کمال، در هر مرحله ای جلوه گر خواهد شد؛ به این معنا که در مرتبه جمادیت، اگر جماد، سیر رشدی خود را طی کرد و به مرحله نهایی رسید، ارزشمند می شود و مورد توجه قرار می گیرد؛ چه سیر کمالش به سمت طلا شدن باشد یا به سمت جواهرات دیگر.
در نبات هم همین طور است. اگر نبات سیر کمالی داشت و به کمال رسید، مورد توجه و ارزشمند می شود.
در حیوان هم به همین منوال است. یک خط و ربط بین جماد، نبات و حیوان وجود دارد که باعث آثاری فوق العاده خواهد شد. آن خط و ربط هم مخفی و به صورت یک علم است.
در انسان هم قضیه همین طور است، منتهی با این تفاوت که از هر چهار زاویه در انسان وجود دارد؛ یعنی مرحله جماد، نبات، حیوان و انسان. اگر مرحله ای در انسان، فعّال شود او را ممتاز می کند حتی اگر روح حیوانی باشد.
بعضی از افراد حرکات جسمانی انجام می دهند که باعث نشاط و انرژی می شود، مثلا ورزشی یاد می گیرد که با یک نظمی در حرکات بدنی، روح حیوانی در این افراد تقویت می شود و آن فرد انرژی و نشاط پیدا می کند. مردم طالب همین هستند. این که خواننده ای می خواند و فردی طبق یک نظمی دست می زند یا حرکات دیگری انجام می دهد، بخش حیوانی روح این فرد فعال می شود و نشاط پیدا می کند و به خاطر همین، این گونه مسائل مورد توجه مردم قرار می گیرد. امروزه به آن می گویند: انسان انرژی می گیرد. پس این نشاطی است که از مرکز روح حیوانی به فرد می رسد.
ولی اسلام و راه سیر و سلوک، راهی است که بسیار فراتر از این حرف هاست؛ منتهی امروزه به دلیل این که مردم تشنه آرامش هستند، زمانی که در جمعی وارد می شود و می بیند مقداری (به قول امروزی ها) انرژی گرفت و نشاط به دست آورد، فکر می کند تمام مطلب همین است.
منبع : بنیاد هاد