فیلم/ ای ساربان آهسته ران - کربلایی حمید علیمی(+ متن)
ای ساربان آهسته ران
کارام جان گم کرده ام
آخر شده ماه حسین
من میزبان گم کرده ام
در میکده بودم ولی
بیرون شدم از غافلی
ای وای ازاین بی حاصلی
عمر جوان گم کرده ام
پایان رسد شام سیه
آید حبیب من ز ره
اما خدا حالم ببین
من یار را گم کرده ام
ای وای از این غوغای دل
از دلبرم هستم خجل
وقت سفر ماندم به گِل
من کاروان گم کرده ام
نعمت فراوان دادیم
منت به سر بنهادیم
اما ببین نامردیم
صاحب زمان گم کرده ام
من عبد کوی عشقم و
من شاه را گم کرده ام
آقا تو را گم کرده ام
بنوشتم این نامه چنین
با خون دل ای مه جبین
اما بخت مرا ببین
نامه رسان گم کرده ام
شرمنده ام اما بگم
آقا تورا گم کرده ام
دیدگاهها
عالی است خیلی عالی است
افزودن دیدگاه جدید