بدون شک انسان عاقل به دنبال این است که از هر حادثه و جریانی، پیامی را دریافت کند و در بهبود زندگی خود از آن استفاده کند. هر چند از آن حادثه و جریان، سال ها گذشته باشد. حادثه جانسوز کربلا، گر چه سالها و قرنها از آن می گذرد؛ اما سال به سال برعظمت و پویایی آن افزوده می شود. به قول شاعر:
دنیا هزار خرقه عوض کرد و هنوز
بحث کهنه پیراهن تو پابرجاست حسین(علیه السلام)
شهادت امام حسین(علیه السلام) نه تنها کهنه نمی شود؛ بلکه پیام ظلم ستیزی آن، حتی به گوش غیر مسلمانان(مسیحیان) هم رسیده است.
چه انسان با وجدانی است که یاری خواستن سالار شهیدان را از آن قوم نابکار نشنیده باشد و بر آن قوم فاسق و بی خبر از خدا نفرین نفرستد؟ چه انسانی با وجدانی هست که تعرض لشکریان یزید به خیام حرم را ناپسند و شرم آور نداند؟ سالار شهیدان به آن لشکر فاسق و بی رحم فرمود: «ويلكم يا شيعة آل ابى سفيان ان لم يكن لكم دين و كنتم لا تخافون المعاد فكونوا احرارا في دنياكم؛ وای بر شما ای پیروان ابو سفیان! اگر دین ندارید و از معاد و قیامت می ترسید، لااقل آزاد مرد باشید.»[1] حضرت در ادامه می فرماید که شما با من جنگ دارید، زنها چه گناهی دارند؟ پیام های این سخنان سالار شهیدان را هر انسان با وجدان و منصفی درک می کند.
اگر ما شیعیان بر عزاداری سیدالشهداء(علیه السلام) تاکید داریم، قسمت عمده آن بخاطر بزرگداشت پیامهای بلند عاشورا است. بدون شک اگر ما بر عزاداری صرف تاکید داشته باشیم و از اهداف و پیامهای فرهگ کربلا غفلت کنیم، نتیجه مطلوب را به دست نخواهیم آورد.
دریافت کردن پیامهای عاشورا(هیهات منا الذله) توسط ملت ایران، باعث پایداری در جنگ نابرابر هشت ساله شد. سرازیر شدن جوانان ایران اسلامی برای دفاع از حرمهای اهلبیت در سوریه و مبارزه با ظلم تکفیری ها، نمونه بارز دیگری از فرهنگ عاشوراست.
پی نوشتها:
1ـــ غم نامه كربلا / ترجمه اللهوف على قتلى الطفوف / / 145