ج
35- جاعل
کسی که قراردادی را منعقد می کند به کلمه جعاله رجوع شود
36- جاهل
نادان
37- جاهل قاصر
جاهلی که در جهلش مقصر نیست یعنی در شرائط ی است که امکان دسترسی حکم خدا برای او وجود ندارد و یا اصلا خود را جاهل نمی داند
38- جاهل مقصر
جاهلی که در جهلش مقصر است یعنی امکان آموختن مسائل را داشته ولی کوتاهی نموده است
39- جبیره
داروئی که روی زخم می گذارند و یا پارچه دیگری که با آن زخم یاشکسته را می بندند برای توضیح احکام مخصوص آن به مسائل 423تا 443 مراجعه شود
40- جروح
جرح ، زخم ، جراحت
41- جنب
کسی که منی از او خارج شده یا با دیگری همبستر شده است
42- جعاله
قراری که طی آن انسان اعلام می کند که هر کس برای او کار مشخصی انجام دهداجرت معینی به او بپردازد مثلا می گوید هر کس گمشده مراپیدا کند ده تومان به او خواهم داد. به کسی که این قرار را می گذارد ( جاعل ) می گویند و به کسی که به آن عمل می کند ( عامل ) می گویند
43- جلال
حیوان حلال گوشتی است که به خوردن نجاست انسان عادت کرده است
44- جماع
آمیزش جنسی
45- جهر
صدای بلند . با صدای بلند چیزی را خواندن