فهم فلسفه احکام

فلسفه و حکمت احکام؛
فلسفه و حکمت احکام

فلسفه احکام را چگونه می توان فهمید و روش فهم آن چیست؟
در جهت فهم و استنباط فلسفه احکام توجه به نکات ذیل ضروری است:
یک- محدودیت فهم و عقل بشری
نخست باید دانست برای فهم تمام حقایق لازم است به تمام منابع دسترسی داشته باشیم و توانمندی فهم از منابع را نیز داشته باشیم در حالی که در هر دو جنبه برای انسان محدودیت هست، لذا اگر به فلسفه حکمی از طریق برخی آیات و روایات راه پیدا کردیم، نباید تصور نمود آن چه به دست آمده، تمام حکمت است. هم چنان که با عقل و فکر محدود انسانی نیز نمی توان به عمق احکامی که از علم بی انتهای خدا سرچشمه گرفته، پی برد. دانش بشر به هر اندازه که با گذشت زمان پیش برود باز هم محدود است. ما همه چیز را نمی دانیم، اگر می دانستیم لازم بود قافله علم و دانش بشر متوقف گردد؛ زیرا به پایان راه رسیده بود و این نادانی های ماست كه دانشمندان بشر را به تلاش و كوشش دائمی برای یافتن نایافته ها و كشف مجهولات وامی دارد بـلـكـه آن چـه می دانیم در برابر آنچه نمی دانیم، قطره ای در برابر دریا و یا سطری ازكتابی بسیار عظیم و بزرگ است. همان طوركه بسیاری از مسائل علمی امروز برای انسان های هزار سال پیش چه بسا قابل درك نبوده است. ایـن را نـیز می دانیم كه احكام و دستورات آسمانی از علم بی پایان خداوند سرچشمه می گیرد، از مـبـدئی كـه همـه حـقـایق هستی پیش او روشن است و گذشته و آینده و غیب و شهود برای او نمایان است و از همه چیز به طور همه جانبه آگاه است. آیـا با توجه به این حقایق می توانیم انتظار داشته باشیم كه فلسفه همه احكام را درك كنیم؟ اگر چـنین بود چه نیازی به پیامبران برای تشریع احكام داشتیم؟ خودمان می نشستیم و آن چه صلاح و مصلحت بود تصویب می كردیم و این همه در سنگلاخ های زندگی سرگردان نمی شدیم وانگهی مـگر ما همه اسرار آفرینش و تمامی موجودات جهان و قوانینی كه بر آن ها حكومت می كند و فلسفه وجودی هر یك را می دانیم؟ احكام تشریعی هم جدا از حقایق آفرینش و تكوین نیست اطلاعات ما در هر دو قسمت محدود است.

دو- توجه به کتاب و سنت
شناخت فلسفه احکام باید از روش مطمئن انجام گیرد و نمی توان در بررسی اسرار احکام به حدسیات و پندارها اکتفا نمود و آسمان و ریسمان را به هم ببافیم. مثلا نماز را یك نوع ورزش سوئدی و اذان را وسیله ای برای تـقویت تارهای صوتی و روزه را منحصرا رژیمی برای لاغر شدن و حج را وسیله ای برای كمك مالی بـه بـادیـه نـشـیـنان عرب و ركوع و سجود را دستوری برای بهداشت ستون فقرات و پیشگیری از بـیـمـاری سیاتیك بدانیم! این فلسفه بافی های مضحك نه تنها كـسـی را بـه دسـتـورات عـلاقـه مـنـد نـمی سازد، بلكه وسیله خوبی برای از بین بردن ارزش و بی اعتبار جلوه دادن آن ها خواهد بود لذا لازم است از قرآن و حدیث، دلیل محکمی بر فلسفه حکمی داشته باشیم و اگر گوشه ای از اسرار حکم خدا را شناختیم، نباید گمان کنیم که بر همه اسرار واقف گشتیم.

سه- فلسفه احکام و تعبد
عمل کردن به احکام و دستورات الهی هیچ گاه متوقف بردانستن فلسفه احکام نیست «بحث از فلسفه و اسرار احكام و حق ورود در این بحث مطلبی است و اطاعت از خدا و دستورات الهی مطلبی دیگر و هیچ گاه دومی مشروط به اولی نبوده و نیست. ما در باره فلسفه احكام الهی بحث می كنیم تا به ارزش و اهمیت و آثار مختلف آن ها آشناتر شویم، نه بـرای ایـن كه ببینیم آیا باید به آن ها عمل كرد یا نه؟ این مسأله درست به این می ماند كه از پزشک متخصص خود توضیحاتی درباره فواید داروهایی كه برای ما تجویز كرده و چگونگی تأثیر آن ها بخواهیم تا آگاهی و علاقه بیشتری به آن پیدا كنیم، نه این كه به كار بستن دستورات وی مشروط به توضیحات قانع كننده او باشد، زیرا در این صورت باید خود ما هم طبیب باشیم».
بنابراین، ما تنها به اندازه اطلاعات و به میزان معلومات بـشری با توجه به منابع احکام در هر عصر و زمان می توانیم فلسفه و اسرار و احكام الهی را دریابیم نه همه آن ها را و اصولا با عمق و وسعت آن دستورات و محدودیت علم ما، نباید غیر از این انتظار داشته باشیم. مفـهـوم ایـن سخن این است كه هرگز نمی توانیم اطاعت از این دستورات و احكام را مشروط به درك و فهم فلسفه آنها كنیم، زیرا در این صورت ادعای علم نامحدود برای خود كرده ایم و دانش خود را در سطح دانش پروردگار آورده ایم و این با هیچ منطقی سازگار نیست.

 

منبع:  اداره مشاوره نهاد مقام معظم رهبری در دانشگاه ها

Share