17 اصول معنویت در خانواده
نعمت های معنوی
برای پاک بودن ، و پاک ماندن ، و پاک زیستن ، از جانب حق نعمت هائی به انسان عنایت شده ، که جز حضرت حق احدی ارزش آن نعمت ها را نمی داند .
قسمتی از این نعمت ها عبارت است از عقل ، قرآن ، نبوت ، امامت ، عالم ربانی ، و مجموعه آثاری که از این منابع به صورت یک سلسله مسائل اعتقادی ، عملی و اخلاقی ظهور دارد .
لازم است جهت آگاهی عزیزان به مفهوم و معنای هر یک از این واقعیات ، در حد اختصار اشاره شود .
عقل
مراد از عقل نیروی ادراک است ، ادراک حق و باطل در امور نظری ، و ادراک خیر و شر و سود و زیان در امور عملی .
این نعمت بی نظیر مجهز به حواس ظاهر است ، که به وسیله آنها ظواهر اشیاء را می فهمد ، و مجهز به حواس باطن است ، که توسط آنها به امور معنوی و باطنی همچون اراده ، دوستی ، دشمنی ، امید ، ترس ، و امثال اینها آگاه می شود ، و هر یک را به مقتضای حال و زمان بکار می گیرد ، برای عقل در امور نظری قضاوت نظری و علمی ، و در امور عملی ، حکم عملی است .
فعالیت نورانی عقل تا زمانی است که در مملکت وجود انسان قدرت برتر باشد ، و سایر قوا و نیروهای انسان رعیت او باشند ، اما اگر قدرتی در کشور وجود انسان مافوق عقل قرار بگیرد ، عقل دچار ضعف وازکارافتادگی می شود ، و انسان از جاده اعتدال منحرف، و دچار افراط و تفریط می شود .
آنان که در امور زندگی دچار افراط یا تفریط هستند ، نتیجه غلبه شهوت و غضب و حرص و طمع آنان بر عقل است .
میدان دادن به شهوات ، آزاد گذاردن غرائز و امیال ، نشست و برخاست با اهل بدعت و معصیت ، بی توجهی به واقعیات ، عواملی هستند که عقل را دچار ضعف و سستی می کنند ، و این نیروی عرشی و نور ملکوتی را از کار می اندازند ، با از کار افتادن عقل ، تشخیص حق و باطل ، و شناخت حقایق معنوی کاری مشکل یا غیرممکن می شود ، در این صورت انسان مستحق خزی دنیا و عذاب آخرت می گردد ، گرچه با زد و بند و هزار حیله و مکر به خیر مادی برسد ، و از شرور ظاهری در امان بماند . [66]
اصول معنویت در خانواده
کارگردانان جهنم به اهل جهنم می گویند : برای شما پیامبری که شما را از وضع امروز بترساند نیامد ؟ می گویند : چرا به تکذیب از او برخاستیم ، و قوانین حق را منکر شدیم ، سپس به کارگردانان جهنم می گویند :
لو کنّا نسمع او نعقل ما کنّا فی اصحاب السَّعیرِ . [67]
اگر در دنیا به ندای حق گوش می کردیم ، و دعوت رسول خدا را می شنیدیم ، و در تمام امور زندگی خود تعقل می کردیم ، امروز از اصحاب جهنم نبودیم!
تعقّل وقتی ممکن است ، که نیروی دیگری در وجود انسان حرف اول را نزند ، اگر حرف اول با شهوت و هوای نفس باشد عقل برای هدایت انسان قدرت و نیروئی ندارد .
از حضرت صادق (علیه السلام) سئوال شد ، عقل چیست ؟ فرمود :
<< ما عُبِدَ بِهِ الرَّحْمنُ وَ اکْتُسِبَ بِهِ الْجِنانُ >>. [68]
چیزی است که به وسیله آن خدا عبادت می شود ، و بهشت به دست می آید!
گفتند آنکه در معاویه بود چیست ؟ فرمود : زیرکی ، شیطنت ، چیزی شبیه به عقل نه عقل .
چه نعمت عظیمی است ، که در سایه آن انسان بنده حقیقی حق ، و کاسب بهشت می شود .
امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود :
<< هِمَّهُ الْعَقْلِ تَرْکُ الذُّنُوبِ ، وَ اِصْلاحُ الْعُیُوبِ >>. [69]
اراده و همت عقل در وجود انسان ترک گناهان ، و اصلاح عیوب ظاهر و باطن است .
نورانیت این نعمت به اندازه ای شدید و قوی است که علی(علیه السلام) فرمود :
<< لَوْ لَمْ یَنْهَ اللهُ سُبْحانَهُ عَنْ مَحارِمِهِ لَوَجَبَ اَنْ یَجْتَنِبَهَا الْعاقِلُ >>. [70]
اگر خداوند از محرمات نهی نفرموده بود ، هرآینه واجب بود عاقل از تمام آنها اجتناب کند .
عقیده حضرت بر این است که این قوه معنوی از درک بسیار بالائی برخوردار است .
در کتاب شریف غررالحکم در باب عقل از امیرالمؤمنین (علیه السلام) روایت شده :
<< اَلْعاقِلُ مَنْ غَلَبَ هَواهُ وَ لَمْ یَبِعْ آخِرَتَهُ بِدُنْیاهُ ، اَلْعاقِلُ مَنْ عَصی هَواهُ فی طاعَهِ رَبِّهِ ، الْعاقِلُ مَنْ یَمْلِکُ نَفْسَهُ اِذا غَضِبَ وَ اِذا رَغِبَ وَ اِذا رَهِبَ ، شیمَهُ الْعُقَلاءِ قِلَّهُ الشَّهْوَهِ وَ قِلَّهُ الْغَفْلَهِ >>. [71]
عاقل کسی است که بر هوای نفسش غالب باشد ، و آخرتش را به دنیایش نفروشد ، عاقل برای طاعت رب نسبت به هوای نفس عاصی است ، عاقل به وقت خشم ، رغبت ، وترس مالک خویش است ، اخلاق عاقلان شهوت اندک ، و کمی غفلت است .
رسول حق (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود :
<< اِنَّما یُدْرِکُ الْخَیْرُ کُلُّهُ بِالْعَقْلِ ، وَ لا دینَ لِمَنْ لا عَقْلَ لَهُ >>. [72]
تمام خیر به وسیله عقل به دست می آید ، و آنکه عقل ندارد ، دین ندارد .
در روایات بسیار مهم آمده ، ثواب و عقاب انسان در قیامت منوط به عقل اوست ، زیرا عقل ملاک مسئولیت و تکلیف و وظیفه است ، [73] و این انسان است که باید در تشخیص حق و باطل و خیر و شر و روی آوردن به واقعیات از عقل استفاده کند ، تعطیل عقل گناهی بزرگ و نابخشودنی است .
بر سرپرست خانواده لازم است جهت بهره گیری از عقل ، که چراغ حق ، رسول الهی در باطن ، مایه درک حق و باطل و خیر و شر می باشد ، به حفظ آن از هجوم طوفان شهوات ، آمال ، غرائز ، مفاسد بکوشد ، و نگذارد عقل خود و خانواده اش اسیر هوای نفس و شهوات خارج از حد شود ، که از کارافتادن عقل ، انسان را از رتبه آدمیت ساقط ، و به میدان حیوانیت می برد .
در این زمینه از رفت و آمد اهل فساد و بدعت در خانه و خانواده جلوگیری کنید ، و از رفتن به خانه اهل فساد نیز خودداری نمائید .
معاشرت و رفت و آمد و مهمانی نمودن و مهمانی رفتن را با اصول عالی اسلامی هماهنگ کنید .
رسول حق (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود : حواریّون به حضرت عیسی گفتند با چه انسانی معاشرت کنیم و نشست و برخاست نمائیم ؟
فرمود :
<< مَنْ یُذَکِّرُکُمُ اللهَ رُؤْیَتُهُ ، وَیَزیدُ فی عِلْمِکُمْ مَنْطِقُهُ ، وَ یُرْغَبُکُمْ فِی الاْخِرَهِ عَمَلُهُ >>. [74]
کسی که دیدارش شما را به یاد خدا اندازد ، و گفتارش به دانش شما بیفزاید ، و عملش شما را به آخرت راغب کند .
امام چهارم (علیه السلام) فرمود :
<< مُجالَسَهُ الصّالِحینَ داعِیِهٌ اِلِی الصَّلاحِ >>. [75]
نشستن با بندگان صالح حق کشاننده انسان به سوی صلاح است .
رسول حق (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود :
نشستن در خدمت عالم واجد شرایط شما را از پنج برنامه به پنج برنامه می رساند :
از شک به یقین ، ریا به اخلاص ، شوق بیجا به ترس ، کبر به فروتنی ، غش به خیرخواهی . [76]
امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود :
<< لا یَأْمَنُ مَجالِسُ الاَْشْرارِ غَوائِلَ الْبَلاءِ >>. [77]
جلسات اشرار و بدکاران از آشوب و حوادث ناگوار بلاها درامان نیست .
رسول حق (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود :
<< اِیّاکُمْ وَ مُجالَسَهَ الْمَوْتی ، قیلَ یا رَسُولَ اللّهِ مَنِ الْمَوْتی ؟ قالَ کُلُّ غَنِیٍّ اَطْغاهُ غِناهُ >>. [78]
از نشستن با اموات خودداری کنید ، عرضه داشتند کیانند ؟ فرمود : هر ثروتمندی که ثروتش او را به طغیان کشیده .
علی (علیه السلام) فرمود :
<< جانِبُوا الاَْشْرارَ وَ جالِسُوا الاَْخْیارَ >>. [79]
از بدان بپرهیزید ، و با نیکان معاشرت کنید .
اگر حاکمیت عقل را می خواهید ، خود و زن و فرزند را از برخورد با اشرار ، و رفت و آمد با اهل فساد ، و غلبه شهوات حفظ نمائید .
امروز از جمله شروری که دامنگیر تمام مردم جهان است ، فیلم های ویدئوئی و کانالهای ماهواره ای است ، که نشستن در کنار این دو منبع فساد ، عقل را فاسد و خصوصیات اخلاقی را خراب ، و بنای انسانیت را ویران می کند .
قرآن
قرآن کتاب الهی ، نور هدایت ، شفای سینه از دردهای اخلاقی ، راهنما بسوی زندگی برتر ، ذکر حق ، مفسّر حقایق ، نظم دهنده امور ، منبع پند و عبرت ، مولّد آگاهی و بصیرت ، علاج کوردلی ، صراط مستقیم ، میزان تشخیص حق و باطل ، مبیّن مسائل عالی اخلاقی ، نشان دهنده حیات نیکان و پاکان ، و حجت حضرت حق در دنیا و آخرت است .
مرد و زن در برابر این نعمت بی نظیر الهی مسئول و مکلّفند ، تکلیف آنان یاد گرفتن قرآن و عمل به آیات آن در تمام شئون حیات است .
بی تفاوتی نسبت به کتاب خدا گناهی بس بزرگ ، و معصیتی بس عظیم است .
قرآن نامه حق بسوی عبد است ، که پاسخ این نامه به وسیله عبد واجب است ، و پاسخ آن از جهت قلب ، آراسته شدن به عقاید حقه ، و از جهت نفس متّصف شدن به حقایق اخلاقی ، و از جهت جسم قرار گرفتن در گردونه عمل صالح است .
رسول حق (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود :
در هجوم فتنه ها که همچون شب تاریک به شما حملهور می شود ، به قرآن پناه ببرید ، و صولت هجوم فتنه را با عمل به قرآن در هم شکنید و مگذارید فضای زندگی با حکومت فتنه تیره و تار شود .
قرآن شفیعی است که شفاعتش در پیشگاه حق قبول ، و شکایت کننده ای است که شکایتش پذیرفته است .
آنکه قرآن را راهبر خود قرار دهد ، از برکت قرآن به بهشت می رسد ، و هر که نسبت به کتاب خدا بی تفاوت باشد ، مسیرش به طرف جهنم است ، قرآن دلیل و راهنمای بسوی بهترین راه است . [80]
امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود :
<< اَفْضَلُ الذِّکْرِ الْقُرْآنُ بِهِ تُشْرَحُ الصُّدُورُ ، وَ تَسْتَنیرُ السَّرائِرُ >>. [81]
برترین ذکر قرآن است ، با قرآن شرح صدر و نورانیت باطن حاصل می گردد .
امام صادق (علیه السلام) فرمود :
<< مَنْ لَمْ یَعْرِفِ الْحَقَّ مِنَ الْقُرْآنِ لَمْ یَتَنَکَّبِ الْفِتَنَ >>. [82]
کسی که حق را از قرآن نشناخت ، از فتنه کناره نگرفت .
علی (علیه السلام) فرمود :
<< اِنَّ اَحْسَنَ الْقَصَصِ وَ اَبْلَغَ الْمَوْعِظَهِ وَ اَنْفَعَ التَّذَکُّرِ کِتابُ اللهِ جَلَّ وَ عَزَّ >> . [83]
همانا نیکوترین داستانها ، و بلیغ ترین موعظه ، و سودمندترین تذکر کتاب خدای بزرگ و عزیز است .
<< اِنَّ فیهِ شِفاءً مِنْ اَکْبَرِ الدّاءِ وَ هُوَ الْکُفْرُ وَ النِّفاقُ ، وَ الْغَیُّ وَ الضَّلالُ >>. [84]
همانا در قرآن مجید درمان از بزرگترین دردهاست ، و آن کفر و نفاق و گمراهی ضلالت است .
رسول حق (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود :
<< اَلْقُرْآنُ غَنِیًّ لا غِنی دُونَهُ ، وَ لا فَقْرَ بَعْدَهُ >>. [85]
قرآن ثروتی است که غیر آن ثروتی نیست ، و پس از آن فقری نمی باشد .
امام صادق (علیه السلام) فرمود :
<< یَنْبَغی لِلْمُؤْمِنِ اَنْ لا یَمُوتَ حَتّی یَتَعَلَّمَ الْقُرْآنَ اَوْ یَکُونَ فی تَعَلُّمِهِ >>. [86]
سزاوار است مؤمن نمیرد ، تا قرآن را بیاموزد ، یا در حال آموزش آن باشد .
رسول حق (صلی
الله علیه وآله وسلم) فرمود :
<< خِیارُکُمْ مَنْ تَعَلَّمَ الْقُرْآنَ وَ عَلَّمَهُ >>.
بهترین شما کسی است که قرآن را بیاموزد و آموزش دهد .
با توجه به این روایات بسیار مهم ، مسئولیت سنگین سرپرست خانه روشن تر می شود .
سرپرست خانه لازم است قرآن را فرا بگیرد ، و زمینه فراگیری زن و فرزند را نیز فراهم کند ، آنگاه همه با هم به کتاب خدا عمل کنند ، تا عرصه گاه خانه از آلودگی ها پاک ، و به حسنات و نیکی ها آراسته شود ، و در نتیجه خانه و خانواده نمونه ای از بهشت آخرت گردد .
خانه ای که از ظلم و عدوان پاک ، و از برّ و تقوا بهره مند ، و فضایش از آسایش و امنیت ، و صدق و راستی ، و درستی و امانت معطّر است .
خانه ای که اهلش اهل قرآنند ، از برکت قرآن رشد عقلی و فکری پیدا می کنند ، که عقل هماهنگ با قرآن مجید عقل ملکوتی ، و مایه عرشی و آخرتی است ، و سودش عبادت حق ، و تحصیل بهشت جاودانی است .
نبوت
انبیا هادی انسان به سوی صراط مستقیم ، دعوت کننده به جانب توحید ، بیان کننده واقعیات ظاهری و باطنی هستند .
انبیاء دعوت کننده به عبادت حق ، و برحذر دارنده مردم از عبادت طاغوتند .
انبیاء راه سالم زیستن ، آراسته شدن به معروف ، پیراسته شدن از منکر را به انسان نشان می دهند .
دعوت انبیاء دعوت به حق ، و نتیجه اجابت دعوت آنان زنده شدن به حیات معنویست .
علی(علیه السلام) در ارتباط با رسالت
نبی اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود :
<< لِیُخْرِجَ عِبادَهُ مِنْ عِبادَهِ الاَْوْثانِ اِلَی عِبادَتِهِ ، وَ مِنْ طاعَهِ الشَّیْطانِ اِلی طاعَتِهِ >>. [87]
برای اینکه بندگان خدا را از پرستش بتها به عبادت حق سوق دهند ، و از ذلت طاعت شیطان به عزت طاعت حق برسانند .
رسول حق برای تلاوت آیات حق جهت رشد مردم ، و تزکیه نفوس از آلودگیها ، و تعلیم قرآن و حکمت مبعوث به رسالت شد .
رسول حق برای خارج کردن مردم از ظلمات ، و وارد نمودن آنان به منطقه نور قیام کرد .
او برای امر به معروف و نهی از منکر ، و حلال کردن طیبات ، و حرام نمودن خبائث و برداشتن بار سنگین فرهنگهای تحمیلی از دوش مردم ، و باز کردن زنجیرهای شیطانی که بر گردن زندگی بسته شده بود به میدان آمد .
آنانکه به او ایمان آوردند ، و حرمت و عزتش را نگاه داشتند ، و به یاری او برخاستند ، و از قرآنش متابعت نمودند ، اهل فلاح و رستگاری اند . [88]
آمدند تا حجت حق بر مردم تمام باشد ، و فردای قیامت اهل ضلالت نگویند اگر پیامبر داشتیم به شقاوت و گمراهی دچار نمی شدیم .
خداوند مهربان کردار ، گفتار ، و اخلاق انبیاء رابرای تمام مردم حجت قرار داد ، و از آنان به عنوان اسوه و سرمشق و الگو یاد فرمود .
نیکوکاری ، سخاوت ، صبر بر حوادث ، قیام به حق مؤمن ، پاکیزگی ، شادی چهره ، دوست داشتن زنان ، برپاکردن نماز ، و استفاده از عطر از اخلاق انبیای الهی است .
انبیاء مردم را به تقوا ، پاکی ، امانت ، صدق ، شجاعت ، وفا ، درستی ، رشد ، رأفت ، رحمت ، مهربانی ، نیکوکاری دعوت کردند ، و آنان را از هر عمل زشت و اخلاق بد برحذر داشتند .
انبیاء در قیامت میزان اعمالند ، وضع مردم با وضع آنان سنجیده می شود ، اگر در حد لازم بین آنان و انبیاء هماهنگی باشد اهل نجات ورنه مستحق عذابند .
امامت
حضرت حق برای اتمام نعمت و اکمال دین ، امیرالمؤمنین(علیه السلام) ویازده امام بعد از او را انتخاب ، تا مردم پس از پیامبر با توسل به قرآن ، و اهل بیت ، در صراط مستقیم ثابت بمانند ، و تا ابد روی گمراهی را نبینند .
امامان بزرگوار در عین اینکه در زمان حیات خود ، دچار اشرار ، و دولت های طاغی بودند ، ولی لحظه ای از بیان حق ، امر به معروف و نهی از منکر ، و نیایش هائی که مبیّن تمام معارف الهی برای تربیت مردم بود باز نایستادند ، و حجت خدا را با عمل و تقریر و گفتار و شهادت خود بر مردم تمام کردند .
امامان هم چون انبیاء در روز قیامت ترازوی سنجش حقند ، اگر حیات مردم با آنان موافق درآید اهل نجات ورنه محکوم به عذاب الهی هستند .
عالمان دین
فقهاء و متخصصان معارف الهیه و آشنایان به قرآن مجید و روایات نیز پس از انبیاء و امامان حجت خدا بر مردمند ، و بر مردم پیروی از آنان لازم ، که اقتدای به عالم واجد شرایط اقتدای به امام و پیامبر ، و موجب نجات و رستگاری است .
سرپرست خانواده باید به این معنا توجه داشته باشد ، که ساعتی را برای شناساندن قرآن و نبوت و امامت و ولایت فقیه اختصاص دهد و خود یا یک متخصص این مسائل ، زن و فرزندش را با این حقایق آشنا کند ، که توسل نظری و عملی به کتاب خدا و نبوت انبیاء ، و امامت امامان ، و ولایت عالمان واجد شرایط ، موجب خیردنیا و آخرت و طلوع حیات طیبه است .
دوری از عقل و جدائی از قرآن ، و غفلت از نبوت و امامت و بی خبر ماندن از عالم ربانی زیانبار و هلاک آور ، و موجب خزی دنیا و آخرت است .
زن و فرزند در این زمینه باید سرپرست خانه را کمک کنند ، و از برنامه پاک و سودمند وی قدردانی نمایند ، و در حد مطلوب با حقایق الهی آشنا شوند ، که معنای تعاون بر نیکی و تقوا غیر از این نیست .
در صورتی که سرپرست خانه نسبت به این واقعیات سست باشد ، بر زن و فرزند است که او را ترغیبوتشویق نمایند ، و به زمینه سازی برای تحقق این حقایق وادارش کنند ، واگرمخالفت کرد ، با حفظ ادب و وقار از وی اطاعت نکنند وخود دنبال شناخت قرآن و پیامبر و امام معصوم و عالم ربانی بروند ، تا از پی این ارادت سعادت ببرند .
سرپرست خانه فضای خانه را از قرائت قرآن ، دعا ، مناجات ، حال ، ذکر خدا و بخصوص نماز معطّر نماید ، تا دین و دنیا به هم درآمیزند و عاقبتی محمود و خوش برای اهل خانه ایجاد شود .
نماز
خواندن نماز صحیح و با حال تنها وظیفه سرپرست خانه نیست ، بلکه از نظر قرآن ، خداوند مسئولیت سرایت نماز را به زن و بچه به عهده او گذاشته ، و بر اوست که با لحنی ملایم زن و فرزند را به میدان نماز وارد نماید ، و آنان را به این بهترین عمل تشویق کند .
<< و أمر اهلک بالصَّلوه واصطبر علیها لا نسئلک رزقاً نحن نرزقک و العاقبه للتَّقوی >>. [89]
اهل بیت خود را به نماز امر کن ، و خود نیز بر این عبادت صبر و استقامت داشته باش ، ما از تو روزی کسی را نمی طلبیم ، بلکه روزی دهنده ایم ، و عاقبت محمود و پایان نیک از آن اهل تقواست .
در قرآن می خوانیم که از ویژگیهای اسماعیل دعوت زن و فرزند به نماز بود :
<< و کان یأمر اهله بالصَّلوه . . .>> [90]
و نیز در قرآن مجید می خوانیم که حضرت ابراهیم اقامه نماز را برای خود و نسلش تا قیامت از خداوند درخواست کرد .
<< ربِّ اجعلنی مقیم الصَّلوه و من ذرِّیَّتی >>. [91]
رسول حق در روایات متعددی از نماز به عنوان نور چشم یاد فرموده است . [92]
امام ششم(علیه السلام) فرمود :
<< . . . ما مِنْ شَیْء بَعْدَ الْمَعْرِفَهِ یَعْدِلُ هذِهِ الصَّلاهَ >>. [93]
چیزی را بعد از معرفت نمی دانم که با نماز برابری کند .
علی (علیه السلام) فرمود :
<< اُوصیکُمْ بِالصَّلاهِ وَ حِفْظِها فَاِنَّها خَیْرُ الْعَمَلِ وَ هِیَ عَمُودُ دینِکُمْ >>. [94]
شما را به نماز سفارش می کنم که بهترین عمل و ستون دین شماست .
قرآن مجید نماز را بازدارنده انسان از زشتی های ظاهر و باطن می داند :
<< انَّ الصَّلوه تَنْهی عن الفحشاء و المنکَر >>. [95]
چرا زن و بچه را به نماز نخوانیم ، و زمینه مناسبی برای اقامه نماز جهت آنان برقرار نکنیم تا فضای خانه از فحشا و منکرات پاک باشد ، و خود و آنان با خیال راحت زندگی کنیم .
حضرت باقر(علیه السلام) می فرماید :
<< اِنَّ اَوَّلَ ما یُحاسَبُ بِهِ الْعَبْدُ الصَّلاهُ فَاِنْ قُبِلَتْ قُبِلَ ماسِواها >>.
اول برنامه ای که در قیامت نسبت به آن انسان را به محاسبه می کشند نماز است ، اگر قبول شود بقیه اعمال هم قبول می شود .
ضایع کردن نماز ، و سبک شمردن آن ، و ترک این عبادت بزرگ باعث محرومیت از شفاعت پیامبر ، و ورشکستگی در قیامت ، و مطرود شدن از رحمت حق ، و ممنوع شدن از دخول در بهشت است . [96]
از نماز خود و زن و فرزندمان غافل نشویم ، که قیامت دچار شکایت زن و فرزند در پیشگاه حق نگردیم ، بدین گونه که به حضرت حق عرضه بدارند اگر دعوت به نماز شده بودیم اجابت می کردیم ، نبود نماز در پرونده ما در مرحله اول تقصیر شوهر و پدر ماست و در مرحله بعد خود ما مقصّریم .
خداوندا چون بی توجهی او ما را نسبت به نماز غافل کرد ، انتقام ما را از او بگیر ، و وی را به لعنت خود دچار کن ، و عذابش را دو برابر عذاب ما قرار بده!!
کودکان عکس برداران عجیبی هستند ، آنان تمام رفتار و کردار و اخلاق و حالات و حرکات بزرگترها را تقلید می کنند ، اگر نماز بخوانید ، روزه بگیرید ، قرآن تلاوت کنید ، خوشرو باشید ، محبت کنید ، وقار و ادب نشان بدهید ، همه و همه را تقلید و پس از مدّتی قدم این حقایق در سرزمین وجود آنان ثابت می شود .
در روایت بسیار مهمی آمده :
عیسی(علیه السلام) به قبری گذشت که صاحبش عذاب می شد ، سال بعد به همان قبرگذشت مشاهده کرد صاحبش از عذاب نجات یافته ، سبب آن را از حضرت حق پرسید ، به او وحی شد ، فرزند صالحی پیدا کرد که راهی را اصلاح و یتیمی را پناه داد ، به خاطر عمل فرزندش او را آمرزیدیم . [97]
عزیزان تربیت اولاد صالح و فرزندی که اهل عبادت و کار خیر باشد نه تنها بهره دنیائی بلکه سود برزخی و قیامتی دارد ، سعی کنید از این تجارت بامنفعت غافل نمانید .
( یا ایها الذین آمنوا قوا انفسکم و اهلیکم نارا . . . )
« تحریم / 6 »