شوق پرواز/بخش اول

موضوع نوشتار: 
شوق پروازِِ

با گسترش یافتن دامنه انقلاب، کارکنان نیروی هوایی به مانند دیگر گروه ها، با تشکیل گروهی از هزاران افسر، همافر و درجه دار در روز 30 دی 1357 با راهپیمایی در پایگاه های بندر عباس، شاهرخی همدان و وحدتی دزفول که از یک هفته پیش اعتصاب غذا کرده بودند، با جنبش ملت ایران اعلام همبستگی کردند. از مدت ها قبل جلسات متعددی در مرکز آموزش های هوایی برگزار و اعلامیه های امام در میان دانشجویان دست به دست می شد. گروهی از نظامیان درباره وفاداری به سوگندی که به شاه و نظام فاسدش یاد کرده بودند، خواستار روشن شدن سوگند خود شدند، امام خمینی(ره) در پاسخ، قسم برای حفظ قدرت طاغوتی را صحیح ندانسته و مخالفت با آن را واجب دانستند و اعلام نمودند کسانی که به این نحو قسم خورده اند می توانند بر خلاف آن عمل کنند. پس از صدور این فتوا راهپیمایی ها به اکثر پایگاه ها کشیده شد.

اگر چه در پیروزی انقلاب و به ثمر رسیدن آن، اقشار مردم و عوامل و عناصر فراوانی نقش داشتند که هر کدام به نوبه خود مهم و تاثیرگذار بودند، اما در این میان تعدادی از این اقشار، عوامل و عناصر کلیدی و سرنوشت ساز بودند که از آن جمله می توان به نقش روحانیت و رهبری داهیانه امام خمینی(ره) و هم چنین نقش مهم نظامیان و همراهی آنان با انقلاب مردمی ایران اشاره کرد.

در این میان ارتش به ظاهر مقتدر آن روز که توسط زبده ترین نیروهای خارجی با پیشرفته ترین سلاح های جنگی برای حفظ و بقای سلطنت و حفظ منافع اربابانش، سازمان و آموزش یافته بود، درست در زمانی که رژیم به حمایت و همراهی این نیروی عظیم نیازمند بود، با تبعیت از مقام مرجعیت و تاثیر گرفتن از رهنمودها و نصایح امام خمینی(ره)تغییر جهت داد، به شاه و حامیان وی پشت کرد و با شرکت در حماسه انقلاب اسلامی ایران، حماسه ای نو پدید آورد.

حماسه همراهی ارتشیان با مردم و انقلاب، با تخلیه پادگان ها و فرار سربازان و درجه داران از پادگان ها آغاز شد. نظامیان فراری از رژیم شاهنشاهی به دریای خروشان ملت در انقلاب پیوستند و رژیم طاغوت که انتظار مقابله از ارتش در سطح کشور را در برابر مردم داشت، نتیجه ای کاملاً برعکس دریافت نمود. مردم با اهدای گل و شعارهای حمایت گرانه از ارتش توانستند به دل ارتشیان نفوذ کرده و آن ها را با خود همراه نمایند؛ اگر چه نقش و تدبیر امام در تمام این مراحل، اساسی و سرنوشت ساز بود. مردم انقلابی در راهپیمایی های خود پس از دریافت دستور امام مبنی بر همراهی با نظامیان با انداختن شاخه های گل بر سر و گردن سربازان در طول مسیر راهپیمایی از آن ها می خواستند به ملت بپیوندند.

در روزنامه و سایر رسانه های گروهی، خبر در آغوش گرفتن سربازان توسط مردم در چند نقطه از شهر تهران منتشر شد. مردم عکس هایی از حضرت امام خمینی(ره) را بر بدنه کامیون های ارتشی چسبانده بودند و سربازان و نظامیان را روی دوش خود حمل می کردند. نکته مهم این بود که نظامیان غالباً به این حرکت مردم واکنش مثبت نشان می دادند و از این اقدام مردم استقبال می کردند.

ژنرال آمریکایی رابرت هایزر که از طرف دولت آمریکا با ماموریت انجام کودتا نظامی توسط ارتش شاه در 14 دی ماه 1357 به طور مخفیانه وارد ایران شده بود، بعد از مدتی با مشاهده اوضاع ارتش ایران پس از فرار شاه، توانایی سران ارتش ایران را برای اداره امور کشور پس از انجام کودتایی موفقیت آمیز بدبینانه ارزیابی کرد. همچنین در روز 9 بهمن اظهار نظر کرد که آمدن امام به تهران به احتمال زیاد به سرنگونی بختیار و دولتش -که در 26 دی ماه همزمان با فرار شاه توسط وی به نخست وزیری رسیده بود- منتهی خواهد شد. نهایتاً شورای امنیت ملی آمریکا به این نتیجه رسید که ارتش ایران اراده خود را برای انجام کودتا از دست داده و بنابراین راه حل نظامی به عنوان یک راه حل معقولانه کنار گذاشته شد.

دعوت امام از ارتش به قیام و مبارزه

در تحلیل ارتش ایران در زمان رژیم پهلوی، آن چه که اهمیت فراوانی دارد این است که اگر چه ارتش به ظاهر، در جهت منافع رژیم سلطنتی و حامیان داخلی و خارجی آن ساخته و پرورش یافته بود، اما ستون پایین و بدنه ارتش از جمله درجه داران، افسران جوان و بازنشستگانی که شناخت کاملی از شرایط آن دوران بدست آورده بودند و همچنین افراد شایسته ای که در اثر بی عدالتی نتوانسته بودند به سطوح بالا و رده های تصمیم گیری راه یابند، خود را جزئی از توده های میلیونی مردم می دانستند و سرنوشت خود را در ستم دیدن و استثمار از سرنوشت جامعه جدا نمی دانستند.

به همین دلیل امام با بینش و درک این مساله در مقابل ارتش جبهه گیری نکرد، بلکه آنان را دعوت به پیوستن آشکار به جبهه حق یعنی خواست مردم نمود. امام در 4 آبان 1357 طی اعلامیه ای خطاب به ارتش فرمودند: «سلام این جانب را به روسای محترم ارتش برسانید و به نیروهای زمینی، دریایی و هوایی پس از تهیت و سلام بگوئید ایران کشور شماست و ملت ایران ملت شماست، به ملت بپیوندید. من می دانم بسیاری از شما به ملت، کشور و اسلام وفادار هستید و از این کشتارها و غارت گری های شاه خائن و بستگانش و جنایت کاران بین المللی ناراحت هستید، گاهی مطالب شما به من می رسد، ملت شما لحظات حساسی را می گذراند. شما بیشتر از دیگران پیش خدای بزرگ و ملت شجاع و نسل های آینده مسئول هستید. خدمت دلاورانه کنید و زنجیرهای اسارت را پاره کنید و مجال به این خائن به اسلام و کشور ندهید و سرافرازی را برای خود و ملت هدیه کنید.»

همچنین به منظور تفکیک عمده قوای ارتش از سران خود فروخته در همان ماه در طی سخنرانی در پاریس می فرماید: «شما خیال کردید، که همه ارتش مثل این چند تا هستند که به جان مردم افتاده اند؟ نه همه آن ها این طور نیستند، آن ها پیغام دادند اگر وقتش شد آن ها هم حاضرند برای کارها... .»

ایشان در مصاحبه ای با یکی از روزنامه های هلندی در 16 آبان 1357 اظهار نمود: «بسیاری از افسران و درجه داران هستند که هنوز دلهای شان با ملت است و از دست شاه به خصوص به علت تسلط مستشاران آمریکایی بر آنان رنج می برند و به دلیل پیوندی که با مردم دارند، دیر یا زود به آغوش ملت باز می گردند و هم اکنون آثار آن ظاهر شده است.» همچنین در طی مصاحبه ای با مجله آفریقایی جوان در 18 دی ماه همان سال فرمودند: «شما باور نمی کنید که ارتش با ملت است و در آینده نزدیکی به شاه پشت خواهد کرد؛ پیروزی ما حتمی است و جمهوری اسلامی تحققش برای من خیلی روشن است.»

از همین رو در 21 و 22 بهمن نتیجه روشن و غرور آفرین آن تدبیر را به خوبی ملاحظه کردیم و پس از پیروزی انقلاب نیز بر این اساس بود که امام، نغمه انحلال ارتش را توطئه خوانده و با طرد جنایت کاران و نوکران استعمار از ارتش شاهنشاهی، ارتش اسلامی و مردمی به وجود آمد.

ارتش و پیوستن به انقلاب

با گسترش یافتن دامنه انقلاب، کارکنان نیروی هوایی به مانند دیگر گروه ها، با تشکیل گروهی از هزاران افسر، همافر و درجه دار در روز 30 دی 1357 با راهپیمایی در پایگاه های بندر عباس، شاهرخی همدان و وحدتی دزفول که از یک هفته پیش اعتصاب غذا کرده بودند، با جنبش ملت ایران اعلام همبستگی کردند. از مدت ها قبل جلسات متعددی در مرکز آموزش های هوایی برگزار و اعلامیه های امام در میان دانشجویان دست به دست می شد. گروهی از نظامیان درباره وفاداری به سوگندی که به شاه و نظام فاسدش یاد کرده بودند، خواستار روشن شدن سوگند خود شدند، امام خمینی(ره) در پاسخ، قسم برای حفظ قدرت طاغوتی را صحیح ندانسته و مخالفت با آن را واجب دانستند و اعلام نمودند کسانی که به این نحو قسم خورده اند می توانند بر خلاف آن عمل کنند. پس از صدور این فتوا راهپیمایی ها به اکثر پایگاه ها کشیده شد.

تا قبل از 19 بهمن چند اعتصاب و راهپیمایی توسط کارکنان نیروی هوایی اتفاق افتاد که بعضی از آن ها با دخالت ضد اطلاعات سرکوب شد. اما کارکنان نیروی هوایی همدیگر را شناخته بودند و از تهدیدها هراسی نداشتند و اعلامیه های امام را در سطح یکان ها توزیع می نمودند. با توجه به حساسیت های موجود و بالا گرفتن اعتراضات و بسته شدن فرودگاه ها از بیم ورود امام، توسط بختیار، نیروهای ضد اطلاعات و ساواک به صورت گسترده دست به دستگیری و پاکسازی در ارتش زدند. عده ای از درجه داران نیروی هوایی پس از راهپیمایی 6 بهمن شبانه دستگیر و به زندان جمشیدیه منتقل و از آن جا با یک فروند هواپیمای 130c برای اعدام به خاش فرستاده شدند.

هنگامی که امام خمینی(ره) در 12 بهمن 1357 بعد از 15 سال دوری از وطن با استقبال بی نظیر مردم وارد فرودگاه مهرآباد شد. پرسنل نیروی هوایی از همان ابتدای ورود امام امت با حضور چشمگیر خود در استقبال و حراست از ایشان همبستگی و بیعت خویش را در همان ساعات اولیه نسبت به امام ابراز داشتند. امام پس از حضور میلیونی مردم در سخنرانی تاریخی خود در بهشت زهرا (س) خطاب به ارتش فرمود: «از ارتش می خواهم هر چه زودتر به ما متصل شود. ارتشیان فرزندان ما هستند، ما به آن ها محبت داریم، باید به دامن ملت بیایند. عظمت ما عظمت کشور است و عظمت کشور عظمت ارتش. . . ارتش و ملت از همدیگر هستند. ارتش باید از دولت غاصب کنار برود تا مردم تکلیفشان را با او معین کنند.»

در پی سخنان این پیر فرزانه در 15 بهمن صدها تن از افراد نیروی زمینی و هوایی با لباس نظامی به محل اقامت امام رفته و وفاداری خود را نسبت به ایشان ابراز داشتند. نظامیان در این بازدید شعار: «ما همه سرباز توایم خمینی گوش به فرمان توایم خمینی» سردادند.

در 17 بهمن کارکنان نیروی هوایی مقابل ستاد نیروی هوایی در تهران راهپیمایی برپا نمودند و درجه داران با شعار الله اکبر به سمت چهار راه کوکاکولا حرکت کردند که با استقبال مردم همراه شد.

مطالب مرتبط: 
Share