اشعار مناسبتی ایام اعتکاف؛

موضوع نوشتار: 
اعتکاف؛
اعتکاف؛

                           زمزمه اعتکاف
من معتکف در، بیت تو هستم            با شرم و خجلت ، اینجا نشستم
                                الهی العفو...
یا رب توآگاه بر هر ضمیری             من آمدم تا دستم بگیری
هستم اسیر دارمکافات                     بده تو بر من حال مناجات
قلبم سیاه از عصیان و غفلت             من کوه جرم و تو بحر غفلت
بده خدایا بر من سعادت                  فیض نماز شب و عبادت
رضای تو در این دو کلام است        انجام واجب ، ترک حرام است
لایق به دوزخ بستم خدایا               دل را به لطفت ، هستم خدایا
تو مهربانی، تو با وفایی                 دریای جود و لطف و عطایی
گویم تو را با اشک روانی              بده تو راهم در میهمانی
رو بر تو کردم با ناله و آه             شرمنده هستم ، استغفرا...
اغفر ذنوبی ، ای حیّ یکتا             قسم به حقّ ، اولاد زهرا
گرچه سیه رو ، در عالمینیم          من خاک کوی عشق حسینیم
گریان شرح قالوا بلایم                من غصه دار کرببلایم
آن کربلایی کانجا چه ها شد          سرحسینت ، از تن جدا شد
                        مظلوم حسین جان....
بهر رضایت ، حسین فدا شد      هلال سرخ ، سر نیزه ها شد
آل علی و رنج اسارت             شمر و سنان و ظلم و جسارت
در قلب زهرا ، غم بی کرانه       جواب ناله ، شد تازیانه

      ********************
زمزمه ی ورود به اعتکاف
ببین که غرقِ، آهم یا الله
دوباره دادی، راهم یا الله
شده عبد قدیمت، مُعتکفِ حریمت، با اشک و سوز و آهی
یا ربّی یا الهی...
تویی اُمیدم، تویی پناهم
خودم می دانم، غرق گناهم
باشد ای حیّ دادار، به این عبد گنهکار، خانه ی تو پناهی
یا ربّی یا الهی...
میخوانمت یا، قاضیَ الحاجات
بده تو بر ما، رزق مناجات
آمده چشم گریان، تا شود بر تو مهمان، بنده ی رو سیاهی
یا ربّی یا الهی...
ای بنده نواز، یا رب یا الله
تو را به حقّ ِ، اباعبدالله
او که از مرکب افتاد، لب تشنه ای که جان داد، در بین قتلگاهی
یا ربّی یا الهی

          ********************

زمزمه ی مناجات با خدا – ایام اعتکاف
یا اِلهَ العاصین یا اِلهَ العاصین...
رو میگردانم من، دیگر از آن و این، که بر من ِ عاصی، هستی یارِ دیرین
هر لحظه نامت را، خوانم به تاب و تب، بیچاره بر دَرَت، رو آورده یا رب
در کوله بارِ خود، ای حیّ سبحانم، چیزی ندارم من، غیر از گناهانم
دلخوشیِ بنده، عنایتت باشد، فقط اُمید من، به رحمتت باشد
از فرط ِ گناهم، نبرده ام سودی، من بد بودم امّا، تو خوبی نمودی
بر حال خرابم، زاری نکردم من، جز معصیت دیگر، کاری نکردم من
شُهره به گُنه در، بازار تو بودم، تو فخر من بودی، من عار تو بودم
جانها فدای آن، نورِ عالَمینت، در گذر از جرمم، به حقّ حسینت
یا رب مرا دیگر، عبد خدایی کن، مرا چو خوبانت، کرببلایی کن
کاری کن بمیرم، با عشق ثارالله، ذکر لبم باشد، یا اباعبدالله
یا اباعبدالله یا اباعبدالله...
نمودی بر نیزه، تلاوت قرآن، جانها به قربانت، یا ذبیحَ العطشان
یا اباعبدالله یا اباعبدالله...
ای سرت بر نیزه، ای تنت به صحرا، باَبی اَنتَ وَ، اُمّی یا ثارالله
یا اباعبدالله یا اباعبدالله...

          ********************

مناجات با خدا و روضه ی امام حسین علیه السلام در ایام اعتکاف
ای مهربون، بخشنده ی جرم و گناه، من اومدم امّا با این روی سیاه
معتکفِ خونه ی تو شدم خدا، با این بدی بازم به من دادی پناه
شرمنده ام، توبَم و کن قبول، به مصحف و به عترت رسول
به حق اون شهید سر جدا، نور دل زهرای بتول
می زنم صدات با چشمای ترم، تو اگه بگی برم کجا برم
یا الله، یا ربّنا، اِغفر لنا...
می دم قسم، تو رو به خاکِ کربلا، به قاری ِ قرآن روی نیزه ها
به حقّ اکبر و علیّ اصغرش، به اون که شد کنار علقمه فدا
به حقّ اون لحظه که غرق ِ آه، مادر اومد کنار قتلگاه
حسینش و غرقه به خون دید و، با حسرت به او میکرد نگاه
بُنَیَّ شهید بی سر یا حسین، بُنَیَّ غریب مادر یا حسین
واویلا غریب مادر یا حسین...

          ********************
زمزمه ی مناجات با خدا
*چشمانِ پر از اشک و، روی سیه آوردم
بر درگه ِ لطف تو، کوه گنه آوردم
اَستَغفِرُکَ یا رب اَستَغفِرُکَ یا رب...
*ای خالق بی همتا، حیّ ِ صمدِ اعلا
رو بر درت آوردم، با ناله ی یا زهرا، اَستَغفِرُکَ یا رب...
*بر شمع تجلایت، دل گشته چو پروانه
بیچاره کجا دارد، غیر از درِ این خانه اَستَغفِرُکَ یا رب...
*عُمرم همه شد صرف ِ، عصیان و تباهی ها
بر گو چه کنم من با، این نامه سیاهی ها اَستَغفِرُکَ یا رب...
*رو بر تو نمودم با، این دیده ی گریانم
از فرط گناهانم، دلخون و پشیمانم اَستَغفِرُکَ یا رب...
*هر چند سیه رویم، در راهِ ولا هستم
من گریه کنِ داغ ِ، شاهِ شهدا هستم مظلوم حسین جانم...
*بگذر ز گناه ِ من، حقّ شه ِ بی لشگر
آنکه شده در گودال، لب تشنه تنش بی سر مظلوم حسین جانم...
*آقای غریبی که، چون لاله ی پرپر شد
شرح ِ غم ِ هجرانش، سوز دل مادر شد مظلوم حسین جانم...
*آقای غریبی که، در غربت ِ بی پایان
از کرببلا تا شام، خوانده روی نی قرآن مظلوم حسین جانم...

          ********************
من هستم رو سیاه       یا رب استغفرالله
معتکف در بیتت         شدم به ناله و آه
بیچاره منم که            هستم اسیر گناه
من هستم رو سیاه       یا رب استغفرالله
زلال رحمت را         بر قلبم جاری کردی
هر چه بد بودم تو      آبرو داری کردی
من هستم رو سیاه       یا رب استغفرالله
فرار از تو کردم        به تقلید از اشقیا
من رفتم امّا تو          دوباره گفتی بیا
من هستم رو سیاه       یا رب استغفرالله
بهار دلم را              شور خزانی دادم
جواب لطفت را         با نا فرمانی دادم
من هستم رو سیاه       یا رب استغفرالله
دلم با مهر تو           دیگر قرین نمیشد
ببخشید ، ای خدا        بدتر ازین نمیشد
من هستم رو سیاه       یا رب استغفرالله 
امّا یا الهی              خجل و مضطر گشتم
بر درخانه ات         ببین که من برگشتم
من هستم رو سیاه       یا رب استغفرالله
قلب من قلب من        از لطف توآکنده
مهربام مهربان         شرمنده ام شرمنده
من هستم رو سیاه       یا رب استغفرالله
از بهر نگاهت          دارم هر لحظه آوا
از جرمم گذرکن       یا رب به حقّ زهرا
من هستم رو سیاه       یا رب استغفرالله
او که بر مصحف       توسوره کوثر بود
زهرایی که دار و        ندار پیغمبر بود
فاطمه فاطمه فاطمه یا فاطمه
زهرایی که گردید       ولایت را علمدار
او که مجروحه شد      در بین در و دیوار
فاطمه فاطمه فاطمه یا فاطمه
زهرایی که چون گل     شد بعد بابا پرپر
محسنش فدا شد          درراه عشق حیدر
فاطمه فاطمه فاطمه یا فاطمه 
اگربر فاطمه            کینه روا نمیشد
بر زینب درگودال     ظلم و جفا نمیشد
یا حسین یا حسین ای تشنه لب یا حسین...
ناله زد دختری        انا بنت المظلومه
اُنظُر یا ابتا            عمّتی المضروبه
یا حسین یا حسین ای تشنه لب یا حسین...

          ********************
پرگناه آمدم یا الهی                     روسیاه آمدم یا الهی
                               یا الهی....
من خجالت زده از تو هستم         بر سر کوی لطفت نشستم
گِرد الطاف تو در طوافم            مُحرم وادی اعتکافم
گرچه عاصیّ و نامه سیاهم        دادی یک بار دیگر تو راهم
قلبم از شعله ها پرشرر شد        عمرمن درگناهان به سر شد
ای خدا غفلت آواره ام کرد         نفس عمّاره بیچاره ام کرد
هستم ای مهربان عبد رسوا       ای خدا کن مرا اهل تقوی
کن مرا اهل نور و سعادت        اهل قرآن و ذکر و عبادت
من که بیگانه ام با مناجات         هم به توحید و یاسین و صافات
تحفه ای بر من بی وفا ده         درد بی دردی ام را شفا ده
یا رب ای خالق حیّ منّان         نور دانش به قلبم بتابان
کن عنایت شوم عبد گمنام         زینت را قرآن و اسلام
بار الها مرا کن عطایی            چون شهیدان شوم کربلایی
مثل جان بر کفان خمینی            کن مرا فاطمی و حسینی
آن حسینی که نامت صدا زد       بین گودال خون دست و پا زد
آن حسینی که عطشان فدا شد     ماه تابنده ی نیزه ها شد

          ********************
شرمنده ام از رحمت جانانه تو   من معتکف گشتم خدا در خانه تو
سوزمن و نوای من                خدای مهربان من
الهی العفو...
بار دگر من آمدم با روسیاهی    بار گنه آورده ام با خود الهی
از لطف تو آکنده ام            شرمنده ام شرمنده ام
الهی العفو...
می خوانمت با ناله وبا دیده ی تر   بنما قبولم بار الها حقّ حیدر
حقّ علیّ مرتضی           اغفر لنا ذنوبنا
الهی العفو...
گرچه زعصیان روسیاه عالمینیم      سینه زن و گریه کن داغ حسینیم
آن که به مقتل شد جدا       در راه قرآن سر جدا
آه و واویلا...
یا رب به اهل بیت پیغمبر چه ها شد    رأس حسین ، هلال روی نیزه ها شد
لعن خدا بر دشمنت         ای سر بریده ، کو تنت؟
آه و واویلا...

 

Share