سده هشتم
1) تقی الدین، حسن بن علی بن داود حلّی؛ [مرحوم سید جلال الدین محدث نویسد:
وی ظاهراً متوفی در نیمه اول سده هشتم هجری است چه کتاب خود را در هفتصد و هفت به پایان رسانیده است.]
تقی الدین درباره او نویسد:
ابوالقاسم عبدالعظیم بن عبدالله بن علی بن حسن بن زید بن حسن بن علی بن ابی طالب، عابدی پارسا و پسندیده بود.[24]
2) حسن بن یوسف بن علی بن مطهّر معروف به علامه حلی (م 726 ه* .ق.) در کتاب «خلاصه» درباره او گوید:
عالم، عابد و پارسا بود و او را حکایتی است که دلالت بر حسن حال او کند و ما آن حکایت را در کتاب کبیر آورده ایم.
مؤلف «روضات» نویسد:
شاید مقصود از حکایت، داستان عرض دین است بر امام عصر خویش.[25]
سده نهم
1) مؤلف کتاب «عمدة الطالب»، سید احمد بن علی داودی حسنی (م 828 ه* .ق.) نویسد:
از عبدالله بن علی شدید، عبدالعظیم متولد شد. سیدی زاهد که در مسجد شجره ری مدفون است و قبر او را زیارت کنند و فرزند او محمد است و محمد را اولادی نبود.[26]
و هم این مؤلف در کتابی دیگر نویسد:
و نسل علی الشدید بن الحسن بن زید بن حسن بن علی بن ابی طالب علیه السلام از عبدالله بن علی است و نسل عبدالله از احمد بن عبدالله و عبدالعظیم و حسن... و عبدالعظیم زاهدی بزرگ بود و پسر او محمد نیز.[27]
سده یازدهم
1) محمد باقر بن محمد استرآبادی مشهور به میرداماد (م 1041)؛ وی در «الرواشح السماویة» گفته است:
از سخنان ذایع شایع این است که طریق روایت از جهت ابوالقاسم عبدالعظیم بن عبدالله حسنی، مدفون به مشهد شجره ری رضی الله تعالی عنه و أرضاه حسن است، چه او ممدوح است و نصی بر توثیق او نیست. لیکن در نظر من، ناقد بصیر و متبصر خبیر این نظر را مستهجن و قبیح می شمارد و اگر درباره او جز حدیث عرض دین و حقیقت معرفت او و فرموده امام هادی ابوالحسن ثالث ع که «تو به حق دوست مایی» و نسب شریف وی که از سلاله نبوت است نبود، او را کفایت می کرد.[28]
مرحوم نوری نویسد:
محقق داماد در «رواشح» در شرح حال و در فضل زیارت او روایتهای متضافره آورده؛ از جمله اینکه کسی که او را زیارت کند بهشت برای او واجب است.[29]
سده دوازدهم
1) شیخ محمد بن حسن حر عاملی (م 1104) مؤلف کتاب «وسائل الشیعه» نویسد:
ابوالقاسم عبدالعظیم بن عبدالله بن علی بن حسن بن زید بن حسن بن علی بن ابی طالب ع ، عابد و پارسا بود و او را حکایتی است که دلالت بر حسن حال او کند. ابن بابویه گفته است اومرضی بود. علامه و نجاشی نیز چنان گفته اند. صدوق در «ثواب الاعمال» آورده است که زیارت او چون زیارت حسین ع است.[30]
2) علامه مجلسی (م: 1110 ه* .ق.) ذیل عنوان «فضل زیارت عبدالعظیم» روایت منقول از امام هادی ع را که زیارت عبدالعظیم برابر زیارت حسین ع است از «ثواب الاعمال» صدوق و «کامل الزیارات» و نیز داستان در آمدن او را به ری تا به خاک سپرده شدنش در باغ عبدالجبار نقل کرده است.
3) محمد بن علی اردبیلی (تاریخ ولادت و وفات او به تحقیق معلوم نیست و چون اجازه مجلسی برای او در سال 1098 صادر شده پس می توان او را از علمای سده یازدهم و متوفای سده دوازدهم به شمار آورد).
اردبیلی درباره عبدالعظیم نویسد:
عبدالعظیم بن عبدالله حسن علوی ... عابد و پارسا بود و او را حکایتی است که بر نیکویی او دلالت کند (سپس همان روایتی را که مردی از اهل ری نقل کند آورده است)[31].
سده سیزدهم
1) محمد بن اسماعیل حائری (م 1215 ه* .ق.) در کتاب «منتهی المقال فی علم الرجال» درباره او نویسد:
او راست کتاب «خطب امیرالمؤمنین»[ع]. وی مردی عابد و پارسا بود.
سده چهاردهم
1) حاج میرزا ابوالقاسم نراقی مؤلف کتاب «شعب المقال فی احوال الرجال» نویسد:
ابوالقاسم عبدالعظیم بن عبدالله بن علی بن حسن بن زید بن حسن بن علی بن ابی طالب ثقه ای جلیل القدر بود. گریزان از سلطان به ری درآمد و در آنجا بمُرد و به خاک سپرده شد. امام هادی ع به بعض از اصحاب خود فرمود: اگر قبر عبدالعظیم را زیارت می کردی چون کسی بودی که حسین بن علی ع را زیارت کرده است.[32]
[2 و 3) سخن حاجی حسین محدث نوری (م 1320 ه* .) و نیز سخن سید محمد باقر خوانساری، صاحب روضات (م 1313 ه* .) درباره او، ذیل سده یازدهم نقل شد.]
مفصل ترین و جامع ترین شرحی که تاکنون درباره طبقه او در میان راویان و روایتهای رسیده از او دیده ام به شرحی است که استاد معظم حضرت آیة الله خویی در مجلد دهم از «معجم رجال الحدیث» از صفحه 46 تا 51 و از 407 تا 408 آورده و پس از او آنچه در «قاموس الرجال» است.[33]
بالجمله از آنچه این عالمان بزرگوار در طول هزار سال و بیشتر نوشته اند و آنچه امام عصر وی درباره او فرموده است، و ثاقت و بلکه جلالت قدر و بزرگی شأن او معلوم می گردد.
**************************************
منبع:فصلنامه علوم حدیث>شماره 1 , دکتر سیّد جعفر شهیدی
*************************************
پی نوشتها:
1 - جنة النعیم والعیش السلیم، المولی باقر بن اسماعیل اللمازندرانی (م 1313 ه* .) ص 124 چاپ سنگی تهران.
2 - جنة النعیم، ص 402
3 - الذریعه، ذیل عنوان خطب امیرالمؤمنین (ع).
4 - من لا یحضره الفقیه، ج 2 ص 80
5 - روضات الجنّات، محمدباقر الخوانساری، ج 4 ص 210
6 - قاموس الرجال، التستری، ج 5 ص 374
7 - معجم رجال الحدیث، ج 10 ص 49
8 - اصول کافی ج 1 ص 392. برای اطلاع از مجموع روایتهای رسیده از وی به «معجم رجال الحدیث» مراجعه شود.
9 - رساله صاحب بن عباد به نقل ری باستان، حسین کریمان، ج 1، ص 356. روضات، ج 4، ص 208
حضرت آیة الله خوئی نوشته اند این روایت لااقل از جهت مرسل بودن ضعیف است (معجم رجال الحدیث، ج 10، ص 49).
10 - توحید، ص 81 82. روضات، ج 4 ص 207 و 208
11 - روضات، ج 4 ص 211 به نقل از ثواب الاعمال، ص 460. قاموس الرجال، ج 5، ص 346
12 - ترتیب قرن بر حسب درگذشت نویسنده است.
13 - ریحانة الادب، محمدعلی مدرّس تبریزی.
14 - جنة النعیم.
15 - روضات، ج 4، ص 208
16 - سرالانساب، ص 10 به نقل ری باستان، ج 1، ص 389
17 - جنة النعیم، ص 479؛ ری باستان، ج 1، ص 387
18 - رجال نجاشی، چاپ سنگی تهران 1317 ه* .ق.
19 - جنة النعیم، ص 471
20 - منتقلة الطالبیه، نسخه عکسی کتابخانه لغت نامه دهخدا.
21 امام فخر رازی (م 606 ه* )، از دانشمندان اهل سنّت است.
22 - الشجرة المبارکة، ص 64، منشورات کتابخانه آیة الله مرعشی.
23 - جنة النعیم، ص 401