زندگانی و شهادت امام عسكری عليه السّلام

موضوع نوشتار: 
امام عسكری عليه السّلام
imam-hasan-askari

(بسم الله الرحمن الرحیم)
امام حسن عسکری ـ علیه السّلام ـ یازدهمین امام شیعه اثنی عشری و سیزدهمین معصوم ـ علیه السّلام ـ فرزند امام هادی ـ علیه السّلام ـ و پدر بزرگوار امام مهدی صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) می‌ باشد که نام مادرشان «حدیث» بوده[1] درباره تاریخ تولد و محل تولد آن حضرت بین مورخین اختلاف هست چنانچه تاریخ تولد آن حضرت را بین سالهای 230 تا 233 ذکر کرده اند و همچنین محل تولد آن حضرت را برخی مدینه گفته و برخی معتقدند آن حضرت در سامرا متولد شده است.

اقوال:
1. ربیع الثانی سال 232 هـ .ق در مدینه[2]
2. سال 231 هـ.ق در سامرا[3]
3. هشتم ربیع الاول 232 هـ.ق[4]
4. سال 231 روز دوشنبه چهارم ربیع الثانی[5]
5. سال 233 هـ.ق[6]
6. رمضان 232 هـ.ق[7]
بجز یک مورد بقیه بر این باورند که امام در مدینه متولد شده و مشهور است که حضرت در ربیع الثانی 232 متولد شدند.
دوران طفولیت و کودکی امام ـ علیه السّلام ـ در خاندان وحی، خاستگاه امامت، سرچشمه هدایت و مرجعیت عامه مسلمانان سپری شد و در چنین خانواده ای پرورش یافته و از هر آلودگی و پلیدی به دور بوده، از تفضلات الهی این بود که امام حسن ـ علیه السّلام ـ در خانه نبوت و معدن امامت با بهترین و شایسته ترین شیوه پرورش یافت و از اولین ساعات تولد در مسیری قرار گرفت که رهبری آینده امت به او واگذار شود.
حضرت در کودکی به همراه پدر از مدینه به سامرا منتقل شدند با ظلم و بیدادگری طاغوتیان آشنا شده و در سامرا در منطقه ای به نام (عسکر) سکونت اجباری اختیار کردند و لذا به (عسکری) نامیده شدند.[8] و سن آن حضرت را در هنگام انتقال به سامرا چهار سال و چند ماه گفته اند و این گفته بر فرضی است که تولد حضرت در مدینه اتفال افتاده است  چنانچه سید محسن امین چنین عقیده ای دارد.[9]
البته به این نکته نیز باید توجه کرد که امام هادی ـ علیه السّلام ـ برای آماده کردن شیعه به غیبت صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و همچنین حفظ جان امام حسن عسکری ـ علیه السّلام ـ از تعرض دشمنان فرزند خود را جز از خواص شیعه و افراد مورد اعتماد مخفی می‌ کرد و از مقام و عظمت آن حضرت کمتر صحبت می‌ فرمود و لذا اطلاعات کمی از دوران کودکی حضرت امام حسن عسکری ـ علیه السّلام ـ در منابع مشاهده می‌ کنیم.
امام حسن عسکری ـ علیه السّلام ـ از جمله امامانی است که در سنین جوانی به شهادت رسیدند ولی با این حال آن حضرت مدتی از دوره جوانی خود را همراه پدر بوده و در حدود 22 سالگی پدر را از دست داد[10] آن حضرت قبل از اینکه داغ پدر ببیند در حدود 20 سالگی برادر بزرگتر خود را نیز از دست داد و فراغ برادر برای آن حضرت سخت بود، چنانچه نقل شده حضرت در ماتم برادر خیلی بی تابی می‌ نمودند[11] و همچنین امام حسن عسکری ـ علیه السّلام ـ در دوره ای که نزد پدر بودند برخورد و رفتار خلفا را با پدر بزرگوار خویش مشاهده می‌ نمودند و از ظلمی که در حق اهل بیت روا می‌ داشتند بی خبر نبود و از جمله اینکه از خبر تخریب قبر و بقعه امام حسین ـ علیه السّلام ـ و جسارت طاغوتیان به آن مکان مقدس محزون شد. در مورد ازدواج آن حضرت نیز اختلاف هست برخی می‌ گویند آن حضرت در زمان پدر با نرجس خاتون ازدواج کردند[12] ولی برخی می‌ گویند بعد از شهادت پدر این امر محقق شد.[13] در هر صورت امام با کنیزی ازدواج نمودند که مادر صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) شد.
امام هادی ـ علیه السّلام ـ قبل از رحلت، پسرش ابومحمد حسن ـ علیه السّلام ـ را به حضور طلبید و نور و حکمت و مواریث پیامبران و سلاح امامت را بدو سپرد و به امامت وی تصریح کرد و در حضور یاران مورد اعتماد خویش به او وصیت کرد و رحلت آن حضرت در چهل سالگی رخ داد و در سامرا مدفون گردید.[14] امام حسن عسکری(علیه السلام) بعد از رحلت پدر به نص صریح آن حضرت و ائمه گذشته به امامت شیعیان اثنی عشری رسید. مدت امامت آن حضرت با توجه به تاریخ شهادت پدر 254 هـ.ق و همچنین تاریخ شهادت خود آن حضرت که 260 هـ.ق گفته شده[15] تقریباً 6 سال بوده[16] و سن آن حضرت در زمان به شهادت رسیدن نیز 28 سال گفته شده است.
و شیخ مفید گفته: امام حسن عسکری ـ علیه السّلام ـ در یکم ربیع الاول سال 260 هـ.ق مریض شد و در روز هشتم همان ماه در روز جمعه در سن 28 سالگی شهید و در خانه خودش در سامرا مدفون گردید.[17]
و براساس روایتی که از امام صادق ـ علیه السّلام ـ نقل است که فرمودند: همه ما یا کشته می‌ شویم و یا مسموم.
لذا درباره امامانی که روایتی درباره شهادتشان در دست نیست بر این باوریم که خلفای جور آنان را به شهادت رسانده اند.[18]


پی نوشت ها:
[1] . شیخ مفید، الارشاد، قم، آل البیت، 1413 هـ.ق، ج 2، ص 313.
[2] . همان.
[3] . سبط بن جوزی، تذکرة الخواص، قم، مؤسسه اهل البیت (بی تا)، ص 324.
[4] . محمد بن طولون، الائمه الاثنا عشر، بیروت، منشورات رضی، ص 113.
[5] . علامه مجلسی، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفا، 1403 هـ.ق، ج 5، ص 238.
[6] . محمد بن جریر طبری، دلائل الامامة، نجف، مکتبة حیدریة، ص 223.
[7] . کلینی، اصول کافی، تهران، انتشارات مسجد (بی تا) ج 2، ص 430.
[8] . شیخ صدوق، علل الشرایع، قم: مکتبة طباطبائی (بی تا) ج 1، ص 176 و 230.
[9] . عاملی، محسن امین، اعیان الشیعه، ج 2، ص 40.
[10] . مفید، پیشین، ص 311.
[11] . محمد جواد طبسی، با خورشید سامرا، ترجمه عباس جلالی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، 1379، ص 62.
[12] . مجلسی، پیشین، ج 51، ‌ص 11.
[13] . طبسی، پیشین، ص 71.
[14] . مجلسی ، پیشین، ج 50، ص 210، به نقل از عیون المعجزات، ص 133.
[15] . کلینی، پیشین، ج 2، ص 430.
[16] . ابن صباغ مالکی، الفصول المهمة فی معرفة الائمه، قم، دارالحدیث للطباعة و النشر، ج 2،‌ص 109.
[17] . شیخ مفید، پیشین، ج 2، ص 336.
[18] . مجلسی، پیشین، ج 50، ص 238.

Share