مفهوم شناسی نوزاد (طفل)
در تعریف نوزاد گفته شده است: الطِّفْلُ: الولدُ ما دام ناعما،[۱] طفل تا زمانی گفته می شود که فرزند بدنش نرم باشد. برای این مطلب شاهدی از قرآن کریم بیان شده است: هُوَ الَّذی خَلَقَکُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَهٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَهٍ ثُمَّ یُخْرِجُکُمْ طِفْلاً …،[۲] اوست آن خدایى که شما را از خاک، سپس از نطفه، سپس از لخته خونى بیافریده، آن گاه شما را که کودکى بودید از رحم مادر بیرون آورد … .
در لغت نامه دهخدا نوزاد این طور تعریف شده: نوزاد؛ یعنی “کودک کوچک، صغیر.[۳]
به نوزادی که تازه زاییده شده باشد، عموما در ساعتها، روزها و یا هفتههای اول نورسیده میگویند، همان طور که در بین مردم مرسوم است، وقتی خداوند کریم فرزندی را به کسی مرحمت می فرماید، به او گفته می شود: قدم نو رسیده مبارک.
در جامعه پزشکی، نوزاد به طفلی اطلاق می شود که در ۲۸ روز اول زندگی (از بدو تولد تا ۴ هفته پس از تولد، کمتر از یک ماهه) باشد. کلمه “نوزاد” شامل نوزادان نارس، (نوزادان پستمیتور (از ۱ هفتگی تا ۹ ماهگی) و نوزاد کامل تازه به دنیا آمده، می شود. کلمه نوزاد از واژههای «نو» و «زاد» گرفته شده که «نو» به معنای جدید و «زاد» به معنای زاده شده است. در اصطلاح عام به نوزاد یا کودک نینی نیز میگویند.
کلمه انگلیسی آن، Infant از infans کلمه لاتین، به معنای “ناتوان در صحبت نمودن” و یا “لال” مشتق شده است. این به طور معمول به کودکانی بین سنین ۱ تا ۱۲ ماه اطلاق میشود؛ با این حال، تعاریف بین از زمان تولد تا ۳ سالگی متفاوت است. “نوزاد”، همچنین به کودکان زیر سن بلوغ قانونی اطلاق می شود.[۴]
جنسیت نوزاد
( در حال تکمیل است )
نوزاد دختر یا پسر
یکی از نخستین سؤالاتى که در طول تاریخ همواره مردم زمان تولد یک نوزاد پرسیده و می پرسند؛ این است که: “نوزاد پسر است یا دختر؟” این نشان مىدهد که همه جوامع اهمیت بسیارى به جنسیت نوزاد مىدهند.
نکته جالب این است که، در مطالعاتى که از ۳۷ کشور بهدست آمده، ۲۹ درصد کسانى که به مشاوره ژنتیک مراجعه کرده بودند، مىخواستند قبل از تولد فرزند، جنسیت آن را تشخیص بدهند و در کل، ۴۷ درصد از مراجعهکنندگان به مراکز مشاوره تقاضا داشتند جنسیت فرزند آیندهشان را قبل از حاملگى انتخاب کنند.[۵]
میل به انتخاب جنسیت فرزند، احتمالاً عمرى به اندازه تاریخ بشر دارد و والدین منتظر، براى بهدست آوردن فرزند، از جنس دلخواه، روشهاى پایانناپذیرى را آزمایش کردهاند. تخمین زده مىشود که بیش از ۵۰۰ نوع فرمول مختلف براى پسر شدن یا دختر شدن فرزند نوشته شده است! آلمانىهاى قرون وسطى، براى تصاحب فرزند پسر، یک چکش زیر تختخواب خود مىگذاشتند، و پسرعموهاى نروژى آنها براى بهدست آوردن فرزند دختر، قیچى را جایگزین چکش مىکردند. البته هیچ کدام از آن روشها مؤثر نبود.[۶]
سیر شکل گیری جنسیت نوزاد در رحم مادر بدین گونه است:
از ترکیب یک سلول جنسى مرد و یک سلول جنسى زن، سلول تخم بهوجود مىآید. سلول تخم همان جنین؛ یعنى فرزند آینده است. سلول جنسى مرد “اسپرم” و سلول جنسى زن “تخمک” نام دارد.
تمام تخمکهایى که زن تولید مىکند داراى یک کروموزوم x (ایکس) هستند، ولى اسپرمهایى که مرد تولید مىکند بر دو نوع هستند، نیمى از آنها داراى کروموزوم x و نیمى دیگر داراى کروموزوم y (ایگرگ) هستند. حال اگر اسپرمى که با تخمک لقاح پیدا مىکند، داراى کروموزوم x باشد، تخم ایجاد شده دو کروموزوم x خواهد داشت و دختر خواهد شد. ولى اگر اسپرمِ داراى کروموزوم y با تخمک ترکیب شود؛ تخم ایجاد شده یک کروموزوم x و یک کروموزوم y دارد و پسر خواهد بود.
صدها میلیون اسپرم که نیمى از آنها y و نیمى دیگر x هستند، براى رسیدن به تخمک و لقاح با آن تلاش مىکنند و بر حسب این که کدام اسپرم زودتر به تخمک برسد و با آن لقاح یابد، جنسیت فرزند تعیین مىشود.
پس پایه و اساس روشهاى انتخاب جنسیت بر این نکات علمى استوار است که اسپرمهاى مرد دو نوع مىباشد، نیمی از آنها (اسپرم های ایکس) مولد پسر و نیمی دیگر (اسپرم های ایگرگ) مولد دخترهستند.
در بعضى روزهاى سیکل ماهانه، ترشحات مهبل و دهانه رحم خاصیت قلیایى دارد و در بعضى روزهاى دیگر خاصیت اسیدى دارد. بعضى غذاها باعث قلیایى شدن ترشحات رحم و مهبل مىشوند و بعضى غذاها آن را اسیدى مىکنند. اگر محیط رحم و مهبل قلیایى باشد، اسپرمهاى مولد پسر (y) به راحتى و با سرعت، خود را به تخمک مىرسانند و نطفه فرزند پسر را منعقد مىکنند. اگر محیط رحم و مهبل اسیدى باشد، اسپرمهاى مولد دختر (x) شانس بیشترى براى رسیدن به تخمک دارند و در نتیجه فرزند دختر بهوجود مىآید.
براساس این یافتهها، روشهاى گوناگون انتخاب جنسیت پیشنهاد شده است که بعضى از آنها بر تغذیه و بعضى بر فیزیولوژى باردارى تکیه دارند.
در اینجا اشاره مختصری به برخورد اسلام در مورد جنسیت نوزاد، (دختر یا پسر) می شود:
هر وقت به امام زین العابدین (ع) بشارت مىدادند که فرزندى برایتان به دنیا آمده، سؤال نمىفرمود که آیا پسر است یا دختر، بلکه مىفرمود. آیا سالم و بىعیب است؟ اگر مىگفتند آرى، مىفرمود: «الحمد للَّه الّذى لم یخلق منّى شیئا مشوّها»؛ یعنى: «سپاس خدایى را که از من فرزندى ناهنجار به دنیا نیاورد».[۷]
از امام حسن عسکرى (ع) نقل شده است که، ثوبان روایت کرده، شخصی یهودى خدمت رسول اکرم (ص) آمد و عرض کرد: یا محمد از شما سؤالی دارم، باید که مرا به حقیقت آن مطلع گردانى…، فرزند انسان گاهی شبیه پدر است و گاهی شبیه مادر، حقیقت دلیل آن چیست؟
نبى اکرم (ص) فرمودند: آب (منى) مرد غلیظ و سفید است و آب (منى) زن زرد رنگ و رقیق (زلال) است، بعد از انزال اگر آب مرد در بالاى آب زن قرار گیرد و آب زن در ته مستقر شود؛ چون در این حال غلبه با آب مرد است، به همین دلیل صانع مصوِّر (خداوند صورتگر) آن فرزند را پسر گرداند و علت شباهت و همانندی او به پدر و قبایل او همین است، و گاهى که آب (منى) زن بر آب مرد غلبه کند، و آب زن در بالا قرار گیرد و آب مرد در ته بنشیند، به امر خالق مصوِّر آن فرزند دختر می شود و دلیل شباهت او به مادر و اقوام مادرى اش همین است.[۸]
آداب قبل از تولد نوزاد در اسلام
فرزندان، گلهاى باغ زندگى و آیندهسازان جامعه هستند. دین مبین اسلام برای شکوفایی جامعه اسلامی زیباترین دستورات را در این زمینه بیان نموده است که برخی از آنها به شرح ذیل است:
الف. انتخاب همسر مناسب:
از آنجا که هیچ پیوندی، مانند پیوند میان زن و شوهر نیست، خداوند متعال آن را از نشانههای خود معرفی میکند، «و از آیات و نشانههای خدا این است که از نوع خودتان همسرانی برای شما آفرید تا بدان ها آرام گیرید و میانتان رحمت و دوستی نهاد. آری، در این نعمت برای مردمی که میاندیشند، قطعاً نشانههایی هست».[۹]
با توجه به این که یکی از حقوق کودک، برخورداری از سلامت جسم و روان است و بخشی از سلامت جسمی و روانی کودک از طریق پدر و مادر و به وسیله وراثت به فرزند منتقل میشود، اسلام توصیه میکند به این که، هنگام ازدواج و تشکیل زندگی مشترک، هر یک از زوجین در صفات و خصایص روحی و جسمی طرف مقابل دقت کند تا محصول زندگی مشترک، فرزندی سالم باشد. پیامبر (ص) در این زمینه می فرمایند: «جایگاه مناسبی برای نطفه خود برگزینید؛ زیرا ریشهها (ژن ها) سرایت کنندهاند».[۱۰]
نبی اکرم (ص) در جایی دیگر فرمودهاند: «از سبزهها و گیاهانی که در میان مزبله (زباله دان) و خار و خاشاک میرویند، بپرهیزید، پرسیدند: ای رسول خدا این سبزه و گیاهان چیستند؟ فرمود: زن زیبایی که در محیط خانوادگی پست و آلوده پرورش یافته باشد».[۱۱]
ب. دعا و کسب آمادگی های روحی لازم برای پذیرش مسئولیت پرورش فرزند:
حضرت زینالعابدین (ع) به یکی از یارانش این دعا را یاد دادند که هفتاد مرتبه بخواند و از خداوند فرزند شایسته بخواهد: «خداوندا، ای که تو بهترین وارثی، مرا تنها مگذار و از سوی خویش برایم یاوری قرار ده که در حیاتم وارث من باشد و بعد از مرگ برایم طلب آمرزش کند. خدایا او را جانشین سالم قرار ده و از فریب شیطان او را محفوظ بدار. خدایا از تو آمرزش میطلبم و به سوی تو باز میگردم».[۱۲]
ج. رعایت آداب زنا شویی:
طبق بعضى از روایات، همبستر شدن و نزدیکى با همسر در ایام و ساعاتى مکروه و نامناسب است: ۱٫ در شب و روزى که ماه و خورشید گرفته است. ۲٫ هنگام غروب خورشید. ۳٫ هنگام طلوع فجر تا طلوع آفتاب. ۴٫ شب اول ماه (غیر از ماه رمضان). ۵ـ. در شب آخر ماه. ۶٫ بعد از احتلام در خواب. ۷٫ در جایى که کودکى باشد که به آنها نگاه کند یا سر و صداى آنها را بشنود، هر چند چیزى متوجه نشود. ۸٫ نگاه کردن به فرج هنگام عمل زناشویی. ۹- همبستری با حالت کاملا عریان و بدون روپوش. ۱۰- در زیر آسمان. ۱۱- رو به قبله و پشت به قبله. ۱۲- هنگامى که شکم پر است. [۱۳]
در این جا به حکمت چند مورد از دستورات بالا اشارهاى می شود:
ابوسعید خدرى نقل مىکند که پیامبر اکرم (ص) ضمن سفارش به حضرت على (ع) فرمود: «یا على! با همسرت اول، وسط و آخر ماه مجامعت نکن، چون باعث جنون، جذام و نقص عضو و نقص عقل همسر و فرزندش مىشود».[۱۴]
البته لازم است توجه شود که اگر چه نمی توان اعتبار همه این روایات را ثابت کرد، اما پارهاى از آنها از اعتبار و وثاقت کافى برخوردار و توجه به آنها لازم است. نکته دیگر آن که بیان چنین فلسفههایى، به معناى آن نیست که حتماً چنین خواهد شد، بلکه به معناى آن است که چنین اقتضایى دارد و در صورت وجود دیگر عوامل، تأثیر مىکند؛ لیکن در مواردى نیز ممکن است به سبب فقدان پارهاى از شرایط، نتیجه دیگرى به دست آید. ناگفته نماند اکنون برخى پژوهش گران به این نتیجه رسیدهاند همانگونه که تفاوت شبهاى مهتابى و غیرمهتابى در جزر و مد دریا مؤثر است، بر وضعیت بدن انسان و مسائل خاص همبسترى نیز مؤثر مىباشد.[۱۵] پس نباید به صرف عدم اثبات همه آنچه در روایات آمده از طرف علم، این مسایل را نادیده انگاریم و توجهی بدان ننماییم.
د. تغذیه مناسب در دوران باردارى:
تغذیه صحیح مادر در این دوران خاص موجب رشد جسمانى و عقلانى جنین مىگردد؛ بنابر این، در زمان باردارى باید از شش دسته مواد غذایى شامل پروتئینها، چربیها، قندها، آب، ویتامینها و املاح معدنى استفاده شود.[۱۶]
رسول اکرم (ص) مىفرماید: « بانوان را در ماهی که وضع حمل می کنند «خرما» بخورانید تا فرزاندانشان حلیم و پرهیزگار گردند».[۱۷]
خرما مبنع انرژى است. با پیشرفت دوران باردارى نیاز به مواد انرژى زا افزایش مىیابد. به طور معمول در سه ماهه اول باردارى صدوپنجاه گرم ماده انرژى زا در روز مورد نیاز است؛ ولى این مقدار در ماههاى آخر باردارى، به خصوص بعد از ماه پنجم، به حدود دویست و بیست و پنج گرم در روز افزایش مىیابد.[۱۸]
چه تحسین برانگیز است سخن پیامبراکرم (ص) که بر خوراندن خرما به مادر در ماههاى آخر باردارى؛ یعنى همان زمان که نیاز به انرژی افزایش مىیابد، تاکید مىورزند و نتیجه تشویقى (خرد ورزى و پارسایى) را نیز دنبال آن مىآورند تا مادر، خود را ملزم به عمل بداند.
امام صادق (ع) نیز مىفرماید: «به زنان باردار «به» بخورانید، اطفال شما را زیبا مىکند».[۱۹]
همچنین فرمودند: به زنان آبستن سفارش کنید «به» بخورند تا فرزاندانشان خوش اخلاق شوند .[۲۰]
رسول اکرم (ص) مىفرماید: هر زن آبستن که «خربزه» بخورد بچهاش زیبا و خوش اخلاق مىگردد.[۲۱]
امام رضا (ع) فرمودند: خوردن «به» عقل و هوش را زیاد می کند .[۲۲]
و همچنین آن حضرت می فرمایند: «به زنان حامله کندر بخورانید تا فرزندی که در بطن دارند اگر پسر است با هوش و دانا و شجاع و اگر دختر است خوش قیافه و خوش اخلاق و … گردد».[۲۳]
البته پرهیز از غذاهای حرام و شبهه ناک از جمله مسائل بسیار مهمی است که پدر و مادرها باید دقّت بیشتری نسبت به آن داشته باشند.
پیامبر اکرم (ص) می فرمایند: «کسی که یک لقمه حرام بخورد تا چهل شب نماز او قبول نمی شود و تا چهل روز دعایش مستجاب نمی گردد و هر گوشتی که از حرام بروید سزاوار آتش جهنم است و از یک لقمه نیز گوشت روییده می شود». [۲۴]
هـ. رعایت بهداشت روانى دوران حاملگى:
یکى از مسایل مهم مطرح شده در سلامت مادر و جنین، بهداشت روانى مادر در دوران باردارى و حمایت خانواده از مادر در زمان حاملگى است. اگر مادر در این هنگام احساس کند مورد توجه و حمایت اطرافیان قرار دارد، مشکلات ناشى از این دوران را به راحتى تحمل کرده، مىتواند از لحاظ جسمى و روانى فرزندى سالم به دنیا آورد.
خداوند تبارک و تعالی با یادآروى مشکلات زمان باردارى و رنجهاى فراوان ناشى از حمل جنین به انسان سفارش مىکند؛ پدر و مادر، به ویژه مادر، را فراموش نکند.[۲۵] دراین آیه نوعى حمایت روانى از مادر مشاهده می شود. رسول اکرم (ص) از این دوران به نیکى یادکرده، و مىفرمایند: «هنگامى که زن آبستن مىشود، مانند کسى است که روزها روزه بگیرد و شبها در عبادت خدا شب زندهدار باشد».[۲۶]
افسردگی در این دوران می تواند نقش مخربی داشته باشد، گفته می شود: افسردگى در دوران باردارى به مراتب شایعتر از افسردگى پس از زایمان است و مىتواند به همان اندازه خطرناک باشد. افسردگى پس از زایمان پدیدهاى است که حدود ده درصد از زنان دچار آن مىشوند و گاه به فرزندان خود آسیب وارد مىکنند. افسردگى، اضطراب و تحریکپذیرى، شایعترین شکایات زنان در دوران باردارى و یا پس از زایمان است که معمولاً به خودى خود سپرى مىشود، اما اگر این حالتها ادامه داشته باشد، منجر به عصبانیت هاى شدید، احساس گناه و سردرگمى می شود؛ به نظر می رسد توجه به آیات و روایاتی که بیان شد، می تواند از بروز افسردگی جلوگیری نماید.
و. انجام فرائض دینی:
تحقیقات نشان می دهد افراد مؤمن و مذهبى بیش از دیگران عمر مىکنند و دلیل آن نماز خواندن مرتب است که باعث کاهش فشار خون آنان مىشود. محققان فشار خون مسلمانان را اندازهگیرى کرده و دریافتند فشار آنها پایینتر از حد متوسط است. این افراد داراى اعتقادات راسخ مذهبى بوده و به طور مرتب نماز مىخوانند.
عدم کنترل فشار خون بالا مىتواند به سکته، حمله قلبى، نارسایى احتقانى قلب و یا نارسایى کلیوى منجر شود؛ از این روی بهجا آوردن فرائض دینی و عبادی مثل نماز و دعای پدر و مادر می تواند در روح و روان کودک تأثیر بهسزایی داشته باشد و همان طوری که خواندن قرآن، ذکر خدا ، نماز و دعا، سبب اطمینان و آرامش قلب مادر است، باعث آرامش جنین نیز خواهد بود.
آنچه بیان شد تنها گوشه ای از سفارشات است و نکاتی همچون مشاهده مناظر زیبا[۲۷]، ورزش[۲۸] و… هم می توانند از دیدگاه اسلامی مورد تأکید باشند؛ لذا بحث کامل پیرامون این موضوع در این مجال مختصر نمی گنجد و باید برای دریافت اطلاعات جامع و کامل به کتب مربوطه مراجعه کرد.
عوامل شکل دهی شخصیت نوزاد در رحم مادر
شکلگیری شخصیت نوزاد در رحم مادر به واسطه یک سری عوامل صورت می گیرد. در این مبحث مختصر به بعضی از عوامل مؤثر در رشد شخصیت نوزاد اشاره می شود:
۱٫ عامل وراثت: هر انسانی کم و بیش وارث صفات و ویژگی های فطری پدر و مادر خویش است. برخی از این صفات به صورت نمایان و برخی دیگر به حالت نهان به ارث می رسند. پویایی شخصیت، که بیشتر جنبه فیزیولوژیکی دارد، بر پایه قالب های ارثی استوار است و امکان رفتار و کردار معینی را برای فرد فراهم می آورد. هوش، حافظه، استعداد یادگیری، حساسیت، انگیزش پذیری و غیر آن، از راه وراثت به فرد انتقال می یابد.
۲٫ عوامل محیطی: روان شناسان در نتیجه پژوهش دریافته اند که انسان در حد گسترده ای پرورش یافتۀ محیط خویش است. برخی از پژوهش گران اثر محیط را مهم تر از ویژگی های ارثی دانسته و آن را عامل بسیار موثری در پیشرفت فکری، عقلی و رشد شخصیت فرد معرفی کرده اند؛ مانند محیط پیش از تولد، پس از آن که نطفه موجود زنده بسته شد، رحم مادر نخستین محیط مناسب برای رشد شخصیت «جنین» به شمار می آید. تغذیه و بهداشت تن و روان مادر در این دوره اثر فراوانی در رشد دارند. تغذیه و محیط زیست نامناسب، بیماری های بدنی و روانی، رادیوگرافی زیاد از مغز و شکم مادر، ایراد ضربه و صدمه به جنین، مصرف داروهای شیمیایی و آنتی بیوتیک ها، انواع مخدِّرات از جمله کشیدن سیگار در هنگام بارداری در ساخت و رشد جنین، تأثیر سوء به جای می گذارد و ممکن است موجب عقب ماندگی های هوشی و ذهنی کودک گردد. همچنین برانگیختگی ها و هیجان های هراسناک سبب تراوش هورمون های فوق کلیوی، به ویژه آدرنالین می شوند و از راه خون به جنین انتقال می یابند و به این ترتیب عوامل مثبت و منفی یا به عبارتی سودمند و زیان بار در رشد شخصیت اثر بخش می باشند.
۳٫ عامل خانوادگی: مادر در دو مرحله روی شخصیت کودک اثر می گذارد؛ مرحله اوّل در دوران جنینی است که کلیه رفتارهای او از قبیل: ترس، هیجان و اضطراب تأثیر مستقیمی بر جنین می گذارد و مرحله دیگر بعد از تولّد است.[۲۹]
اسلام و اصلاح ژنتیکی نوزاد قبل از تولد
متخصّصان علم پزشکی تا اندازه ای توانسته اند برای جلوگیری از بروز برخی بیماری های ارثی و ژنتیکی، روش هایی را اختراع کنند، تا بتوانند روی جنین یا اسپرم و تخمک در همان مراحل اولیه رشد، اصلاحاتی را انجام دهند و از تولد نوزادان مریض و فلج و ناقص الخلقه جلوگیری نمایند.
بدیهی است همان گونه که عقل و به دنبال آن، شرع حکم می کند، شخص بیمار برای معالجه باید به پزشک مراجعه کند و در صورت تشخیص پزشک معالج به عمل جراحی، باید تن به این کار دهد. با این بیان اگر چنین امکانی وجود داشته باشد که در مراحل اوّلیه انقعاد نطفه و قبل از تولد نوزاد ناقص و یا بیمار، امکان پیش گیری باشد، طبعاً نباید اشکالی وجود داشته باشد.
اصلاح ژنتیکی در علم پزشکی اقسامی دارد که با توجه به نوع آن، طبیعی است که از نظر فقهی حکم آن نیز فرق می کند، امّا آنچه را که می شود گفت این است که به طور کلی اگر اصلاح مزبور بر روی جنین یا اسپرم و تخمک شوهر و زن و بدون ترکیب نمودن آن با اسپرم مرد یا تخمک زن دیگری انجام گیرد و موجب سلامت و کمال جسمی یا روحی بچه شود و مستلزم عمل حرام دیگری هم نباشد، این عمل اصلاحی جایز است، اما اگر احتمال عقلائی داده شود که عمل اصلاحی مفید نبوده و چه بسا بر اثر این کار نقصی نسبت به جنین به وجود آید، جواز آن محل اشکال است.
گفتنی است که در این رابطه (جواز اصلاح ژنتیکی جنین و عدم آن) بین فقها دیدگاه های متفاوتی وجود دارد که در ذیل به بعضی از آنها و همچنین برخی از مسائل مرتبط با این بحث اشاره می شود:
۱٫ حضرت آیت الله العظمی فاضل لنکرانی: اصلاح ژنتیکی اگر منحصر در درمان با دارو و امثال آن باشد و مستلزم تلقیح نطفه مرد اجنبی نباشد اشکال ندارد.
۲٫ حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی: اصلاح به هر صورت اشکالی ندارد ولی شبیه سازی جایز نیست.
نتیجه این که اگر عمل اصلاح ژنتیکی بدون ارتکاب اعمال خلاف شرع باشد و با این کار از تولد نوزادان ناقص الخلقه جلوگیری شود نه تنها جایز، بلکه کاری پسندیده است؛ چرا که از تولد نوزادان بیمار و ناقص الخلقه که نگه داری و پرستاری و پرورش فرزندان این چنینی، مشکلات و مشقات زیادی را برای پدر و مادر و خانواده و اجتماع به دنبال دارد، پیش گیری و فرزندان سالم تحویل جامعه داده می شود.
حکم باردار نمودن مصنوعی زن
پرسشی از مراجع عظام پیرامون حکم باردار نمودن مصنوعی زن با نطفه شوهر شده است. در این گفتار مختصر اصل سؤال و نظر مراجع بزرگوار بیان میشود.
سؤال: حکم باردار نمودن مصنوعی زن با نطفه شوهر چیست، آیا فرزندی که از این راه متولد می شود، حکم فرزند حقیقی را دارد؟
جواب: همه مراجع عظام فرموده اند، اصل این کار اشکال ندارد؛ به شرط آن که از مقدمات حرام (مانند نگاه و لمس نامحرم) پرهیز شود و بچه به دنیا آمده، همه احکام فرزند آن زن و شوهر را دارا است.[۳۰]
حکم وارد کردن اسپرم مرد اجنبی به رحم زن، در صورتی که شوهرش عقیم باشد، چیست؟ فرزندی که متولد می شود، متعلق به کیست؟
همه مراجع عظام (به جز آیت الله خامنه ای): این کار حرام است و اگر فرزندی به دنیا آید، به صاحب نطفه و به زنی که صاحب رحم است، تعلّق دارد.[۳۱]
حضرت آیت الله خامنه ای: اصل این کار اشکال ندارد؛ به شرط آن که از مقدمات حرام (مانند نگاه و لمس نامحرم) پرهیز شود و اگر فرزندی به دنیا آید، به صاحب نطفه و به زنی که صاحب رحم است، تعلّق دارد.[۳۲]
سقط جنین
( در حال تکمیل است )
سقط جنین به دلیل بیماری (ناقص الخلقه بودن)
یکی از مسائلی که از گذشته، جامعه با آن درگیر بوده و هست، مسئله سقط جنین به دلایل مختلف؛ از جمله بیماری نوزاد که منجر به ناقص الخلقه شدن وی می شود، می باشد. مطلب مهمی که در این جا مطرح می باشد این است که، اگر چنین چیزی جائز است، آیا قبل از حلول روح در جنین، یا بعد از حلول هم سقط جائز است؟ و اگر جایز نیست چه کسی مسؤول خواهد بود؟ در این مورد، از دفاتر مراجع عظام تقلید استفتا شده است و پاسخ ایشان به شرح زیر است:
دفتر حضرت آیت الله العظمی سیستانی (مدظله العالی):
سقط جنین قبل از دمیدن روح در آن جایز نیست، البته در صورتی که تشخیص داده شود وجود جنین خطر جانی برای مادر دارد قبل از دمیده شدن روح مانعی ندارد، ولی بعد از دمیدن روح که اصولاً حدود سه ماه و نیم شاید باشد، سقط جنین به هیچ عنوان جایز نیست. و مسئول کسی است که خود اسقاط می کند، البته والدین می توانند از دیه او گذشت کنند.
دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مدظله العالی):
اسقاط جنین حرام است، ولی هر گاه جنین در مراحل ابتدایی باشد، و به صورت انسان کامل در نیامده باشد، و باقیماندن جنین در آن حالت و سپس تولد ناقص آن به تصدیق اهل اطلاع متدین باعث عسر و حرج شدید برای پدر و مادر گردد، پایان دادن به حاملگی جایز است، و احتیاطاً باید دیه را بدهند.
دفتر حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (مدظله العالی):
در این فرض، اسقاط جنین جایز نیست و مباشر سقط، ضامن دیه است و در جهت عدم جواز هم فرقی بین قبل از ولوج روح یا بعد از آن نیست و چنانچه بدانید با آزمایش بچه سقط می شود آزمایش کردن هم جایز نیست.
دفتر حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مدظله العالی):
ناقص الخلقه بودن جنین، مجوّز شرعی برای سقط جنین حتی قبل از ولوج روح در آن محسوب نمی شود.
حضرت آیت الله مهدی هادوی تهرانی (دامت برکاته):
سقط جنین در فرض علم به ابتلای جنین به عنوان مثال به سندرم داون (مونگولیسم) جایز نیست. اگر احتمال سقط به واسطه آزمایش در حدی باشد که عقلاً به آن اعتنا می کنند، انجام این آزمایش جایز نیست و مسئولیت آن اولاً متوجه والدینی که اجازه آزمایش می دهند، و ثانیاً پزشکی که آزمایش می کند، خواهد بود.
اگر سقط صورت پذیرد، دیه بر عهدۀ کسی است که سقط را انجام داده است. البته والدین می توانند دیه را ببخشند و این که اذن والدین برای اسقاط جنین به معنای بخشش دیه در صورت توجه به آن باشد، خالی از وجه نیست.
حلال زاده نبودن نوزاد و سقط جنین
از جمله مسائلی که متأسفانه جامعه با آن درگیر است، مسئله سقط جنین به دلیل حلال زاده نبودن نوزاد است. بحث در این مقال کوتاه این است که، آیا اساساً چنین چیزی جائز است، بر فرض جواز آیا قبل از حلول روح در جنین، یا بعد از حلول هم سقط جائز است؟ و اگر جایز نیست چه کسی مسئول خواهد بود؟
در این زمینه سؤالی از محضر مراجع عظام پرسیده شده است که در این جا به اصل سؤال و جواب مراجع معظم تقلید پرداخته می شود:
سؤال: خانمی تحت هتک ناموس یا تجاوز به عنف قرار گرفته و باردار شده است و با علم به این که ادامه بارداری و زایمان و حضور این طفل نامشروع در جامعه، از لحاظ روحی روانی و اجتماعی و مشکلات خانوادگی از جمله طلاق برای آن خانم و همچنین مشکلاتی که ممکن است برای جامعه و بار مالی که برای بیت المال پیش بیاید و فساد های دیگری که ناشی از تولد این طفل نامشروع و حضور او در جامعه می شود، آیا جایز است قبل از حلول روح در بدن جنین نسبت به سقط آن اقدام کرد؟ نظر مراجع عظام، به شرح زیر است:
حضرت امام خمینی و دیگر مراجع محترم فرموده اند: اگر زنى از زنا آبستن شود، در صورتى که خود آن زن یا مردى که با او زنا کرده، یا هر دوى آنان مسلمان باشند، براى آن زن جایز نیست بچه را سقط کند[۳۳]. بنابر این ] چنین فرزندی[ فرزند او محسوب شده، اما ارث شامل حال او نمی شود.[۳۴]
گفتنی است برای دریافت آخرین نظرات علما در این زمینه از دفاتر چند تن از مراجع استفتاء شده است که پاسخ های ایشان به شرح ذیل می باشد:
دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مدظله العالی):
این کار جایز نیست مگر این که مشکل بسیار مهمی در کار باشد.
دفتر حضرت آیت الله العظمی سیستانی (مدظله العالی):
اگر ترس ضرر باشد و یا این که در عسر و حرج شدید قرار می گیرد جایز است قبل از این که روح در جنین دمیده شود، آن را بیاندازد.
دفتر حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (مدظله العالی):
عذرهایی را بیان شده مجوز برای سقط جنین نیست و اسقاط جنین حرام است.
دفتر حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مدظله العالی):
سقط جنین حرام است و آنچه در سؤال مرقوم شده، مجوز آن نمی باشد.
نظر حضرت آیت الله مهدی هادوی تهرانی (دامت برکاته):
در هر موردی که بقاء جنین منجر به ضرر قابل اعتناء عقلایی یا عسر و حرج شدید باشد سقط جنین قبل از دمیده شدن روح جایز خواهد بود و مادامی که یقین به ضرر یا عسر و حرج مزبور نباشد و احتمال ضرر، احتمال عقلایی قابل اعتناء محسوب نشود، این عمل حرام است. برای رعایت احتیاط، واجب است این امر در مراجع ذی صلاح قضایی و پس از تأیید متخصّصان امر صورت پذیرد.
برای آگاهی بیشتر مراجعه شود به:
۱٫ نمایه: حکم زن و مرد زناکار و فرزندی که از این راه متولد شده، سؤال شماره ۲۰۳۰ (سایت اسلام کوئست: ۲۳۹۷).
آداب و مستحبات پس از تولد نوزاد در اسلام
اسلام جامع ترین ادیان الهی است؛ لذا برای تمام لحظات زندگی و دوران عمر، دستورات خاص و مقرّرات ویژه ای دارد؛ از جمله برای پس از تولد نوزاد، آداب بسیاری را توصیه میکند که به بعضی از آنها اشاره میشود:
اول چیزی که نسبت به آن تأکید شده، این که چه لباسی به نوزاد پوشانیده شود؟
دوم این که، اولین کلامی که باید در گوش نوزاد گفته شود و او بشنود، چیست؟
سوم برداشتن کام نوزاد (اولین چیزی که به او خورانیده می شود).
چهارم شیردادن نوزاد و آداب آن است.
پنجم نامگذاری نوزاد و این که چه نامی برای او انتخاب شود.
ششم عقیقه (سر بریدن شتر یا گاو یا گوسفندی) برای سلامتی نوزاد است.
هفتم تراشیدن موی سر نوزاد است.
هشتم دادن ولیمه (مهمانی به …) است.
نهم گفتن تبریک و تهنیت برای تولد نوزاد است.
دهم ختنه کردن نوزاد پسر است.[۳۵]
تبریک وتهنیت برای تولد نوزاد
یکی از مستحباتی که در هنگام ولادت نوزاد در اسلام برآن تأکید شده، تبریک گفتن ولادت نوزاد است. در این رابطه امیرالمؤمنین (ع) فرموده اند: “برای تبریک گفتن به مناسبت تولد فرزند بگو: «خدای بخشنده را شکر می کنم. خداوند برای تو در این مولود برکت قرار دهد و او را به رشد برساند و تو را از خیر او بهرهمند سازد».
همچنین در کتاب فروع کافى از ابو برزه اسلمى نقل شده است که گفت: فرزندى براى امام حسن (ع) متولد شد، قریش نزد آن بزرگوار آمدند و گفتند: قدم این سوار مبارک باشد! امام حسن (ع) فرمودند: این چه سخنى است که می گوئید!؟ (این طور نگوئید)؛ بلکه بگوئید: خداى بخشنده را شکر، قدم این فرزندى که خدا بخشیده مبارک، خدا او را به حد رشد و کمال برساند و نیکو کارى وی را به تو نصیب نماید.[۳۶]
وظائف پدر و مادر در قبال نوزاد و مستحبات آن
( در حال تکمیل است )
لباس نوزاد بعد از تولد، در اسلام
یکی از نیازهای مهم بشر در زندگی، پوشش و لباس است که اسلام به این مطلب دقّت خاص داشته و از همان بدو تولد بر آن تأکید کرده است. در این راستا و در تأیید این سخن، حدیثی در این زمینه بیان می شود:
جابر بن عبدالله انصاری نقل می کند: وقتى دوران حاملگى حضرت فاطمه (س) به حسن (ع) سپرى شد و نوزاد به دنیا قدم نهاد، قبلا پیامبر اکرم (ص) دستور داده بود که او را در پارچه سفید بپیچند، ولى خانم ها نوزاد را در لباس زردرنگى قنداق کرده بودند، آنگاه فاطمه (س) به همسرش گفت: یا على براى این نوزاد نامى انتخاب فرما، أمیر المؤمنین فرمود: من در نامگذارى او بر پیامبر خدا (ص) پیشى نخواهم گرفت، اندکى بیش نگذشت که پیغمبر (ص) آمدند، نوزاد را چون دسته گلى به دست گرفتند و بوسهاى بر رخسار او زدند، و زبان مبارکشان را به دهان او گذاردند، نوزاد آن را مکید، سپس روى به ایشان نموده و فرمود: مگر پیش از این به شما نگفته بودم که نوزاد را در پارچه سفید بپیچید؟ آنگاه دستور دادند پارچه سفیدى آوردند و کودک را در آن پیچیده و آن پارچه زرد رنگ را به دور افکندند.[۳۷]
محبت به نوزاد
( در حال تکمیل است )
بهداشت روانی و جسمی نوزاد
( در حال تکمیل است )
تربیت دینی نوزاد
مهر و محبت، یکی از نیازهای اساسی انسان ها، به ویژه کودکان و نوجوانان است و فرزندان به طور طبیعی نیازمند نوازش و مهرورزی هستند. بررسی های روان شناسان نشان می دهد که مهرورزیدن به کودک، عامل مؤثری در رشد و سلامت روانی و شخصیت او است و بی توجهی به این نیاز اساسی و طبیعی، بزرگ ترین دلیل ناهنجاری های روانی و دین گریزی آنان به شمار می رود. اگر پدر و مادر و اطرافیان، دین را با چاشنی شیرین مهر بیامیزند، نه تنها فرزندان، این شیرینی را هیچ گاه فراموش نمی کنند، بلکه به آموزش های دینی و انجام وظایف الهی مشتاق تر خواهند شد و حسّ دینی کودک پرورش می یابد.
حضرت علی (ع) فرموده است: تمام مردم روى کره زمین مشمول رحمت و فیض الهى هستند مادامى که به این سه اصل اساسى عمل کنند: بشر دوست باشند، در امانت ها خیانت نکنند، عملا پیرو حق و عدالت باشند.[۳۸]
درس بشر دوستى را باید از کودکى فرا گرفت. پدر و مادرى که به فرزند خود محبت می کنند و نسبت به وى مهربان هستند می توانند به او بفهمانند که دیگران را دوست بدارد. طفلى که هرگز از کسى محبت ندیده و لذّت مهربانى را نچشیده است اساساً معناى محبت را نمیفهمد و این حقیقت روحانى و حیات بخش را درک نمی کند، او در زندگى، هر چه دیده است سردى و بی مهرى و احیاناً خشونت و تندى بوده است، او با مردم همان طور رفتار می کند که مردم با او رفتار کردهاند. از چنین انسانى نباید توقّع بشر دوستى داشت.
محبت و مهربانى در خانواده، پایه اساسى پرورش صحیح عواطف کودک است. در پرتو محبت می توان احساسات طفل را به خوبى رهبرى کرد و به راه صحیح و سعادت بخش سوق داد و او را انسان شایستهاى ساخت.[۳۹]
تربیت جنسی نوزاد
اسلام به تربیت فرزند اهمیت بسیار زیادی داده است. در این راستا برای زمان پیش از انعقاد نطفه و سنین مختلف عمر او توصیه هایی نموده است که مراعات دقیق آنها در تربیت جسمی و روحی او بسیار مؤثر است. یکی از جنبه های حساس تربیت، تربیت جنسی و پرورش فرزند بر اساس حیا و عفت است که اسلام برای رسیدن به هدف مطلوب آن، دستورات و توصیه های با ارزشی نموده است.[۴۰]
اسلام برای تربیت صحیح جنسی کودک در سه مرحله از مراحل زندگی وی دستوراتی دارد، که در این مقال مختصر تنها به بخش ابتدائی آن؛ یعنی دوران نوزادی پرداخته می شود.
نزدیکی در حضور نوزاد شیرخوار
از جمله مسائل تربیتی که از اهمیت بالایی برخوردار است و تأثیر مستقیم بر روی نوزاد دارد، همبستر شدن پدر و مادر در حضور نوزاد است.
نزدیکی در حضور او مکروه است و در روایات وارد شده است که: “اگر زن و شوهری در حضور کودک با هم نزدیکی کنند، این کار باعث می شود که آن کودک در آینده زناکار شود.”[۴۱] البته آنچه در این گونه روایات وارد شده است به عنوان بیان علت تامه و یک حکم کلی نیست؛ یعنی این طور نیست که همه کودکانی که پدر و مادرشان در زمان شیرخوارگی آنان چنین برنامه ای داشته اند، زناکار شوند! بلکه معنای این دسته از روایات این است که این کار می تواند مقدمه ای برای انحراف جنسی فرزندان باشد و نباید اجازه داد که این مقدمه به وجود بیاید. از طرف دیگر هر چه روابط زناشویی پدر و مادر در محیطی دور از حضور فیزیکی فرزندان باشد زمینه های فساد جنسی در آنها کمتر خواهد شد.
حکم نگاه به آلت تناسلی نوزاد
با توجه به این که نوعاً افراد متشرع نسبت به مسائلی که در زندگی پیش می آید، به حکم الاهی نظر داشته و به دنبال عمل به دستورات خداوند متعال هستند؛ لذا گاهی سؤال می شود که آیا انسان می تواند به عورت بچه ممیّز (جنس موافق یا مخالف) برای شستن او یا به هر دلیل دیگری، نگاه کند؟
در جواب این مسئله فتوای امام خمینی بیان می شود که فرموده اند: نگاه کردن به عورت بچه غیر ممیّز (بچه ای که به مسائل جنسی آگاهی ندارد) جایز است.[۴۲] البته روشن است که این حکم مربوط به نگاه غیر شهوانی می باشد.
برداشتن کام نوزاد با تربت سید الشهدا (ع) و …
از جمله مستحباتى که در برخی از روایات وارد شده و ائمه (ع) به آن فرمان دادهاند و در کتابهاى فقهى نیز به آن اشاره شده، باز کردن کام نوزاد است. مستحب است در آغاز زندگى نوزاد، کام او با تربت سیدالشهدا (ع) برداشته و متبرک شود، البته روایات در این زمینه فراوان است؛ به عنوان مثال، شیخ حر عاملى بابى را با نام «استحباب الاستشفاء بتربه الحسین(ع) و التبرک بها و تقبیلها و تحنیک الاولاد…» گشوده و در آن، چهارده روایت نقل کرده است.[۴۳] فقها نیز بر اساس این روایات، به استحباب برداشتن کام نوزادان با تربت سیدالشهدا(ع) فتوا دادهاند.
همچنین محقق حلى در مقام شمارش مستحبات مربوط به اولاد مىنویسد: «و تحنیکه بماء الفرات و تربه الحسین»؛ مستحب است کام نوزاد، با آب فرات و تربت سیدالشهدا (ع) برداشته شود.[۴۴]
شیخ انصارى نیز یکى از مستحبات را تحنیک شمرده و مىنویسد: «مستحب است شستن نوزاد، گفتن اذان در گوش راست و اقامه در گوش چپ و برداشتن کام او با آب فرات و تربت سیدالشهدا (ع).[۴۵]
در همین راستا به بعضی از روایات از قول معصومان (ع) اشاره می شود:
«عن الحسین بن ابى العلاء قال: سمعت اباعبدالله (ع) یقول: ُ حَنِّکُوا أَوْلَادَکُمْ بِتُرْبَهِ الْحُسَیْنِ (ع) فَإِنَّهَا أَمَانٌ،[۴۶] حسین بن ابىعلا مىگوید: شنیدم امام صادق (ع) مىفرمود: کام فرزندانتان را با تربت سیدالشهدا (ع) بردارید؛ همانا موجب امان (از بدی ها) می شود.
در روایتی آمده است امیرالمومنین (ع) میفرمود: رسول خدا (ص) کام امام حسن و امام حسین(ع) را با خرما برداشت. شما هم کام بچه های خود را با خرما بردارید.[۴۷]
امام صادق (ع) میفرمود:« کام بچه های خود را با آب فرات بردارید؛ چرا که دوستدار ما اهل بیت خواهد شد».
همچنین میفرمود: «کام نوزادان خود را با تربت امام حسین (ع) بردارید که باعث ایمنی او خواهد شد و اگر تربت نداشتید، با آب باران بردارید».
حضرت رضا (ع) میفرمود: «اگر تربت موجود نبود، کام نوزاد را با عسل بردارید».
در پایان گفتنی است که: در صورت نبود آب فرات، برداشتن کام نوزاد با آب شیرین به ویژه آب باران مستحب است و در صورتى که جز آب شور، آب دیگرى نباشد آن را با اندکى خرما یا عسل آمیخته و کام نوزاد را با آن بردارند. [۴۸]
همچنین تحنیک با خرما مستحب است.[۴۹]
برخى گفتهاند: جمع بین روایات این است که بازکردن کام نوزاد با آب فرات و در صورت نبود آن، با آب باران و در هر دو صورت با آمیختن اندکى تربت، شیرینى خرما و یا عسل مستحب است. کسى که اینگونه عمل کند به تمامى روایات مربوط به تحنیک عمل کرده است.[۵۰]
گفتن اذان در گوش راست و اقامه در گوش چپ نوزاد و …
از جمله آداب بسیار مؤکد اسلامی هنگام تولد نوزاد، گفتن اذان در گوش راست و اقامه در گوش چپ نوزاد است. البته غیر از اذان و اقامه گفتن، اذکار دیگری هم سفارش شده است، که به صورت مختصر به بعضی از روایاتی که در مورد اذان و اقامه و سایر اذکار، وارد شده است، اشاره می شود:
پیامبر خدا (ص): برای هر کس فرزندی به به دنیا آمد، باید در گوش راست او اذان و در گوش چپ او اقامه بگوید؛ چرا که این کار، مایه ایمنی از شیطان رانده شده است.[۵۱]
امام على (ع) فرمودند: وقتى زمان زایمان فاطمه (س) فرا رسید، پیامبر خدا (ص) به اسماء بنت عمیس و امّ سلمه فرمودند: «در کنارش باشید، وقتى فرزندش به دنیا آمد و گریست، در گوش راست او اذان و در گوش چپ او اقامه بگویید؛ چرا که هر جا همانند این کار انجام شده، نوزاد از شیطان در امان مانده است و هیچ نکنید تا من بیایم». وقتى فاطمه (ع) فرزندش را به دنیا آورد، آنان همین کار را کردند، سپس، پیامبر خدا (ص) آمدند و ناف او را بُریدند و نخستین خوراک را با آب دهانش به او دادند و گفتند: «خداوندا! من او را و فرزندان او را از شرّ شیطان رانده شده، در پناه تو قرار مىدهم».[۵۲]
پیامبر خدا (ص) می فرماید: هرکس صاحب فرزند شود و در گوش راست او اذان و در گوش چپ او اقامه بگوید، ام صبیان[۵۳] به او زیان نمیرساند.[۵۴]
رسول خدا (ص) پس از تولد حسنین (ع) در گوش راست آنان اذان، و در گوش چپ آنها اقامه، گفتند. رسول خدا (ص) میفرمودند: «در گوش راست نوزاد اذان و در گوش چپش اقامه بگویید؛ چرا که بچه را از شیطان حفظ میکند. سپس در گوش او سوره فاتحه الکتاب و آیه الکرسی و آیات آخر سوره حشر و سوره اخلاص و دو سوره ناس و فلق (معوذیتن) را بخوانید».[۵۵]
شیر دادن
( در حال تکمیل است )
آداب و آثار شیر دادن نوزاد
در دو دهه اخیر، به دنبال دستیابی مجامع علمی جهان به شناخت نو و همه جانبه نسبت به ارزش، اهمیت و نقش شیرمادر در تأمین سلامت و بقای کودک، شاهد رویکرد جهانی به ترویج تغذیه با شیرمادر بوده ایم. تقریباً هرماهه اطلاعات جدیدی که حاکی از بی مانندی شیرمادر برای حفظ و ارتقای سلامت و رشد و تکامل مطلوب کودکان و حتی باقی ماندن آثار استثنایی آن بر سلامت دوران بزرگسالی کسانی که دوران شیرخواری را با بهره گیری از شیرمادر پشت سر گذاشته اند، منتشر می گردد و بر سودمندی های ویژه تغذیه با شیرمادر برای کودک، مادر و جامعه تأکید می شود. اما متجاوز از ۱۴ قرن است که در آموزش های اسلامی با جامع ترین، زیباترین و قوی ترین انگیزش ها ، نکات مهمی درباره شیرمادر در قالب توصیه ها و آموزش ها مطرح شده است. آگاهی از این توصیه ها و استفاده به جا از آنها کارآمدترین و مؤثرترین انگیزه های ترویج تغذیه کودکان با شیر مادر را در پی خواهد داشت که در این رابطه به اختصار مطالبی عنوان خواهد شد.
در منابع اسلامی، مانند قرآن کریم (به عنوان مهم ترین و اساسی ترین منبع و در حقیقت قانون اساسی اسلام)، روایات پیامبر اکرم ( ص ) و معصومان ( ع) و نیز کتب فقهی مطالب جالب و مهمی در مورد تغذیه با شیرمادر و آثار و احکام آن وجود دارد.
آیات قرآنی که مستقیماً بحث شیرمادر در آنها مطرح شده شامل آیات زیر می باشند:
۱٫ آیه ۲۳۳ سوره بقره (این آیه به اعتباری، مهم ترین آیه در خصوص شیرمادر است).
۲٫ آیه ۱۵ سوره احقاف.
۳٫ آیه ۱۴ سوره لقمان.
۴٫ آیه ۲۳ سوره نساء (این آیه ناظر به ارتباط خویشاوندی رضاعی «شیری» است).
۵٫ آیه ۶ سوره طلاق.
۶٫ آیه ۲ سوره حج.
۷٫ آیه ۷ و ۱۲سوره قصص.
در این جا، به یکی از آیات که به هم آغوشی مادر و نوزاد توجه دارد، اشاره می شود.
از مضمون این آیه، «یَوْمَ تَرَوْنَها تَذْهَلُ کُلُّ مُرْضِعَهٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ وَ تَضَعُ کُلُّ ذاتِ حَمْلٍ حَمْلَها …»،[۵۶] هم آغوشی شیرخوار و مادرش استنباط می شود. امروزه بحث هم اتاقی مادر و کودک یا به اصطلاح Rooming in مورد تأکید است، تا کودک را پس از ولادت از مادر جدا نسازند و در همان اتاق نزدیک مادر قرار دهند. شکل تکامل یافته هم اتاقی، هم آغوشی است. تماس هرچه نزدیک تر مادر و شیرخوار، لمس بدن، بوییدن، نگاه کردن و فکر کردن به کودک توسط مادر در افزایش ترشح پرولاکتین و اکسی توسین نقش دارد.
شیر مادر به عنوان نمونه ای آشکار از لطف و عنایت پروردگار نسبت به انسان و جلوه ای از حکمت بالغه الهی در قالب مناجات، ادعیه و رهنمودهای بهداشتی، حقوقی، اجتماعی معصومان (ع) مطرح گردیده است.
این کلام رسا و ژرف از حضرت رسول اکرم (ص) که فرمود : « لَیْسَ لِلصّبیّ لَبَنٌ خَیرٌ مِن لَبَنِ اٌمِّهِ…»؛[۵۷] “برای نوزاد هیچ شیری بهتر از شیر مادرش نیست… “، کامل ترین بیان در اهمیت تغذیه کودک با شیر مادر (به خصوص مادر خودش) را در بردارد که می توان بر اساس یافته های علمی روز به تفسیر علمی این کلام مبادرت ورزید.
یکی از آداب شیر دادن، در آغوش گرفتن نوزاد هنگام شیر دادن است. ضمن این که هر دو آغوش مادر برای نوزاد آرامش بخش است؛ لکن آغوش چپ مادر از جایگاه خاصی برخوردار است، از حضرت امام جعفر صادق (ع) نقل شده که آغوش چپ مادر، جایگاه مناسب تر شیرخوار است و تحقیقات دانشگاه کورنل، نشان می دهد که این مطلب کاملا علمی و دقیق است.
همچنین در مورد زمان شیر دهی نوزاد باید گفت: امروزه بر اساس دانش نو شناخته و نو آور کرونوبیولوژی که در آموزش های اسلامی ریشه ای قدمتی ۱۴۰۰ ساله دارد، تغییرات ترشح هورمون ها و کاهش و افزایش آنها در ساعات مختلف شبانه روز بررسی گردیده و نشان می دهد، چنانچه مادران شیرده پس از نیمه شب یکی دو بار به کودکان خود شیر دهند سطح پایه ای هورمون پرولاکتین افزایش می یابد و تضمین یک شیر دهی موفق را میسر می سازد که در آموزش های اسلامی با ثواب فراوان مورد توصیه قرار گرفته است.
در باب ثواب شیر دادن به نوزاد گفتنی است که، موقعی که حضرت رسول اکرم (ع) در فضیلت جهاد سخنرانی می فرمودند و بانوان مسلمان در ملاقات با ایشان از محرومیت خود از مشارکت در جهاد گلایه می کردند، آن حضرت طی حدیث مفصلی فرمودند:
« آیا راضی (به این مقدار ثواب) نیستید، آن هنگامی که یکی از شما از همسر خود در حالی که او از شما خشنود است باردار شود، ثواب کسی را دارد که روزها روزه بگیرد و شب ها برای عبادت خدا بپاخیزد و چون زایمان کند هر جرعه ای که از شیر او در آید و هر بار که طفل پستان او را می مکد برای هر جرعه و هر بار مکیدن ثوابی است و اگر برای شیر دادن و مراقبت از کودک شیرخوار شبی بیدار گردد پاداشی معادل آزاد کردن هفتاد بنده در راه خدا دارد».
در چند روایت نورانی از جمله در روایت نقل شده از حضرت امام جعفر صادق (ع)، برای مادر شیرده، اجر مجاهد در راه خدا منظور شده و حتی برای مادری که در چنین زمانی از دنیا برود اجر شهادت قائل شده است.
کیفیت شیر مادر در زمان های مختلف دوره شیر دهی
شیر مادر در روزهای اول زایمان دارای غلظت زیادی است که اصطلاحا به آن آغوز گفته می شود، جایگاه آغوز در تأمین سلامت و بقاء کودک در حساس ترین ایام حیات نوزاد و تأکیدات مکرر روایات بر استفاده از شیر مادر از آغاز ولادت کودک، منشاء صدور فتاوای وجوب بهره مند ساختن نوزاد از آغوز شده است. گرچه فقهای معاصر به واجب بودن تغذیه کودک با آغوز، همانند برخی از فقهای گذشته مستقیما” فتوا نمی دهند؛ اما به کارگیری تدابیری را که تأمین کننده سلامت و بقاء کودک است، ضروری می دانند.
در اینجا به دو نمونه از نظرات علما در این زمینه اشاره می شود:
الف. «اولین شیرى که پس از زایمان از پستان زن خارج مىشود «آغوز» یا «لِباء» نام دارد و در کتب فقهى نسبت به دادن این شیر به بچه سفارش زیادى شده است؛ بلکه برخى از علما دادن این شیر را لازم و واجب نموده و حیات بچه را در گرو این شیر دانستهاند».[۵۸]
ب. «در حکم لباء (آغوز)، عده ای از فقهاء حکم به وجوب و اکثر فقهاء یا تصریح به عدم فرق بین رضعه (شیر دادن) اول و غیر آن کردهاند و یا ظاهرشان عدم فرق است و در این جا هم اولًا دلیلى که تام بر وجوب باشد وجود ندارد و ثانیاً مقتضاى اصل هم عدم وجوب است».[۵۹]
در چندین روایت بر کفایت شیر مادر در تأمین آب و غذای کودک هنگامی که به طور انحصاری مورد استفاده قرار می گیرد (تا سن ۶ ماهگی) تأکید شده است؛ لذا آنچه که امروزه به عنوان نتیجه تحقیقات علمی روز، در کفایت شیر مادر به هنگام تغذیه انحصاری Exclusive Breast Feeding عنوان می شود، در روایات معصومان (ع) از پیش مطرح بوده است. جابر بن عبدا… انصاری از حضرت رسول اکرم (ص) نقل می کند که فرمود: خداوند متعال روزی کودک را در دو پستان مادر قرار داده است. در بخشی آب و در بخش دیگر غذای او را از هنگام ولادت کودک، به تناسب نیاز هر روز وی، روزی متناسب آن روز او را مقرر فرموده است.[۶۰]
اگر چه فعلا تأکید خاصی روی شیر دادن از هر دو پستان در هر با شیر دادن نمی کنند، اما در روایات نقل شده از معصومان (ع) که در مورد تغذیه انحصاری کودک با شیر مادر مطرح شد، این تأکید وجود دارد که با عنایت به تغییر ترکیب شیر پیشین و پسین بهتر است در هر بار شیر دادن، اول یک پستان تخلیه و سپس از پستان دیگر استفاده شود، تا هم شیر با کیفیت مناسب تر در اختیار کودک قرار گیرد و هم تحریک شیر سازی در هر دو پستان صورت گیرد.
در توصیه امام صادق (ع) به همسرشان با تأکید به شیر دادن از هر دو پستان در هر بار شیر دادن، به تأمین آب و غذای کودک اشاره شده است. دانش روز ثابت کرده رقیق بودن شیری که درآغاز هر بار شیر خوردن دریافت می شود برای تأمین آب مورد نیاز و رفع حس تشنگی کودک است و به عکس ترکیب شیر پسین که چرب تر ، غلیظ تر و متراکم تر است سبب سیر شدن کودک می شود.
شیر دادن در حال جنابت
با توجه به این که دین اسلام کامل ترین دین الاهی است و خواهان تکامل انسان ها از همه جهات است، اهمیت زیادی به طهارت و پاکی ظاهر و باطن افراد داده است. یکی از آداب تربیتی که رعایت آن در مورد شیر دادن نوزاد پسندیده است، پاک بودن مادر از نظر جسمی و روحی است. گرچه در هیچ روایتی از شیر دادن مادر مثلا با حالت جنابت، نهی نشده است؛ ولی بهتر است با این حالت به کودک شیر ندهند.
مادرانی که به تربیت فرزند خود اهمیت می داده اند سعی داشته اند که شیر دادن آنها در حالت طهارت و پاکی و حتی با حالت وضو باشد، تا جایی که بعضی از زنانی که کودکانشان به موفقیت هایی رسیده اند، کسانی بوده اند که گفته اند ما هیچ گاه بدون وضو به فرزند خود شیر نداده ایم. بنابراین همان طور که شیر دادن با حالت طهارت ظاهری (رعایت مسائل بهداشتی) در سلامت جسمی کودک مؤثر است، طهارت باطنی (داشتن وضو و غسل) نیز بسیار در تربیت فرزند مؤثر است.
شیر دادن به نوزاد دیگران
( در حال تکمیل است )
مدت زمان شیر دهی نوزاد
یکی از نیازهای حیاتی نوزاد بعد از تولد، شیر دادن به نوزاد است. قرآن کریم در این رابطه می فرماید: «مادران باید فرزندان خود را دو سال کامل شیر دهند».[۶۱] در این جا سخن این است که، آیا دو سال شیردادن کودک، واجب است، یا خیر؟
آیۀ شریفه دلالت بر وجوب ندارد؛ زیرا در ادامه می فرماید: «آن مادرانی که بخواهند دوره شیردهی را به اتمام برسانند»؛ یعنی اتمام دوره شیردهی را به میل و ارادۀ مادر تعلیق نموده است، پس معلوم می شود که اتمام دو سال شیردهی واجب نیست. نکته دیگر این که قرآن می فرماید: «در صورت رضایت و مشورت هم دیگر می توانند کودک را از شیر بگیرند». پس روشن است که مقصود از بیان این مقدار، وجوب نیست.[۶۲] نتیجه این که مادران حق دارند فرزندان خود را دو سال تمام شیر دهند، در صورتی که بخواهند حق شیردهی را به طور کامل استیفا کنند. از شیر گرفتن کودک پیش از پایان دو سال جایز است، ولی برای این کار خواست و رضایت والدین کافی نیست، بلکه باید در باره آن مشورت کنند تا هم مصلحت و حق کودک حفظ شود و هم حقوق پدر و مادر تأمین گردد. البته مستحب است که مادر، تمام مدتی را که برای شیردهی تعیین شده، به کودک خود شیر دهد و آن دو سال کامل است و اگر خواست کمتر شیر دهد حداقل مجاز، ۲۱ ماه است.[۶۳]
براساس دو روایت از کتاب وسائل الشیعه، حداقل زمان شیر دهی می تواند ۲۱ ماه باشد و کمتر از آن جایز نیست.
الف. امام صادق (ع) فرمودند: “مقدار واجب شیردهی، ۲۱ ماه است، پس زنی که کمتر از آن شیر دهد، کم گذاشته و کوتاهی کرده است و اگر ارادهٔ اتمام دوران شیردهی دارد، دو سال کامل مطلوب است.[۶۴]
ب. حدیث دیگری از آن حضرت که فرمودند: “زمان شیردهی ۲۱ ماه است، پس کمتر از آن ستمی (جور) بر کودک شمرده می شود.[۶۵]
گروهی از مفسران معتقدند که دو سال، برای همهٔ کودکان ثابت است؛ … چون ظاهر عبارت “الوالدات یرضعن اولادهن حولین کاملین …”، اثبات حق شیردادن تا دو سال کامل پس از تولد است و میزان توقف و تغذیهٔ کودک در رحم مادر در این نصاب اثر ندارد؛ پس تمام کودکان حق دارند تا دو سال کامل از شیر مادر تغذیه کنند و مادر حق دارد کودک خود را دو سال کامل شیر بدهد.[۶۶]
عقیقه[۶۷] کردن برای نوزاد
یکی از آداب پس از تولد نوزاد که در اسلام نسبت به آن تأکید فراوانی شده؛ عقیقه کردن برای نوزاد در روز هفتم ولادت است.
رسول خدا (ص) برای دو فرزندشان امام حسن و امام حسین (ع) در روز هفتم ولادتشان عقیقه کردند؛ همچنین حضرت فاطمه (ع) هم برای آن دو نوزاد عقیقه کردند و به قابله، یک ران گوسفند و یک دینار عطا فرمودند.
امام صادق (ع) فرمودند: “سلامتی هر نوزاد در گرو عقیقه است. هر کس که ثروتمند است عقیقه کند و هر کس فقیر است، هر وقت برایش مقدور شد عقیقه کند و اگر نتوانست، بالاخره حیوانی بکشد.
از امام صادق (ع) نقل شده است که، عقیقه کردن برای پسر و دختر مساوی است.[۶۸] و در روایت دیگری آمده است که: اگر فرزند پسر بود، یک قوچ براى او عقیقه کنند، و اگر دختر بود یک میش و این عقیقه نمودن مستحبّ مؤکّد است و حتّى صدقه دادن به پول، جایگزین آن نمىشود و یک چهارم عقیقه را به ماما بدهند.[۶۹]
در مورد این که زمان عقیقه کردن چند روز بعد ولادت نوزاد است، در حدیثی از امام صادق (ع) سؤال شده است که چه وقت باید برای نوزاد عقیقه کرد؟ ایشان در جواب فرموده اند: در روز هفتم ولادت، برایش عقیقه شود و … .[۷۰]
مستحب است گوشت عقیقه را پخته و مردم را به خوردن آن دعوت کنند، و هر چه تعداد آنان بیشتر باشد بهتر است، اگر غذا پختن ممکن نبود جایز است گوشت را بر فقرا تقسیم نمایند، و مواظب باشند استخوان های عقیقه شکسته نشود، بلکه آنها را از یک دیگر جدا کنند. پدر و مادر نیز نباید از عقیقه بخورند.[۷۱]
در روز هفتم سر نوزاد را تراشیده و هم وزن آن طلا یا نقره صدقه داده شود و این صدقه با عقیقه در یک محل باشد. اگر از روز هفتم گذشت تراشیدن سر لازم نیست.
هنگام ذبح عقیقه این دعا را بخواند:
«بسم اللَّه و الحمد للَّه و اللَّه أکبر إیمانا باللَّه و ثناء على رسول اللَّه صلّى اللَّه علیه و آله، اللّهمّ اخسأ عنّا الشّیطان الرّجیم و الحمد للَّه ربّ العالمین».[۷۲]
تراشیدن موی سر نوزاد
از جمله اموری که اسلام در بعد از ولادت نوزاد، به آن توجه داده است، بحث تراشیدن موی سر نوزاد است. در این زمینه نقل شده است که رسول خدا (ص) در روز هفتم تولد امام حسن و امام حسین (ع) موی سر آنها را تراشید و به وزن موی آنها نقره صدقه داد.
از امام صادق (ع) علّت این کار را پرسیدند؟ امام فرمود: دلیلش زدودن موهایی است که در شکم مادر روییده شده است». از امام کاظم (ع) پرسیدند: اگر موی سر نوزادی را تا روز هفتم نتراشیدند، چه باید کرد؟ امام فرمود: وقتی روز هفتم گذشت دیگر تراشیدن سر لازم نیست.
رسول خدا (ص) بعد از تراشیدن موی سر فرزندانشان به سر آنها خلوق می مالیدند که ماده ای معطّر و مخلوطی از مواد مختلف که عمده آن زعفران است، البته طبق روایتی از امام صادق (ع)، مالیدن زعفران کافی است.
امام رضا (ع) از پدران بزرگوار خود و ایشان از حضرت على بن الحسین (ع) و ایشان نیز از اسماء بنت عمیس روایت کرده اند: هنگامى که روز هفتم ولادت امام حسن(ع) فرا رسید پیغمبر خدا (ص) دو قوچ ابلق (رنگ سیاه و سفید) براى او عقیقه کرد، آن گاه یک ران از آنها را با یک اشرفى به قابله امام حسن (ع) عطا فرمود؛ سپس سر مبارک او را تراشید و به وزن موى سرش نقره صدقه داد و سر آن نوزاد را با خلوق (که یک نوع عطر است) معطر نمود و فرمود: اى اسماء! خون ریزى کار مردمان زمان جاهلیت بود.[۷۳]
ختنه کردن نوزاد و زمان آن
یکی از سنت هایی که در اسلام واجب است و در بعضی از اقوام گذشته نیز رایج بوده، سنت ختنه کردن پسران است، طبق دستور احکام اسلام، ختنه برای پسرها واجب است و اگر پدر و مادر، او را ختنه نکنند، بر خودش واجب است.
امام صادق (ع) در این زمینه فرموده اند: ثَقْبَ أُذُنِ الْغُلَامِ مِنَ السُّنَّهِ وَ خِتَانَهُ لِسَبْعَهِ أَیَّامٍ مِنَ السُّنَّهِ، سوراخ کردن گوش نوزاد پسر و ختنه کردن او، از جمله سنت های (اسلامی) است. رسول خدا (ص) فرمودند: «فرزندان تان را (با ختنه کردن) در روز هفتم پاک کنید؛ چرا که مایه تمیزی و پاکیزگی بیشتر و باعث رویش شتابنده تر گوشت بر بدن او است و همانا زمینی که نوزاد (شخص) ختنه نشده برآن بول می کند، ضجه زده و از این جهت به خدا شکایت می کند».[۷۴]
از علی (ع) در حدیث «الْأَرْبَعِمِائَهِ» نقل شده که فرمودند: “… اخْتِنُوا أَوْلَادَکُمْ یَوْمَ السَّابِعِ”،[۷۵] “… فرزندانتان را در روز هفتم ولادتشان ختنه کنید”.
البته در احادیث دیگری وارد شده که می توان این کار را از روز هفتم به تأخیر انداخت.[۷۶]
ولیمه[۷۷] دادن در ولادت نوزاد
یکی از رسمها و سنتهای اسلامی «ولیمه دادن» است. ولیمه علاوه بر آثار اجتماعی؛ مانند اطعام فقراء و مؤمنین، برای کودک نیز مؤثر است؛ زیرا از طرفی نشانه احترام والدین به کودک است و از طرف دیگر به منزلۀ تأمین و حفظ سلامتی فرزند است. در مورد ولیمه، علی بن حکم از بعضی اصحاب نقل می کند که امام کاظم (ع) برای بعضی از فرزندانش ولیمه داد و اهل مدینه را تا سه روز از اقسام فالوده ها (غذای معمول آن زمان) در دیگ های بزرگ در مساجد و کوچه ها طعام دادند، بعضی از اهل مدینه به خاطر این کار بر حضرت عیب گرفتند، خبر به گوش حضرت (ع) رسید، فرمود: خداوند هیچ چیزی را به پیامبری نداده الّا این که مانند آن را به پیامبر اسلام (ص) عطا کرده و بلکه به او چیزهایی داده که به دیگران نداده است، به سلیمان (ع) فرمود: «هذا عطائنا فامنن او امسک بغیر حساب»[۷۸]، و به حضرت محمد (ص) فرمود: «ما اتیکم الرسول فخذوه و ما نهیکم عنه فانتهوا»،[۷۹] هر آنچه پیامبر به شما آموخت فرا گیرید و عمل کنید و از آنچه شما را منع کرده پرهیز نمایید.
پیامبر اکرم (ص) در مورد ولیمه می فرمایند: لَا وَلِیمَهَ إِلَّا فِی خَمْسٍ فِی عُرْسٍ أَوْ خُرْسٍ أَوْ عِذَارٍ أَوْ وِکَارٍ أَوْ رِکَازٍ فَأَمَّا الْعُرْسُ فَالتَّزْوِیجُ وَ الْخُرْسُ النِّفَاسُ بِالْوَلَدِ وَ الْعِذَارُ الْخِتَانُ وَ الْوِکَارُ الرَّجُلُ یَشْتَرِی الدَّارَ وَ الرِّکَازُ الَّذِی یَقْدَمُ مِنْ مَکَّه؛ «جز در پنج مورد ولیمه نیست در «عرس»، «خُرْس»، «عذار»، «رکاز» و «وکار». «عرس» همان ازدواج و عروسی است، «خُرْس» یعنى نفاس (زایمان) به جهت ولادت فرزند، «عذار» یعنى ختنه کردن، «وکار» این است که انسان خانهاى بخرد، و «رکاز» این است که از مکه برگردد».[۸۰]
نامگذاری نوزاد در اسلام
انتخاب نام خوب برای نوزاد بسیار مهمّ است. رسول خدا (ص) آن را از حقوق فرزند بر گردن پدر میداند و میفرمود: «بهترین نامها، نامی است که در آن نشان عبودیت خداوند باشد؛ مانند عبد الله».
ایشان همچنین میفرمودند:«هر کس چهار پسر داشته باشد و نام یکی از آنها را به نام من، “محمّد”، نامگذاری نکند، به من جفا کرده است. اگر اسم فرزندتان را محمّد گذاشتید او را گرامی بدارید و به او احترام کنید».[۸۱]
همچنین میفرمودند: «حتی بچههای سقط شده را هم نامگذاری کنید، چون در روز قیامت که مردم را به اسم میخوانند، بچه های سقط شده به پدرانشان اعتراض میکنند که چرا برای ما اسم نگذاشتید؟!».
پیامبر اکرم (ص) خودشان، نام آخرین فرزند فاطمه زهرا (س) را قبل از تولّد، محسن گذاشت، که البته در ماجرای هجوم به خانه آن حضرت، سقط و به شهادت رسید.[۸۲]
رسول خدا (ص) از گذاشتن بعضی نامهای بیمعنا یا دارای معانی کفرآمیز بر فرزندان نهی میفرمودند؛ نامهایی مانند ابی عیسی، ابی الحکم، ابی مالک، ضرار، مره، حرب، ظالم، شهاب، حمیرا و حتی نام های بیمعنا یا قبیح بعضی افراد را عوض میکردند.
امام باقر (ع) میفرمایند: «وقتی شیطان می شنود کسی را به اسم محمد یا علی صدا می زنند، مانند قلع آب می شود»؛ (از شدت ناراحتی، استقامت خود را از دست می دهد).
بعضی از اصحاب امام صادق (ع) به ایشان عرض کردند: ما نام شما و پدرانتان را بر روی فرزندانمان میگذاریم، آیا این کار برای ما نفعی دارد؟ امام (ع) فرمود: «به خدا قسم، آری، مگر دین چیزی جز محبت است»؟
نامهای زیادی در روایات آمده که ائمه (ع) به آنها ترغیب و توصیه میفرمودند، از جمله برای پسران: عبدالله، عبدالرحمن، محمد، احمد، علی، حسن، حسین، جعفر، و نام سایر امامان (ع).
نامهای فاطمه زهرا (ع) هم برای نامیدن دختران توصیه شده است، از جمله: فاطمه، صدیقه، مبارکه، طاهره، زکیه، راضیه، مرضیه، محدثه، زهرا، بتول، عذراء، سیده، حوراء، نوریه، حانیه (بهمعنای شوهر دوست و بچه دوست) و منصوره.
نام محمد یا علی برای نوزاد
نام محمّد در روایات شیعه از تقدس و اهمیت زیادی برخوردار است و از آن جا که اسم، با مسما (صاحب اسم) به گونه ای در ارتباط است؛ لذا توصیه های خاصی هم در بزرگ داشت این نام و کودکی که به این اسم نامیده شده است، در روایات وجود دارد.[۸۳] در برخی روایات به این مطلب اشاره شده است که اگر کودکی در شکم مادر به این نام نامیده شود، این نام محقّق خواهد شد؛ یعنی کودک پسر خواهد شد. پس سزاوار است که به این نام گذاری خود وفادار بماند و نام کودک را محمد بگذارد، تا پر برکت و در حفظ و حراست خاصه الاهی باشد.[۸۴] بنابراین، حق ایمان و محبت و عشق به این نام و صاحب این نام (پیامبر اسلام) این اقتضا را دارد که از این نام برنگردد، یا نام محمد را همراه با لقب (پسوند) بگذارد؛ مثل محمد امین، محمد مهدی و … .
در مورد نام علی هم در کنار نام محمد توصیه مشابهی شده و کودکی که به این نام نامیده شود و نیت شود که نام او را علی بگذارد، به اذن خدا پسر خواهد شد. بنابراین، اگر بخواهد فرزند بعدی او هم پسر باشد، بهتر است از همان ابتدا علی نامیده شود، نه این که ابتدا علی نامیده شود و سپس از این نام عدول شود.
به طور کلی باید گفت: تمام اسم های نیکو در روایات توصیه شده و به فرزند دختر و پسر هر دو در روایات اهمیت داده شده است و هیچ الزامی در تأکید بر پسر بودن همه فرزندان نیست، ولی اگر فردی چنین خواسته ای از خدا داشت، سزاوار است هر عهدی که از سر محبت به معصومان (ع) داشت به آن وفا کند، هر چند همه آنها نور واحدی هستند. همچنان که امام حسین (ع) به دلیل عشق و محبتی که به علی (ع) داشت، نام چند پسر خود را علی گذاشت که بعداً علی اکبر و علی اصغر نامیده شدند. بنابراین هر خواسته ای برای خود حقوقی دارد، هر چند در حد الزام شرعی نباشد.
در حدیثی از امیرالمؤمنین (ع) آمده است: اگر از خدا فرزند می خواهى وضوى کاملى بگیر و دو رکعت نماز خوب بخوان و بعد از آن به سجده رو و ۷۱ بار بگو: (استغفر الله)، بعد با همسرت آمیزش کن، و بگو: خداوندا فرزندى به من عطا کن که نام پیغمبر تو محمّد (ص) را بر وى نهم، خداوند به تو فرزندى عطا خواهد فرمود. پس در این دستور شک و تردید به خودت راه مده.[۸۵]
ابى رافع، نقل می کند: از پیغمبر (ص) شنیدم که مى فرمودند: اگر اسم کسى را محمد گذاشتید به او حرف زشت نگوئید و سیلى بر رخسارش نزنید. خانهاى که در آن اسم محمد (ص) باشد، مبارک است و مجلسى که در آن محمد (ص) است و رفیقانى که در آن نام محمد است مبارک مىباشد.[۸۶]
فلسفه و منفعت گریه نوزاد
نوزادان گریه می کنند و گاهی، هیچ راهی برای خلاصی از گریه آنها وجود ندارد. از آن جا که نوزاد نمی تواند حرف بزند، گریه او ممکن است برای والدینش نگران کننده باشد و از خود بپرسند از کجا بفهمیم مشکلش چیست؟ فهمیدن علت گریه نوزاد، ممکن است در آغاز دشوار باشد، ولی باید توجه داشت که قسمت بزرگی از کار تربیت و بزرگ کردن بچه، آزمون و خطا است و والدین خیلی زود یاد خواهند گرفت که چگونه نیازهای کودک خود را پیش بینی کنند و همچنین باید دانست که گریه های نوزاد دارای حکمت و گاهی منفعت برای نوزاد است؛ ابتدا در زمینه فلسفه و منفعت گریه نوزادان به دو روایت در این مورد اشاره میشود:
امام صادق (ع) خطاب به مفضل فرمودند: اى مفضّل! منفعتى را که در گریستن کودکان هست درست بشناس! در دماغ (مغز) آنان رطوبتى وجود دارد که اگر در آن باقى بماند سبب پیشآمدهاى خطرناک و بیماری هاى بزرگ مىشود؛ مانند از دست دادن بینایى و غیر آن. گریه این رطوبت را از سر کودک بیرون مىآورد و تندرستى و سلامتى چشم او را تأمین مىکند. بدین گونه گریه براى کودک سودمند مىافتد، لیکن چون پدر و مادر این را نمىدانند، پیوسته به خواستههاى او عمل مىکنند تا گریه نکند. و توجه ندارند که گریه براى کودک بهتر است و نتیجههاى خوبترى دارد. به همین دلیل ممکن است در بسیارى از چیزها منافعى باشد؛ لذا آنان که مىگویند همه چیز به خود واگذاشته یا بی حاصل است از آن بی خبرند … و اگر آنان به وجود این منافع و حکمت ها پى مىبردند، چنین حکمى نمىدادند که اشیا بىسود و بىحکمت است و این گونه حکم کردن، همان است که از حقیقت اشیا شناختى ندارند و از علت ها و حکمت ها ناآگاه هستند؛ لیکن آنچه را که منکران نمىدانند، عارفان مىدانند.[۸۷]
جابر بن عبد اللَّه انصارى می گوید: حضرت رسول (ص) فرمودند: هر گاه بچه در شکم مادر پدید آمد، اگر صورت بچه به طرف پشت مادرش باشد آن بچه پسر است، و اگر به طرف شکم مادرش باشد، دختر است، دستهاى جنین بر چهره نهاده شده و چانهاش روى زانوها قرار گرفته و مانند فردى مهموم و غمگین است. بچه با یک روده، به روده مادر ارتباط دارد و از همان روده از غذاى مادر تغذیه می کند. این است وضع زندگى کودک تا آن گاه که وقت معین فرا رسد. در این هنگام خداوند فرشتهاى را می فرستد و او در پیشانى کودک آینده او را می نویسد و مقدرات و سرنوشت او را تعیین می کند، تمام حالات او را از کفر ایمان، فقر، غنى، صحت و بیمارى را براى او معین مینماید، و هر گاه روزى او از شکم مادر جدا شد آن فرشته کودک را از شکم مادر بیرون می کند، و از شدّت فشارى که در هنگام تولد به کودک می رسد، گریه می کند و ناله سر می دهد و سرش زودتر از سایر اعضاء از رحم مادر بیرون می آید.
هنگامى که کودک از رحم مادر بیرون افتاد، ناگهان از شدت درد و ترس که بر او مستولى مىشود، فریاد بر می آورد. در این هنگام اگر دستى او را مس کند و یا بادى بر بدن او بوزد چنان از درد به خود مىپیچد؛ مانند حیوانى که پوستش را زنده بکنند. در این موقع، کودک گرسنه مىشود و لیکن قدرت ندارد طلب طعام و غذا کند، و تشنه می شود و لیکن توانائى ندارد آب طلب نماید؛ اما خداوند محبت کودک را در دل مادر انداخته و مادر او را از سردى و گرمى حفظ می کند و جانش را در راه کودک فدا می کند، مادر دوست دارد خود گرسنه و تشنه و برهنه بماند، ولی بچهاش را سیر و پوشیده نگهدارد.[۸۸]
گاهی اوقات، برخی از والدین جوان، علت گریه نوزادشان را نمی دانند؛ لذا در هنگام گریه نوزاد دستپاچه شده و نمی دانند چکار کنند، به این والدین چند نکته را مختصراً باید گفت:
۱٫ وقتی یاد بگیرند که نشانه های گرسنه بودن کودک خود، مثل نق نق کردن، سر و صدا راه انداختن و دنبال پستان مادر گشتن، در هنگامی که او را در آغوش می گیرند را بشناسند، مشکلاتشان در سیر کردن او قبل از این که گریه کند، کمتر می شود. وقتی کودکشان گریه می کند اول مطمئن شوند که گرسنه نیست. شیر دادن ممکن است سبب قطع گریه کودک نشود؛ ولی اگر می خواهد همچنان شیر بخورد باید بگذارند به خوردن ادامه دهد. بعضی اوقات شیرخواران حتی بعد از این که شروع به شیرخوردن می کنند، به گریه کردن ادامه می دهند، اما مادر همچنان به شیر دادن ادامه دهد چون هنگامی که معده نوزاد پر شود، از گریه کردن دست بر می دارد.
۲٫ بعضی کودکان به مجرد این که به تعویض پوشک نیاز داشته باشند سر و صدایشان در می آید، اما بعضی دیگر این طور نیستند. در هر صورت این هم یکی از دلایل گریه کردن کودک است و خوشبختانه فهمیدن و حل کردن آن راحت است.
۳٫ کودکان شیر خوار دوست دارند لباس زیاد و گرم داشته باشند. (به عنوان قاعده، هر چند تا که والدین لباس به تن خود دارند و از نظر دما احساس راحتی می کنند باید یک لایه بیشتر به کودک شیرخوارشان بپوشانند)؛ بنابراین گریه کودک ممکن است به این علت باشد که سردش شده است؛ مثلاً موقعی که کودک لخت است و مادر در حال عوض کردن او است، بهتر است یاد بگیرد که چطور کودکش را سریع تر و قبل از این که سردش شود عوض کند. باید توجه داشته باشد، که کودک را زیادی نپوشاند چون احتمال گریه کردن کودک وقتی که گرمش است در مقایسه با وقتی که سردش است کمتر است (اگر هم گریه کند خفیف تر است).
۴٫ کودکان شیر خوار به آغوش و نوازش زیادی نیاز دارند. آنها دوست دارند صورت والدین خود را ببینند، صدایشان را بشنوند، به صدای قلبشان گوش کنند، و حتی می توانند بوی منحصر به فردشان (به خصوص شیر مادر را) تشخیص دهند. بعد از شیر خوردن، آروغ زدن و عوض شدن را دوست دارند، آنها دوست دارند در آغوش گرفته شوند. ممکن است والدین فکر کنند که با این کار دارند کودکشان را «لوس» بار می آورند، ولی نگران نباشند؛ این مسئله در چند ماه اول زندگی اصلاً مطرح نیست. البته کودکان از این نظر که، چقدر بخواهند که والدین آنها را در آغوش بگیرند، با هم فرق دارند. بعضی از کودکان توجه زیادی را می طلبند و در مقابل بعضی دیگر می توانند مدّت زیادی آرام بنشینند. اگر کودک توجه والدین را می خواهد، او را در آغوش بگیرند و یا در کنار خود بگذارند.
۵٫ هر چند کودکان شیر خوار به توجه زیادی نیاز دارند، ولی ممکن است دچار «تحریک بیش از حد» نیز بشوند. گاهی کودک بعد از گذراندن یک روز تعطیل در میان افراد خانواده و بستگان و یا در انتهای هر روز ظاهراً بدون دلیل و بیش از حد طبیعی گریه می کند. تحمل تمامی تحریک های محیطی (شامل نور، صدا، بغل به بغل شدن) معمولاً برای نوزادان آسان نیست و این می تواند سبب خستگی آنها به دلیل فعالیت زیاد شود. در این شرایط نوزاد با گریه کردن خود، در واقع می گوید «دیگه بسه!». این مسئله معمولاً وقتی رخ می دهد که کودک خسته است. سعی شود کودک به جایی آرام و ساکت برده شود و بعد والدین خواهند دید که می توانند او را خوابانیده و آرام کنند.
۶٫ اگر نوزاد تازه شیر خورده و والدین هم می دانند که او راحت است؛ ولی کودک همچنان گریه می کند، (گاهی کودک ممکن است به خاطر یک مسئله خیلی کوچک و پیش پا افتاده نظیر گیر کردن یک تار مو دور انگشت پایش و یا تماس مارک لباس با پوستش احساس ناراحتی کند)، درجه حرارتش را اندازه بگیرند تا مطمئن شوند مریض نیست؛ چون گریه ناشی از بیماری معمولاً با گریه ناشی از گرسنگی فرق می کند و والدین خیلی زود این را می فهمند.
۷٫ ممکن است والدین، تا آخر هم متوجه علت گریه نوزادشان نشوند، که چرا کودکشان گریه می کند؛ چون بعضی اوقات کودکان گریه می کنند و به سادگی نمی شود آرامشان کرد. این گریه کردن ممکن است از چند دقیقه گریه شدید تا کولیک کامل طول بکشد. (کولیک عبارت است از گریه غیر قابل تسکین به مدت ۳ ساعت در روز و حداقل ۳ روز در هفته) حتی اگر کودک سه ساعت هم گریه نکند، باز هم تحمل این وضعیت برای والدین سخت است. در صورتی که علت گریه کودک دلایل بالا نبود می توانند راه های زیر را امتحان کنند:
الف. گاهی تنها تکان تکان دادن کودک و راه رفتن می تواند او را آرام کند. بعضی اوقات هم می توانند او را در گهواره و یا در کریر بگذارند و تکان دهند. گردش با اتومبیل هم می تواند در این مواقع کمک کننده باشد.
ب. مالیدن پشت یا شکم نوزاد یکی از آرام بخش ترین کارهایی است که والدین می توانند انجام دهند، به ویژه اگر گریه کودک ناشی از گاز روده ها باشد که در بعضی کودکان کولیکی دیده می شود.
گفتنی است که هیچ کودکی تا حالا از گریه کردن نمرده است! ولی گریه کودک می تواند استرس زیادی به پدر و مادر جدید وارد کند. والدین در این مدت، بسیار بی خوابی می کشند و ممکن است ندانند چکار کنند. مادران به اندازه کافی به دلیل تغییرات هورمونی دچار هیجانات هستند. پدران هم ممکن است ندانند که چه نقشی می توانند در مراقبت از کودکشان ایفا کنند و این که تمام توجه همسرشان به کودک نورسیده است خود استرسی برای آنها است. حالا کودکی را هم که در حال گریه کردن است به این دو نفر اضافه کنید تا ببینید که چگونه بسیاری از والدین سرشار از احساس بی کفایتی می شوند.
پس کودکشان را روی تخت بگذارند تا مدتی گریه کند (و اصلا نترسند، هیچ اتفاقی نمی افتد!) از دوستان و بستگانشان راهنمایی بگیرند (حضور مادر بزرگ ها در این مواقع واقعاً نعمتی است!) کمی استراحت کنند و بگذارند فرد دیگری از کودک مراقبت کند.
نفس عمیق بکشند و با خودشان تکرار کنند: «کودک من مشکلی ندارد و گریه صدمه ای به او نمی زند. مشکلش فقط این است که نمی تواند بگوید چه می خواهد».
خوشبختانه کودکان (و والدینشان) بسیار انعطاف پذیرند و حتی بدترین شرایط را نیز بالاخره از سر می گذرانند. معمولاً از ۸ تا ۱۲ ماهگی به بعد کودک بهتر می تواند خودش را آرام کند و بسیاری از این گریه ها دیگر اتفاق نمی افتد.[۸۹]
فلسفه سرازیر شدن آب دهان طفل
دراین مقاله مختصر اشاره کوتاهی به فایده و حکمت سرازیر شدن آب دهان اطفال می شود:
آبى که از دهان اطفال و نوزادان جارى مىشود، اکثر اوقات سبب دفع رطوبتى مىشود که در بدن های ایشان می ماند. وجود این رطوبت و دفع نشدن آن، باعث ایجاد بعضی دردهای شدید جسمی؛ مثل فلج شدن، لرزش بعضی از اندامهای بدن و مانند آن می شود و همچنین غلبه رطوبت در بدن، ممکن است موجب به وجود آمدن بعضی عوارض روحی خطرناک از جمله؛ دیوانگی و انحراف شخص شود.
لذا می شود گفت: یکی از حکمت های سرازیر شدن آب از دهان نوزاد از طرف خداوند علیم، دفع این گونه مرض های جسمی و روحی باشد؛ تا موجب صحت او در سنین بالاتر شود. پس خداوند تبارک و تعالی به بندگان خود، نسبت به آنچه که حکمت آن را نمی دانند، تفضّل فرموده است.[۹۰]
سرنوشت نوزادان مرده در قیامت
از اصول اعتقادی و مسلّمات ما مسلمانان این است که پاداش و جزا به عمل شخص مربوط است: «هر کسى در گرو اعمال خویشتن است».[۹۱]
و این که « براى مردم پاداشى جز آنچه خود کردهاند نیست».[۹۲]
البته تفضّلات الهی و چند برابر شدن پاداش، وجود دارد. که باید دقّت نمود این مسئله منافاتی با ارتباط جزا و عمل ندارد؛ چون تفضلات الهی، خود شروطی دارد که این شروط با عمل شخص حاصل شده است؛ به عنوان مثال خداوند می فرماید: «کسانى که ایمان بیاورند و عمل صالحى انجام دهند، براى آنان پاداش مضاعف در برابر کارهایى است که انجام دادهاند».[۹۳]
امّا در این جا سخن از کسانی است که مجال عمل نداشته اند. یا به دلیل مرگ به دوران بلوغ و رشد نرسیده اند و در طفولیت از دنیا رفته اند، یا این که از قوت عقلانی بهره مند نشده اند تا با آن به تشخیص برسند و عمل کنند.
درباره این اشخاص وقتی به اصول اعتقادی اسلام مراجعه کنیم، می بینیم که خدای تعالی با عدالت درباره آن ها قضاوت خواهد نمود، در این رابطه خداوند می فرماید: «ما ترازوهاى عدل را در روز قیامت برپا مىکنیم پس به هیچ کس کمترین ستمى نمىشود».[۹۴]
اما برای تفصیل بحث، باید به جست و جو در روایات پرداخت شود، که مطابق مفاد آن ها، خداوند متعال برای عده ای در روز قیامت، مجال امتحان فراهم می کند و طبق نتیجه آن، حکم می کند: امام باقر (ع) می فرمایند: «چون روز رستاخیز فرا می رسد خداوند بر هفت گروه حجّت می آورد:
۱- کودکانی که پیش از بلوغ از دنیا رفتهاند.
۲- کسانى که در زمان فترت؛ یعنى در فاصله زمانی میان دو رسول بوده و از دنیا رفتهاند.
۳- پیران سالخورده که پیغمبر را درک کرده؛ ولى عقل خود را از دست داده بودهاند.
۴- بیخردان یا عقب افتادگان روانى.
۵- دیوانگان که داراى عقل نبودهاند.
۶- کران (نا شنوایان) که حسّ شنوائى نداشتهاند.
۷- گنگها و لالهاى مادر زاد.
هر کدام از این چند دسته، با خداوند عزّ و جلّ احتجاج نماید، سپس فرمودند: آن گاه خداوند عزّ و جلّ فرستادهاى به سوى آنان گسیل دارد و آتشى براى امتحان ایشان برافروزد؛ پس به آنان فرمان میدهد و میگوید: پروردگار شما امر فرموده که خود را در این آتش افکنید، پس هر کس در آتش جست، آن آتش بر وى سرد و سلامت شود، و هر کس نافرمانى نمود به سوى آتش دوزخ رهسپارش کنند».[۹۵]
خشونت نسبت به نوزادان
( در حال تکمیل است )
زنده به گور کردن نوزادان دختر در زمان جاهلیت
( در حال تکمیل است )
[۱]. اصفهانی، راغب، المفردات فی غریب القرآن، ص ۵۲۱٫
[۲]. غافر، ۶۷٫
[۳]. لغتنامه دهخدا.
[۴]. “”اینفنت””. دیکشنری آنلاین مریام وبستر. مریام وبستر. http://www.m-w.com/cgi-bin/dictionary?book=Dictionary&va=infant. Retrieved ۲۰۰۷-۰۳-۲۷؛ “”نیونیت””. دیکشنری آنلاین مریام وبستر. مریام وبستر. http://www.m-w.com/cgi-bin/dictionary?book=Dictionary&va=neonate. Retrieved ۲۰۰۷-۰۳-۲۷.
[۵]. فتحی، مهدی، دختر یا پسر(نیاز به کتاب نامه دارد).
[۶]. دکتر شتلز، انتخاب جنسیت فرزند، ص ۴۷ و ۴۹(نیاز به کتاب نامه دارد).
[۷]. آیین بندگى و نیایش، ص ۱۴۵؛ آداب راز و نیاز به درگاه بى نیاز، ص ۸۱(نیاز به کتاب نامه دارد).
[۸]. احتجاج، ترجمه غفارى مازندرانى، ج ۱، ص ۱۸۴، و عن ثوبان قال إن یهودیا جاء إلى النبی (ص) فقال یا محمد أسألک فتخبرنی فرکض ثوبان …، … قال عن شبه الولد أباه و أمه قال ماء الرجل أبیض غلیظ و ماء المرأه أصفر رقیق فإذا علا ماء الرجل ماء المرأه کان الولد ذکرا بإذن الله تعالى و من تشبه أباه قبل ذلک یکون الشبه و إذا علا ماء المرأه ماء الرجل خرج الولد أنثى بإذن الله عز و جل و من تشبه أمه قبل ذلک یکون الشبه.
[۹]. روم، ۲۱:« وَ مِنْ آیاتهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِنْ أَنْفُسِکُمْ أًزواجاً ِلتسْکُنُوا إِلَیها وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَّوَدهً وَ رَحْمَهً إنَّ فی ذلِکَ لایاتٍ لِقومٍ یَتَفَکَّرونَ».
[۱۰]. حرعاملی، وسائلالشیعه، ج ۳، ص۶۰(کتاب نامه تکمیل شود).
[۱۱]. فیض کاشانی، محجه البیضا، ج ۲، ص ۵۲(کتاب نامه تکمیل شود).
[۱۲]. وسائلالشیعه، ج ۱۵، ص ۱۰۶، “رَبِّ لا تَذَرْنی فَرْداً وَ أَنْتَ خَیْرُ الْوارِثین، واجعل لی من لدنک ولیا یرثنی فی حیاتی و یستغفرلی بعد موتی واجعله خلفا سویا و لاتجعل للشیطان فیه نصیبا، اللهم انی استغفرک و اتوب الیک انک انت الغفور الرحیم”.
[۱۳]. همان، ج ۱۴، ابواب مقدمات نکاح؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۱۰۳، ص ۲۸۱(کتاب نامه تکمیل شود)، نجفی، محمد حسن، جواهرالکلام، ج ۲۹، ص ۵۴(کتاب نامه تکمیل شود).
[۱۴]. همان.
[۱۵]. پایگاه اطلاع رسانی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه.
[۱۶]. نورى، حسین، مراقبتهاى زنان و زایمان، (تغذیه در حاملگى).
[۱۷]. نک: مکارم اخلاق، ج ۱ ص ۱۶۹(کتاب نامه تکمیل شود). «اطعموا المراه فى شهرها الذى تلد فیه التمر فان ولدها یکون حلیما، تقیا».
[۱۸]. شهرآراى، دکتر مهرناز، رشد در دوران قبل از تولد، ص ۴۹(کتاب نامه تکمیل شود).
[۱۹]. مکارم الاخلاق، ج ۱، ص ۳۷۲، ح ۱۲۳۰(کتاب نامه تکمیل شود):«و اطعموه حبالاکم فانه یحسن اولادکم».
[۲۰]. مستدرک، ج ۳، ص ۱۱۳ و ۱۱۶(کتاب نامه تکمیل شود).
[۲۱]. مستدرک، ج ۲، ص ۶۳۵٫
[۲۲]. مکارم اخلاق، ج ۱، ص ۱۹۶٫
[۲۳]. مکارم اخلاق، ج ۱ ص ۱۹۲، ۱۹۳، ۱۹۶، ۲۲۲٫
[۲۴]. الْفرْدَوْس، عَنِ النَّبِیِّ (ص) قَالَ مَنْ أَکَلَ لُقْمَهَ حَرَامٍ لَمْ تُقْبَلْ لَهُ صَلَاهٌ أَرْبَعِینَ لَیْلَهً وَ لَمْ تُسْتَجَبْ لَهُ دَعْوَهٌ أَرْبَعِینَ صَبَاحاً وَ کُلُّ لَحْمٍ یُنْبِتُهُ الْحَرَامُ فَالنَّارُ أَوْلَى بِهِ وَ إِنَّ اللُّقْمَهَ الْوَاحِدَهَ تُنْبِتُ اللَّحْم، بحار، ج۶۳، ص ۳۱۴(کتاب نامه تکمیل شود).
[۲۵]. احقاف، ۱۵، و وَصَّیْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَیْهِ إِحْساناً حَمَلَتْهُ أُمُّهُ کُرْهاً وَ وَضَعَتْهُ کُرْهاً وَ حَمْلُهُ وَ فِصالُهُ ثَلاثُونَ شَهْراً حَتَّى إِذا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ بَلَغَ أَرْبَعینَ سَنَهً قالَ رَبِّ أَوْزِعْنی أَنْ أَشْکُرَ نِعْمَتَکَ الَّتی أَنْعَمْتَ عَلَیَّ وَ عَلى والِدَیَّ وَ أَنْ أَعْمَلَ صالِحاً تَرْضاهُ وَ أَصْلِحْ لی فی ذُرِّیَّتی إِنِّی تُبْتُ إِلَیْکَ وَ إِنِّی مِنَ الْمُسْلِمینَ.
[۲۶]. وسائل الشیعه، ج ۲۱، ص ۴۵۱٫ اذا حملت المراه کانتبمنزله الصائم القائم المجاهد بنفسه و ماله فىسبیل الله… .
[۲۷]. دانشمندان به این نکته پى بردهاند که وقتى چشم فردى به یک صورت جذاب مىافتد، نقطهاى از مغز شروع به فعالیت مىکند. در اسلام نیز تأثیر نگاه به مناظر زیبا، خط قرآن، چهره ها و عکسهای زیبا در مغز و چهره کودک پذیرفته شده است (البته روشن است که چیزهای حرام مد نظر نیست).
[۲۸]. دانشمندان موفق به کشف مادهاى شیمیایى در بدن شدهاند که علت نشاط انگیزى ورزش را توضیح مىدهد. مادهاى به نام «فنیلتیلامین» که یک عامل ضد افسردگى است. محققان در جریان بعضی از مطالعات پى بردند که اندازه این اسید در بدن پس از ورزش ۷۷ درصد افزایش پیدا مىکند و از طریق خون، جذب مغز مىشود. آنان توصیه می کنند که براى سلامت روح و جسم خود و سلامت جنین در رحم ورزش مناسب انجام دهند؛ چرا که هنوز بسیارى از افراد از وجود این معالجه غیر دارویى اطلاعى ندارند و از مشکلات روانى رنج مىبرند. نک: مجله پیام زن، شماره ۱۱۸.
[۲۹]. اقتباس از سایت پایگاه تخصصی تربیت اسلامی.
[۳۰]. خامنه ای، اجوبه الاستفتاءات، س ۱۲۷۱ و ۱۲۷۷؛ امام، تحریر الوسیله، ج ۲، التلقیح، م ۱؛تبریزی، صراط النجاه، ج ۵، س ۱۰۱۳؛ فاضل، جامع المسائل، ج ۱، س ۲۱۰۳ و ۲۱۰۴؛ وحید، توضیح المسائل، م ۲۹۰۰؛ سیستانی، توضیح المسائل، تلقیح مصنوعی، م ۶۹؛ صافی، جامع الاحکام، ج ۲، س ۱۳۹۲؛ نوری، ج ۲، س ۱۳۹۲؛ نوری، استفتاءات، ج ۲، س ۹۰۳ و ج ۱، ۹۸۵؛ مکارم، استفتاءات، ج ۲، س ۱۷۵۷ و دفتر: بهجت.
[۳۱]. امام، تحریر الوسیله، ج ۲، التلقیح، م ۲ و ۳؛ تبریزی، استفتاءات، س ۲۰۹۴: فاضل، جامع المسائل، ج ۱، س ۲۱۰۵ و وحید، توضیح المسائل، م ۲۸۹۸؛ سیستانی، توضیح المسائل، تلقیح مصنوعی، م ۶۵؛ صافی، جامع الاحکام، ج ۲، س ۱۳۹۱؛ نوری، استفتاءات، ج ۲، س ۹۰۸؛ مکارم استفتاءات ج ۱، س ۱۵۲۷ و بهجت، استفتاءات پزشکی، ص ۳۵٫
[۳۲]. نک: اجوبه الاستفتائات ص۳۰۴، س ۱۲۷۵، ۱۲۷۷ و ۱۲۷۱؛ رساله ی دانشجویی، حسینی، سید مجتبی،صص۲۹۲-۲۹۳، س ۴۷۵،۴۷۶ و۴۷۷٫
[۳۳] . توضیح المسائل (المحشى للإمام الخمینی)، ج ۲، ص ۴۹۸٫
[۳۴] . همان، مکارم.
[۳۵]. مجلسی، بحارالانوار، ج ۱۰۴، باب ۱۰۷، ص ۱۰۷ – ۱۲۶٫
[۳۶]. زندگانى حضرت امام حسن مجتبى (علیه السلام)، ص ۱۱۲٫
[۳۷]. شیخ صدوق، معانی الاخبار، ترجمه، محمدی، ج ۱،ص ۱۳۰٫
[۳۸]. علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج ۷۲، ص ۱۱۷، مؤسسه الوفاء بیروت – لبنان، ۱۴۰۴ هـ ق.
[۳۹]. فلسفی، محمد تقی، الحدیت، روایات تربیتى،ج ۳، ص ۱۷۸، ناشر: دفتر نشر فرهنگ اسلامى، تهران، ۱۳۶۸ ش.
[۴۰]. محدث نوری، حسین، مستدرک الوسائل، ج ۴، ص ۳۲۵٫؛ قمی، شیخ عباس، سفینه البحار، ج ۲، ص ۳۷۲٫.
[۴۱].کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۵، ص ۵۰۰، ح ۱ و ۲٫
[۴۲]. امام خمینی، توضیح المسائل( المحشى)، ج ۲، ص ۴۸۹، مؤسسه النشر الإسلامی التابعه لجماعه المدرسین، قم، ۱۴۲۴ ق.
[۴۳]. جامع احادیث الشیعه، باب ۸۱ از ابواب زیاره النبى، ج ۱۵، ص ۲۲۳٫
[۴۴]. شرائع الاسلام، ج ۲، ص ۳۴۳٫
[۴۵]. کتاب نکاح، احکام اولاد.
[۴۶]. جامع احادیث الشیعه، باب ۸۱ از ابواب زیاره النبى، ج ۱۵، ص ۲۲۳؛ ج ۱۴، باب ۷۰ از ابواب المزار و ما یناسبه، ح ۸؛ و ر.ک: کامل الزیارات، ص ۲۷۸؛ تهذیب، ج ۶، ص ۷۴، ح ۱۴۳٫
[۴۷]. آداب، سنن و روش رفتارى پیامبر گرامى اسلام (ص)، ص ۸۵٫
۶ .ریاض المسائل، ج ۱۰، ص ۵۰۳ و ۵۰۴؛ جواهر الکلام، ج ۳۱، ص ۲۵۳.
[۴۹]. الروضه البهیه، ج ۵، ص ۴۴۲.
[۵۰]. االحدائق الناضره، ج ۲۵، ص ۳۹.
[۵۱]. کلینی، کافی، ج ۶، ص ۲۴، ح ۶٫
[۵۲]. مجلسی، بحار الانوار، ج ۴۳، ص ۲۵۵؛ الإمام علیّ (ع): لَمّا حَضَرَت وِلادَهُ فاطِمَهَ (س)، قال رَسولُ اللّهِ و آله (ص) لِأَسماءَ بِنتِ عُمَیسٍ و اُمِّ سَلَمَهَ: اِحضَراها، فإِذا وَقَعَ وَلَدُها واستَهَلَّ فَأَذِّنا فی اُذُنِهِ الیُمنى و أَقِیما فی اُذُنِهِ الیُسرى؛ فَإِنَّهُ لا یُفعَلُ ذلِکَ بِمِثلِهِ إلاّ عُصِمَ مِنَ الشَّیطانِ، و لا تُحدِثا شَیئا حَتّى آتِیَکُما. فَلَمَّا وَلَدَت فَعَلَتا ذلِکَ ، فَأتاهُ النَّبِیُ (ص) و آلهفَسَرَّهُ وَ لَبَّأهُ بِریقِهِ، و قالَ: اللّهُمَّ إنِّی اُعیذُهُ بِکَ و وُلدَهُ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ.
[۵۳]. ام صبیان، به نوعی بیماری می گویند که در آن، فرد دچار حالتی میشود که در اصطلاح به آن «باد گرفتن» میگویند و گاهی موجب بیهوشی فرد میگردد. همچنین، گفته شده که ام صبیان، نوعی جن است که کودکان را میآزارد. در فارسی، ام صبیان، برابر مادر دیو و دیوزدگی دانسته شده است. ر.ک: دانشنامه احادیث پزشکی، ج ۱، ص ۶۷۷٫
[۵۴]. مسند أبی یعلی، ج ۶، ص ۱۸۱، ح ۶۷۴۷(کتاب نامه تکمیل شود)، الفردوس، ج ۳ ص ۶۳۲، ح ۵۹۸۲(کتاب نامه تکمیل شود)، کنز العمال، ج ۱۶، ص ۴۵۷، ح ۴۵۴۱۴(کتاب نامه تکمیل شود).
[۵۵]. مستدرکالوسائل، ج ۱۵، ص ۱۳۸(کتاب نامه تکمیل شود)، دَعَائِمُ الْإِسْلَامِ، عَنْ عَلِیٍّ (ع) أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص)، قَالَ: مَنْ وُلِدَ لَهُ مَوْلُودٌ فَلْیُؤَذِّنْ فِی أُذُنِهِ الْیُمْنَى وَ یُقِیمُ فِی الْیُسْرَى فَإِنَّ ذَلِکَ عِصْمَهٌ مِنَ الشَّیْطَانِ وَ إِنَّهُ ص أَمَرَ أَنْ یُفْعَلَ ذَلِکَ بِالْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ وَ أَنْ یُقْرَأَ مَعَ الْأَذَانِ فِی أُذُنِهِمَا فَاتِحَهُ الْکِتَابِ وَ آیَهُ الْکُرْسِیِّ وَ آخِرُ سُورَهِ الْحَشْرِ وَ سُورَهُ الْإِخْلَاصِ وَ الْمُعَوِّذَتَانِ.
[۵۶].حج، ۲٫
[۵۷].الحکم الزاهرَه، ترجمه انصاری، ص ۴۳۹٫
[۵۸]. زین الدین بن على معروف به شهید ثانى، الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه، کتاب النکاح، ج ۵، ص ۴۵۲(کتاب نامه تکمیل شود).
[۵۹]. شبیری زنجانی، آیه الله سید موسی، بخشی از کتاب نکاح (زنجانى)، ج ۲۵، ص ۷۹۱۵(کتاب نامه تکمیل شود).
[۶۰]. کتاب المواعظ، ترجمه عطاردى، متن، ص، ۱۲۰(کتاب نامه تکمیل شود).
[۶۱]. بقره، ۲۳۳٫ وَ الْوَالِدَاتُ یُرْضِعْنَ أَوْلَادَهُنَّ حَوْلَینِْ کاَمِلَینِْ لِمَنْ أَرَادَ أَن یُتِمَّ الرَّضَاعَهَ.
[۶۲]. فخررازی، تفسیر کبیر، ج ۶، ص ۱۱۸، چاپ دوم، دارالکتب العلمیه، تهران.
[۶۳]. شهید ثانی، شرح لمعه، کتاب نکاح، باب الرضاع.
[۶۴]. محمد بن الحسن، الحرالعاملی، وسائل الشیعه، ج ۲۱،ح ۲۷۵۶۴، ص ۴۵۴، چاپ ۳، مؤسسهٔ آل البیت علیهم السلام لاحیاََََء التراث، بیروت-لبنان، ۱۴۲۹ه.ق.
[۶۵]. وسائل الشیعه، ج ۲۱، ص ۴۵۵، ح۲۷۵۶۷٫
[۶۶]. جوادی آملی، عبدالله، تسنیم، ج ۱۱، ص ۳۷۴، چاپ اول، انتشارات أسراء، قم، اسفند ۱۳۸۵ه.ش.
[۶۷]. عقیقه در اسلام عبارت است از این که بعد از تولد نوزاد (در روز هفتم تولد) برای حفظ و سلامتی او در طول زندگی، حیوانی را اعم از شتر، گاو، گوسفند، سر ببرند.
[۶۸]. وسائلالشیعه، ج ۲۱، ص ۴۱۷٫
[۶۹]. شیخ طبرسى، الآداب الدینیه للخزانه المعینیه، با ترجمه عابدى، ص ۳۰۶٫
[۷۰]. حر عاملی، وسائلالشیعه، ج ۲۱، ص ۴۲۰٫
[۷۱]. الآداب الدینیه للخزانه المعینیه، با ترجمه عابدى، ص ۳۰۶٫
[۷۲]. همان، «به نام خدا و سپاس خداوند را و خداوند بزرگتر است. در حالى که ایمان به خداوند داشته و بر پیامبر خدا و آل او درود مىفرستم این حیوان را ذبح مىکنم. خداوندا، شیطان رانده شده را از ما دور گردان، و همه ستایشها مخصوص خداوند پروردگار جهانیان است».
[۷۳]. نجفی، زندگانى حضرت زهرا علیها السلام (س)، ص ۲۶۵؛ صدوق،عیون أخبار الرضا (ع)، ترجمه آقا نجفى، ج ۲، ص ۲۶۴٫
[۷۴]. کلینی، کافی، ج ۶، ص ۳۵٫
.[۷۵] حر عاملی، وسائلالشیعه، ج ۲۱، ص ۴۲۵٫
[۷۶]. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۲۸، مؤسسه اعلمی، بیروت، چ اوّل، ۱۴۰۴ ق.
[۷۷]. ولیمه، یعنی غذا دادن به تعدادی از مؤمنین به مناسبت ولادت فرزند، سفر حج و … .
[۷۸]. کلینی، کافی، ج ۶، ص ۲۸۱، ص، ۳۹٫
[۷۹]. حشر، ۷٫
[۸۰]. صدوق، الخصال، ج ۱، ص ۳۱۳٫
[۸۱]. مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ج ۱۰۱، ص ۱۳۱٫
[۸۲]. خسروى، موسى، احتجاجات، ج۲، ص: ۱۰۸، اسلامیه.
[۸۳] . کلینی، الکافی، ج ۶، ص ۳۹٫ دار الکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۶۸ش.
[۸۴] . همان، ص۱۱٫
[۸۵] . مکارم الأخلاق، ترجمه میر باقرى، ج ۲، ص ۱۵۶٫
[۸۶] . همان، ج ۱، ص ۵۰٫
[۸۷]. توحید مفضل، ترجمه علامه مجلسى، ص ۶۵؛ الحیاه، ترجمه احمد آرام، ج ۱، ص ۶۲۹٫
[۸۸]. کتاب المواعظ، ترجمه عطاردى، متن، ص ۱۱۸ و ۱۱۹ و ۱۲۰٫
[۸۹]. گزارش سایت سلامت نیوز به نقل از نی نی سایت.
[۹۰]. توحید مفضل، ترجمه علامه مجلسى، ص ۶۶٫
[۹۱]. طور،۲۱٫
[۹۲]. نجم، ۳۹٫
[۹۳]. سبا، ۳۷٫
[۹۴]. انبیاء، ۴۷٫
[۹۵]. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۳، ص ۴۹۲٫