بِحارُ الاْنْوار، مشهورترین ، مهم ترین و مفصل ترین اثر علمى محمد باقر مجلسى (1037-1110 یا 1111ق /1628- 1698 یا 1699م ) كه مجموعه ای گسترده از احادیث امامیه است و گاه «دائره ی المعارف بزرگ احادیث شیعه » لقب گرفته است .
نام كامل این اثر "بحارُ الانوارِ الجامعه ی لِدُّرَرِ اخبارِ ائمه ی الاطهار علیه السلام" است . عزم مؤلف بر نگاشتن این كتاب از 1070 ق /1660م ، پس از نگارش كتاب فهرس مصنفات الاصحاب جزم شده است و اولین تاریخ ثبت شده در خود كتاب 1072ق است (نك: 103/255) و سواد نامه ی آن در 1104 یا 1106ق به پایان رسیده است ، هر چند پاك نویس كتاب تا پس از فوت مؤلف و توسط شاگردان او همچنان ادامه داشته است (امین ، 9/183؛ مشار، 2/25- 26؛ المعجم ...، 1/102).
همزمان با كار 36 ساله ی او، كتابهای مهم دیگر حدیثى شیعه نیز نگاشته شده است : نخست "الوافى" از مولى محسن فیض كاشانى (د1091ق /1680م ) و دیگر "وسائل الشیعه " از محمدبن حسن حر عاملى (د 1104ق /1693م ).
شروع كار تألیف "بحار الانوار" در زمان شاه سلیمان اول صفوی (سل 1077- 1105ق ) بود و اتمام كار به دوره ی سلطنت شاه سلطان حسین اول (سل (1105- 1135 بر مى گردد. این در حالى است كه مجلسى در 1089ق /1678م از طرف شاه سلیمان به شیخ الاسلامى منصوب شد (برای آشنایى با شرح وظایف و اختیارات منصب شیخ الاسلامى ، نك: مارچنكوفسكى ، 328-329) و پس از مرگ وی ، شاه سلطان حسین نیز وی را در این سمت ابقا كرد (بحرانى ، 55).
پس از ورود محقق كركى در 916ق /1510م به ایران و ایجاد بستر تشكیل حكومتى شیعى ، زمینه ای نیز برای رویكرد اخباری ایجاد شد كه زیر بنای آن توسط ابن ابى جمهور احسایى (زنده در 904ق ) در رساله ای با عنوان "العمل باخبار اصحابنا" به وجود آمده بود و توسط میرزا احمدبن على استرابادی (د 1208ق ) و محمد امین استرابادی (د1036ق ) ادامه یافت (نك: ه د، 7/160). این فضا تا نگارش "الفوائد الحائریه" توسط محمدباقر بهبهانى در 1208ق در "رد الفوائد المدنیه" محمد امین استرابادی ، همچنان جو چیره بر تفكر شیعى دوران خویش بوده است و این حكایت از آن دارد كه شرایط حاكم بر حوزه های دینى آن زمان نگارش احادیث را مى پسندیده ، و فیض كاشانى و حر عاملى در همین فضا اقدام به تدوین مجموعه های حدیثى شیعه نموده اند. مجلسى نیز كه خود گرایش هر چند معتدل اخباری داشت (مهاجر،151، بب؛ ملكى ، 261 بب )، به نگارش بحار الانوار پرداخت . چنانكه وی در جواب سؤالى كه از او درباره ی حكما، فلاسفه ، مجتهدین و اخباریون و فقها و صوفیه شده است ، استفاده ی عقل را برای فهم احادیث ، آن هم به شیوه ی حكما جایز نمى داند و خود را اخباری دور از افراط و تفریط در تقلید محض به عنوان درایت ، یا اجتهاد آزاد بر اساس گرایشهای عقلى معرفى مى كند (نك: زین العابدین شیروانى ، 618 -621).
بِحارُ الاْنْوار، مشهورترین ، مهم ترین و مفصل ترین اثر علمى محمد باقر مجلسى كه مجموعه ای گسترده از احادیث امامیه است و گاه «دائره ی المعارف بزرگ احادیث شیعه » لقب گرفته است .
مؤلف در مقدمه ی كتاب ، عنوان مى كند كه پس از آشنایى و تفحص در علوم دیگر به این نتیجه رسیده كه راهى برای علم جز در كتاب الهى و اخبار ائمه ی طاهرین (ع ) وجود ندارد و راههای دیگر را هر چند بى بهره نمى داند، اما دور افتاده از مسیر معرفى مى كند (1/2، 3). مؤلف در جای دیگر این اثر، گرایش اخباری خود را نشان مى دهد و حتى با مسائل و شبهات عقلى مطرح شده ، به شیوه ی روایى برخورد مى كند (2/314، 3/234، 11/259، 67/254) و جایى به صراحت نظر اخباریان را بهترین نظر در بحث بیان كرده است و ترك مسأله ای غامض را به دلیل عجز عقول بر احاطه به عمق آن ، اولى مى داند ( 5/260؛ برای نمونه هایى دیگر، نك: المعجم ، 1/84 – 86).
اما آنچه مجلسى به عنوان انگیزه ی شخصى بیان مى كند، حفظ آثار گذشتگان و جلوگیری از نابودی آنهاست ، متونى كه به واسطه ی غرض ورزی فاسدان ، بى توجهى جاهلان ، استیلای سلاطین گمراه و مخالف با اهل بیت (ع )، رواج علوم باطل و نیز كم اعتنایى به احادیث ، در حال از بین رفتن بوده ، و جامعه ی آن روز برای هدایت و استفاده به آنها نیازی مبرم داشته است (1/3-4).
روش كار مجلسى هر چند به نظر مى رسد نوعى برداشت از كارهای گذشته نیز باشد، اما ابتكارات شخصى نیز دارد. او ابتدا عناوین مجلدات كتاب خود را انتخاب مى كرد و سپس برای هر عنوان بابهایى مى گشود. در ذیل هر باب پیش از هر چیز آیات قرآنى متناسب آن را فهرست مى كرد كه این كار او بسیار به كار "الوافى " فیض كاشانى نزدیك است . آنگاه برای هر آیه ، تفسیری مناسب با استفاده از نظرات مفسران و توضیحات خود مى نگاشت ؛ این كار را از جلد 5 به صورت جدی آغاز كرده ، و در جزء 7 و 9 به مناسبت بحث توحید و صفات الهى به اوج خود رسانده است (7/67 - 98، 8/2-173 ).
در مرحله ی بعدی ، روایات متناسب با هر باب را در ذیل عنوان گنجانده ، و سندهای آن را نیز با رعایت اختصار نقل كرده است . هدف او از این اختصار جلوگیری از پركردن و افزودن حجم ابواب یا مزین كردن كتاب است ، اما آنها را به كلى حذف نكرده است تا تحلیل سند ناممكن شود (1/48). آنگاه توضیحات و شرح خود را بر روایات نگاشته ، و در این قسمت از نظرات دیگر صاحب نظران نیز یاری گرفته ، و به نقل و گاه نقد اقوال آنان پرداخته است . وی در انتخاب روایات ، اساس كار را بر تناسب كل یا جزء روایت با عنوان باب قرار داده است و البته آنجا كه روایت را تقطیع كرده ، وعده ی آوردن متن كامل آن را در جای دیگر داده است (مثلاً 6/54، 118، 152). این توضیحات او در 10 جلد آخر كتاب دیده نمى شود؛ زیرا 10 جلد آخر توسط شاگردش میرزا عبدالله افندی ، یا به قولى توسط میر محمد صالح حسینى پاك نویس شد و از سوادنامه به بیاض آمد، برای اینكه عمر مجلسى به انجام این كار كفاف نداده بود؛ هر چند برخى نیز این نظر تاریخى را نپذیرفته اند (همو، 1/4، 5؛ بحرانى ، 57؛ تنكابنى ، 208، 209؛ المعجم ، 1/75، 76).
جایگاه خاص بحار الانوار در فرهنگ تشیع ، بالاخص حوزه ی ایرانى آن باعث شده كه كارهای فراوانى چه به فارسى و چه به عربى درباره ی آن صورت گیرد.
وی برای اجرای چنین كار عظیمى از همكاران و شاگردان بسیاری كمك گرفته كه در برخى منابع شمار آنها را بالغ بر هزار نفر دانسته اند (قمى ، الكنى ...، 3/147) و كسانى چون میرزا عبدالله افندی ، میرمحمد صالح حسینى ، ملا ذوالفقار، ملا محمد رضا، عبدالله بن نورالدین بحرینى ، نعمت الله جزایری و آمنه خاتون خواهرش را جزو همكاران وی شمرده اند ( المعجم ،1/98، 99 ).
كار گروهى او كه از ابتكارات تألیف به حساب مى آید، شباهتى نیز به كار نگارش دائره ی المعارف فلسفى توسط گروه اخوان الصفا دارد (سبحانى ، 360)؛ با این تفاوت كه وی تسلط كامل و یك تنه بر همه ی مراحل كار داشت و شاگردانش فقط به جمع آوری و نگارش آیات و احادیث ، ذیل عنوانهای طراحى شده توسط خود او مى پرداختند و كلیه ی گزینشها از متن ، سند،... و همچنین تنظیم توسط خود وی صورت مى گرفته است ( المعجم ،1/7، 8).
ابتكارات تألیف بحار الانوار به همین اندازه محدود نمى شود؛ نوعى تفسیر موضوعى برای قرآن با بیش از 900 موضوع اصلى و 400 موضوع فرعى و سبك تبویب آن كه گونه ای از فهرست موضوعى برای احادیث شیعى است ، نیز قابل توجه است (سبحانى ، 355-361؛ المعجم ، 1/8؛ نیز نك: پاكتچى ، 39- 48).
فهرست بندی و تبویب مجلسى از نقاط قوت و قابل تأمل در تألیف بحار الانوار است ؛ وی در«فصل رابع » مقدمه ی كتابش (1/79-80)، فهرست مجلدات 25 گانه ی خود را عنوان مى كند. این فهرست از لحاظ رده بندی و محتوای عناوین معرف مناسبى برای كار اوست . خود مؤلف عناوین «العدل و المعاد»، «ضبط تواریخ انبیاء و ائمه (ع )» و «السماء و العالم » را كه مشتمل بر احوال عناصر و موالید و ... است ، از ابتكارات منحصر به فرد كتاب خود كه پیشینیان به آن نپرداخته اند، مى داند (1/5)
عنوانهای كتب 25 گانه :
1- كتاب العقل والجهل ؛ 2- كتاب التوحید و الصفات و الاسماء الحسنى ؛ 3- كتاب العدل و المشیة و الارادة و القضاء و القدر؛ 4- كتاب الاحتجاجات و المناظرات ؛ 5- كتاب فى احوال الانبیاء و قصصهم ؛ 6- كتاب فى احوال نبینا الاكرم (ص ) و احوال جملة من آبائه ؛ 7- كتاب فى مشتركات احوال الائمه ی(ع )؛ 8- كتاب فى الفتن بعد النبى (ص )؛ 9- كتاب فى احوال امیرالمؤمنین (ع ) من ولادته الى شهادته ؛ 10- كتاب فى احوال سیدة النساء(ع ) و الامامین الهمامین الحسن المجتبى (ع ) و ابى عبدالله الحسین (ع )؛ 11- كتاب فى احوال الائمة الاربعة بعد الحسین (ع )؛ 12- كتاب فى احوال الائمة الاربعة قبل الحجة المنتظر (ع )؛ 13- كتاب فى احوال الحجة المنتظر(ع )؛ 14- كتاب فى السماء و العالم ؛ 15- كتاب فى الایمان و الكفر، كه در طرح اولیه ی مجلسى ، این كتاب شامل 10بخش در آداب نیز بوده است ، اما در هنگام تألیف این دو مبحث ، جدا و به كتاب مستقل تبدیل شده است كه برخى آن را جلد 16 و برخى كتاب مستقلى با عنوان «كتاب العشرة» دانسته اند، بى آنكه در شمارش كتاب خللى وارد آید (نك: نوری ، 39-40؛ آقا بزرگ ، 3/22)؛ 16- كتاب الزی و التجمل فى الآداب و السنن ؛ 17- كتاب الروضة؛ 18- كتاب فى الطهارة و الصلاة؛ 19- كتاب فى فضائل القرآن و الذكر؛ 20- كتاب فى الزكاة و الصدقة و الخمس و الصوم ؛ 21- كتاب فى الحج و العمرة، شامل جهاد، امر به معروف و نهى از منكر؛ 22- كتاب فى المزار؛ 23- كتاب فى العقود و الایقاعات ؛ 24- كتاب فى الاحكام الشرعیة؛ 25- كتاب فى الاجازات .
علاوه بر حجم قابل ملاحظه ی روایات ، انتخاب موضوعات متنوع نیز، اهمیت و ارزش بحار الانوار را بالا برده است ، چنانكه دیده مى شود، مباحث اعتقادات ، احكام ، جهان غیب ، اخلاق و آداب و حتى طبیعیات و علوم طبیعى ، تاریخ و فرهنگ شیعه و ادبیات عامیانه ی آن و... از چشم او دور نمانده است . مؤلف همچنین در مباحث فقهى ، به مسائلى كه مردم بدان احتیاج مستمر داشته اند و مورد پرسش بوده ، حجم بیشتری اختصاص داده است (نك: 80/327، 82/231، 88/258) كه همه ی اینها شناخت كافى او از مقتضیات عمومى جامعه را مى رساند.
مؤلف در مقدمه ی كتاب ، عنوان مى كند كه پس از آشنایى و تفحص در علوم دیگر به این نتیجه رسیده كه راهى برای علم جز در كتاب الهى و اخبار ائمه ی طاهرین (ع ) وجود ندارد و راههای دیگر را هر چند بى بهره نمى داند، اما دور افتاده از مسیر معرفى مى كند.
تنوع موضوعى از سویى و هدف اصلى مؤلف برای حفظ میراث شیعه از سویى دیگر، او را واداشته تا از منابع بسیار و متنوعى استفاده كند كه به یقین از حیث آمار كم نظیرترین مجموعه ی حدیثى تألیف شده است . بجز این آمار، تنوع فراوانى هم در موضوعات منابع دیده مى شود. هر چند منابع او بیش از همه جنبه ی حدیثى و فقهى دارند، اما موضوعات تفسیری ، تاریخى ، كلامى و ادبى ، لغت ، سیاست مدن ، اخلاق و حتى علوم طبیعى ، پزشكى ، نجوم و ریاضى ، جغرافیا و ... نیز در منابع او یافت مى شود. كوشش فراوان او برای جمع آوری منابع زبان زد شده است . بنا به روایتى برای به دست آوردن كتاب مدینه ی العلم ابن بابویه كه تصور مى شد در یمن وجود دارد، گروهى را با هدایای فراوان به سراغ حاكم آنجا مى فرستد تا كتاب را به دست آورد (نوری ، 33).
مؤلف خود در آغاز كتاب (1/6 -24) ابتدا منابع شیعى خود، بیش از 387 اثر از 25 نویسنده را معرفى مى كند و سپس به سراغ منابع اهل سنت مى رود كه برای حجت آوردن یا رد كردن یا نقد كردن یا تتمیم فایده و تأیید روایات شیعى مورد استفاده قرار داده ، و شمار آنها به 85 منبع بالغ شده است (1/24- 25)؛ و سپس برای تصحیح الفاظ یا تعیین معانى به سراغ كتب لغت یا شروح اخبار عامه مى رود و 20 كتاب لغوی و 13 كتاب شرح را برمى شمارد، هر چند این تنها منابع وی نیست و او به صراحت منابعى را نیز در حین كار معرفى مى كند (1/24)، به گونه ای كه مجموعه ی كتب مورد استفاده ی او به حدود 630 مى رسد.
در فصل دوم مقدمه اش (1/36- 48) به بیان وثوق و اختلاف نسخ منابع مى پردازد و به صراحت بیان مى كند كه آنچه را به نظر خودش وثاقت داشته ، و از لحاظ متن و سند بى اشكال بوده ، در كتابش آورده است . شاگردان او نیز این نظر را تأیید مى كنند. چنین نظری با دیدگاه رایج كه هدف مجلسى را صرفاً گردآوردن مجموعه ای حدیثى بدون اعتبار صحت اسناد و متن مى داند (مثلاً نك: دوانى ، 61)، در تضاد است . گفتنى است كه مؤلف در مواردی نیز برخى احادیث را به عنوان حدیث ضعیف یا غیرقابل اعتماد معرفى مى كند (1/10، 12/356، 14/447، 15/357، 414، 18/77، جم).
جالب توجه اینجاست كه درباره ی روایات غریب كه پذیرش صحت متن آنها در مرحله ی اول دشوار به نظر مى رسد، به توجیه و تأویل پرداخته است ، در حالى كه اگر صدور آن را نمى پذیرفت ، طبعاً نقلشان نمى كرد ( المعجم ،1/81). البته هیچ یك از این موشكافیها، نقش كار او در جلوگیری از تحریف و برساختن احادیث جدید را در حوزه ی روایى شیعه انكار نمى كند (رحمان ستایش ، 254- 255). نقدهای فراوانى - علاوه بر تأییدات بى شماری كه بر كار اوست - پیرامون كتاب او را گرفته است و این نظرات یا به ضعف احادیث ، یا به كم فایده و پر اشتباه بودن توضیحات او بر مى گردد (آشتیانى ، 928؛ امین ، 9/183).
برای بررسى جایگاه بحار الانوار در دورانهای پس از مجلسى ، توجه به نكاتى لازم است :
اول ، استفاده ی محدود مؤلف از كتب اربعه ی شیعه است كه او هدف خود را در این باره حفظ و خارج نشدن آنها از حوزه های علمى جهان تشیع اعلام مى كند (1/48) و همین ، اهمیت كتاب او را از لحاظ فقهى كم كرده ، و به رغم اینكه در دیگر زمینه ها سیطره ی كامل و بسیار واضحى در حوزه ی فرهنگ تشیع پس از خود پیدا كرده ، در مباحث فقهى ، مرجع متداول محسوب نشده است .
دوم ، استفاده از نهج البلاغه نیز اندك است ، هر چند صاحب ریاض العلما، قائل به عدم استفاده ی مؤلف از نهج البلاغه مى شود (افندی ، 5/39). خود مجلسى نهج البلاغه را به عنوان منبع معرفى مى كند و از آن بهره مى جوید. با این همه ، این سخن نیز صحیح است كه بسیاری از احادیث نهج البلاغه از طریق منابع دیگری در كتاب او آمده است .
سوم ، نوع تحلیلها و توضیحاتى كه درباره ی احادیث مى دهد، در فضایى اخباری صورت مى گیرد و حتى آنجا كه با مسائل عقلى برخورد مى كند، با استفاده از ابزار كلام ، یعنى استناد به نقل و ظواهر، آن را نقد مى كند، نه با استفاده از ابزار عقلى ؛ هر چند این خود نوعى درایت به حساب مى آید، اما مخالفت با عقل گرایى و فلسفه در جای جای آثار او دیده مى شود. وی در كتاب خود (8/3- 6) وعده ی نوشتن كتابى مستقل بر ضد فیلسوفان با عنوان "فى نقد كلمات الفلاسفة لاصول الشرایع " را داده است . او بر آن بود كه مسائل عقلى را در كتاب نیاورد (27/347، 35/133، 51/313، 68/309)، اما به مناسبتهایى متعرض مسائل عقلى نیز شده است (نك: 11/203، نیز 35/108، 57/233، 58/311).
تقید او به ظواهر دینى و احادیث منقول ، نه تنها در كتابش ، كه در سیاست مدنى او نیز بازتاب داشته ، و برای همین ، مخالفت با فلاسفه ، طرد صوفیه و تضییق بر اقلیتهای دینى در كارنامه ی فعالیتهای اجتماعى مؤلف ثبت شده است (بحر العلوم ، 40). در عین حال ، در حیطه ی دیدگاه خود با جرأت و شهامت خاصى علاوه بر اشاره بر آراء و اقوال فقها و سایر دانشمندان و اشاره به علوم اوایل و...، شدیداً آنها را نقد مى كند، هر چند نقد او از نوع شرح لغت و وصف حالت است ، نه از نوع تدبرات عقلى مصطلح ، همراه با حفظ احتیاط و رعایت علما، و بیشتر درصدد تصحیح و توجیه برآمده است و تعارضها را از این مى داند كه عقل ما بدان نمى رسد ( المعجم ،1/75-77).
از گرایشهای دیگر مؤلف در این كتاب ، پاسداری از حریم معتقدات شیعه و تثبیت جایگاه بزرگان مذهب است ؛ نمونه ی این نوع تلاش بیش از همه در شرح زندگانى حضرت فاطمه ی زهرا (ع ) یا در شرح خطبه ی شقشقیه پیداست (چ كمپانى ، 8/105-136، 161). مسأله ی تقیه نیز از مواردی است كه توجه او را به صورت خاص به خود جلب كرده است (8/138، 72/130، 75/393-441).
جایگاه خاص بحار الانوار در فرهنگ تشیع ، بالاخص حوزه ی ایرانى آن باعث شده كه كارهای فراوانى چه به فارسى و چه به عربى درباره ی آن صورت گیرد. در یك دسته بندی كلى مى توان این فعالیتها را معرفى كرد:
تعلیقات و تصحیحات :
تعلیق خود او بر بخشهایى از كتاب (مانند 1/98، 8/92، 100، 107، 209) و در عصر حاضر تعلیقات و توضیحات از سوی علامه طباطبایى (در بحث اطلاقات عقل ، 1/100 و تجرد عقول ، 1/104) و دیگران چون ربانى شیرازی ، مصباح یزدی ، بهبودی ، غفاری صفت ، مسترحمى ، موسوی میانجى ، خرسان ، عابدی و زنجانى كه در این میان بهبودی جمع بیشتری از تصحیحات را به خود اختصاص مى دهد.
ترجمه ها:
1. ترجمه ی ج 1، شاهزاده سلطان محمد بلند اختر هندی (آقابزرگ ، 4/82)؛
2. ترجمه ی ج 2 با عنوان جامع المعارف (همو، 3/18)؛
3. ترجمه ی فارسى ج 6 (همو، 4/107)؛ 4- 5.
4. ترجمه ی ج 8 (كتاب الفتن ) از محمد نصیربن مولى عبدالله ، برادر زاده ی مجلسى (نوری ، 57)،
5. ترجمه ی دیگری از همان كتاب با عنوان مجاری الانهار از محمد مهدی بن محمد شیخ استرابادی (آقا بزرگ ، 3/20، 4/62)
6. ترجمه ی ج 9. از آقا رضى بن محمد نصیربن مولى عبدالله (همو، 4/81، 3/20؛ نوری ، 60)؛
7. ترجمه ی ج 10، از میر محمد عباس تستری لكهنوی و محمد على مازندرانى (آقا بزرگ ، 3/20، 4/115؛ نوری ، 58)،
8. ترجمه ی حسن هشترودی (همو، 60)؛
9. ترجمه ی فارسى ج 13، از على اكبر ارومى و حسن بن محمد ولى ارومى (آقا بزرگ ، 3/21، 4/92)،
10. ترجمه ی دیگری از على اكبر ارومى (نوری ، 58)
11. ترجمه ی دیگری از على دوانى با عنوان مهدی موعود كه در تهران (1345ش ) به چاپ رسیده است ؛
12. ترجمه ی ج 14، با عنوان السماء و العالم ، از آقا نجفى اصفهانى (آقا بزرگ ، 3/21-22، 4/107)؛
13. ترجمه ی ج 17، با عنوان حقایق الاسرار (همو، 3/24).
خلاصه ها و گزیده ها:
1. دُرَر البحار الملقب بنور الانوار، منتخب بحار الانوار، از نورالدین محمد بن مرتضى اخباری كه در 1080ق مشغول نوشتن آن بود (نوری ، 58 -59)؛ 2
2. مختصر ج 7، توسط آقا رضى بن محمد نصیربن مولى عبدالله (همو، 60؛ آقابزرگ ، 3/19)؛
3. جنة المأوی ، از میرزا حسین نوری ، در استدراك ج 13، مشتمل بر داستانهایى در باب رؤیت حضرت حجت (ع )؛
4. جوامع الحقوق ، منتخب كتاب العشره ی (آقا بزرگ ، 3/22، 5/249)؛
5. مختصر ج 22 (كتاب المزار) جمعى از فضلای استراباد (نوری ، همانجا؛ آقا بزرگ ، 3/25)؛
6. بحار الانوار فى التفسیر المأثور للقرآن از كاظم مرادخانى ، كه تنظیم مجدد مباحث تفسیری این كتاب است ، بر اساس آیات قرآنى (چ تهران ، 1411ق ).
مقایسه ها و راهنماها:
1. الشافى فى الجمع بین البحار و الوافى ، از محمدرضا ابن عبدالمطلب تبریزی ، در 7 جلد با حذف مكررات هر دو كتاب كه كاری مقایسه ای میان الوافى فیض كاشانى و بحار الانوار است (همو، 3/27؛ قمى ، فوائد...، 532)؛
2. سفینة البحار و مدینة الحكم و الآثار، اثر شیخ عباس قمى (چ تهران ، فراهانى )؛
3. مستدرك سفینة البحار، از على نمازی شاهرودی (چ تهران ، 1409ق )؛
4. التطبیق بین السفینة و البحار، اثر جوادی مصطفوی (چ مشهد، آستان قدس )؛
5. دلیل الآیات المفسرة و اسماء السور فى احادیث بحار الانوار (چ قم ، 1412ق )؛
6. المعجم المفهرس لالفاظ احادیث بحار الانوار (چ قم ، 1413ق )؛
7. المعحم المفهرس لالفاظ ابواب البحار، از كاظم مرادخانى (چ تهران ، 1365ش )؛
8. المعجم المفهرس لالفاظ احادیث بحار الانوار، از على رضا برازش (چ تهران ، 1373ش )؛
9. معرفى و روش استفاده از بحار الانوار، از حسن صفری نادری (چ تهران ، 1367ش )؛
10. مستدرك البحار، نگاشته ی خود علامه مجلسى كه فهرست كامل تری بر ابواب و كتب بحار است (نوری ، همانجا)
چاپها:
از بحار الانوار 3 چاپ اصلى سنگى صورت گرفته است : اولین آنها در هند (1248ق ) كه شامل یك جلد از این كتاب بوده است . دیگری در تبریز، در فاصله ی سالهای 1275 تا 1332ق كه یك دوره ی كامل را در بر مى گرفته است و سرانجام چاپ مشهور به كمپانى در تهران به كوشش محمد حسین كمپانى ، امین دارالضرب تهران ، در فاصله ی سالهای 1303 تا 1315ق (مشار، 2/26-31).
دو دوره ی جدید 110 جلدی نیز از آن به چاپ رسیده است ، یكى در ایران (تهران ، 1376ق ) و دیگری به صورت افست در بیروت (مؤسسه ی الوفاء و داراحیاء التراث العربى ). چاپ اخیر بارها در قالب نرم افزارهای گوناگون نشر الكترونیكى شده است (سرخه ای ، 373بب ).
مآخذ
آشتیانى ، جلال الدین ، شرح مقدمه ی قیصری بر فصوص الحكم ، تهران ، 1370ش ؛ آقا بزرگ ، الذریعه ی؛ افندی ، عبدالله ، ریاض العلماء، قم ، 1401ق ؛ امین ، محسن ، اعیان الشیعه ی، بیروت ، دارالتعارف ؛ بحرانى ، یوسف ، لؤلؤه ی البحرین ، قم ، مؤسسه ی آل البیت ؛ بحرالعلوم ، محمد، «تدوین الحدیث عند الامامیه ی: المجلسى فى بحاره »، یادنامه ی مجلسى ، تهران ، 1379ش ، ج 3؛ پاكتچى ، احمد، «ویژگیهای رده بندی موضوعى بحار الانوار و فرآیند شكل گیری آن »، همان ، ج 1؛ تنكابنى ، محمد، قصص العلماء، تهران ، كتابخانه ی اسلامیه ؛ دوانى ، على ، مهدی موعود، تهران ، 1345ش ؛ رحمان ستایش ، محمد كاظم ، «جوامع حدیثى شیعه و بحار »، یادنامه ی مجلسى (نك: هم ، پاكتچى )؛ زین العابدین شیروانى ، ریاض السیاحه ی، تهران ،1339ق ؛ سبحانى ،جعفر، «ابتكارات علامه مجلسى »، (نك: هم ، پاكتچى )؛ سرخه ای ، احسان ، «بررسى نرم افزارهای مرتبط با بحار الانوار»، همان ؛ قمى ، عباس ، الكنى و الالقاب ، تهران ، 1397ق ؛ همو، فوائد الرضویه ی، تهران ، 1327ش ؛ مارچنكوفسكى ،محمداسماعیل ،«علامه یمجلسى و منصب شیخ الاسلامى »، یادنامه ی مجلسى (نك: هم ، بحر العلوم )؛ مجلسى ، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت ، 1403ق ؛ همو، همان ، ج 8، چ كمپانى ، تهران ، 1303- 1315ق ؛ مشار، خانبابا، فهرست كتابهای چاپى فارسى ، تهران ، 1350ش ؛ المعجم المفهرس لالفاظ احادیث بحار الانوار، قم ، 1413ق ؛ ملكى میانجى ، على ، «علامه ی مجلسى ، اخباری یا اصولى »، یادنامه ی مجلسى ، تهران ، 1379ش ، ج 2؛ مهاجر، جعفر، « لماذا الّف المجلسى بحار الانوار»، یادنامه ی مجلسى (نك: هم ، بحرالعلوم )؛ نوری ، حسین ، «الفیض القدسى فى ترجمه ی العلامه ی المجلسى »، همراه ج 102 بحار الانوار (نك: هم ، مجلسى ).
منبع: cgie.org.ir