فصل دوم : مسایل عبادات، نماز، زکات، خمس، روزه، حج، امر و نهی، کفارات و مقدمات آنها
فصل دوم : مسایل عبادات، نماز، زکات، خمس، روزه، حج، امر و نهی، کفارات و مقدمات آنها
51 - واجب است بر کسی که محدث یعنی بی طهارت است، تحصیل طهارت و وضو برای چهار عمل زیر:
1) نماز، 2) طواف واجب، 3) تماس با خط قرآن مجید، 4) نماز زن مستحاضه، روزی پنج بار برای پنج نماز روزانه، خواه غسل هم واجب باشد یا نه.
52 - واجب است بر جنب، انجام غسل جنابت برای بجا آوردن شش عمل زیر:
1) نماز 2) طواف خانه خدا 3) تماس با خط قرآن کریم، 4) خواندن آیات سجده 5) توقف در مساجد 6) عبور از مسجدالحرام و مسجدالنبی
53 - واجب است شستن مخرج بول با آب؛ و پاک کردن مخرج غائط با آب سه قطعه تمیز کننده، برای اقامه نماز و طواف واجب.
54 - واجب است غسل حیض بر زنی که از حیض پاک شده باشد، برای انجام دادن شش عمل گذشته.
55 - واجب است غسل نفاس بر زنی که بچه زاییده و خون نفاس دیده برای انجام شش عمل مذکور.
56 - واجب است غسل استحاضه بر زنی که خون غیر حیض و نفاس دیده برای انجام اعمال گذشته.
57 - واجب است غسل مس میت بر کسی که دست یا اعضاء بدن او به میت انسان خورده، به شرط آنکه بعد از سرد شدن و قبل از غسل های سه گانه او باشد و در غیر این صورت غسل ندارد و قطعه های استخوان دار بدن انسان هم حکم تمام بدن را دارد.
58 - واجب است تیمم بدل از وضو و تیمم بدل از غسل، برای هر عمل مشروط به وضو و غسل در صورت عدم تمکن از وضو و غسل.
59 - واجب کفایی است رو به قبله کردن هر مسلمان در حال احتضار، مرد باشد یا زن، بزرگ باشد یا کودک، حتی بچه ولدالزنای مسلمین، و رو به قبله کردن یعنی به پشت خوابانیدن به نحوی که پاها رو به قبله باشد، و این مسأله مورد اختلاف است.
60 - واجب کفایی است بر هر مکلفی که آگاهی از مرگ مسلمانی پیدا کند، ابتدا پاک کردن نجاست بدن او و سپس غسل دادن او به سه غسل، اول با آب سدر یعنی آبی که اندکی سدر در آن مخلوط باشد، دوم با آب کافور، و سوم با آب خالص.
62 - واجب است کفن کردن هر مسلمان، با سه پارچه پاک و حلال: اول لنگ، دوم پیراهن و سوم سرتاسری. سه امر فوق یعنی غسل و حنوط و کفن از شهید در معرکه جنگ ساقط است.
63 - واجب است خواند نماز میت بر مرده هر مسلمانی که سنش از شش سال بالاتر باشد، هر چند زنازاده مسلمان باشد، و وقت آن پس از غسل و کفن و حنوط است.
64 - واجب است دفن کردن هر میت مسلمان در زیر خاک، به طرف قبله. بدین طریق که بر پهلوی راست بخوابانند و رویش را به طرف قبله قرار دهند، و انجام امور پنج گانه فوق: غسل، حنوط، نماز، دفن، بر همه واجب کفایی و حرام است انجام دادن امور فوق درباره کافر و دفن کردن وی در قبرستان مسلمین.
65 - واجب است اجازه گرفتن از اولیای میت در تجهیزات پنج گانه، و در صورت نبودن ولی شرعی، این کار بدون قید و شرط بر همه مردم واجب کفایی است. منظور از اولیاء، وارثان میتند مانند پدر و پسر و برادر و شوهر بر حسب طبقه بندی مخصوص این مسأله.
66 - واجب است شکافتن قبر مؤمنی که در مکان غصبی، یا با کفن حرام و یا بدون یکی از غسل ها و یا حنوط یا کفن دفن شده باشد، یا در قبرستان کفار و یا در محل هتک حرمت یا در غیر محل وصیت دفن شده باشد، در همه این صورت ها واجب است نبش کنند و نواقص را تکمیل کنند و در محل مناسب دفن نمایند.
67 - واجب است نیت و قصد قربت در همه عبادات. بدین معنی که باید یگانه محرک انسان به سوی عمل عبادی، قصد خدا باشد نه غیر خدا ولو ضمناً و تبعاً. و در حصول قصد قربت تحقق یکی از امور زیر کافی است، گرچه مراتبشان مختلف است:
1) بجا آوردن عمل برای امتثال امر خداوند.
2) برای قربت معنوی و روحی به خدا.
3) برای اینکه خداوند شایسته عبادت، و سزاوار پرستش است.
4) برای شکرانه نعمت های او.
5) برای محبت و دوستی او.
6) برای درک مصالحی که در نفس عمل است.
7) برای استحقاق بهشت در آخرت.
8)برای نجات از جهنم در آخرت.
9) برای جلب نعم دنیوی خداوند.
10) برای فرار از مصیبت های دنیوی.
افضل از همه، پنج و سپس سوم است؛ و کمتر از همه قصد اخیر است.
68 - واجب مؤکد است بجا آوردن نمازهای روزانه، صبح، ظهر، عصر، مغرب و عشاء در اوقات خود، با شرایط معین. و حرام است ترک هر یک از نمازهای مزبور و همچنین تأخیر انداختن آنها که موجب قضا شود.
69 - واجب مؤکد است بر ولی امر مسلمین یا امام جمعه منصوب از طرف او، اقامه نماز جمعه و ندا و دعوت مردم به آن، در صورت فراهم آمدن شرایط. وجوب بین نماز جمعه و نماز ظهر تخییری است.
70 - واجب است حضور در نماز جمعه به مجرد شنیدن ندا و دعوت، با اجتماع شرایط؛ و این وجوب، وجوب تخییری است، یعنی مکلف مخیر است بین جمعه دو رکعتی، و ظهر چهار رکعتی، لکن جمعه افضل است. و در مساله اختلاف است.
71 - واجب است خواندن نماز خوف؛ یعنی نمازی که در جبهه جنگ، در ساعات ترس از حمله دشمن انجام می گیرد و دشمن در خلاف جهت قبله است، و این نماز در چهار رکعتی ها در صورتی که با جماعت خوانده شود شکسته است، گرچه رزمندگان مسافر نباشند. نماز خوف بدین صورت است که: مثلا امام شروع به نماز ظهر می کند، عده ای از رزمندگان رکعت اول ظهرشان را با رکعت اول امام خوانده و رکعت دوم را خود می خوانند و به جبهه می روند تا عده دیگر بیایند و رکعت اول ظهرشان را با رکعت دوم امام بخوانند و باقی را تنها خوانده تمام کنند.
72 - واجب است خواند نماز مطارده؛ یعنی نماز در شدت حمله دشمن در جبه جنگ، که توان ایستادن نباشد. در این نماز پس از تکبیر، هر اندازه از اجزاء و شرایط ممکن باشد گرچه به نحو اشاره چشم و ابرو برای رکوع و سجود، همان مقدار واجب و کافی است، و شرطیت استقرار و قبله و رکوع و سجود متعارف و طهارت لباس و غیره، همه ساقط است.
73 - واجب است فحص و جستجو از قبله در محلی که قبله را نشناسد، برای نماز و سایر اموری که مشروط به قبله، یا مربوط به قبله است؛ نظیر: رو به قبله کردن محتضر، دفن میت به سوی قبله، و سر بریدن یا نحر حیوانات به طرف قبله و اجتناب از تخلی به سوی قبله.
74 - واجب است شکسته خواندن نمازهای چهار رکعتی برای مسافر، یعنی هر یک از نمازهای ظهر و عصر و عشاء را باید دو رکعت بخواند.
75 - واجب است اداء نماز آیات؛ یعنی نماز مخصوص که به هنگام کسوف، خسوف، زلزله، هر علامت وحشت زای زمینی یا جوی دیگر، باید بجا آورد.
76 - واجب است اداء نماز طواف پس از انجام طواف خانه کعبه. و آن دو رکعت است مانند نماز صبح که باید نزد مقام ابراهیم علیه السلام خوانده شود.
77 - واجب است بر پسر بزرگ بجا آوردن نمازهایی که از پدرش فوت شده و تا دم مرگ قضا نکرده باشد؛ یا خود نیابتاً بجا آورد یا اجیر بگیرد. همچنین واجب است قضای روزه پدر و نماز مادر بر پسر بزرگ، و این مساله دوم، مورد اختلاف است.
78 - واجب است بر هر مکلفی، قضا کردن هر نماز واجب و موقتی که در وقت خود انجام نداده، و هر نمازی که به نحو باطل انجام داده، و نمازهایی که در حال اردتدادش فوت شده باشد، چه روزانه باشد یا آیات یا غیر آنها، مگر در مورد استثناء، حرام است ترک هر نماز واجب و یا تأخیر آن از وقت معین.
79 - واجب است بجا آوردن هر نمازی که انسان به واسطه نذر و عهد و قسم یا اجیر شدن برای دیگران، بر عهده گرفته، هر چند اصل آن نماز مستحب باشد؛ و همچنین نمازی که به واسطه شرط و ضمن عقد بر انسان لازم شده باشد.
80 - واجب است به جا آوردن هر نماز یا کار خیر دیگری که پدر و مادر آن را از فرزند بطلبند، به طوری که از مخالفت او، ناراحت و رنجیده شوند؛ زیرا مخالفتشان در این صورت، موجب عاق والدین شدن است .
81 - واجب است سجده کردن برای کسی که یکی از چهار آیه سجده را بخواند و یا گوش دهد، یعنی: آیه 15 از سوره سجده، آیه 37 از سوره فصلت، آیه آخر سوره نجم و آیه آخر سوره علق.
82 - واجب است روزه گرفتن در ماه مبارک رمضان برای هر مکلفی که عذر شرعی نداشته باشد. و روزه، عبارت است از قصد خودداری از امور زیر در تمام روز، قربة الی الله:
1 و 2) خوردن و آشامیدن.
3) آمیزش مرد با زن.
4) استمناء یعنی انزال منی به وسیله دست و نحو آن.
5) بقا را حدث اکبر یعنی صبح کردن عمدی بدون غسل در حالی که غسل جنابت یا حیض یا نفاس بر عهده دارد.
6) دروغ بستن عمدی به خداوند و پیامبران (علیهم السلام) و امامان (علیهم السلام).
7) فرو بردن سر در آب عمداً.
8) فرو بردن غبار غلیظ یا دود غلیظ عمداً.
9) احتقان با مایعات، یعنی استعمال آنها از راه مخرج غائط.
10) استفراغ عمدی و اختیاری.
همه این امور علاوه بر حرمت، سبب بطلان روزه و برخی هم سبب کفاره است. و حرام مؤکد است ترک روزه ماه رمضان و همچنین حرام است ترک هر روزه واجب.
83 - واجب است قضا کردن روزه ماه مبارک رمضان برای کسی که از او فوت شده و قدرت قضا دارد، و همچنین سایر روزه های واجب معین.
84 - واجب است ادامه اعتکاف از روز سوم؛ یعنی اگر کسی دو روز در مسجد اعتکاف نمود و تا صبح روز سوم آن را باطل نکرد، از اذان روز سوم، روزه آن روز و ادامه اعتکاف تا اول شب چهارم واجب می شود.
85 - واجب است اخراج زکات مال با شرایط مقرر، از نه قسم از اموال: دو رقم از نقود، سه نوع از حیوانات و چهار قسم از غلات، به تفضیل زیر:
طلا، نقره، شتر، گاو، گوسفند، گندم، جو، خرما و کشمش.
و مصرف کردن آن در هشت مورد زیر:
فقرا، مساکین، عاملین زکات، مؤلفة القلوب، برده ها، بدهکارها، در راه خدا، و در راه مانده ها.
86 - واجب است بیرون کردن زکات فطره از خوراک رایج، از اول شب عید فطر تا نماز روز عید، و یا ظهر روز عید، اگر نماز عید را نخواند.
87 - حرام مؤکد است منع زکات مال و زکات فطره؛ یعنی بیرون نکردن این دو حق مالی یا تأخیر انداختن از وقت وجوب.
88 - واجب است اخراج و پرداختن خمس آل محمد علیهم السلام که ملک حضرت بقیة الله (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است به عنوان امامت و ولایت؛ و در زمان غیبت، باید به نواب آن حضرت برسد. خمس، واجب می شود از هفت رقم اموال زیر، با لحاظ شرایط مقرر:
1) غنیمت های جنگی.
2) معادن و کان ها.
3) کنوز (یعنی گنج های پیدا شده)
4) غوص (یعنی لؤلؤ و جواهرات دریایی.)
5) زمینی که ذمی از مسلمان بخرد.
6) مال مخلوط به حرام که صاحب و مقدارش معلوم نباشد.
7) هر نوع فواید و عایدات کسبی و غیر کسبی که از مخارج زندگی سالیانه شخص اضافه باشد.
و حرام مؤکد است ترک خمس یا تاخیر آن با وجود امکان اداء.
89 - واجب است بجا آوردن حجة الاسلام، یعنی حجی که طبق اقتضای شرع اسلام، از هر مکلف واجد شرایط یک بار در تمام عمر خواسته شده است، که باید در ماه ذی الحجة، در مکه مکرمه و مشاعر عظام انجام دهد. این حج بر سه نوع است: تمتع، افراد، و قران. و این سه نوع در کیفیت و صورت قریب به یکدیگرند، و تفاوتشان در نیت و برخی از اعمال است؛ مقدمات و شرایط وجوب این فریضه ده تا، و اجزای آن سیزده تا و فهرست همه به قرار زیر است:
اما مقدمات:
1) بلوغ.
2) عقل.
3) استطاعت و قدرت مالی.
4) استطاعت بدنی.
5) استطاعت وقتی.
6) آزادی راه.
7) نداشتن ضرر بدنی.
8) حرج و مشقت شدید نداشتن آن.
9) مستلزم ترک واجب اهم نباشد.
10) مستلزم فعل حرام نباشد.
و اما اجزای آن به قرار زیر است:
1) احرام.
2) وقوف عرفات.
3) وقوف مشعر.
4) رمی جمره.
5) قربانی کردن.
6) تراشیدن سر یا چیدن قدری از مو یا ناخن در منی.
7) طواف حج.
8) نماز طواف.
9) سعی.
10) دو یا سه شب در منی بودن.
11) رمی جمرات در روزهای منی.
12) طواف نساء.
13) دو رکعت نماز طواف.
حرام مؤکد است ترک حج و یا تاخیر آن از وقت وجوب؛ و همچنین حرام است ترک کردن هر حج یا عمره واجب که از هر طریق به عهده انسان ثابت شده باشد.
90 - واجب است بجا آوردن عمره تمتع؛ یعنی فریضه ای که طبق اقتضای اسلام یک بار در عمر واجب است، وجوبش ملازم با وجوب حج تمتع، و عملش توام با عمل آن، و شروطش شروط آن است؛ و شامل پنج عمل زیر است:
1) احرام.
2) طواف.
3) دو رکعت نماز طواف.
4) سعی.
5) تقصیر.
91 - واجب است بجا آوردن عمره مفرده، یعنی عبادت مخصوصی که برای ساکنان مکه و اطراف آن در محدوده خاصی، یک بار در تمام عمر با شرایط مقرر واجب می شود؛ این عمره شامل هفت جزء است؛ یعنی اجزاء عمره تمتع به علاوه طواف نساء و دو رکعت آن.
92 - واجب است بجا آوردن هر حج و عمره ای که بر عهده مکلف ثابت شده است، از ناحیه استیجار یا فاسد شدن حجة الاسلام یا نذر یا شرط و یا غیر اینها.
93 - واجب است پذیرفتن حج بذلی، بدین معنی که اگر به کسی گفته شود: تو عازم حج شو هزینه آن بر عهده من؛ در صورتی که گوینده مورد اطمینان باشد، قبول آن بر مکلف واجب می شود، و باید در زمان مقرر حرکت کند.
94 - واجب است بر هر مکلفی در صورت ارتکاب برخی از گناهان و تخلفات، کفاره آور و مقدار کفاره آنها در شرع اسلام تعیین شده است، و چون کفاره ها از قبیل عبادات است، باید همه را بقصد قربت انجام داد. لازم است در اینجا اسباب کفارات و مقدار آنها را بیان کنیم.
95 - واجب است بر کسی که مسلمانی را به خطا و اشتباه بکشد، علاوه بر دیه او، کفاره مرتبه بدهد؛ یعنی اول باید برده آزاد کند و اگر نتواند دو ماه مرتب روزه بگیرد و اگر نتواند به شصت نفر فقیر، نفری یک چارک طعام بدهد.
96 - واجب است بر کسی که یک روز از روزه ماه رمضان را عمداً و بدون عذر افطار کند، کفاره مخیر بپردازد؛ یعنی یکی از سه کار یاد شده را به دلخواه اختیار کند و انجام دهد.
97 - واجب است بر کسی که روزه قضای ماه رمضان را بعد از ظهر بدون عذر افطار کند، به ده نفر فقیر طعام دهد و اگر نتواند، سه روز روزه بگیرد؛ و این را نیز کفاره مرتبه گویند.
98 - واجب است کفاره ظهار و معنی ظهار آن است که کسی به زنش بگوید جماع با تو، برای من مانند جماع با مادر است، به این قصد که او بر خود حرام کند. خود این سخن حرام است و طلاق حساب نمی شود، ولی باید کفاره بدهد؛ یعنی ابتدا برده آزاد کند و اگر میسر نشد، به شصت فقیر طعام دهد و اگر نتوانست، دو ماه متوالی روزه بگیرد.
99 - واجب است بر کسی که نذر شرعی یا عهد شرعی خود را بشکند، کفاره ماه رمضان را بپردازد، آزاد کردن برده، روزه دو ماه مرتب، اطعام 60 نفر فقیر، به نحو تخییر.
100 - واجب است بر زنی که در مصیبت ارحام و خویشانش از موی سر خود به وسیله قیچی یا چیز دیگر ببرد، کفاره ماه رمضان بدهد.
101 - واجب است بر کسی که قسم شرعی خود را بشکند، کفاره بدهد؛ یعنی یا برده آزاد کند، یا به ده فقیر طعام دهد، یا به ده فقیر لباس دهد؛ و اگر از همه عاجز شد، سه روز روزه بگیرد.
102 - واجب است بر زنی که موی سر خود را در مصیبت شوهر و خویشان خود بکند، کفاره شکستن قسم بدهد؛ چون حرام است بر وی کندن مو و خراشیدن و خون آلود کردن صورت در مصیبت شوهر و اقوام.
103 - واجب است بر مردی که لباس خود را در مرگ فرزند یا همسرش پاره کند کفاره تخلف قسم بپردازد؛ چنانچه حرام است بر وی انجام این کارها.
104 - واجب است بر کسی که مسلمانی را عمداً و به ظلم کشته باشد، کفاره جمع بدهد؛ یعنی هم برده آزاد کند و هم دو ماه مرتب روزه بگیرد و هم به شصت فقیر طعام دهد، و اگر برده پیدا نشد باقی را عمل کند.
105 - واجب است بر کسی که یک روز از ماه رمضان را عمداً و بدون عذر به حرام افطار کرده باشد، مانند خوردن غذای حرام و یا نوشیدن شراب و یا عمل زنا، کفاره جمع بدهد.
106 - واجب است بر پیرمرد و پیرزن، و کسی که مرض تشنگی دارد، اگر روزه ماه رمضان را به جهت عدم قدرت یا مشقت زیاد دارد، افطار کنند، کفاره بدهند. و واجب است بر زن آبستن و زن شیرده در جایی که روزه ماه رمضان را به جهت ترس از مرض خود یا آسیب رسیدن به بچه بخورند، کفاره بدهند. و کفاره همه، یک مد طعام یعنی یک چارک برای هر روز، و بیست و دو کیلو و نیم برای یک ماه است.
تذکر: مرتکب شدن اغلب محرمات احرام حج یا عمره، یعنی کارهایی که پرهیز از آنها بر محرم واجب است، کفاره دارد؛ لکن همه آنها مخصوص زائران خانه خداوند است و در کتاب جداگانه به نام مناسک حج نوشته شده است؛ لذا آنها را در اینجا ذکر نکردیم.
107 - واجب است امر به معروف (یعنی وادار کردن مردم تا حد توان به انجام فرایض و واجبات الهی) طبق مراتب مقرر و شرایط معین؛ یعنی:
اول؛ به وسیله گفتار نرم و سپس غیر نرم،
دوم؛ به وسیله اجبار عملی ملایم و بعد غیر ملایم،
سوم؛ به وسیله اعمال شدید، گرچه منجر به جرح و قتل شود.
مرتبه اول واجب مطلق است برای همه؛ و دوم واجب است برای همه با اذن امر؛ و سوم وظیفه خود حاکم اسلامی است.
108 - واجب است نهی از منکر؛ یعنی بازداشتن مردم از ارتکاب محرمات اسلامی، بر حسب طبقه بندی مذکور در امر به معروف. و ترک امر به معروف و نهی از منکر با وجود قدرت و عدم مانع، حرام مؤکد است.
109 - واجب است جلوگیری از هر نوع بدعت در دین الهی که در شرف تکوین است، در صورت اطلاع و قدرت؛ و سعی در ازاله آن اگر تحقق یافته باشد.
110 - واجب است مقابله کردن با تهاجم فرهنگی و سیاسی و اقتصادی دشمنان اسلام، خواه کفار باشند یا کسانی که به نام اسلام، با حقیقت اسلام در مبارزه اند.
111 - حرام است سکوت مؤمنان، خاصه علماء، در برابر محو شدن احکام دین، حدوث بدعت در دین، رواج قوانین ضد اسلام، اهانت به مقدسات، رواج منکرات، هر چند اقدام و حرکت، ضررهای جانبی و مالی داشته باشد؛ مگر آنکه مفسده بزرگتری در میان باشد.
112 - حرام است بر هر مکلفی رو به قبله یا پشت به قبله نشستن در حال تخلی، چه در آبادانی باشد یا صحرا.
113 - حرام است دست زدن و تماس بدنی جنب و حائض و زن نفاس دار و شخص بی وضو، به خط قرآن مجید و اسم مبارک الله و صفات مختص خداوند؛ نظیر: مقلب القلوب و الابصار، خالق السموات و الارض و باری النسمات؛ و همچنین دست زدن به اسم مبارک پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و اسماء شریفه ائمه اطهار علیهم السلام، و این مسأله مورد اختلاف است.
114 - حرام است نشستن و هر نوع توقف شخص جنب در مسجد و همچنین زن حائض و نفاس دار؛ و همه مساجد در این حکم یکسانند، ولکن عبور از میان مساجد عیب ندارد.
115 - حرام است حرام است حتی عبور کردن گروهای یاد شده فوق، از دو مسجد عظیم الشأن یعنی مسجدالحرام در مکه مکرمه و مسجدالنبی صلی الله علیه و آله در مدینه منوره.
116 - حرام است خواندن آیات چهارگانه سجده (آیه 15 از سوره حم تنزیل، و آیه 37 سوره سجده، و آیه آخر سوره النجم و آیه آخر سوره علق) و بر جنب و حائض و نفاس دار، و اما حرمت خواندن خود این سوره ها مورد اختلاف است.
117 - حرام است نماز خواندن و روزه گرفتن و به اعتکاف نشستن زن حائض و نفاس دار.
118 - حرام است روزه گرفتن در روز عید فطر و عید قربان.
119 - حرام است روزه گرفتن ایام تشویق، یعنی روز 11 و 12 و 13 ذی حجه در منی برای حج کننده و غیر آن.
120 - حرام است روزه روزی که معلوم نیست آخر شعبان است یا اول رمضان، به قصد روز اول رمضان.
121 - حرام است روزه مستحبی زن، در صورتی که مزاحم حق شوهر باشد.
122 - حرام است روزه اولاد در موردی که سبب آزار و عقوق والدین باشد.
123 - حرام است روزه واجب یا مستحب، در حال سفر؛ مگر آنکه نذر کند که فلان روزه را در سفر بگیرد. و نیز حرام است روزه در حال مرض که ضرر قابل توجه به مزاج داشته باشد. و در هر مورد که روزه حرام باشد، باطل هم خواهد بود.
124 - حرام است تکتف در نماز، یعنی دو تا دست را روی هم بر سینه نهادن، در صورتی که به قصد تشریع و جزء آداب نماز انجام دهد؛ و فرقی نیست بین نماز یومیه و غیر یومیه و نماز واجب و مستحب، و آیا با این عمل نماز باطل می شود یا نه، مورد اختلاف است.
125 - حرام است آمین گفتن مأمومین بعد از قرائت حمد امام، اگر به قصد تشریع و تعبد باشد؛ و همچنین آمین گفتن خود امام یا منفرد پس از حمد در نماز فرادی. و بطلان نماز با این کلام، مورد اختلاف است.
126 - حرام است باطل کردن نمازهای یومیه عمداً و بدون عذر شرعی، گرچه بعداً اعاده نماید. خواه باطل کردن با حدث اصغر یا اکبر باشد، یا به وسیله انحراف از قبله، یا حرف غیر نماز زدن، یا قهقهه عمدی، یا گریه صدادار برای دنیا، یا عملی که صورت نماز را بر هم زند، یا خوردن و آشامیدن، یا امثال اینها، مگر در موارد ضرورت.
127 - حرام است اجرت گرفتن برای انجام عملی که بر خود عامل واجب عینی یا کفایی است؛ مانند غسل دادن و نماز خواندن و انجام سایر تجهیزات واجب میت، چه از ولی او بگیرد یا از دیگران؛ و مسأله مورد اختلاف است.
128 - حرام است ریا در عبادات واجب و مستحب، بدین معنی که عمل عبادی را به قصد جلب توجه مردم بجا آورد، خواه فقط بدان قصد باشد، یا به دو انگیزه خدا و مخلوق باشد. و خواه ریا در اصل عمل باشد یا در اجزای آن، مثل شستن دست یا مسح سر در وضو و مثل قرائت یا سجده در نماز؛ و یا در صفات آن، مانند خواندن نماز با جماعت یا در مسجد. و خواه از اول عمل باشد یا در وسط عمل؛ ریا در تمام این صور حرام است و نماز را هم باطل می کند.
129 - حرام است شکستن و باطل کردن اعتکاف پس از دو روز، یعنی از اول طلوع صبح روز سوم تا اول شب چهارم، چه آنکه اعتکاف در هر سوم واجب می شود مثل روز ششم و نهم و همین طور.
130 - حرام است انجام هر یک از محرمات بیست و چهارگانه، در حال احرام و حج و عمره، که محرمات احرام نامیده می شوند؛ و آنها عبارتند از:
1) صید حیوان وحشی غیر دریایی، زمینی باشد یا هوایی.
2) تماس از روی شهوت یا زن، حتی نگاه شهوت آمیز.
3) اجرای عقد ازدواج دائم یا موقت، برای خود یا دیگران، و نیز شاهد شدن برای اجرای عقد.
4) استمناء که مستقیما هم ذکر شده است.
5) استعمال عطر.
6) پوشیدن لباس دوخته شده، برای مرد.
7) سرمه سیاه به چشم کشیدن.
8) در آینه نگاه کردن.
9) پوشیدن جوراب و کفش هایی که روی پا را می پوشاند، برای مردان.
10) دروغ گفتن، فحش دادن و مفاخره کردن.
11) مجادله یعنی قسم خوردن به کلمه لا و الله و بلی و الله یعنی نفیاً و اثباتاً، چه قسم راست باشد یا دروغ.
12) کشتن حیوانات بدن، گرچه شپش و کک باشد.
13) انگشتری به دست کردن برای زینت.
14) آرایش کردن زن.
15) استعمال جنس روغنی برای بدن، مثل کرم و مانند آن.
16) زایل کردن موهای بدن، به وسیله تراشیدن و غیر آن، هر چند کم باشد.
17) پوشاندن مرد سر خود را، توسط لباس و مانند آن.
18) پوشاندن زن صورت خود را، توسط لباس و مانند آن.
19) زیر سایه قرار گرفتن مرد، در حال حرکت و پیمودن مسیر سفر، چه کجاوه باشد یا ماشین یا هواپیما.
20) بیرون آوردن خون از بدن، گرچه به وسیله مسواک یا کشیدن دندان.
21) گرفتن تمام یا برخی از ناخن دست یا پا.
22) کشیدن دندان، گرچه خون هم نیاید.
23) کندن علف ها و درخت های حرم.
24) مسلح بودن به سلاح گرم یا سرد در حال احرام. و اغلب امور مذکور، علاوه بر حرمت، کفاره هم دارد که در فقه اسلامی ذکر شده است.
131 - حرام است نجس کردن عمدی مساجد به هر قسم از نجاسات؛ و نیز حرمهای مطهر معصومین علیهم السلام، جلد یا ورق قرآن مجید و نیز تربت گرفته شده از قبور ائمه معصومین علیهم السلام، در صورتی که هتک حرمت محسوب شود. و واجب فوری است پاک کردن نجاست از موارد بالا به هر طریقی نجس شده باشد.
132 - حرام است تخریب مساجد و تعطیل آنها و منع مردم از استفاده از آنها؛ مگر در مورد تبدیل به احسن یا نحو آن.
133 - حرام است راه دادن کافر مشرک و غیر مشرک به مساجد مسلمین، اگر برداشت اهانت شود یا آنکه آنان جنب باشند.
افزودن دیدگاه جدید