میزان خباثت افکار و اهداف پلید نظام حاکم بر باکو درباره ایران
در نوشتار زیر مطالبی در خصوص میزان خباثت افکار و اهداف پلید نظام حاکم بر باکو درباره ایران تحلیهایی ارائه شده است.
◈▬▬▬▬▬◈▬▬▬▬▬◈▬▬▬▬▬▬◈
ترجمه کامل متن مقاله خباثت‌آمیز سردبیر مهم‌ترین روزنامه و مجموعه رسانه‌ای ظاهراً خصوصی باکو درباره هدف اصلی حکومت جمهوری آذربایجان (تجزیه و تکه‌تکه‌شدن ایران برای زمینه‌سازی الحاق مناطق آذری‌نشین ایران به جمهوری آذربایجان!! و استقبال از تشدید حملات وحشیانه اسرائیل به فلسطین برای بهره‌برداری باکو از این جنگ به‌عنوان فرصتی همچون فرصت ناشی از جنگ اوکراین برای مساله قراباغ):
به خداآفرین رفته بودیم. رود ارس را دیدیم. آب به‌آرامی و آهسته جریان داشت. انگار داشت پیام می‌داد بیا از من بگذر، به جنوب بپیوند!
ارس یک عبور آسان به ما پیشنهاد داد... پایت را بگذار روی آن سنگ، سپس روی آن تکه سنگ، سپس روی سنگ دیگر، سپس به جزیره وسط صعود کن، بقیه چیزها خیلی ساده‌تر است!... آب در سمت راست ارس که به دو جا تقسیم شده، خیلی کم‌عمق‌تر بود...
آذربایجان جنوبی
چقدر بخش بزرگ وطنمان به ما نزدیک و در دسترس بوده است...
بار دیگر در سومین سالگرد آزادسازی نوار مرزی ۱۳۲ کیلومتری ما با دولتی که ایران نامیده می‌شود (در واقع مرز مصنوعی جداکننده آذربایجان از آذربایجان!!) از اشغال ارامنه به یاد آن لحظات افتادم...
فراموش‌کردنش غیرممکن است...
هم‌وطنان ما از جنوب که سال‌هاست به آن طرف ارس می‌نگرند و مهاجمان ارمنی را می‌بینند و با فحش‌دادن به آنها دچار افسردگی و استرس ملی می‌شدند، از دیدن ما در آنجا بسیار هیجان‌زده شدند!!
ماشین‌هایی که عبور می‌کردند، بوق می‌زدند. یکی از آنها نگه داشت و خانواده‌ای از آن پیاده شد و به‌طرف ارس آمدند.
یکی از ۴ تا بچه شیرخوار بود و در بغل به‌طرف ما و ارس می‌آمد!! (کنایه‌ای تحقیرکننده به ترک‌گراهایی که ناخواسته و ناآگاهانه و به تعبیر پان‌ترکیست‌هایی نظیر رئوف عارف اوغلو به طور غریزی به سمت باکویی‌ها می‌روند!) سرپرست این خانواده شروع به خواندن «شکسته قراباغ» کرد...
خدایا این چی بود...
گویی آن برادرم داشت می‌خواند تا یک‌بار دیگر اندازه بزرگی جوهر ملت و میهنمان را هم از نظر جغرافیایی و هم از نظر ماهیتی درک شود!! داشت آواز شکسته قراباغ را می‌خواند و به‌طرف ارس می‌آمد. گویی که می‌خواهد همین لحظه از ارس عبور کند!!
دست راست ارس که دوشاخه شده، کم‌عمق بود، اما در سمت دیگر ارس آب تا زانو می‌رسید. در برابر حسرت دویست‌ساله، مگر عمق ارس چه اهمیتی دارد!! ولی... رد نشدند! آمدند یک جایی ایستادند... اما، صدای سوزناک «شکسته قراباغ» از ارس گذشت و ما را در آغوش گرفت!! چشممان اشک‌بار شد، بغض کردیم و گریه کردیم و دعا کردیم... همچنین فهمیدیم... مسئله قراباغ را حل کردیم. اما بزرگ‌ترین هدف ملی ما هنوز در پیش است!!!
آذربایجانی‌ها در دنیا یکی از ملت‌هایی هستند که سخت‌ترین و بزرگ‌ترین و مشکل‌ترین هدف ملی را دارند. مثل ما دیگر کدام ملت‌ها هستند؟! آلمانی‌ها - آنها به‌محض سقوط اتحاد جماهیر شوروی، دیوار برلین را ویران کردند و از حق اتحاد مجدد و شرایط مساعد آن استفاده کردند. ویتنامی‌ها - آنها چشمان و دندان‌هایشان را به هم فشردند، جنگیدند و مساله خود را حل کردند. کره‌ای‌ها - وضعیت آنها هم ساده‌تر از ما است. به‌محض سقوط قبیله کیم (نظام کره شمالی)، آنها هم متحد می‌شوند و ما... ملت ۵۰ میلیونی ترک‌های آذربایجان!
برای اینکه ما یکپارچه شویم، باید نقشه سیاسی جهان تغییر کند، امپراتوری ایران سقوط کند، تجزیه شود، جمهوری آذربایجان جنوبی در آنجا تأسیس شود و بعد... آذربایجان جنوبی و شمالی متحد شوند و آذربایجان یکپارچه شود... سناریوهای دیگری نیز ممکن است. این هدف ملی امروز هر اندازه هم سخت به نظر برسد، دیگر مثل ۳ سال پیش غیرممکن نیست!! پیشرفت بزرگ و مهمی حاصل شده است!! پس از پیروزی قراباغ، سازمان کشورهای ترک تشکیل شد. تشکیل این سازمان در واقع آمادگی برای فرآیند طراحی مجدد نظم نوین جهان و تقسیم مجدد جهان است... این واقعیت که دو رهبر خارق‌العاده نژاد ترک - رجب طیب اردوغان و الهام علی‌اف - سازوکار آماده‌سازی برای تقسیم روسیه و ایران (که تقسیم خواهند شد...) ایجاد کردند که شامل مجارستان در اروپا، دولت قبرس ترک‌ها که در نقطه‌ای استراتژیک در دریای مدیترانه قرار دارد و جمهوری‌های ترک آسیای مرکزی است، باید نشان‌دهنده آینده‌نگری و شاخصی از فرآیندهای عظیمی دانسته شود که تحققشان نزدیک‌تر می‌شود...
فعلاً ما با حل کامل و قطعی مساله قراباغ، در حال حاضر به همراه هم‌وطنان آذربایجان جنوبی‌مان در حال خواندن " شکسته قراباغ" برای آمال ناشی از حسرت جدایی و به‌عنوان فرصتی برای بازنگری در هدف اصلی ملی خود هستیم...
بازپس‌گیری قراباغ و سرزمین‌های اشغالی، تحکیم ما در سرزمین‌های آزاد شده، به‌موازات ما راه را برای جهان ترک نیز بازکرده است! توران رؤیایی ما در واقع در حال شکل‌گیری است. کار بزرگی انجام شده، مسافت قابل‌توجهی طی شده است... آذربایجان یکپارچه (جنوبی - شمالی) که آرزویش را داریم، بخش اصلی و مهم توران است. احتمال شکل‌گیری آن هم زیاد شده و واقعی به نظر می‌آید...
*** فرآیندهایی که در خاورمیانه (غرب آسیا) در حال وقوع است، چشم‌اندازی برای اهداف ملی ما ایجاد می‌کند!! همان‌طور که جنگ بزرگ اسلاوها در اوکراین فرصت‌های باورنکردنی را در مساله قراباغ برای ما ایجاد کرد (ما هم از همه آنها استفاده کردیم)، جنگ بزرگ قبایل سامی در نهایت منجر به فرآیندهای جهانی می‌شود که منجر به طراحی مجدد منطقه و منطقه فرعی (قفقاز) می‌شود. ترک‌های آذربایجانی مقیم قفقاز و ایران می‌توانند نقش محوری در طراحی مجدد جهان داشته باشند.
آینده در سمت آذربایجان است!! زمان به نفع ما کار می‌کند، ترک‌ها عامل اصلی، عامل مرکزی و نژاد سازنده در سیاره در حال تغییر و طراحی مجدد زمین، در قاره اوراسیا خواهند بود.
بیایید به وضعیت ابرقوم‌ها در نقاط مرکزی کره زمین نگاه بیندازیم:
✔ اسلاوها در حال افول هستند، در حال جنگ...
✔ چینی‌ها درگیر جنگ اقتصادی جهانی با آمریکا (جنگ جهانی واقعی) و چندین درگیری در منطقه خود شده‌اند...
✔ انگلیسی‌ها از نظر استراتژیک با ما (ترک‌ها) همراه‌اند...
✔ فرانسوی‌ها دارند آفریقا و خودشان را از دست می‌دهند...
✔ عرب‌ها... نوه‌های حضرت ابراهیم (عرب و یهودی) در جنگ بی‌پایان؛ جنگ سامی‌ها عمیق‌تر و برگشت‌ناپذیرتر از جنگ اسلاوها است...
✔ آلمانی‌ها و اروپایی‌ها انرژی خود را صرف آماده‌سازی برای زلزله‌های بزرگ سیاسی می‌کنند...
✔ ژاپنی‌ها منافع دارند منتظر تقسیم روسیه هستند، به نقطه مرکزی صعود خواهند کرد...
✔ ترک‌ها...
دولت‌ها، ملت‌ها و جوامعی که نژاد ترک در سرزمین اصلی را نمایندگی می‌کنند، دوستانه‌ترین و یکپارچه‌ترین دوره تاریخ هزار‌ساله خود را تجربه می‌کنند. ترک‌ها هیچ‌وقت مثل الان نزدیک به هم و هماهنگ نبوده‌اند... نقش آنها در نظم نوین جهانی روشن و تعیین‌کننده به نظر می‌رسد. در بازآرایی منطقه وسیعی از آفریقا، خاورمیانه تا استپ‌های سیبری، روسیه مرکزی، بالکان، اروپای شرقی، ترکیه شرقی، قفقاز، آسیای مرکزی (ترکستان)، خلیج کنگر یا خلیج بصره (نام‌های جعلی و من‌درآوردی پان‌ترک‌ها برای معرفی خلیج‌فارس)، ایفای نقش دولت‌ها و جوامع ترک ساکن در این جغرافیای بزرگ - حوزه توران اجتناب‌ناپذیر است. آن دو رهبر اعلامیه شوشی را نیز برای این چشم‌انداز امضا کردند... این دو رهبر سازمان کشورهای ترک را نیز برای همین چشم‌انداز تأسیس کردند... سیب طلایی در چشم‌انداز است...
✔ : مرجع
☫ @sardabir313 ☫ - سردبیر سایت ضیاءالصالحین
جهت اطلاع از مجموعه تحلیلها و یادداشتها در خصوص مسائل آذربایجان و قفقاز کلیک کنید.
مطالب مرتبط
