وفات حضرت زینب (صلواتُ اللهِ و سلامُهُ عَليها) + آواتار

http://www.ziaossalehin.ir/fa/Avatar
http://www.ziaossalehin.ir/fa/Avatar
http://www.ziaossalehin.ir/fa/Avatar
http://www.ziaossalehin.ir/fa/Avatar
png
png

حضرت زینب بنت علی بن ابیطالب (سَلامُ اللهِ عَلَيهِم) دختر ارشد امیرالمومنین امام علی (عليه الافُ التَّحيةِ والثَّناء) و حضرت زهرا (صلواتُ اللهِ و سلامُهُ عَليها) در پنجم جمادی الاول سال پنجم یا ششم هجری در مدینه منوره دیده به جهان گشود [1] و سرانجام بعد از سالها عبادت، بندگی، ایثار و خدمت موثر به ائمه معصوم (سَلامُ اللهِ عَلَيهِم) و اسلام در یکشنبه ۱۵ رجب سال ۶۲ هجری قمری درگذشت.[2]

در برخی منابع ذکر شده است ، پیامبر اکرم (صَلَّی اللهُ عليهِ و آلهِ و سلَّم) در هنگام تولد حضرت زینب (صلواتُ اللهِ و سلامُهُ عَليها) به شدت گریه نمود و فرمودند : «این دختر به بلاها مبتلا می شود و مصیبت های مختلفی بر وی وارد می شود، به درستی که هر کس بر او و بر مصیبت های او گریه کند، ثوابش همانند ثواب گریه بر برادرانش می باشد.» سپس ایشان را «زینب» نامید.[3]

تاریخ گواه گویایی است که حضرت زینب کبری (صلواتُ اللهِ و سلامُهُ عَليها) چگونه با انواع مصیبتها و سختیها روبرو و همواره در برابر طوفان حوادث صبر و شکیبایی نمودند و لحظه ای از راه بندگی و ولایت مداری خارج نشدند، امام سجاد (صلواتُ اللهِ و سلامُه عليهِ) می فرماید : «عمّه‏ ام ، زينب ، با وجود همه مصيبت‏ها و رنج‏هايی كه در مسيرمان به سوی شام به او روی آورد ، حتّی يك شب اقامه نماز شب را فرو نگذاشت.»[4]

در بیان برخی از مصائب حضرت زینب (صلواتُ اللهِ و سلامُهُ عَليها) در تاریخ ثبت شده که در حدود ۵ سالگی فقدان و رحلت جانگداز جدّ بزرگوارش رسول اکرم (صَلَّی اللهُ عليهِ و آلهِ و سلَّم) را درک نمود [5] و بعد از منافقان در ماجرای سقیفه [6] ولایت پدر گرامی ایشان را که از سوی خداوند تعیین [7] شده بود غصب و موجب انحراف امت از مدار ولایت الهی و علوی شدند.

چند ماهی نگذشت که بر اثر این انحراف، به خانه وحی یورش بردند و در پی آن مادر گرامی زینب کبری (صلواتُ اللهِ و سلامُهُ عَليها) بر اثر ضربه در و دیوار مجروح و حضرت محسن سقط گردید [8] و در ادامه ضربات تازیانه و غلاف شمشیر [9] آن کوه استوار و دریای خروشان را به بستر بیماری کشید و در نهایت این صدمات به شهادت حضرت زهرا (صلواتُ اللهِ و سلامُهُ عَليها) منتهی شد.[10] و تمامی این جنایات در حضور حضرت زینب (صلواتُ اللهِ و سلامُهُ عَليها) روی داد. [11]

حدود سی و پنج سال داشت که نوبت داغ پدر فرا رسید، امیرالمومنین امام علی (عليه الافُ التَّحيةِ والثَّناء)بر اثر ضربت شمشیر زهرآلود ابن ملجم در بستر بیماری در جلوی دیدگان حضرت زینب (صلواتُ اللهِ و سلامُهُ عَليها) به شهادت رسید.[12]

بعد از شهادت پدر در حدود چهل و پنج سالگی نوبت به برادرش امام حسن (صلواتُ اللهِ و سلامُه عليهِ) رسید ، حضرت با چشمان خود دید که خائنان به اسلام و رسول گرامی اسلام (صَلَّی اللهُ عليهِ و آلهِ و سلَّم) چگونه برادر گرامی اش را تنها گذاشته و با خیانت و جسارت بسیار امام را مجبور به صلح با معاویه نمودند[13]  و در نهایت با توطئه و نیرنگ معاویه و سمّ جعده، امام را در حالی که آن روز، روزه گرفته بود، به هنگام افطار مسموم کردند و به شهادت رساندند.[14] اما این انتهای مصیبت نبود بلکه حضرت زینب (صلواتُ اللهِ و سلامُهُ عَليها) شاهد توطئه ننگین دیگری بود که با تحریک عایشه و مروان بدن مطهر برادرش آماج تیرهای کینه توزانه قرار گرفت به گونه ای که هفتاد تیر تابوت را به بدن دوخته بود.[15]

و در نهایت در حدود ۵۵ سالگی اوج مصائب بر حضرت زینب کبری (صلواتُ اللهِ و سلامُهُ عَليها) نازل و شاهد شهادت و بریده شدن سر برادر عزیزش امام حسین ( صلواتُ اللهِ و سلامُه عليهِ) [16] و بسیاری از محارم خویش از جمله فرزندان ، برادران ، برادرزادگان و ...... بودند.

از عظیم ترین مصائب دیگر ایشان به اسارت رفتن حضرت و فرزندان رسول گرامی اسلام (صَلَّی اللهُ عليهِ و آلهِ و سلَّم) و وقایع دیگر شام بود، اوج مصائب آنگاه مشخص می شود که شخصی از امام سجاد (صلواتُ اللهِ و سلامُه عليهِ) پرسید، در این سفر کجا از همه بیشتر به شما سخت گذشت و امام در پاسخ می فرماید : «الشام ، الشام ، الشام»[17]

عظمت حضرت زینب (صلواتُ اللهِ و سلامُهُ عَليها) در جائی مشهود می گردد که حضرت تمامی مصائب را جز خیر و پیروزی و زیبائی نمی بینند، در تاریخ ثبت شده هنگامی که حضرت زینب (صلواتُ اللهِ و سلامُهُ عَليها) را پس از حادثه كربلا به اسارت نزد عبيدالله بن زياد بردند، عبيدالله به حضرت زينب (صلواتُ اللهِ و سلامُهُ عَليها) رو كرد و گفت: «خدا را شكر می كنيم كه او شما را رسوا كرد و تكذيب نمود.» حضرت در پاسخ، اين جمله معروف خود را بیان نمودند و فرمودند : « والله ما رأيت الا جميلاً ؛ آن چه برای ما اتفاق افتاد رسوایی نبود بلكه همه زيبا بود» و در ادامه هم فرمودند: «شهدای كربلا كسانی بودند كه خداوند، شهادت را برای آنها انتخاب كرده بود، و در روز قيامت، تو را به همراه آن ها در يك جا جمع كند تا هر كدام دليل خود را بياوريد، و آن وقت خواهی ديد كه چه كسی پيروز است.»[18] و این فرمایش حضرت، نشانه اوج معرفت و تسلیم حضرت زینب کبری (صلواتُ اللهِ و سلامُهُ عَليها) در برابر خداوند متعال است.

پی نوشت:
[1].  أعلام النساء، ج2، ص91.
[2]. زینب الکبری من المهد الی اللحد، ص591.
[3]. ریاحین الشریعه، ج3، ص38.
[4]. وفيات الأئمه، ص441.
[5]. تهذیب الاحکام، ج6، ص2.
[5]. تاریخ الأمم و الملوک، ج3، ص206.
[7]. سوره ی مائده، آیه ی 55.
[8]. الوافی بالوفیات، ج6، ص17.
[9]. عوالم، ج11، ص504.
[10]. المناقب، ج2، ص206.
[11]. بحار الانوار، ج 43، ص170.
[12]. بحارالانوار، ج 42، ص 290.
[13]. ابن اعثم، الفتوح، ج4، ص290.
[14]. تاج الموالید، ص 82.
[15]. منتهی الآمال، ج1، ص440.
[16]. مقتل الحسین خوارزمی، ج2، ص 37.
[17]. ناسخ التواریخ، ص304.
[18]. بحارالانوار، ج 45، ص 116.
------------------------------
مطالعه بیشتر در:
حضرت زینب بنت علی بن ابیطالب (سَلامُ اللهِ عَلَيهِم)

نکته: برای دانلود و دیدن تصویر در اندازه اصلی روی آن کلیک کنید

Share