دلایلی برای تغییر نگرش و رفتار شما
در این نوشتار قصد داریم دلایلی را که برای تغییر نگرش و رفتار شما ضروری هستند، را بیان کنیم. با ضیاءالصالحین همراه باشید تا با این دلایل آشنا شوید.
در زندگی هر کدام از ما لحظه های سختی پیش می آیند که برای مبارزه با آنها باید خیلی قوی باشیم. در این مبارزه نه حرف ها و قضاوت های دیگران و نه مرور خاطرات گذشته هیچ کمکی به ما نمی کند و تنها طرز تفکر و اعتقادات مان است که می تواند به دادمان برسد. دید هرکس نسبت به زندگی از احساسات درونی اش سرچشمه می گیرد. اگر این باورها منفی باشند خوشبختی و شادی را نابود می کنند. در این نوشتار ۹ رفتار را که نشان می دهند طرز فکرتان غلط است و هر چه زودتر باید به فکر تغییر نگرش تان باشید با هم مرور می کنیم.
1: دیدتان نسبت به همه چیز منفی است
سعی کنید از دل هر لحظه ی زندگی تان شادی را بیرون بکشید. در این صورت یاد می گیرید که فقط روی نکات مثبت تمرکز کنید. نباید فقط به افکار منفی توجه کنید و اجازه بدهید زندگی تان را خراب کنند؛ چه این افکار منفی به خودتان مربوط باشند و چه به دیگران. البته نمی توانید سرتان را مثل کبک زیر برف فرو کنید و به همه چیز بی اعتنا باشید، اما تفکر منفی دیدتان را کور می کند و مانع لذت بردن از زندگی می شود.
نگرش منفی به هیچ وجه زندگی تان را بهتر نمی کند. هرچند در وجود هر آدمی منفی بافی، اضطراب و ترس وجود دارد و گاهی هم به کارمان می آید، اما اگر به طور ریشه ای به آن فکر کنیم متوجه می شویم که منفی بافی و بدبینی هیچ وقت حال کسی را بهتر نکرده است و قرار نیست به ما هم کمکی بکند. واقعیت زندگی مثبت است. اگر همیشه به همه چیز با دید منفی نگاه می کنید، شاید وقت آن رسیده است که به تغییر نگرش تان فکر کنید.
2: به طرز عجیبی در برابر حقیقت مقاومت می کنید
به صداهای درون تان با دقت گوش کنید. بعضی ها همیشه در حال غر زدن هستند، آگاهانه یا ناخودآگاه همیشه از همه چیز شکایت می کنند؛ وضعیت زندگی، رفتار و حرف های دیگران، گذشته و خلاصه زمین و زمان و هوا و هرچیزی که به ذهن شان برسد. شکایت یعنی نپذیرفتن واقعیت. شکایت و غر زدن فقط به طرز وحشتناکی شما را مضطرب و منفی باف می کند.
کسی که شکایت می کند یعنی خود را فریب خورده می داند. وقتی چیزی بر وفق مرادتان نیست، اگر یک حرکت مثبت انجام بدهید، انرژی می گیرید و حال تان بهتر می شود. بنابراین اگر چیزی واقعا شما را اذیت می کند، یا آن را بپذیرید یا موقعیت تان را با اقدام مثبتی تغییر بدهید یا کاملا آن را فراموش کنید و اصلا به آن فکر نکنید.
همیشه به خودتان یادآوری کنید که اگر نمی توانید چیزی را عوض کنید باید به فکر تغییر نگرش تان نسبت به آن باشید. اگر هر کاری از دست تان برمی آمده انجام داده اید و باز هم نشده، بپذیرید که شادی می تواند در آنچه هست باشد و نباید ذهن تان را با اضطراب و آرزوی آنچه نیست مسموم کنید. آنچه اتفاق افتاده، چه بخواهید و چه نخواهید اتفاق افتاده و بقیه اش به شما برمی گردد که چطور با قضیه کنار بیایید.
3: همیشه دیگران را مقصر می دانید
بی خیالی به ما احساس آزادی می دهد و آزادیِ احساس تنها شرط شادی است. اگر قلب تان پر از خشم، دلخوری و حسادت باشد نمی توانید آزاد باشید. یادتان باشد شما نمی توانید دیگران را عوض کنید، با این کار فقط خودتان را آزار می دهید و دیگر آن آدم خوش قلب سابق نخواهید بود.
شمشیرتان را غلاف کنید و دیگر حتی در ذهن تان هم کسی را مقصر نکنید. آدم قوی کسی است که در هنگام عصبانیت خود را کنترل می کند نه کسی که با همه سر ستیز دارد و خیلی زود عصبانی می شود. این تغییر نگرش به شما کمک می کند احساس شادی را خیلی بیشتر از قبل تجربه کنید.
4: همیشه نگران هستید
نگرانی هیچ کمکی به شما نمی کند و فقط شادی تان را از بین می برد. انگار دارید از تمام قوه ی تخیل تان استفاده می کنید تا چیزهایی را که دوست ندارید خلق کنید. اگر چیزی در زندگی تان به هم ریخت لازم نیست بنشینید و یک سره خودتان را در موقعیت های افتضاحی که ممکن است در آینده رخ بدهد تصور کنید.
به یاد داشته باشید که مسئله چیزی که می بینید نیست، بلکه نحوه ی نگرش شماست. برای توصیف وضعیت تان همیشه دو راه وجود دارد. طرز فکر شما مثل یک تکه آجر است که می توانید از آن برای ساختن پله استفاده کنید (تا به موفقیت برسید) یا اینکه با آن سدی بسازید و تمام امید و خوشحالی تان را از بین ببرید. در واقع شما می توانید با تغییر نگرش خود مسئله ی مهمی را که با آن روبه رو هستید بازتعریف کنید.
حرف آخر اینکه لازم نیست همه ی مشکلات یک شبه حل بشوند و همه چیز عالی و بی نقص باشد. نگران نباشید، خوب تمرکز کنید و عاقلانه عمل کنید. ذهن شما به اندازه ی کره ی زمین (شاید هم بیشتر از آن) جا دارد و می توانید هرچیزی را در آن تصور کنید. هرچیزی را که مرتبا در ذهن تان مرور کنید، زندگی تان هم به همان سمت می رود.
5: انتظارات تان شما را نگران می کند
انتظارات بی جا را کنار بگذارید. برای یک لحظه هم که شده این تغییر نگرش را بپذیرید و شکرگزار آنچه دارید باشید. مهم نیست که نیمی از لیوان تان خالی است، مهم این است که شما یک لیوان دارید و چیزی در آن است. مثبت اندیش باشید؛ سپاس گزاری همه ی زندگی تان را تغییر می دهد. میزان شادی و موفقیت شما دقیقا متناسب با نحوه ی نگرش و اندازه ی تفکرتان است.
هیچ وقت هیچ چیز دقیقا همان طور که شما می خواهید پیش نمی رود. آرزوی بهترین ها را داشته باشید اما انتظارات تان را در پایین ترین سطح نگه دارید. با واقعیت کنار بیایید و با آن نجنگید. انتظارات تان نباید مانع دیدن تمام اتفاق های خوب اطراف تان شود. حتی اگر شکست خورده اید، احساس و تجربه ی جدیدی به دست آورده اید که ارزشمند است.
6: دوست دارید زندگی تان بی غم وغصه باشد
گرچه غم احساس ناخوشایندی برای ما انسان هاست اما خیلی مهم است. غم، ذهن و بدن را قوی می کند. اگر همیشه در مرزهای خوشبختی تان گیر کنید و فقط اتفاق های خوب نصیب تان شود هیچ وقت شجاع، قوی و موفق نمی شوید. در واقع هر کسی به تجربه ی یک زندگی واقعی نیاز دارد و هیچ چیز واقعی نمی شود مگر اینکه برای اولین بار آن را تجربه کنید.
زندگی مثل بازی شطرنج است. برای برنده شدن باید حرکت کنید حتی اگر حرکت بعدی خیلی سخت باشد و آمادگی اش را نداشته باشید. یادگیری یک حرکت درست با بصیرت و دانش به دست می آید و گاهی هم زندگی درس های تلخی به آدم می دهد.
7: هیچ وقت از آنچه دارید راضی نیستید
وقتی چیزهای زیادی دارید و به حق تان قانع نیستید ناامیدتر از زمانی هستید که چیزی ندارید اما به دلخوشی های کم هم راضی می شوید. به عبارت دیگر بعنوان یک انسان وقتی کمبودهای زیادی داشته باشیم کمتر احساس نارضایتی می کنیم نسبت به زمانی که چیزهای زیادی داریم و خواسته هایمان به مرور زمان بیشتر می شوند. پس همیشه باید قانع و سپاس گزار باشیم. با تغییر نگرش نسبت به خواسته هایمان و قناعت می توانیم احساس رضایت را بیشتر از قبل تجربه کنیم.
خیلی از مردم به خاطر چیزهایی که در زندگی سهم شان نشده خود را عذاب می دهند، در حالی که حتی یک لحظه به این فکر نمی کنند که واقعا چه می خواهند. از خودتان بپرسید: «اگر فلان اتفاق می افتاد آیا واقعا زندگی من بهتر می شد؟ یا من فقط از آنچه دارم ناراضی هستم؟»
شادی در واقع همان حس سپاس گزاری است. در واقع انتخاب با خودمان است. ما می توانیم از هر لحظه به بهترین شکل استفاده کنیم یا اینکه با حسرت خوردن و نارضایتی زندگی خود را خراب کنیم. می توانیم خودمان را به یک فرد قوی و شاد یا شکست خورده تبدیل کنیم.
8: مدت زیادی است که چیز جدیدی یاد نگرفته اید
بهترین راهی که می توانید خودتان را از افسردگی یا رکود نجات بدهید این است که چیز جدیدی یاد بگیرید. این تنها کاری است که تقریبا هیچ وقت شکست نمی خورد؛ می توانید خیلی آرام و ساده رشد کنید و شاهد پیشرفت خود باشید.
هر آدمی به مرور زمان پیر و شکسته می شود. بعضی وقت ها ممکن است کل شب را به گذشته یا به اولین عشق زندگی تان فکر کنید، ممکن است گاهی حال تان از رفتار اطرافیان تان به هم بخورد و به خاطر بدی های آدم های دور و بَرتان احساسات تان صدمه دیده باشد. اما همیشه فقط یک چیز می تواند حال تان را خوب کند. درس بگیرید. یاد بگیرید که چرا زندگی تان گاهی اوقات ساز ناکوک می زند، چه چیز وضعیت زندگی تان را بدتر می کند و چه چیزی به آن هیجان می دهد. این تنها کاری است که ذهن تان هیچ وقت از انجام دادنش خسته نمی شود، نمی ترسد، شکنجه نمی شود و هیچ وقت تأسف نمی خورد.
یادگیری درمان هر بیماری ای است. به چیزهای زیادی که برای یاد گرفتن وجود دارد نگاه کنید و از همین الان شروع کنید.
9: گذشته را رها نمی کنید
نوستالژی گاهی یک اتفاق خوب و ضروری است. راهی است برای اینکه از تجربه های زندگی درس بگیریم و بابت هرچیزی که به دست آورده ایم یا حتی از دست داده ایم سپاس گزار باشیم. اما اگر این نوستالژی آرزوها و اهداف تان را به سمتی هدایت کند که به زمان افسانه ای قدیم برگردید، مخصوصا اگر فکر کنید که در حال حاضر زندگی خوبی ندارید، نوستالژی به یک حالت ذهنی بد تبدیل می شود که فقط برای تان ترس و نارضایتی به دنبال دارد.
اجازه ندهید گذشته، زندگی الان تان را خراب کند. گذشته تان نه شما را مجبور می کند، نه مانع تان می شود و نه شکست تان می دهد، فقط شما را قوی می کند تا به آدمی که امروز هستید تبدیل شوید.
و حرف آخر اینکه یک نگرش خوب به شما کمک می کند تا از منابع موجود، زمان، تلاش و انرژی تان به بهترین شکل استفاده کنید و از آنها برای خلق تغییرات مثبت بهره ببرید. تغییر نگرش به این معنی نیست که باید هر کاری را امتحان کنید یا در هر کاری موفق باشید، بلکه باید از هرچیزی که دارید استفاده کنید و از زندگی تان نهایت لذت را ببرید.
طرز تفکر شما شالوده و سنگ بنای همه ی اتفاقاتی است که در زندگی تان رخ می دهد. باورها، رفتار، احساسات و عواطف تان هستند که نگرش شما را می سازند. طرز فکرتان می تواند در راه رسیدن به خوشبختی به شما کمک کند یا آزارتان بدهد. به محض اینکه نگرش تان تغییر کند، همه چیز تغییر می کند و بهتر می شود.
در حالی که تلاش می کنید نگرش تان را تغییر بدهید، این تغییرات مثبت نیز در اثر رسیدن به تعادل به دست می آیند:
✔ احساس ایمان، اطمینان و اراده؛
✔ پیشروی، تمرکز و تعهد به هدف های معنی دار؛
✔ بصیرت نسبت به فرصت ها و موانع زندگی فعلی تان؛
✔ احساس رضایت و شادی نسبت به پیشرفت روزانه.
منبع: marcandangel.