نکته اول: انسان کامل موجودی است که خدای سبحان، کلمات ذاتی خود را که غیب مطلق است، در شهادت مطلقه و آینه او مشاهده می کند؛ انسان کامل تنها موجودی است که می تواند آینه حق نما و مظهر کامل الهی باشد. یکی از بزرگان اهل معرفت در این باره کلامی عمیق دارد:
انسان کامل آینه حق است و خدای متعال بر خود لازم کرده است که اسما و صفات خود را جز در انسان کامل مشاهده نکند و این معنای آیه مبارکه ای است که فرمود:
انا عرضنا الامانه علی السموات و الارض و الجبال فابین ان یحملنا واشفقن منها و حملها الانسان(1).(2)
نکته دوم: هدف نهایی ایجاد عالم و آدم تحقق انسان کامل است. پس انسان کامل موجودی است که غرض و هدف ایجاد هستی را تامین می کند که اگر وجود او نمی بود نظام آفرینش پدید نمی آمد، چنان که در حدیث قدسی فرمود: لولاک لما خلقت الافلاک(3).
بنابراین، انسان کامل سبب غایی ایجاد عالم است. مولانا در این باره می گوید:
پس به صورت عالم اصغر توای - پس به معنا عالم اکبر توای
ظاهرا آن شاخ اصلی میوه است - باطنا بهر ثمر شد شاخ هست
گر نبودی میل و امید ثمر - کی نشاندی باغبان بیخ شجر
مصطفی زین گفت کادم و انبیا - خلف من باشد در زیر لوا
گر به صورت من زآدم زاده ام - من به معنا جد، جد افتاده ام
پس زمن زایید در پدر معنا - پس زمیوه زاد در معنا شجر (4)
نکته سوم: انسان کامل واسطه فیض الهی در حفظ عالم هستی است؛ یعنی حق سبحانه در آینه انسان کامل تجلی می کند. انوار تجلیات حق از آینه دل او به عالم و آدم فایض شده، نظام هستی با رسیدن آن فیض، حفظ می شود و تا زمانی که انسان کامل در عالم باشد، از حق سبحانه تجلیات ذاتی و رحمت رحمانی و رحیمی درخواست می کند و عالم با این استمداد و فیضان تجلیات حق محفوظ می ماند، بدین لحاظ عارف نسفی در وصف دل انسان کامل سخن زیبایی دارد:
چندین گاه است که می شنوی در دریای محیط آینه ای گیتی نمای نهاده اند، تا هر چیز که در آن روانه شود، پیش از آن که به ایشان برسد، عکس آن چیز در آینه گیتی نمای پدید آید، و نمی دانی که آن آینه چیست و آن دریا کدام است. آن دریا عالم غیب غیب و آن آینه، دل انسان کامل است؛ هر چیز که از دریای عالم غیب غیب روانه می شود، تا به ساحل وجود برسد، عکس آن بر دل انسان کامل پیدا می آید و انسان کامل از آن حال خبر می شود.(5)
خلاصه سخن آن که چون خزاین اسرار الهی است و به طور تفصیل در عالم وجود دارد و به طور جمع در انسان کامل مطوی است، پس انسان کامل حایز خزاین وجودات اسمای الهی است و به این معنا حافظ و خزانه دار آن ها خواهد بود؛ لذا شیخ اکبر - ابن عربی - گفته است: انسان کامل مانند نگین انگشتر است که با آن خزانه ها را مهر و موم می کنند.(6)
-----------------
پی نوشت:
1. به درستی که ما آن امانت را به آسمان ها و زمین و کوه ها عرضه نمودیم، همه از پذیرش و تحمل آن امتناع نمودند و از قبول آن ترسیدند، انسان آن را برداشت و تحمل آن را پذیرفت. احزاب 33 آیه 72.
2. عبدالکریم جیلی، الانسان الکامل، باب 60، ج 2، ص 36.
3. ای پیامبر اگر شما نبودی هر آینه عالم هستی را نمی آفریدم.
4. مثنوی معنوی، دفتر 4، شعر 525، ص 573.
5. کتاب انسان کامل، رساله 18، فصل 3، ص 238.
6. حسن زاده آملی، ممد الهمم فی شرح فصوص الحکم، ص 23.