امام صادق«علیه السلام» فرمودند: «صَوْمُ شَهْرِ شَعْبَانَ وَ شَهْرِ رَمَضَانَ شَهْرَیْنِ مُتَتَابِعَیْنِ تَوْبَةٌ وَ اللَّهِ مِنَ اللَّه».[3] روزه ی پشت سر هم دو ماه شعبان و رمضان به خدا سوگند توبه و توجه خدا است به بنده. که این توجه؛ توجه خاصی است، غیر از توجهی که خداوند به همه بندگان دارد و موجب گشودن رازهایی بر قلب انسان می شود، تا در زندگی فردی و اجتماعی بهترین موضع گیری را نماید.
بسم الله الرّحمن الرّحیم
رسول خدا«صلّی الله علیه وآله» فرمودند:« إِنِّی رَسُولُ اللَّهِ إِلَیْكُمْ أَلَا إِنَّ شَعْبَانَ شَهْرِی فَرَحِمَ اللَّهُ مَنْ أَعَانَنِی عَلَی شَهْرِی»[1]
من فرستاده خدا به سوی شما هستم، بدانید که شعبان ماه من است، خدا رحمت کند کسی را که مرا در این ماه همراهی و مدد نماید.
این حدیث شریف روشن می کند که روح و روان انسان ها در این ماه آنچنان آماده ی ارتباط با حقایق معنوی می شود که می توانند رسالت رسول خدا«صلّی الله علیه وآله»را بفهمند و بفهمانند و از این طریق رسول خدا«صلّی الله علیه وآله»را یاری کنند.
امیرالمؤمنین«علیه السلام» در رابطه با حدیث فوق می فرمایند: «مَا فَاتَنِی صَوْمُ شَعْبَانَ مُنْذُ سَمِعْتُ مُنَادِیَ رَسُولِ اللَّهِ«صلّی الله علیه وآله» یُنَادِی فِی شَعْبَانَ وَ لَنْ یَفُوتَنِی فِی أَیَّامِ حَیَاتِی صَوْمُ شَعْبَانَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ».[2]از آن وقت که سخن منادیِ رسول خدا«صلّی الله علیه وآله» را که فرمود شعبان ماه من است، شنیدم تا کنون روزه آن ماه از من فوت نشده و إن شاءالله تا آخر عمر هم فوت نخواهد شد.
امام صادق«علیه السلام» فرمودند: «صَوْمُ شَهْرِ شَعْبَانَ وَ شَهْرِ رَمَضَانَ شَهْرَیْنِ مُتَتَابِعَیْنِ تَوْبَةٌ وَ اللَّهِ مِنَ اللَّه».[3] روزه ی پشت سر هم دو ماه شعبان و رمضان به خدا سوگند توبه و توجه خدا است به بنده. که این توجه؛ توجه خاصی است، غیر از توجهی که خداوند به همه بندگان دارد و موجب گشودن رازهایی بر قلب انسان می شود، تا در زندگی فردی و اجتماعی بهترین موضع گیری را نماید.
حضرت رسول«صلّی الله علیه وآله» فرمودند: «مَنْ صَامَ ثَلَاثَةَ أَیَّامٍ مِنْ أَوَّلِ شَعْبَانَ وَ یَقُومُ لَیَالِیَهَا وَ صَلَّی رَكْعَتَیْنِ یَقْرَأُ فِی كُلِّ رَكْعَةٍ فَاتِحَةَ الْكِتَابِ مَرَّةً وَ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ إِحْدَی عَشْرَةَ مَرَّةً دَفَعَ اللَّهُ عَنْهُ شَرَّ أَهْلِ السَّمَاوَاتِ وَ شَرَّ أَهْلِ الْأَرَضِینَ وَ شَرَّ إِبْلِیسَ وَ جُنُودِهِ وَ شَرَّ كُلِّ سُلْطَانٍ جَائِرٍ ».[4] هرکس سه روز از اول ماه شعبان را روزه بدارد و در شب های آن دو رکعت نماز بگذارد که در هر رکعت سوره فاتحه را یک مرتبه و «قل هوالله احد» را یازده مرتبه بخواند، شرّ اهل سماوات و شرّ اهل زمین ها و شرّ ابلیس و لشکریان او و شرّ هر سلطان ستمگری از او دفع می شود.
در این حدیث رمزها و رازهای دقیقی هست. همین قدر ملاحظه می فرمایید که چگونه بستر تعالی انسان ها در این ماه فراهم شده و موانع سلوک انسان دفع می گردد، حال چه موانع آسمانی مثل اعمال نیکی که منجر به عُجب و غرور می شوند، و چه موانع زمینی مثل حبّ دنیا و سایر حرص های زمینی، ماه شعبان بستر خلاصی از همه این موانع است، از جمله شرّ ابلیس و شرّ حاکمان ظالم تا انسان بتواند در رسالت تاریخی خود به بهترین نحو مؤثر باشد.
وقتی رسول خدا«صلّی الله علیه وآله» می فرمایند: «فمَنْ صَامَ أَوَّلَ یَوْمٍ مِنْ شَعْبَانَ كَتَبَ اللَّهُ لَهُ سَبْعِینَ حَسَنَةً ،الْحَسَنَةُ تَعْدِلُ عِبَادَةَ سَنَة».[5] هرکس روز اول ماه شعبان را روزه بدارد، خداوند عزّوجلّ هفتاد عمل نیک برای او می نویسد که هریک از آن ها با عبادت یک سال برابری می کند. این حدیث خبر از آن می دهد که در این ماه جان انسان ها چنان وسعتی می یابد که هفتادبرابر زمان های دیگر امکان قبول انوار الهی را دارد، و به عبارت دیگر دریچه های عالم غیب در این ماه به روی کسی که خود را با اعمال این ماه آماده کند، به نحو فراوانی گشوده شده است، تا راه ارتباط با حقایق ربّانی را کشف کرده و در ماه رمضان به راحتی بتواند از آن ارتباط استفاده نماید. چنین انسانی است که حتی در امور اجتماعی می تواند بر موضع حق مقاومت نماید.
تأکید پیامبر خدا«صلّی الله علیه وآله»بر روزه کامل ماه شعبان نشان می دهد در این ماه شرایط خاصی برای تجلی انوار الهی بر قلب صائم فراهم است. به تعبیر امام باقر«علیه السلام»؛ روزه ی این ماه «طُهْراً مِنْ كُلِّ زَلَّةٍ وَ وَصْمَةٍ وَ بَادِرَةٍ»[6] موجب جدایی از هر لغزش و عیب و ننگ و خطا و گناه می گردد. و قلب انسان را آماده برای ملاقات خدا در ماه رمضان می کند.
وقتی حضرت صادق«علیه السلام» می فرمایند: «صِیَامُ شَعْبَانَ ذُخْرُ الْعَبْدِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ مَا مِنْ عَبْدٍ یُكْثِرُ الصِّیَامَ فِی شَعْبَانَ إِلَّا أَصْلَحَ اللَّهُ لَهُ أَمْرَ مَعِیشَتِهِ وَ كَفَاهُ شَرَّ عَدُوِّهِ وَ إِنَّ أَدْنَی مَا یَكُونُ لِمَنْ یَصُومُ یَوْماً مِنْ شَعْبَانَ أَنْ تَجِبَ لَهُ الْجَنَّة».[7] روزه شعبان، اندوخته بنده برای روز رستاخیز است و هیچ بندهیی نیست كه در شعبان فراوان روزه بگیرد مگر اینكه خداوند كارهای زندگی او را اصلاح و شرّ دشمن او را كفایت میفرماید و كمترین پاداش برای كسی كه یك روز از شعبان روزه بگیرد، این است كه بهشت برای او واجب می شود.
این حدیث شریف خبر از آن می دهد که جهت گیری جان چنین فردی به سوی بهشت خواهد بود و راه سیر به بهشت را پیدا می کند و به آن سو حرکت خواهد کرد. هنر دیگرش باید آن باشد که با اعمال معنوی دیگر، به این سیر سرعت بخشد و از توقف گاه های خود بکاهد. نکته ی دقیق در حدیث فوق پیامی است برای مبارزان با دشمنان اسلام که روزه ی این ماه موجب بهره مندشدن آن ها از الطاف الهی است تا بر دشمنان فائق آیند.
رسول خدا«صلّی الله علیه وآله»با پرده برداشتن از سرّی از اسرار عالم غیب فرمودند: «شَعْبَانُ شَهْرِی وَ شَهْرُ رَمَضَانَ شَهْرُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَمَنْ صَامَ یَوْماً مِنْ شَهْرِی كُنْتُ شَفِیعَهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ مَنْ صَامَ یَوْمَیْنِ مِنْ شَهْرِی غُفِرَ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَنْ صَامَ ثَلَاثَةَ أَیَّامٍ مِنْ شَهْرِی قِیلَ لَهُ اسْتَأْنِفِ الْعَمَلَ».[8] شعبان ماه من است و رمضان ماه خدای عزّوجل است. هرکس یک روز از ماه من را روزه بدارد، در روز قیامت شفیع او خواهم بود، و هرکس دو روز از آن را روزه بدارد، خداوند گناهان گذشته او را می بخشد و هرکس سه روز از آن را روزه بدارد، به او گفته می شود؛ عملْ از سر گیرد زیرا تمام موانع ارتباط او با خدا مرتفع شده.
چنانچه ملاحظه می فرمایید در این دستورات بحث رویکرد انسان در میان است به سوی فرامین خدا و تغییر جهت دادن انسان از یک زندگی عادی به طرف یک زندگی روحانی و معنوی و این همه ثواب که در حدیث فوق و امثال آن ذکر می شود به جهت تغییر جهتی می باشد که انسان در غوغای زندگی و در عادت به خوردن، یک مرتبه باید جهت عادی خود را تغییر دهد و به سیره رسول خدا«صلّی الله علیه وآله» برگشت نماید و لذا است که در ثواب اولین روزه این ماه حضرت می فرمایند: «کُنْتُ شَفیعُه یَوْمَ الْقِیامة» من در قیامت شفیع او می شوم و راه سیر به سوی خدا را برای او می گشایم. چون در دنیا و در کشاکش روزمرّگی ها با فرارسیدن ماه شعبان به رسول خدا«صلّی الله علیه وآله» تأسی کرد و به محبت رسول خدا«صلّی الله علیه وآله» وارد ماه شعبان شد.
در همین رابطه حضرت سجاد«علیه السلام» هنگام ظهر در تمام روزهای ماه شعبان و نیز در شب نیمه ماه شعبان دعای مشهور صلوات بر محمّد و آل او را می خواندند (دعارا در پاورقی ملاحظه فرمایید)[9] تا رشته ی پیوند انسان با رسول خدا«صلّی الله علیه وآله» در این ماه کامل گردد. خداوند به همه ما کمک فرماید تا موفق به پیروی از سنت رسولش گردیم و نهایت مقاومت و پایداری در مسیر دینداری را در مقابل دشمنان اسلام نصیب خود کنیم.
در ماه شعبان با تکرار ذکر «لا إله الاّ الله، وَ لا نَعْبُدُ إلاّ إیّاهُ، مُخْلِصینَ لَهُ الدّین وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرکُون» که می گویی: إله و معبود و مطلوبی جز «الله» - که جامع جمیع کمالات است- در هستی نیست، پس باید دل به او سپرد، و جز او را عبادت نمی کنیم، خالصانه دین را برای او می دانیم، هرچند مشرکان جهت های فراوان دیگری را در جلو ما می گذارند تا از دین خدا عدول کنیم و به مکتب ها و تئوری های آن ها برگردیم. آری با تکرار این ذکر جهت توحیدیِ جان را تقویت می کنی، همچنان که با استغفارهای این ماه، موانع تجلی انوار الهی را برطرف می نمایی.
حضرت صادق«علیه السلام» فرمودند: هرکس در ماه شعبان هر روز هفتاد بار بگوید: «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِی لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحِیمُ الْحَیُّ الْقَیُّومُ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ » خداوند نام او را در افق مبین - جایگاهی وسیع در جلو عرش می نویسد - زیرا در این ذکر از معبود خود با نظر به اسم «رحمان» و «رحیم» و «حیّ و قیّومِ» او می خواهی موانع ارتباط با خودش را برای تو برطرف کند و بتوانی با نظر به انوار اسماء مذکور به سوی او نظر کنی.
ماه، ماه نزدیکی به خدا است و زمینه ارتباط به شدت فراهم است و لذا از امیرالمؤمنین«علیه السلام» هست که رسول خدا«صلّی الله علیه وآله» فرمودند: «آسمان ها در پنجشنبه های ماه شعبان آراسته می گردد و فرشتگان می گویند: پروردگارا! روزه داران این روز را بیامرز و دعایشان را اجابت فرما!». و لذا هرکس در پنجشنبه های ماه شعبان دو رکعت نماز بگذارد که در هر رکعت پس از حمد سوره «قل هواالله احد» را صد بار بخواند و بعد صدمرتبه بر پیامبر و آل او صلوات بفرستد، همه نیازها و تقاضاهای دینی او برآورده می شود.
از این روایت رازهایی آشکار می شود. همین اندازه به این فکر کن که می فرمایند: «تَتَزَیّن السّموات» آسمان ها زینت داده می شوند، همان طور که زینت عقل که آسمان جان انسان است به برخورداری حکمت و معرفت است، آسمان دنیا حامل معارف و حقایق عالیه خاصی در آن روز می شوند که آن معارف و حقایق بر روزه دار نازل می گردد. و نیز به این فکر کن که می فرمایند: «فتقول الملائکه...» ملائکه از خداوند تقاضا می کنند؛ مثل آن است که قوه بینایی و چشم شما با دیدن چیزی از جان شما طلب آن چیز را بکند. حدیث فوق خبر می دهد در آن روز کرّوبیان عالم قدس نظر خاص به صائمان آن روز دارند تا روزه داران در سیر و سلوک خود در نهایت راحتی بتوانند به مقصد برسند.
مناجات شعبانیه
اگر در ماه شعبان هیچ هدیه ای نبود جز مناجات شعبانیه، همان برای همه ی سالکان کوی دوست کافی بود. در این مناجاتِ عظیم الشأن دیگر سالک در مرحله ی دعا نیست که بین او و معبودش فاصله باشد. شرایط برای «نجوا» و مناجات آماده شده است تا بتوان قصّه دل و جان را بدون هیچ حجابی با معبودِ محبوب در میان گذارد و غوغایی به پا کند که:
چه حلقه ها که زدم بر درِ دلْ از سر سوز// به بوی صبح وصال تو در شبانِ دراز
وقتی در ابتدای این مناجات می گویی: «وَ اَقْبِلْ عَلَیَّ إذا ناجَیْتُک» بر من نظر فرما در حالی که با تو نجوا می کنم. داری قصّه ی دلی را در میان می گذاری که پس از سال ها دوری خداوند به خلوت خانه ی خود راهش داده اند. چه درد و دل هایی که در این مقام و در این مناجات مطرح است، خدا کند خودش راز بگشاید و همچنان که قلب حضرت علی«علیه السلام» را به حرف آورد تا آن حضرت با پروردگارش این چنین درد و دل کرد، ما نیز به نحوی شایسته وارد این مناجات گردیم. چه بگویم؛
هرچه گویی ای دمِ هستی از آن// پرده ای دیگر بر آن بستی بدان
این شما و این مناجات و این همه راه اُنس با خدا. وقتی در اواسط دعا گفتی: «إلهی هَبْ لی قَلْباً یُدْنیهِ مِنْکَ شُوقُهُ» معبودا! قلبی ببخش که شوقش مرا به تو نزدیک کند. آری وقتی به این دعا رسیدی ما را از دعای خود فراموش مکن وگرنه آن وقتی که می گویی: «إلهی هَبْ لی کَمالَ الْإنْقطاعِ إلَیْک» و در آن فراز نهایت انقطاع از غیر خدا را طلب می کنی ،که چیزی برای تو نمانده است تا من بخواهم آن جا به تو التماس دعا بگویم.
و آن دعا كه حضرت امیر المؤمنین(ع) و امامان ( علیهم السلام) در ماه شعبان میخواندند این است:
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ
ای خدا درود فرست بر محمد و آلش
وَ اسْمَعْ دُعَائِی إِذَا دَعَوْتُكَ وَ اسْمَعْ نِدَائِی إِذَا نَادَیْتُكَ
و چون تو را بخوانم دعای مرا اجابت فرما و هرگاه تو را ندا كنم ندایم بشنو
وَ أَقْبِلْ عَلَیَّ إِذَا نَاجَیْتُكَ فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَیْكَ وَ وَقَفْتُ بَیْنَ یَدَیْكَ مُسْتَكِیناً لَكَ مُتَضَرِّعاً إِلَیْكَ
و چون با تو مناجات كنم به حالم توجه فرما كه من بسوی تو گریختهام و در حضور حضرتت ایستاده در حالی كه به درگاهت به حال پریشانی تضرع و زاری می کنم
رَاجِیاً لِمَا لَدَیْكَ ثَوَابِی وَ تَعْلَمُ مَا فِی نَفْسِی وَ تَخْبُرُ حَاجَتِی وَ تَعْرِفُ ضَمِیرِی
و به آنچه نزد توست چشم امید دارم و تو از دلم آگاهی و حاجتم را میدانی و ضمیر مرا می شناسی
وَ لاَ یَخْفَی عَلَیْكَ أَمْرُ مُنْقَلَبِی وَ مَثْوَایَ
یچ امری از امور دنیا و آخرت من بر تو پنهان نیست
وَ مَا أُرِیدُ أَنْ أُبْدِئَ بِهِ مِنْ مَنْطِقِی وَ أَتَفَوَّهَ بِهِ مِنْ طَلِبَتِی وَ أَرْجُوهُ لِعَاقِبَتِی
و آنچه میخواهم كه به زبان اظهار كنم و از حوایجم سخن گویم و آنچه برای حسن عاقبتم به تو امید دارم همه را میدانی
وَ قَدْ جَرَتْ مَقَادِیرُكَ عَلَیَّ یَا سَیِّدِی فِیمَا یَكُونُ مِنِّی إِلَی آخِرِ عُمْرِی
و حكم تقدیر تو بر من ای سید من در باطن و ظاهرم تا آخر عمر جاری و نافذ است
مِنْ سَرِیرَتِی وَ عَلاَنِیَتِی وَ بِیَدِكَ لاَ بِیَدِ غَیْرِكَ زِیَادَتِی وَ نَقْصِی وَ نَفْعِی وَ ضَرِّی
و هر زیادت و نقصان و سود و زیان بر من وارد آمد همه به دست توست نه غیر تو
إِلَهِی إِنْ حَرَمْتَنِی فَمَنْ ذَا الَّذِی یَرْزُقُنِی وَ إِنْ خَذَلْتَنِی فَمَنْ ذَا الَّذِی یَنْصُرُنِی
ای خدا اگر تو مرا از رزقت محروم سازی دیگر كه تواند مرا روزی دهد و اگر تو مرا خوار گردانی كه مرا یاری تواند كرد
إِلَهِی أَعُوذُ بِكَ مِنْ غَضَبِكَ وَ حُلُولِ سَخَطِكَ
ای خدا به تو پناه میبرم از غضب تو و از ورود خشم و سخطت
إِلَهِی إِنْ كُنْتُ غَیْرَ مُسْتَأْهِلٍ لِرَحْمَتِكَ فَأَنْتَ أَهْلٌ أَنْ تَجُودَ عَلَیَّ بِفَضْلِ سَعَتِكَ
ای خدا اگر من لایق رحمتت نیستم تو لایقی كه بر من از فضل و كرم بیپایانت جود و بخشش كنی
إِلَهِی كَأَنِّی بِنَفْسِی وَاقِفَةٌ بَیْنَ یَدَیْكَ وَ قَدْ أَظَلَّهَا حُسْنُ تَوَكُّلِی عَلَیْكَ فَقُلْتَ مَا أَنْتَ أَهْلُهُ وَ تَغَمَّدْتَنِی بِعَفْوِكَ
ای خدای من گویا من اكنون در حضور تو ایستادهام و حسن توكلم بر تو به سرم سایه لطف انداخته و آنچه از كرم و احسان تو را شایسته است با من بجا آوردهای عفو و آمرزشت مرا فرا گرفته است
إِلَهِی إِنْ عَفَوْتَ فَمَنْ أَوْلَی مِنْكَ بِذَلِكَ
ای خدا اگر تو مرا عفو كنی كه از تو سزاوارتر به عفو است
وَ إِنْ كَانَ قَدْ دَنَا أَجَلِی وَ لَمْ یُدْنِنِی مِنْكَ عَمَلِی فَقَدْ جَعَلْتُ الْإِقْرَارَ بِالذَّنْبِ إِلَیْكَ وَسِیلَتِی
و اگر اجلم نزدیك شد و عمل صالحم مرا به تو نزدیك نكرد من هم اقرار به گناهانم را وسیله عفوت قرار داده ام
إِلَهِی قَدْ جُرْتُ عَلَی نَفْسِی فِی النَّظَرِ لَهَا فَلَهَا الْوَیْلُ إِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَهَا
خدایا من در توجهم به نفس خود بر خویش ستم كردم پس ای وای بر نفس من اگر تو او را نیامرزی
إِلَهِی لَمْ یَزَلْ بِرُّكَ عَلَیَّ أَیَّامَ حَیَاتِی فَلاَ تَقْطَعْ بِرَّكَ عَنِّی فِی مَمَاتِی
ای خدا چنانكه لطف و احسانت در تمام مدت زندگی شامل حالم بود پس در مرگ مرا از احسانت محروم مساز
إِلَهِی كَیْفَ آیَسُ مِنْ حُسْنِ نَظَرِكَ لِی بَعْدَ مَمَاتِی وَ أَنْتَ لَمْ تُوَلِّنِی إِلاَّ الْجَمِیلَ فِی حَیَاتِی
ای خدا چگونه مایوس از احسانت بعد مردنم شوم و حال آنكه تو در تمام عمرم با من جز نیكی و احسان نكردی
إِلَهِی تَوَلَّ مِنْ أَمْرِی مَا أَنْتَ أَهْلُهُ وَ عُدْ عَلَیَّ بِفَضْلِكَ عَلَی مُذْنِبٍ قَدْ غَمَرَهُ جَهْلُهُ
ای خدا با من آن كن كه تو را شاید (نه آنچه مرا باید) و باز هم به فضل و كرم بر گنهكاری كه در لجه گناه از جهل و نادانی فرو رفته ترحم فرما
إِلَهِی قَدْ سَتَرْتَ عَلَیَّ ذُنُوباً فِی الدُّنْیَا وَ أَنَا أَحْوَجُ إِلَی سَتْرِهَا عَلَیَّ مِنْكَ فِی الْأُخْرَی
ای خدا تو در دار دنیا گناهانم را از تمام خلق پنهان داشتی و من در آخرت به ستاریت از دنیا محتاجترم
إِذْ لَمْ تُظْهِرْهَا لِأَحَدٍ مِنْ عِبَادِكَ الصَّالِحِینَ
و چون لطف كردی و گناهانم را بر هیچ بنده صالحی آشكار نكردی
فَلاَ تَفْضَحْنِی یَوْمَ الْقِیَامَةِ عَلَی رُءُوسِ الْأَشْهَادِ
پس روز قیامت هم مرا مفتضح و رسوا در حضور جمیع خلایق مگردان
إِلَهِی جُودُكَ بَسَطَ أَمَلِی وَ عَفْوُكَ أَفْضَلُ مِنْ عَمَلِی
خدایا جود و بخششت بساط آرزوی مرا گسترده و عفو تو بهتر از عمل من است
إِلَهِی فَسُرَّنِی بِلِقَائِكَ یَوْمَ تَقْضِی فِیهِ بَیْنَ عِبَادِكَ إِلَهِی اعْتِذَارِی إِلَیْكَ اعْتِذَارُ مَنْ لَمْ یَسْتَغْنِ عَنْ قَبُولِ عُذْرِهِ
ای خدا آن روزی كه میان بندگانت حكم میكنی آن روز مرا به لقاء خود شاد گردان ای خدا من چون كسی به درگاهت عذر میخواهم كه به قبول عذر سخت محتاج است
فَاقْبَلْ عُذْرِی یَا أَكْرَمَ مَنِ اعْتَذَرَ إِلَیْهِ الْمُسِیئُونَ
پس عذرم بپذیر ای كریمترین كسی كه گنهكاران از او معذرت میطلبند
إِلَهِی لاَ تَرُدَّ حَاجَتِی وَ لاَ تُخَیِّبْ طَمَعِی وَ لاَ تَقْطَعْ مِنْكَ رَجَائِی وَ أَمَلِی
ای خدا حاجتم را رد مكن و دست طمعم را از درگاهت محروم برمگردان و امید و آرزویم از لطف و كرمت منقطع مساز
إِلَهِی لَوْ أَرَدْتَ هَوَانِی لَمْ تَهْدِنِی وَ لَوْ أَرَدْتَ فَضِیحَتِی لَمْ تُعَافِنِی
ای خدا اگر تو اراده خواری من داشتی به هدایت و احسانت سرافرازم نمیكردی و اگر میخواستی مرا رسوا سازی در دنیا معافم نمیفرمودی
إِلَهِی مَا أَظُنُّكَ تَرُدُّنِی فِی حَاجَةٍ قَدْ أَفْنَیْتُ عُمُرِی فِی طَلَبِهَا مِنْكَ
ای خدای من هرگز به تواین گمان نمیبرم كه حاجتی كه به تو دارم و عمرم را در طلبش فانی كردم باز روان سازی
إِلَهِی فَلَكَ الْحَمْدُ أَبَداً أَبَداً دَائِماً سَرْمَداً یَزِیدُ وَ لاَ یَبِیدُ كَمَا تُحِبُّ وَ تَرْضَی
ای خدا حمد و ثنا مختص توست حمد ابدی و دایم سرمدی كه همی بیفزاید و هرگز فنا نپذیرد چنانكه تو دوست بداری و بپسندی