خمس در کتاب و سنت - خمس در آیات و روایات
خمس در کتاب و سنت - خمس در آیات و روایات:
خمس یکی از واجبات مالی است که مورد غفلت واقع شده و آنطور که باید مورد توجه قرار نمی گیرد. واجبی که هم در قرآن و هم روایات اهمیت آن گوشزد شده است. خمس از عبادات است و همانند نماز باید برای اطاعت فرمان الهی باشد و اگر از روی ریا صورت پذیرد، فایده ای ندارد.
در اهمیت خمس همین بس که اگر کسی مثلاً با لباسش که مشمول خمس است یا در خانه اش که متعلق خمس است نماز بخواند، نمازش باطل است و تصرفش هم در آن حرام است. بخشی از بی توجهی به این واجب الهی ناشی از بی تفاوتی برخی مکلّفان و بخش دیگر که شاید مهم تر از آن باشد عدم پرداخت صحیح و مناسب به این مقوله از سوی متولیان دینی و کارشناسان مربوطه است. آنطور که سزاوار است بحث خمس در اقشار جامعه تبیین نشده است. اصلاً خیلی ها که خمس نمی دهند اطلاعی از کم و کیف آن ندارند که بخواهند خمس پرداخت کنند و تنها چیزی که از خمس می دانند نام خمس است و هیچ گونه شناختی از چگونگی آن ندارند.
در این میان آموزش وپرورش نیز نقش بسیار مهمی در این رابطه دارد و می بایستی با گنجاندن مبحث خمس در کتاب های دینی مدارس و تبیین آن توسط دبیران آشنا به مسئله، خمس را تا حدی جا بیندازد؛ چرا که خمس از جایگاه خاصی برخوردار است و چنان که در ادامه خواهد آمد تقریباً شامل تمامی اقشار جامعه می شود و از این حیث چه بسا از زکات هم مهم تر باشد. چون زکات (غیر از زکات فطره) شامل بخشی از افراد می شود. همچنین خمس نقش مهمی در حلال بودن اموال از حیث تصرف و خوراک دارد و وقتی مال حرام وارد زندگی شود تبعات منفی خطرناکی را در پی خواهد داشت. این گونه نیست که فقط ثروتمندان باید خمس بدهند؛ بلکه افراد معمولی نیز در این رابطه مکلف هستند؛ ولی هرکسی نسبت به مقدار اموالش باید بپردازد.
خمس در قرآن:
اصل خمس از جمله واجباتی است که صراحتاً در قرآن کریم از آن یادشده است. قرآن می فرماید: «وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَیْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِی الْقُرْبى وَ الْیَتامى وَ الْمَساکینِ وَ ابْنِ السَّبیلِ إِنْ کُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ؛ [انفال/41] بدانید هر نوع غنیمتى نصیب شما مىشود، یک پنجم آن، از آن خدا و رسول و خویشان رسول و یتیمان و بینوایان و در راه ماندگان مىباشد، اگر به خدا ایمان داشته باشید.» یکی از نکات مهم در این آیه شریفه این است که خداوند پرداخت خمس را به ایمان داشتن به خدا گره زده است؛ یعنی مؤمنان به خدا اهل خمس هستند. با توجه به آیات قبل و بعد این آیه شریفه که درباره جهاد است، برخی گفته اند: مقصود از «أَنَّمٰا غَنِمْتُمْ» در آیه شریفه غنائم جنگى است و خمسى که در آیه تشریع شده: «لِلّٰهِ خُمُسَهُ» خمس غنائم جنگى را در برمی گیرد. ولى با توجه به معناى لغوى غنیمت که دربرگیرنده هر بهره و سودى است و روایات بسیارى که از اهل بیت (علیهم السلام) رسیده، خمس در آیه شریفه اختصاص به غنائم جنگى ندارد. اهل بیت (علیهم السلام) خمس را به هر سود و بهره اى که به انسان مى رسد، گسترش داده اند. در روایت آمده: «عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ علیه السلام عَنِ الْخُمُسِ فَقَالَ فِی کُلِ مَا أَفَادَ النَّاسُ مِنْ قَلِیلٍ أَوْ کَثِیرٍ؛ [ کافی/ج 1/ص 545] از امام کاظم علیه السلام پرسیدم: خمس، از چه اموالى گرفته مى شود؟ فرمود: از هر مالى که به دست آورند، کم باشد یا زیاد.» در حدیث دیگر چنین آمده: «عن ابی عبدالله، علیه السلام، قال: قلت له: «وَ اعْلَمُوا أَنَّمٰا غَنِمْتُمْ مِنْ شَیْ ءٍ فَأَنَّ لِلّٰهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ ...» قال هى و اللّٰهِ الافادةُ یوماً بیومٍ...؛ [ تهذیب الاحکام/ج 4/ص 121] راوی می گوید به امام صادق علیه السلام عرض کردم [مقصود از غنیمت در آیه چیست؟] فرمود: به خدا قسم غنیمت، فایده اى است که روز بروز به دست مى آید...» این که در این روایت امام (علیه السلام) با قسم غنیمت را معنی می کند شاید به خاطر تأکید بر این است که خمس فقط شامل غنیمت جنگی نیست.
اهمیت خمس در روایات:
برخی از روایات که گویای اهمیت خمس است. در روایت آمده: «عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام مَا أَیْسَرُ مَا یَدْخُلُ بِهِ الْعَبْدُ النَّارَ قَالَ مِنْ أَکْلٍ مِنْ مَالِ الْیَتِیمِ دِرْهَماً وَ نَحْنُ الْیَتِیمُ؛ [وسائل الشیعة/ ج9/ ص 484] ابوبصیر از امام باقر علیه السلام پرسید که راحت ترین چیزی که بنده با آن وارد جهنم می شود چیست؟ حضرت فرمود: درهمی از مال یتیم خوردن و ما یتیم هستیم.»
امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: «إِنَّ اللَّهَ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ لَمَّا حَرَّمَ عَلَیْنَا الصَّدَقَةَ أَنْزَلَ لَنَا الْخُمُسَ فَالصَّدَقَةُ عَلَیْنَا حَرَامٌ وَ الْخُمُسُ لَنَا فَرِیضَةٌ وَ الْکَرَامَةُ لَنَا حَلَال؛[ من لا یحضره الفقیه/ج 2/ص 41] امام صادق علیه السلام فرمود: خدا که معبودى جز او نیست، زمانی که صدقه را بر ما حرام ساخت، خمس را براى ما نازل کرد؛ پس صدقه بر ما حرام و خمس براى ما فرض است و هدیه براى ما حلال است.»
در روایت دیگری از امام صادق (علیه السلام) آمده: «لَا یَحِلُّ لِأَحَدٍ أَنْ یَشْتَرِیَ مِنَ الْخُمُسِ شَیْئاً حَتَّى یَصِلَ إِلَیْنَا حَقُّنَا؛ [ وسائل الشیعة/ ج9/ ص 484] براى هیچ کس روا نیست که از مال خمس چیزى بخرد، مگر آنکه حق ما را به ما برساند.»
همچنین یکى از تجار فارس که از پیروان امام رضا (علیه السلام) بوده به حضرت (علیه السلام) نامه ای درباره خمس می نویسد: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ إِنَّ اللَّهَ وَاسِعٌ کَرِیمٌ ضَمِنَ عَلَى الْعَمَلِ الثَّوَابَوَ عَلَى الضِّیقِ الْهَمَّ لَا یَحِلُّ مَالٌ إِلَّا مِنْ وَجْهٍ أَحَلَّهُ اللَّهُ وَ إِنَّ الْخُمُسَ عَوْنُنَا عَلَى دِینِنَا وَ عَلَى عِیَالاتِنَا وَ عَلَى مَوَالِینَا وَ مَا نَبْذُلُهُ وَ نَشْتَرِی مِنْ أَعْرَاضِنَا مِمَّنْ نَخَافُ سَطْوَتَهُ فَلَا تَزْوُوهُ عَنَّا وَ لَا تَحْرِمُوا أَنْفُسَکُمْ دُعَاءَنَا مَا قَدَرْتُمْ عَلَیْهِ فَإِنَّ إِخْرَاجَهُ مِفْتَاحُ رِزْقِکُمْ وَ تَمْحِیصُ ذُنُوبِکُمْ وَ مَا تَمْهَدُونَ لِأَنْفُسِکُمْ لِیَوْمِ فَاقَتِکُمْ وَ الْمُسْلِمُ مَنْ یَفِی لِلَّهِ بِمَا عَهِدَ إِلَیْهِ وَ لَیْسَ الْمُسْلِمُ مَنْ أَجَابَ بِاللِّسَانِ وَ خَالَفَ بِالْقَلْبِ والسلام.»[الکافی/ ج1/ص 548]
امام (علیه السلام) پاسخ می دهند: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ همانا خدا وسعت دهنده و کریم است، در مورد عمل و کار، ضامن ثواب است و در تنگى، ضامن غم و اندوه [در مورد مخالفت ضامن کیفر و مجازات است] هیچ مالى حلال نیست جز از راهی که خدا آن را حلال کرده و خمس کمک ما بر دین ما و عیالات ما و پیروان ما است و وسیله بذل و بخشش ما و حفظ آبروی ما از کسی است که از او بیم داریم؛ پس آن را از ما دریغ ندارید و تا می توانید خود را از دعاى ما محروم نکنید؛ زیرا دادن خمس کلید روزى شما و مایه پاک شدن گناهان شماست و چیزی است که براى روز بیچارگى خود آماده می کنید. مسلمان کسى است که به عهدى که خدا با او کرده وفا کند؛ مسلمان آن نیست که با زبان بپذیرد و بادل مخالفت کند. والسلام.»
همچنین در نقل دیگری آمده که جماعتى از خراسان خدمت حضرت رضا علیه السلام رسیدند و درخواست کردند که ایشان را از پرداخت خمس معاف دارد. حضرت (علیه السلام) فرمود: «این چه نیرنگى است؟! به زبان خود با ما اظهار دوستى و اخلاص می کنید و حقى را که خدا براى ما و ما را براى آن قرار داده و آن خمس است را از ما دریغ می دارید! قرار نمی دهیم، قرار نمی دهیم، قرار نمی دهیم هیچ یک از شمارا در حلّیت. [یعنی بر هیچ یک از شما حلال نمی کنیم.]» [الکافی/ ج1/ص 548] این که امام (علیه السلام) سه بار تأکید می کند که بر شما حلال نمی کنیم، اهمیت ویژه پرداخت خمس را نشان می دهد.
چه چیزهایی مشمول خمس است:
در این که خمس به چه چیزهایی تعلق می گیرد و شامل چه مواردی می شود، بین شیعه و سنی اختلاف است. آنچه در اهل سنت معروف است، خمس را فقط شامل غنائم جنگی می دانند. ولی در شیعه و بنابر تصریح روایات افزون بر غنائم شامل شش مورد دیگر نیز می شود که عبارت اند از «معدن»، «گنج»، «جواهری مثل مروارید که از غواصی به دست آید»، «مال مخلوط به حرام»، «زمینی که کافر ذمی از مسلمان می خرد» و «منفعت کسب.»
سه مورد اول حد نصاب دارد و به صرف صدقِ هر یک از این ها مشمول خمس نیست. از طرفی شامل افراد خاص و شرایط ویژه ای است. درباره مال حلال مخلوط به حرام نیز اگر مقدار مال حرام و مالک آن معلوم نباشد با پرداخت خمس، مال حلال می شود. مهم ترین مورد که تقریباً همه مردم را شامل می شود مورد آخر است که در رابطه با منفعت کسب است. بحث اصلی این یادداشت پیرامون همین موضوع خواهد بود.
منفعت کسب
در ابتدا باید ببینیم که منظور از منفعت کسب چیست و چگونه و با چه شرایطی خمس واجب می شود؟ هر شخص بالغی که درآمد دارد باید سال خمسی داشته باشد. به این معنا که کسبِ اولین منفعت اعم از تجارت و صنعت و یا هرگونه درآمد دیگر آغاز سال خمسی است؛ یعنی اگر مثلا اول مهر اولین منفعت کسب حاصل شود، مهر سال آینده هرچقدر از این منفعت باقی مانده باشد خمسش واجب است.
نکته قابل ذکر این است که وقتی گفته می شود سال خمسی حتماً نباید یک سال تمام بگذرد تا خمس واجب شود. بلکه ملاک باقی ماندن منفعت تا آن روزی است که به عنوان سال مشخص شده است. برای نمونه بر اساس مثال مذکور اگر کسی که اول مهر سال خمسی اش است، در شهریور منفعتی کسب کند و تا اول مهر باقی بماند خمسش واجب است با این که از این منفعت مذکور یک سال نگذشته است. اگر کسی بدهی داشته باشد می تواند آن را از منفعت کسر کند و بعد خمس باقیمانده را پرداخت کند.
مصادیق منفعت
به طورکلی هر چیزی که مالیّت داشته باشد و به واسطه مصرف تمام شدنی است ولو ناچیز، اگر سر سال بماند خمس دارد. مثل پول، لوازم مصرفی، مواد خوراکی و آذوقه. چیزهایی مثل لباس، پارچه، فرش و... که با مصرف کردن از بین نمی رود اگر تا سال خمسی مورداستفاده قرار نگیرند خمس دارد. البته بنابر نظر برخی فقها اگر چیزی در شأن انسان و در معرض استفاده باشد، ولی مورداستفاده قرار نگیرد خمس ندارد؛ همانند کتاب.
نکته مهم؛ مالی که صرف کار حرام شود خمـس دارد. اگرچه سر سال آن مال باقی نیست و از بین رفته باشد. ولی چون صرف حرام شده باید حساب شود و خمـسش پرداخت گردد.
خمس سرمایه
یکی از موارد مهم مشمول خمس، سرمایه است. آن چیزی که سرمایه حساب می شود خمـس دارد؛ برای نمونه ابزاری که برای نجاری یا مکانیکی برای نجار و مکانیک که کسبشان از این راه است سرمایه حساب می شود و خمـس دارد. همچنین تاکسی، مغازه و... که سرمایه حساب می شوند. اگر کسی هم نمی تواند سر سال به طور کامل خمـس سرمایه را پرداخت کند باید با حاکم شرع (مرجع تقلید) دستگردان کند و آن مقداری که می تواند به صورت قسطی پرداخت کند. بنابر نظر بعضی از فقها اگر به صورت قسطی هم نتواند خمـس واجب نیست.
خمس اموال شخص نابالغ
اگر شخص نابالغی دارای اموالی باشد، در مورد خمس آن ها به طورکلی سه قول در بین فقها مطرح است؛
نخست، بعد از بلوغ باید خمسش را بدهد.
دوم، بر ولی شخص نابالغ واجب است که خمـس مال وی را بدهد و اگر نداد بر خود این شخص بعد از بلوغ واجب است.
سوم، بر هیچ کس واجب نیست و لازم نیست که بعد از بلوغ خمسش را بپردازد.
مستثنیات خمس:
چند مورد هست که خمس ندارد؛ یعنی اگر سر سال خمسی رسید و این اموال باقی بودند خمسشان واجب نیست.
نخست ارث است. مالی که به انسان به ارث می رسد خمس ندارد به شرط این که توقع ارث رسیدن باشد. مثل این که از پدر به پسر برسد، ولی اگر از فامیل دوری که اصلا فکرش را نمی کرده از او ارث ببرد اگر سر سال بماند خـمس دارد. همچنین اگر مالی که به ارث رسیده مشمول خمـس بوده یا متوفی خمـس بدهکار بوده و خمسش را نداده، خمسش بر ورثه واجب است. مگر این که متوفی معتقد به خمـس نبوده باشد.
دوم، مهریه است. مهری که زن می گیرد خمس ندارد.
سوم، دیه است. دیه هم از مواردی است که اگر تا سر سال باقی بماند خـمس ندارد.
نکته؛ هدیه و جایزه بنابر نظر اکثر مراجع مانند سایر منافع اگر سر سال زیاد بیاید، خـمس دارد. ولی برخی مراجع مانند امام خمینی (رحمه الله) و مقام معظم رهبری (حفظه الله) خـمس را در هدیه واجب نمی دانند. شایان ذکر است که مال تخمیس شده دیگر خـمس ندارد؛ اگرچه سال ها بلااستفاده بماند. مگر این که منفعت و سودی از آن حاصل شود که آن سود اگر تا سال خمسی باقی باشد خـمس دارد.
مصرف خمس:
خمس دو قسمت می شود.
نخست، یکی سهم سادات فقیر است.
دوم، نصف دیگر سهم امام معصوم (علیه السلام) است که در زمان فعلی که عصر غیبت است به مجتهد جامع الشرایط داده می شود. نکته مهم در اینجا این است که پرداخت سهم سادات هم باید با اجازه مجتهد باشد و اگر بدون اجازه باشد کافی نیست.
مبحث خـمس همانند خیلی از مسائل دیگر فروعات و جزییات مختلفی دارد. هدف در این یادداشت مختصر، تلنگری نسبت به اهمیت این واجب مالی بود و سعی شد که آگاهی اجمالی نسبت به مسائل مرتبط با آن داده شود. طبیعتاً هر مکلفی برای آگاهی بیشتر باید به مرجع تقلید خود رجوع کند تا تکلیفش را دقیقاً بداند که مرتکب تصرف حرام یا حرام خواری نشود. [مسائل خـمس برگرفته از رساله مراجع و استفتائات مربوطه است./999/704/ر]
بخوانید : فرق خـمس با مالیات چیست؟
منبع: رسا
افزودن دیدگاه جدید