شرح فرازهایی منتخب از آیات جزء هفدهم قرآن کریم
شرح فرازهایی منتخب از آیات جزء هفدهم قرآن کریم در قالب نکته های کلیدی و معارف این جزء از قرآن به مناسبت فرارسیدن ماه مبارک رمضان تقدیم حضورتان میگردد...
وحی فعل یا ایجاد تمایل به کار خیر
وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا وَ أَوْحَیْنا إِلَیْهِمْ فِعْلَ الْخَیْراتِ وَ إِقامَ الصَّلاةِ وَ إیتاءَ الزَّکاةِ وَ کانُوا لَنا عابِدین؛(آیه 73- سوره مبارکه انبیاء علیهم السلام)
و ما به آنها انجام کارهای خیر و برپا داشتن نماز و پرداخت زکات را وحی کردیم و آنها تنها ما را عبادت می کردند.
هر چند این آیه در توصیف پیشوایان هدایت است ولی حالتی در آن آمده که مراتب ضعیف ترش را می توان در دیگران نیز مشاهده کرد.
وحی همان الهام کردن و به دل انداختن است[تفسیر مجمع البحرین، ج 1، ص 431] چیزی که هست در وحی یا به دلیل سرعت زیاد یا به دلیل رمزی و سری بودن[المفردات، ج 1، ص 858] و یا به دلایلی دیگر، کسی جز موجود الهام شده از این فرایند و نیز محتوای آن با خبر نمی شود.
وحی به دو صورت ممکن است رخ دهد؛ یکی وحی گزاره های علمی است که در این نوع گیرنده به چیزی که نمی دانست عالم می شود. نوع دیگر وحی فعل عملی است به این صورت که فرد گیرنده در خود میل و اشتیاق شدید به کاری را پیدا کرده و درصدد انجام آن بر می آید.[ر.ک به تفسیر المیزان، ج 14، ص 305]
در آیه مورد بحث سخن از وحی فعل و کارهای خیر است. نمونه های قابل درک این نوع وحی را همه می توانند در خود احساس کنند؛ زمانی که بدون مقدمه در خود میل شدیدی به انجام کار خیری پیدا می کنید و به تکاپو می افتید تا به هرترتیب که شده آن را انجام دهید؛ مصداق و نمونه ضعیف شده ای از وحی فعل خیر است. وحی به مادر موسی برای رها کردن او در آب[آیه 7 سوره قصص] هم از نمونه های این نوع وحی است.
⁂⁂⁂⁂⁂⁂⁂⁂⁂⁂⁂⁂⁂⁂
باید قدردان دانشمندان نظامی و هسته ای باشیم
وَ عَلَّمْنَاهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ لَّکُمْ لِتُحْصِنَکُم مِّن بَأْسِکُمْ فَهَلْ أَنتُمْ شَاکِرُونَ؛(آیه 80- سوره مبارکه انبیاء علیهم السلام)
ما ساختن زره را به داود علیه السلام آموختیم، تا شما را در جنگهایتان حفظ کند. آیا شکر آن را به جا می آورید؟
«لبوس» بر اساس آنچه که صاحب تفسیر مجمع البیان می گوید هر گونه اسلحه دفاعی و تهاجمی؛ مانند زره، شمشیر و نیزه را شامل می شود؛[تفسیر مجمع البیان، ج 7، ص 90] ولی عبارت «لِتُحْصِنَکُم؛ تا شمارا حفظ کند» قرینه خوبی است که نشان می دهد «لبوس» در اینجا به معنی زره است.[راغب هم در المفردات خود همین نظر را داده است.]
نکته ای که در این آیه وجود دارد این است که خداوند متعال می فرماید ما به داود علیه السلام یاد دادیم که چگونه زره بسازد بعد جمله ای دارد که معلوم می شود این تعلیم برای نفع شخصی نبوده است چون نمی فرماید آموختیم تا با ساخت و پوشیدن زره از خود محافظت کند بلکه می فرماید تا شما را از خطر حفظ کند این جمله نشان می دهد که تعلیم صنعت زره و ساخت آن به دست داود علیه السلام برای منفعتی عام و حفظ مومنان از خطر دشمنان بوده است. آنگاه در پایان در قالب سوالی به جامعه ایمانی توصیه اکید می کند که قدر این نعمت را دانسته و نسبت به آن شکرگزار باشند.
زره امروز جامعه اسلامی ادوات نظامی و تدافعی و نیز هسته است که خداوند متعال دانش ساخت و تجهیز آن را به دانشمندان ما عنایت می کند ما نیز وضیفه داریم بر اساس دستور قرآن کریم قدردان آنها و سپاسگذار این نعمت الهی باشیم.
⁂⁂⁂⁂⁂⁂⁂⁂⁂⁂⁂⁂⁂⁂
ذکر یونسیه نسخه ای برای نجات همه مومنین
وَ ذَا النُّونِ إِذ ذَّهَبَ مُغَضِبًا فَظَنَّ أَن لَّن نَّقْدِرَ عَلَیْهِ فَنَادَی فیِ الظُّلُمَتِ أَن لَّا إِلَاهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَکَ إِنیّ کُنتُ مِنَ الظَّلِمِینَ(87)فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَ نجَّیْنَاهُ مِنَ الْغَمّ وَ کَذَالِکَ نُجِی الْمُؤْمِنِینَ؛ (آیه 88- سوره مبارکه انبیاء علیهم السلام)
و یاد کن صاحب ماهی (حضرت یونس علیه السلام) را زمانی که خشمناک از میان قومش رفت و گمان کرد که ما زندگی را بر او تنگ نخواهیم گرفت؛ پس در تاریکی های شب، زیر آب و در دل ماهی ، ندا داد که: معبودی جز تو نیست تو از هر عیب و نقصی منزّهی، همانا من از ستمکارانم. پس ندایش را اجابت کردیم و از اندوه نجاتش دادیم و این گونه مؤمنان را نجات می دهیم.
«نون» در لغت به معنی ماهی عظیم یا به تعبیر دیگر نهنگ یا وال است.[راغب، المفردات، ص 485] مراد از ذو النون (صاحب ماهی)، یونس پیغمبر علیه السلام است که از طرف پروردگار بر اهل نینوا مبعوث شد و ایشان را دعوت کرد ولی ایمان نیاوردند. پس از مدتی که ایمانشان نا امید شد نفرینشان کرد و از خدا خواست تا عذابشان کند.
یونس در حالی که از قومش غضبناک بود از میانشان بیرون شد و آنها را به عذاب خدا سپرد و رفت بدون اینکه از ناحیه خدا دستوری داشته باشد. اما همین که نشانه های عذاب نمودار شد قوم او توبه کردند و ایمان آوردند. پس خدا عذاب را از ایشان برداشت و خداوند صحنه ای به وجود آورد که در نتیجه یونس به شکم یک ماهی بزرگ فرو رفت و در آنجا زندانی شد تا آنکه خدا آن بلیه را از او برداشته دو باره به سوی قومش فرستاد.[ر.ک: المیزان، ج 14، صص 314-315]
جمله «کَذلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنِینَ» نشان می دهد نسخه ای که یونس علیه السلام آن را برای نجات خود به کار بست و خداوند او را از گرفتاری رهایش کرد جنبه اختصاصی نداشته است. بسیاری از حوادث غم انگیز و گرفتاریهای سخت و مصیبت بار مولود گناهان ماست.
هر انسان مومنی می تواند با به کار بستن همان سه نکته ای که یونس علیه السلام به کار بست، نجات و رهایی حتمی خود را از خداوند متعال طلب کند:
1- توجه به حقیقت توحید و اینکه هیچ معبود و هیچ تکیه گاهی جز خدای سبحان نیست.
2- پاک شمردن و تنزیه خدا از هر عیب و نقص و ظلم و ستم، و پرهیز از هر گونه گمان سوء در باره ذات پاک او
3- اعتراف به گناه و تقصیر خویش.[ر.ک: المیزان، ج 14، ص488]
⁂⁂⁂⁂⁂⁂⁂⁂⁂⁂⁂⁂⁂⁂
تصویری از لحظه وقوع قیامت
یَأَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُواْ رَبَّکُمْ إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شیَ ْءٌ عَظِیمٌ(1) یَوْمَ تَرَوْنَهَا تَذْهَلُ کُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ وَ تَضَعُ کُلُّ ذَاتِ حَمْلٍ حَمْلَهَا وَ تَرَی النَّاسَ سُکَارَی وَ مَا هُم بِسُکَارَی وَ لَاکِنَّ عَذَابَ اللَّهِ شَدِیدٌ؛(آیه 2- سوره مبارکه حج)
ای مردم! از پروردگارتان پروا کنید، بی تردید زلزله قیامت، واقعه ای بزرگ است. روزی را مشاهده خواهید کرد که هر مادر شیر دهی از کودکی که شیرش می دهد، غافل می شود و هر زن بارداری سقط جنین می کند و مردم را مست می بینی در حالی که مست نیستند، بلکه عذاب خدا بسیار شدید است.
این آیات تمام انسانها را از گناه و شکستن حریمهای الهی برحذر می دهد و به آنها هشدار می دهد که صحنه ای بسیار سخت و عجیبی در پیش است که اگر اهل تقوا نباشند به تلخی و رنج شگفت آور آن روز را با تمام وجود خواهند چشید.[ر.ک به تفسیر المیزان، ج 14، ص 339]
آنگاه صحنه هایی از آن واقعه را به تصویر می کشد:
⁂⁂⁂⁂⁂⁂⁂⁂⁂⁂⁂⁂⁂⁂
حالت توبه شکنان در قیامت
کُلَّما أَرادُوا أَنْ یَخْرُجُوا مِنْها مِنْ غَمٍّ أُعیدُوا فیها وَ ذُوقُوا عَذابَ الْحَریق؛(آیه 22- سوره مبارکه حج)
هر گاه بخواهند از دوزخ و غم و اندوههای آن خارج شوند آنها را به آن باز می گردانند، و به آنان گفته می شود، بچشید عذاب سوزان را
از آنجائیکه قیامت ظرف ظهور باطن اعمال است هر پاداش و عذابی که به انسان داده می شود در حقیقت چهره اخروی عمل اوست[آیه 49 سوره کهف] و جهنم در واقع صورت باطنی گناه است؛
بنابر این می توان گفت این حالتی که آیه از آن سخن می گوید حقیقت و باطن همان حالت دنیایی این عده است که در دنیا چون به گناه عادت کرده بودند هرگاه تصمیم به ترک آن می گرفتند باز دوباره به سمت آن برگشته و جان به آتش گناه می سوزاندند؛ همین حالت یعنی فاصله گرفتن و برگشتن به گناه در قیامت به شکل ظهور می کند که قرآن می گوید: هر گاه بخواهند از دوزخ و غم و اندوههای آن خارج شوند آنها را به آن باز می گردانند.
⁂⁂⁂⁂⁂⁂⁂⁂⁂⁂⁂⁂⁂⁂
وعده حتمی خداوند برای دفاع از مومنین
إِنَّ اللَّهَ یُدَافِعُ عَنِ الَّذِینَ ءَامَنُواْ؛(آیه 38- سوره مبارکه حج)
بدون تردید خداوند از اهل ایمان دفاع می کند.
این آیه نویدی به رسول خدا صلی الله علیه و آله است؛ به آن حضرت در برابر تهدیدها و تعرضات دشمنان اسلام چنین بشارت می دهد: بگذار طوائف و قبائل عرب و یهود و نصارا و مشرکان شبه جزیره دست به دست هم بدهند تا مؤمنان را تحت فشار قرار داده و به گمان خود نابود کنند، ولی خداوند وعده دفاع از آنها را داده است.[تفسیر نمونه، ج 14، ص 111]
نکته قابل توجه این است که این وعده الهی مخصوص مؤمنان عصر پیامبر صلی الله علیه و آله در برابر مشرکان نبوده؛ بلکه حکمی است که در تمام اعصار و قرون جریان دارد. مهم آن است که اگر ما مصداق «الَّذِینَ آمَنُوا» باشیم؛ دفاع الهی از ما حتمی و تخلف ناپذیر خواهد بود.