آثار خشم و راه مدیریت آن از نگاه قرآن و روایات
از گذشته در علوم مرتبط با انسان، بازشناسی، تنظیم، کنترل و مقابله با هیجان های مثبت و مورد بحث و گفتگو بوده است. اسلام نیز برای کنترل صحیح خشم، صفت «کظم غیظ» را به کار برده و افراد را به فرو خوردن و مدیریت آن دعوت نموده است. در این نوشتار به آثار خشم و راه مدیریت آن از نگاه قرآن و روایات اهل بیت علیهم السلام می پردازیم. با ما همراه باشید تا در این مورد بیشتر بخوانید.
آثار و نتایج خشم
از دیدگاه روانشناختی، هیجان خـشم نیز همچون سایر هیجانات، دارای آثاری همه جانبه در افکار، گفتار و رفتار است. این آثار را می توان چنین برشمرد:
1) آثار فیزیکی
آثار فیزیکی خشم عبارتند از: برافروختگی شدید چهره، افزایش فشار خون، پیدایش غضب در گوشه لب ها، خشکی لب، دهان و گلو، انقباض ماهیچه های فک، گشادی سوراخ های بینی، تیز شدن گوش ها، انقباض ماهیچه ها و آمادگی برای انجام عکس العمل و اقدام، به هم ریختگی حالت ظاهری و خُلق و خوی (منبعث از آشفتگی درونی)[1]. همچنین در موقع خشم، شُش ها فعّالیّت بیشتری دارند و سرعت تنفّس افزایش می یابد تا اکسیژن لازم برای همه این فعّالیّت های بدن تأمین شود و میل به خالی کردن مثانه افزایش می یابد تا بدن برای انجام فعّالیّت های سریع آماده باشد. نیز با فعّالیّت بخش هایی از مغز، ترشّح هرمون آدرنالین بیشتر شده، در نتیجه، موجی از انرژی تولید می شود[2].
2) آثار رفتاری و زبانی
از آثار رفتاری و زبانی خشم می توان رها کردن زبان به ناسزا و فحش دادن، فریاد کشیدن، زد و خورد، پرخاشگری، قتل و جراحت را نام برد.
3) آثار روانی و معنوی
آثار روانی و معنوی خشم عبارتند از: کینه و حسد، نفاق و پنهانکاری، عدم تعادل و نارضایتی شدید هنگام مشکلات و اندوه به هنگام شادی، تفکّر نسبت به افشای اسرار، استهزاء و از دست دادن تفکّر خلاّق[3]. پیامبر(صلی الله علیه و آله) بدرستی فرمودند: «بدانید که خشم اخگری است در قلب آدمیزاد، سرخ شدن چشم ها و برآمدن رگ های گردنش را [در هنگام خشم و عصبانیّت] نمی بینید؟!...»[4].
مراتب خشم
عملکرد انسان پیرامون خـشم به سه گونه است:
الف) «افراط»: آن زمانی است که خشم بر فرد مسلّط و فرد اصول عقلانی و شرعی را زیر پا می گذارد و در آن هنگام بصیرت و اختیاری برای فرد نمی ماند.
ب) «تفریط»: برخی افراد قوّه غضبیّه بسیار ضعیفی دارند و در جاهایی که ابراز خشم عقلاً و شرعاً واجب است، از جا بر نمی آیند تا جاییکه ممکن است این حالت به خواری و بی غیرتی انجامد.
ج) «اعتدال»: آن زمانی است که فرد خشم خود را مدیریّت کند، بگونه ای که بجا خشمگین شود و هنگام خـشم از حدود عقلی و شرعی تجاوز نکند[5].
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می فرمایند: «انسان ها در چند دسته گوناگون خَلق شده اند: برخی از آنها دیر خـشم می گیرند و زود به حالت طبیعی باز می گردند و برخی زود خشمگین می شوند و زود هم به خود می آیند و عدّه ای از آنها زود خـشم می گیرند و دیر به خود می آیند. آگاه باشید که بهترین آنها کسی است که دیرخـشم و زودبازگشت است و بدترین آنها زودخشم و دیربازگشت است»[6].
کنترل و مدیریّت خشم در قرآن و حدیث
همان گونه که بیان شد، هیجان خـشم پرتوی از مشیّت حکیمانه خداوند در خلقت انسان است و جنبه مثبت و منفی دارد و جنبه مثبت آن در برخی موارد ضروری است و بروز جنبه منفی آن نیز به سبب اینکه برانگیخته از عوامل بیرونی است و کنترل همه این عوامل از اختیار انسان بیرون است، امری طبیعی می نماید. بنابراین، باید خـشم را کنترل نمود و آسیب های ناشی از آنرا به حداقل رساند.
قرآن و حدیث راهکارهای ارزشمندی را برای کنترل و مدیریّت خشم پیشنهاد می کنند که به برخی از آنها اشاره می شود:
1) ذکر و یاد خدا و پناه بردن به او
هنگامی که انسان در کوران حوادث و تنگنای زندگی قرار می گیرد و تلاطم امواج مشکلات، آرامش او را به هم می زند، تنها چیزی که اطمینان و آرامش را به او باز می گرداند، ذکر خداوند است. الَّذِینَ آمَنُواْ وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِکْرِ اللّهِ أَلاَ بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ: آنها کسانی هستند که ایمان آورده اند و دلهایشان به یاد خدا مطمئنّ (و آرام) است. آگاه باشید که تنها با یاد خدا دلها آرامش می یابد[7]. قلبی که به درجه اطمینان و آرامش رسیده باشد، حدّاکثر کنترل را بر نفس خود دارد و از طغیان آن جلوگیری می کند. همچنین گفته شد که خشم از شیطان و تحریک ها و وسوسه های اوست، خداوند متعال می فرماید: وَإِمَّا یَنزَغَنَّکَ مِنَ الشَّیْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللّهِ إِنَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ: و هرگاه وسوسه ای از شیطان به تو رسد، به خدا پناه بَر که او شنونده و داناست[8]. پیامبر(صلی الله علیه و آله) نیز در هنگام مشاهده دو نفر که در حال خـشم، به یکدیگر دشنام می دادند و یکی از آنها از شدّت خـشم سرخ و برافروخته شده بود، فرمودند: «من جمله ای می دانم که اگر آنرا بگوید، خشمش از بین می رود! اگر بگوید «اَعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ» »[9].
2) عفو، گذشت و فرو خوردن خشم
خشم جز در افرادی که مشکلات حادّ روانی دارند، خود به خود و بدون علّت بوجود نمی آید. پس در حالت طبیعی حتماً کسی یا چیزی خشم انسان را برمی انگیزد، اگر این خشم بخاطر خدا و پایمال شدن حقّ او باشد، دیگر حقّی برای ما نمی ماند و اجازه عفو و گذشت نداریم که موارد این نوع خشم بررسی شد. ولی در صورتیکه خشم بخاطر خودمان باشد، بخشش و گذشت در صدر همه تصمیم ها و اقدام ها قرار می گیرد. خداوند متعال چنین بخششی را از اوصاف شایسته مؤمنان می داند و می فرماید: وَالَّذِینَ یَجْتَنِبُونَ کَبَائِرَ الْإِثْمِ وَالْفَوَاحِشَ وَإِذَا مَا غَضِبُوا هُمْ یَغْفِرُونَ: همان کسانی که از گناهان بزرگ و اعمال زشت اجتناب می ورزند و هنگامی که خشمگین شوند، عفو می کنند[10]. پیامبر(صلی الله علیه و آله) می فرمایند: «قهرمانی به کشتی گرفتن و پشت به خاک مالیدن حریفان نیست، بلکه قهرمان کسی است که به هنگام خشم زمام نفس خویش را دست گیرد»[11].
3) تغییر وضعیّت
تغییر وضعیّت عبارت است از اینکه فرد خشمگین در هر حالتی که هست، جابجا شود و تغییر حالت دهد. اگر ایستاده است، بنشیند و اگر نشسته است، به پهلو دراز بکشد. پیامبر(صلی الله علیه و آله) می فرماید: «اگر یکی از شما خشمگین شد و ایستاده بود، بنشیند و هنگامی که خشمش از بین رفت، بلند شود. در غیر این صورت، به پهلو دراز بکشد»[12]. همچنین فرموده اند: «هرکس که حالت خشم در او پیدا شد، گونه های خویش را بر زمین نهد»[13].
4) وضو گرفتن
پیامبر(صلی الله علیه و آله) می فرماید: «همانا خشم از شیطان است و شیطان از آتش خَلق شده است و آتش بوسیله آب خاموش می شود، پس هنگامی که یکی از شما خشمگین شد، وضو بگیرد»[14]. در هنگام خشم به سبب افزایش فعّالیّت ماهیچه ها و افزایش گردش خون در بدن، دمای بدن به شدّت بالا می رود. بنابراین، وضو گرفتن (بویژه با آب سرد،) دمای بدن را پایین می آورد و بصورت قابل ملاحظه ای میزان خشم را کاهش می دهد.
5) سکوت
پیامبر(صلی الله علیه و آله) می فرمایند: «هرگاه یکی از شما خشم گرفت، پس باید سکوت کند»[15]. قبلاً اشاره شد که در هنگام خشم فرد زمام عقل خویش را از دست می دهد. بنابراین، ممکن است که حرف های غیرمنطقی و نسنجیده بر زبان آورد و آتش خشم خود و طرف مقابل را بیشتر شعله ور سازد و تبعات زیانباری به دنبال داشته باشد، در حالی که چند لحظه سکوت می تواند همه مشکلات را حل کند. علی(علیه السلام) می فرماید: «خشمگینی را با سکوت معالجه کنید»[16].
6) ترس از عِقاب و عذاب خداوند
انسان همواره به یاد داشته باشد که قدرت و بزرگی خداوند و غضب او فوق همه قدرت هاست. پس اگر بر کسی خشم ورزد، چگونه از خشم خداوند در روز قیامت می تواند در امان بماند. پیامبر(صلی الله علیه و آله) غلامی را برای حاجتی فرستاد و او دیر بازگشت و چون آمد، با عتاب به او فرمود: «اگر قصاصی در کار نبود، قطعاً تو را تنبیه می کردم»[17]. امام علی(علیه السلام) نیز می فرماید: «ای مالک! تو نمی توانی خشم را مهار سازی، مگر اینکه به معاد و زندگی اُخروی بسیار بیندیشی»[18].
منبع : کتاب «خشمی به طعم مهر» (راهکارهایی برای رهایی از خشم) / نویسنده: علی رضا محمدلو
پی نوشت:
[1] ر.ک؛ القاسمی الدّمشقی، بی تا، ج2: 226.
[2] ر.ک؛ پیوریفوی، 1370: 41.
[3] ر.ک؛ القاسمی الدّمشقی، بی تا، ج 2: 226.
[4] ناصف، 1975م.، ج 5: 299ـ298.
[5] ر.ک؛ الغزّالی، بی تا، ج 3: 94ـ93.
[6] التّرمذی، بی تا: 496.
[7] الرّعد/28.
[8] الأعراف/200.
[9] البخاری، بی تا، ج 3: 99.
[10] الشّوری/37.
[11] همان و نیز، القشیری، بی تا، ج 8: 162.
[12] ابن حنبل، بی تا، ج 5: 152.
[13] ناصف، 1975م.، ج 5: 299.
[14] ابن حنبل، بی تا، ج 4: 226.
[15] همان، ج 1: 339.
[16] تمیمی آمدی، 1366، ج 2: 303.
[17] ر.ک؛ الغزّالی، بی تا، ج 3: 104.
[18] نهج البلاغه/ ن53.