و رایج بوده است. شاید هیچ پدیده اى به اندازه این سنّت حیات بخش، مورد توجه بشر نبوده است، زیرا هم محتوایش بطور کامل با فطرت انسان هماهنگ است و هم موجب رشد و تربیت صحیح قواى طبیعى انسان و ارضاى غرایز و تأمین نیازهاى اصیل او مى شود.

غریزه جنسى یکى از غرایز پرقدرت بشر است که اگر براى مهار آن به موقع اقدام نشود و از راه صحیح تعدیل نگردد، زمام اختیار آدمى را به دست خواهد گرفت و چون طوفانى سرکش، او را به منجلابِ فساد و تباهى خواهد کشاند.

ادیان الهى همواره به مردم سفارش کرده اند که این نیازها را از راه طبیعى و مشروع، برطرف کنند و از افراط و تفریط بپرهیزند. دین اسلام نیز براساس توجهى که به نیازهاى فطرى انسان دارد، براى اشباع صحیح آنها مقرّرات مناسبى وضع کرده و راههاى اصولى را در این زمینه نشان داده است؛ ازدواج از نظر اسلام، تنها راه تعدیل غریزه جنسى است که استفاده صحیح از آن تکامل انسان را در پى دارد.

ازدواج

در این درس نخست به بیان اهمیت ازدواج از دیدگاه قرآن و معصومین علیهم السلام اشاره مى کنیم، سپس به بحث درباره نکوهش عزوبت خواهیم پرداخت.

اهمیت ازدواج در قرآن

قرآن کریم در موارد متعدّدى به اهمیت ازدواج اشاره نموده و اهداف و ثمرات آن را گوشزد کرده است.

این اندیشه افراطى را که ازدواج مانع ترقى و تکامل معنوى و اخلاقى انسان است، از نظر قرآن، مردود و مغایر با روش معمول انبیاى الهى دانسته شده است. در آیه زیر مى خوانیم:

 «وَ لَقَدْ ارْسَلْنا رُسُلًا مِنْ قَبْلِک وَ جَعَلْنا لَهُمْ ازْواجاً وَ ذُرِّیةً ...»[ رعد( 13)، آیه 38]
ما پیش از تو (نیز) رسولانى فرستادیم و براى آنها همسران و فرزندانى قرار دادیم.

خداوند متعال، زوجیت را در متن زندگى انسان قرار داده و آن را موجب گسترش نسل بشر دانسته است؛ آنجا که مى فرماید:

 «وَاللَّهُ جَعَلَ لَکمْ مِنْ انْفُسِکمْ ازْواجاً وَ جَعَلَ لَکمْ مِنْ ازْواجِکمْ بَنینَ وَ حَفَدَةً ...»[نحل( 16)، آیه 72]
خداوند براى شما از جنس خودتان همسرانى قرار داد، و از همسرانتان براى شما فرزندان و نوه هایى به وجود آورد.

ازدواج از نظر قرآن، نقش اساسى در پاکدامنى انسان دارد و تداوم عفّت بدون آن، با مشکلات بسیارى همراه است؛ بدین جهت از کسانى که توانایى ازدواج ندارند، خواسته شده که از فرورفتن در لجنزار فساد خوددارى نمایند و با خویشتندارى، عفّت خود را حفظ کنند تا براى آنان امکان ازدواج فراهم شود. در آیه اى مى خوانیم:

 «وَلْیسْتَعْفِفِ الَّذینَ لا یجِدُونَ نِکاحاً حَتَّى یغْنِیهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ»[نور( 24)، آیه 33]
کسانى که امکانى براى ازدواج نمى یابند، باید پاکدامنى پیشه کنند تا خداوند از فضل خود آنان را بى نیاز گرداند.

ازدواج از نظر قرآن از چنان ضرورت و اهمیتى برخوردار است که هیچ چیز، حتى تهیدستى نمى تواند مانع انجام آن شود، چنان که مى فرماید:

«وَ انْکحُوا الْایامى  مِنْکمْ وَالصَّالِحینَ مِنْ عِبادِکمْ وَ امائِکمْ انْ یکونُوا فُقَراءَ یغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَاللَّهُ واسِعٌ عَلیمٌ»[نور( 24)، آیه 32]
مردان و زنان بى همسر خود را همسر دهید. همچنین غلامان و کنیزان صالح و درستکارتان را؛ اگر فقیر و تنگدست باشند، خداوند از فضل خود آنان را بى نیاز مى سازد؛ خداوند گشایش دهنده و آگاه است.

اهمیت ازدواج از دیدگاه معصومین (علیهم السلام)

مسأله پیوند زناشویى در سخنان گهربار و سیره عملى معصومین علیهم السلام از جایگاه ویژه اى برخوردار است؛ آن بزرگواران براى نشان دادن اهمیت این موضوع، گذشته از عمل کردن به وظایفى که در این زمینه به عهده داشتند، با سخنان ارزنده خود، پیروان خویش را در اجراى هر چه بهتر این سنّت پسندیده تشویق مى کردند و در صورت مشاهده انحراف نسبت به آن، به روشنگرى پرداخته، افراد را از روش نادرست خود برحذر مى داشتند.

رسول خدا صلى الله علیه و آله ازدواج را یکى از سنّتهاى خود دانسته، مردم را به پیروى از این روش نیکو فرا مى خواند و کسانى را که از این دستور سرپیچى کنند، از زمره پیروان خود بیرون مى داند:

 «النِّکاحُ سُنَّتى  فَمَنْ رَغِبَ عَنْ سُنَّتى  فَلَیسَ مِنّى »[بحارالانوار، مجلسى( ره)، ج 103، ص 220، چاپ اسلامیه]
ازدواج، سنّت من است و هر کس از سنّت من سرپیچى کند، از من نیست.

امیر مؤمنان صلوات الله علیه نیز جوانان را به ازدواج توصیه کرده، اهمیتى را که رسول خدا صلى الله علیه و آله براى آن قائل بود، گوشزد مى کند و مى فرماید:

 «تَزَوَّجُوا فَانَّ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله علیه وآله کثیراً ما یقُولُ: مَنْ کانَ یحِبُّ انْ یتَّبِعَ سُنَّتى  فَلْیتَزَوَّجْ فَانَّ مِنْ سُنَّتِىَ التَّزْویجَ ...»[بحارالانوار، مجلسى( ره)، ج 103، ص 218، چاپ اسلامیه]
ازدواج کنید. بدرستى که رسول خدا صلى الله علیه و آله بسیار مى فرمود: هر کس دوست دارد از سنّت من پیروى کند، ازدواج نماید، زیرا آن یکى از سنّتهاى من است.

رسول اکرم صلى الله علیه و آله روزى به دیدن اصحاب «صُفّه» رفت. در آنجا به جوان بى همسر و غریبى به نام «جُوَیبِرْ» برخورد کرد. به او فرمود: چقدر خوب بود همسرى انتخاب کرده، باتشکیل خانواده به این زندگى انفرادى خاتمه مى دادى، تا هم عفّت خود را به وسیله همسر حفظ کنى و هم او در کار دنیا و آخرت تو را یارى کند. جویبر گفت: اى رسول خدا! من نه مال و جمال دارم و نه حسب و نسب، چه کسى به من زن مى دهد و کدام زن رغبت مى کند که همسر من شود؟

حضرت فرمود: اى جویبر! خداوند به وسیله اسلام ارزش افراد را تغییر داده، بسیارى از اشخاص در دوران جاهلیت محترم بودند و اسلام آنان را پایین آورد و بسیارى، خوار و زبون بودند و اسلام منزلت آنها را بالا برد. برخیز و به منزلِ «زیاد بن لبید انصارى» برو و از دخترش «ذلفا» خواستگارى کن ....

مراسم خواستگارى انجام گرفت و زیاد بن لبید با آنکه وصلت با شخصى مانند «جویبر» را- که از تمام مزایاى مادّى محروم بود- در شأن خود نمى دید، به دستور پیامبر صلى الله علیه و آله با این ازدواج موافقت کرد.[ر. ک. کافى، ج 5، ص 340، اسلامیه ]

آن حضرت هرگاه مى دید، پیروانش در امر زناشویى از حدّ اعتدال تجاوز کرده، آنان را به مسیر درست راهنمایى مى کرد. چنان که نقل شده، تعدادى از یاران پیامبر صلى الله علیه و آله مباشرت با همسر و خوردن و خوابیدن را بر خود حرام کرده بودند. وقتى آن حضرت این خبر را شنید، به سراغ آنان رفت و ضمن هشدار به نادرست بودن روش آنان، راه درست را پیش رویشان نهاد و فرمود:

 «أَتَرْغَبُونَ عَنِ النِّساءِ فَانّى  اتِى النِّساءَ وَ اکلُ بِالنَّهارِ وَ انامُ بِاللَّیلِ، فَمَنْ رَغِبَ عَنْ سُنَّتى  فَلَیسَ مِنّى »[سنن النّبى، علامه طباطبایى، ص 146، اسلامیه ]
آیا از همسرانتان دورى مى کنید، در حالى که من با همسران مباشرت مى کنم، در روز غذا مى خورم و شب مى خوابم؟ هر کس از سنّت من پیروى نکند، از من نیست.

تربیت یافتگان مکتب رسول خدا صلى الله علیه و آله نیز به پیوند زناشویى اهمیت مى دادند و روا نمى دانستند که هیچ مردى هر چند براى مدّتى کوتاه، بدون همسر بماند و این نکته را، حتى در مواقع بُحرانى فراموش نمى کردند؛ حضرت فاطمه سلام الله علیها پیش از شهادت خویش به امیر مؤمنان صلوات الله علیه این گونه وصیت کرد:

 «یابْنَ عَمِّ اوصیک اوَّلًا انْ تَتَزَوَّجَ بَعْدى  بِابْنَةِ اخْتى  امامَةِ فَانَّها تَکونُ لِوُلْدى  مِثْلى ، فَانَّ الرِّجالَ لابُدَّ لَهُمْ مِنَ النِّساءِ»[فاطمة من المهد الى اللحد، سید محمدکاظم قزوینى، ص 610، بیروت ]
اى پسر عمو! به تو وصیت مى کنم که پس از من با دختر خواهرم «امامه» ازدواج کنى، زیرا او براى فرزندانم مانند من است. همانا مردان چاره اى جز ازدواج ندارند.

امامان معصوم علیهم السلام همواره بر تحکیم روابط خانوادگى تأکید داشتند و اگر کسى موفّق به ازدواج نشده بود، او را به آن ترغیب کرده و مقدّمات آن را برایش فراهم مى ساختند.

امام صادق علیه السلام مى فرماید: روزى مردى خدمت پدرم امام باقر علیه السلام آمد. پدرم از او پرسید: آیا همسر دارى؟ عرض کرد: نه. امام (علیه السلام) فرمود:

 «ما احِبُّ انَّ لِىَ الدُّنْیا وَ ما فیها وَ انّى  بِتُّ لَیلَةً وَ لَیسَتْ لى  زَوْجَةٌ»
دوست نمى دارم که دنیا و آنچه در آن است از آنِ من باشد و یک شب بدون همسر بخوابم.

سپس هفت دینار به آن مرد داد و فرمود: با این پول براى خود همسرى اختیار کن.[وسائل الشیعه، ج 14، ص 7]

نکوهش عزوبت (مجرّد زیستن)

به همان اندازه که پیوند زناشویى در اسلام مورد ترغیب و تشویق قرار گرفته، عزوبت و خوددارى ورزیدن از ازدواج و تشکیل خانواده مورد نکوهش قرار گرفته است. رسول  خدا صلى الله علیه و آله مى فرماید:

 «شِرارُکمْ عُزَّابُکمْ، رَکعَتانِ مِنْ مُتَأَهِّلٍ خَیرٌ مِنْ سَبْعینَ رَکعَةً مِنْ غَیرِ مُتَأَهِّلٍ»[کنز العمّال، ج 16، ص 277]
بدترین شما بى همسران شما هستند. دو رکعت نماز شخص متأهّل از هفتاد رکعت نماز فرد بى همسر بهتر است.

آن حضرت به شخصى به نام «عکاف» برخورد. او با توجه به برخوردارى از امکانات مالى، مجرّد مى زیست. پیامبر صلى الله علیه و آله وقتى متوجه این امر شد، خطاب به او فرمود:

ازدواج کن و گرنه گناهکار خواهى بود.[بحارالانوار، ج 103، ص 221]

امام صادق علیه السلام نیز فرمود:

 «انَّ رَکعَتَینِ یصَلّیهِما رَجُلٌ مُتَزَوِّجٌ افْضَلُ مِنْ رَجُلٍ یقُومُ لَیلَهُ وَ نَهارَهُ اعْزَبَ»[بحارالانوار، ج 103، ص 217]
همانا ارزش دو رکعت نماز مرد متأهّل، برتر از عبادت شبانه روزى مرد بدون همسر (عَزَبْ) است.

خلاصه

پیوند زناشویى و ازدواج یکى از سنّتهاى پیامبران الهى و ضامن حفظ و گسترش نسل بشر است.

قرآن کریم، ازدواج را مایه حفظ پاکى و عفّت مى داند و از مسلمانان مى خواهد که پاکدامنى خود را به وسیله آن تضمین کنند.

رسول خدا صلى الله علیه و آله ازدواج را یکى از سنّتهاى خود برشمرده و نسبت به آن تأکید فراوان کرده است.

آن حضرت جوانان را به ازدواج و تشکیل خانواده تشویق کرده و چه بسا در موارد لزوم، مقدّمات آن را براى افراد نیازمند فراهم مى کرد و کسانى را که از این سنّت پسندیده دورى مى گزینند مورد نکوهش قرار داده و از زمره پیروان خود خارج مى داند.

 

Share