نگاهی به سیره رفتاری حضرت زهرا (سلام الله علیها)

محمّد محمّدی اشتهاردی
حضرت فاطمه زهرا

اشاره:
سخن را از این جا آغاز می کنیم که طبق نقل جابربن عبدالله انصاری، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: جبرئیل نزد من آمد و گفت: خداوند خطاب به شما چنین فرمود: "یا اَحْمَدُ لَوْلاکَ لَما خَلَقْتُ الاَفْلاکَ، وَ لَوْلا عَلِیٌّ لَما خَلَقْتُکَ، وَ لَوْلا فاطِمَةُ لَما خَلَقْتُکُما؛ ای احمد! اگر تو نبودی، موجودات را نمی آفریدم، و اگر علی (علیه السلام) نبود، تو را نمی آفریدم، و اگر فاطمه (سلام الله علیها) نبود شما دو نفر را نمی آفریدم.""1
نیز پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: "رائحةُ الأنبیاء رائحةُ السَّفَرْجَل، وَ رائحَةُ الْحُورِ الْعَیْنِ رائحَةُ الآس، وَ رائحَةُ الْمَلائکَةِ رائحة الْوَرْدِ، وَ رائحة اِبْنَتِی فاطِمَةَ الزَّهْراء رائحةُ السَّفَرْجَلِ والآس وَالْوَرْدِ؛ بوی پیامبران همچون بوی "بِه" است، بوی بانوان بهشت، همچون بوی درخت مورد  (شبیه درخت انار که برگ و گل خوشبو دارد) می باشد، بوی فرشتگان همچون بوی گل سرخ است، و بوی دخترم زهرا (سلام الله علیها) همچون بوی به و مورد و گل سرخ است."2
این دو حدیث عمیق، حاکی از آن است که وجود مقدّس حضرت زهرا (سلام الله علیها) در جهان معنا و آشکار، عصاره نیکیها و ارزشهاست، و خوی و سرشت و زیبایی ظاهر و باطن پیامبران، بانوان بهشت و فرشتگان، در یکجا در وجود پربرکت حضرت زهرا (سلام الله علیها) جمع است. بنابراین زندگی درخشان او، سزاوار و شایسته است که الگوی زندگی انسانها شده تا آنها به سعادت و پیروزی دو جهان نایل شوند، چنان که حضرت قائم آل محمد  (صلی الله علیه و آله و سلم) او را الگو قرار داده و فرمود: "وَفِی اِبْنَةِ رَسُولِ اللّهِ لِی اُسْوَةٌ حَسَنَةٌ؛ زندگی دختر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) (حضرت زهرا علیهاالسلام) الگوی شایسته ای برای من است."3
بر همین اساس، نظر شما را به چند نمونه از سیره رفتاری آن بزرگ بانوی تکرار ناپذیر تاریخ جلب می کنیم، تا درسهای سازنده ای فرا راه ما باشد:
حمایت از پیامبر  (صلی الله علیه و آله و سلم) در خردسالی
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در مکّه می  زیست، هنوز به مدینه هجرت نکرده بود، حضرت زهرا (سلام الله علیها)، در آن هنگام خردسال بود، روزی یکی از مزدوران مشرک به تحریک ابوجهل، با افکندن شکمبه گوسفند به طرف پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) که در سجده به سر می برد، به آن حضرت اهانت کرد، و همپالکی های او خندیدند، در این هنگام که هیچ کس جرئت دفاع از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را در خود نمی دید، حضرت زهرا (سلام الله علیها) با شتاب خود را به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) رسانید، شکمبه را به کنار انداخت، و با صلابت و شجاعت، ابوجهل و مزدورانش را زیر رگبار سرزنش خود قرار داد، و آنها را با شمشیر زبان، مجازات نموده و نفرین کرد.4
نیز در یکی از روزها فاطمه (سلام الله علیها) در کنار کعبه بود، گروهی از مشرکان را در حجر اسماعیل دید، هوشمندانه کنجکاوی کرد تا علّت اجتماع آنها را دریابد، چنین دریافت که آنها با سه بت لات، عُزّی و منات پیمان می بندند تا به طور گروهی به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) حمله کرده او را بکشند، فاطمه (سلام الله علیها) در حالی که اشک از دیدگانش جاری بود، با شتاب به محضر پدر آمد و توطئه مشرکان را گزارش داد.
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) از دخترش آب طلبید و وضو ساخت و سپس کنار کعبه رفت، هنگامی که مشرکان پیامبر را دیدند، به یکدیگر گفتند: "این است که می آید..." آنها با دیدن چهره نورانی و شکوهمند پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) آن چنان سرافکنده و وامانده شدند که هیچ کدامشان جرئت دست درازی به سوی آن حضرت را نیافتند، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) مشتی خاک از زمین برداشت و به صورت آنها پاشید و فرمود: "شاهَتِ الْوُجُوهُ؛ زشت باد روی شما." آن خاک به هر کدام از آنها رسید، در روز جنگ بدر به دست دلاورمردان اسلام هلاک شد..5
ارزش علم و آگاهی بخشی
حضرت زهرا (سلام الله علیها) به علم و دانش و آگاهی بخشی، اهمیت بسیار می  داد، و خود مخزن علم الهی بود، و اندوخته  های علم لدنّی و اکتسابی او در سطحی بود که امامان معصوم (علیه السلام) از آن استفاده می  بردند، و از آن به عنوان "مصحف فاطمه" یاد می کردند6 در این راستا نظر شما را به حادثه جالب زیر که بیانگر جدّیت حضرت زهرا (سلام الله علیها) به آگاهی بخشی است جلب می کنیم:
روزی بانویی به محضر حضرت زهرا (سلام الله علیها) آمد و عرض کرد: "مادرِ ناتوانی دارم که درباره نماز به احکام و مسائلی ناآگاه است، مرا نزد شما فرستاده، تا آن احکام را از شما بپرسم." فاطمه زهرا (سلام الله علیها) فرمود: بپرس.
او ده سؤال، پشت سرهم پرسید و پاسخ آنها را دریافت کرد، آن گاه از بسیاری سؤال خود شرمنده شد و عرض کرد: "ای دختر رسول خدا، بیش از این شما را زحمت نمی دهم." فاطمه (سلام الله علیها) فرمود: آنچه نمی دانی بپرس، آیا شخصی را می شناسی که در برابر صدهزار دینار (مثقال طلا) اجیر شود که فقط یک روز بار سنگینی را بالای بام ببرد، و اظهار خستگی کند؟ او عرض کرد: نه. فاطمه (سلام الله علیها) فرمود: "من نیز در پیشگاه خدا اجیر شده ام که در برابر هر مسأله ای که می پرسی، و به تو پاسخ می دهم، پاداش بسیار بگیرم که اگر بین زمین تا عرش را پر از گوهر ناب کنند و به من بدهند باز ارزش آن پاداش، بیشتر است، بنابراین من سزاوارتر از آن هستم که اظهار خستگی نکنم، من از پدرم رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) شنیدم که فرمود: علمای شیعه ما در قیامت به مقدار علمشان و به اندازه تلاششان در راهنمایی مردم، پاداش می برند."7
جدّیت در حفظ حریم عفاف
روزی مرد نابینایی، پس از اجازه، به خانه فاطمه (سلام الله علیها) آمد، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در آن جا حاضر بود، فاطمه (سلام الله علیها) خود را از آن نابینا پوشانید و از او فاصله گرفت، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به او فرمود: "چرا از مرد نابینا فاصله گرفتی، با این که او تو را نمی بیند؟" فاطمه (سلام الله علیها) پاسخ داد: "او اگر مرا نمی بیند من که او را می بینم، وانگهی او بو را استشمام می کند." رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به نشانه تصدیق گفتار فاطمه (سلام الله علیها)، خطاب به او فرمود: "أَشْهَدُ اَنّکِ بَضْعَةٌ مِنّی؛ گواهی می دهم که تو پاره تن من هستی.""8
جلوه ای از ایثار در خانه فاطمه (سلام الله علیها)
نیازمندی گرسنه به محضر رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) آمد، و تقاضای غذا کرد، کمبود غذا به گونه ای بود که در خانه فاطمه (سلام الله علیها) جز اندکی از آن برای کودکانش نبود، حضرت علی (علیه السلام) شبانه آن نیازمند گرسنه را به خانه خود برد و ماجرا را به فاطمه (سلام الله علیها) گفت. فاطمه و افراد خانواده اش همان اندک غذا را به آن میهمان فقیر دادند، و خود در تاریکی در کنار سفره، دهان خود را تکان می دادند تا فقیر گمان کند که آنها نیز همراه او غذا می خورند، فقیر از آن غذا خورد و سیر شد و در حالی که گمان می کرد فاطمه (سلام الله علیها) و افراد خانواده  اش نیز سیر شدند، صبح آن شب، فاطمه و فرزندانش همراه علی (علیه السلام) نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) آمدند، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به چهره آنها که نشانگر گرسنگی آنها بود نگاه کرد و در حالی که خنده بر لب داشت، آیه نهم سوره حشر را، که در شأن آنها نازل شده بود، خواند: "وَ یُؤثِروُنَ عَلی أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ کانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ؛ آنان تهی دستان را بر خود مقدّم می دارند، هرچند که خود به شدّت در فشار گرسنگی و تهیدستی باشند.""9
همسرداری حضرت زهرا (سلام الله علیها) و کمال رضایت علی (علیه السلام) از او
پیامبر هنگام عروسی زهرا (سلام الله علیها) به او فرموده بود: "دخترم! با همسرت رفتار نیکو کن، و در هیچ کاری از دستورش سرپیچی نکن." این سخن همواره آویزه گوش حضرت زهرا (سلام الله علیها) بود، او حدود نُه سال که همسر علی (علیه السلام) بود، هرگز علی (علیه السلام) را ناخشنود نکرد، بلکه همواره مایه نشاط و خشنودی علی (علیه السلام) می شد، و اندوه علی (علیه السلام) با دیدار حضرت زهرا (سلام الله علیها) برطرف می  گشت، در این راستا، حضرت علی (علیه السلام) می  فرماید: "سوگند به خدا من زهرا (سلام الله علیها) را تا آن هنگام که خداوند او را به سوی خود برد، خشمگین نکردم، او نیز مرا خشمگین نکرد، و هیچ گاه موجب ناخشنودی من نشد... من هرگاه به چهره زهرا (سلام الله علیها) نگاه می  کردم، هرگونه غم و اندوه از من برطرف می شد."10
روزی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) از علی (علیه السلام) پرسید: "زهرا (سلام الله علیها) را چگونه همسری یافتی؟." علی (علیه السلام) در پاسخ عرض کرد: "نِعْمَ الْعَوْنُ عَلی طاعَةِ اللّهِ؛ او را در راستای اطاعت خداوند یاوری نیکو یافتم."11
بی  توقّعی زهرا (سلام الله علیها) از همسرش علی (علیه السلام) در حدّی بود که در طول نُه سال زندگی مشترک همسری، حتی برای یک بار، تقاضای مادّی از علی (علیه السلام) نکرد، روزی به خانه حضرت زهرا (سلام الله علیها) غذا نرسید، حضرت زهرا (سلام الله علیها) اندوخته غذایی خود را به کودکان گرسنه اش داده بود، و خود شب را گرسنه تر از آنها به سر برد، علی (علیه السلام) بامداد آن شب، از حضرت زهرا (سلام الله علیها) تقاضای غذا کرد، حضرت زهرا (سلام الله علیها) ماجرا را به عرض علی (علیه السلام) رسانید، علی (علیه السلام) فرمود: "در چنین وضعی چرا به من نگفتی تا به جستجوی غذا بپردازم؟" فاطمه (سلام الله علیها) در پاسخ گفت: "انّی لاَسْتَحْیِی مِنْ اِلهی اَنْ تَکَلَّفَ نَفْسَکَ ما لا تُقَدِّرُ عَلَیْهِ؛ من از خدایم شرم کردم که موجب شوم تا شما خود را در فشار قرار دهی، و بر چیزی که مقدورت نیست، خود را به زحمت افکنی.""12
دخالت در امور سیاسی
حضرت زهرا (سلام الله علیها) به جهان بینی وسیع اسلام، آگاهی و توجّه کامل داشت، و می دانست که بخش وسیعی از اسلام، امور سیاسی است، از این رو به طور جدّی و عمیق، در آن دخالت می کرد، مسأله امامت و رهبری، از ارکان اصلی سیاست اسلامی است، آن حضرت برای اثبات امامت و رهبری امیرمؤمنان علی (علیه السلام) تا پای جان ایستادگی کرد، و در این راستا به شهادت رسید، هر فراز از خطبه و گفتار مختلف او در این مورد، بیانگر بینش سیاسی او در سطح بسیار عالی و ژرف است. حتی بخشی از وصیّت او جنبه سیاسی دارد و یک نوع مبارزه با خودکامگان تیره دل، برای اثبات رهبری حقّ است. و حتّی در یک احوال پرسی ساده، مسائل سیاسی را مطرح می کرد؛ به عنوان مثال: یک روز از روزهای آخر عمر زهرا (سلام الله علیها)، اُمّ سَلَمه (یکی از همسران پیامبر) برای احوالپرسی به بالین حضرت زهرا (سلام الله علیها) آمد و عرض کرد: "حالت چطور است؟!" حضرت زهرا (سلام الله علیها) در پاسخ فرمود: "اَصْبَحْتُ بَیْنَ کَمَدٍ وَ کَرْبٍ؛ فَقدِ النَّبِیّ وَ ظُلْمِ الْوَصِیِّ، هُتِکَ وَاللهِ حِجابُهُ، مَنْ اَصْبَحَتْ اِمامَتُهُ مُقْتَضَبَةً عَلی غَیْرِ ما شَرَعَ اللهُ...؛ صبح کردم در حالی که در میان حزن شدید و  اندوه بزرگ هستم، از یک سو جدایی و فراق پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، و از سوی دیگر ظلمی که به وصیّ او علی (علیه السلام) روا داشتند، به طوری که حریم حرمتش دریده شد، و به رغم قرآن و سنّت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) مقام امامتش ربوده شد، و کینه های به جا مانده از جنگ بدر و اُحد را آشکار ساختند، بندهای ایمانشان برید، و در نتیجه به جای یاری علی (علیه السلام) به سوی دیگران رفتند..."13

-------------------------------
پاورقی ها:
1 ) علاّمه شیخ عبداللّه بحرانی، عوالم العلوم، ج11، ص26؛ شیخ علی نمازی، مستدرک سفینة البحار، ج3، ص334؛ مولی ابوالحسن فاضل مرندی، مجمع النّورین و ملتقی البحرین،ص187.
2 ) علاّمه مجلسی، بحارالانوار، ج62، ص177.
3 ) همان، ج53، ص180.
4 ) الشّیخ محمد الجُعفی، صحیح بخاری، ج5، ص8.
5 ) الشیخ محمد بن علی بن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ج1، ص71.
6 ) اصول کافی، ج1، ص240 ـ 242.
7 ) زین الدّین علی بن احمد عاملی، شهید ثانی، مُنیة المرید،ص2.
8 ) علاّمه مجلسی، بحارالانوار، ج43، ص91.
9 ) علامه طبرسی، مجمع البیان، ج9، ص60.
10 ) علی بن عیسی اِربِلی، کشف الغمّه، ج1، ص491 و 492.
11 ) علاّمه مجلسی، بحارالانوار، ج43، ص117.
12 ) علی بن عیسی اِربِلی، کشف الغمّه، ج2، ص27 و 28.
13 ) علاّمه مجلسی، بحارالانوار، ج43، ص156 و 157.

Share