تعریف سیر و سلوک و ارتباط آن با نماز

سلوک الی الله

سلوک عبارت از سیر الی الله، و سیر فی الله است، سیر الی الله نهایت دارد، امّا سیر فی الله نهایت ندارد، یعنی سلوک عبارت از رفتن است، از اقوال و افعال و اخلاق بد، یا اقوال و افعال و اخلاق نیک و از هستی خود، به هستی خدای، چون سالک با اقوال و افعال و اخلاق نیک ملازمت نماید، انوار معارف بر وی ظاهر می گردد و حقایق اشیاء گاهی بر وی منکشف شود و از هستی خود بمیرد و به هستی خدای زنده گردد

پرسش: سیر و سلوک یعنی چه؟ و انسان چه کند که سیر و سلوک را از نماز آغاز کند؟

پاسخ:
سؤال شما در واقع دو جزء دارد:
1. سیر و سلوک یعنی چه؟
2. انسان چه کند که سیر و سلوک را از نماز آغاز کند؟
گر چه این بحث دامنه بسیار گسترده دارد، امّا در این جا، تنها به نکته هایی که به طور مستقیم با پرسش شما ارتباط پیدا می کند و شما را در فهم و درک مطلب مورد سؤال و انشاء الله به اجرا انداختن آن کمک می کند اشاره می شود:
1. سلوک، یعنی پیمودن راه و سیر، یعنی تماشای آثار و خصوصیات منازل و مراحل بین راه(1) از آن جا که بشر در ظلمت مادیت زندگی می کند و در دریای شهوات (تمایلات حیوانی) و کثرت غوطه ور است، در این میان، گاهی نسیم جان بخش و روح افزایی به نام جذبه او را نوازش می دهد و چنین می یابد که این نسیم مهرانگیز او را به جانبی می کشد و به مقصدی سوق می دهد، این نسیم همیشه نیست و هرچند گاهی می وزد. لذا در روایت آمده که پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود: «و انّ لربّکم فی ایاکم دهرکم نفحات الا فتعرضوا لها و لا تعرضوا عنها». یعنی بدانید و آگاه باشید که پروردگارتان را در ایام روزگار شما نسیم هایی است، هان بکوشید که خود را در معرض آنها قرار دهید و از آنها روی نگردانید.
در این موقع سالک به سوی خدا متوجه می شود و از تأثیر همان جذبه الهی، تصمیم می گیرد که از عالم کثرت عبور کند و به هر ترتیب که میسور است، بار سفر بر بندد و از این غوغای پردغدغه و مؤلم خود را خلاص کند، این سفر را در عرف و اصطلاح عرفا سیر و سلوک می گویند.(2)
برخی از عرفا، در تبیین سیر و سلوک گفته اند: «سلوک عبارت از سیر الی الله، و سیر فی الله است، سیر الی الله نهایت دارد، امّا سیر فی الله نهایت ندارد، یعنی سلوک عبارت از رفتن است، از اقوال و افعال و اخلاق بد، یا اقوال و افعال و اخلاق نیک و از هستی خود، به هستی خدای، چون سالک با اقوال و افعال و اخلاق نیک ملازمت نماید، انوار معارف بر وی ظاهر می گردد و حقایق اشیاء گاهی بر وی منکشف شود و از هستی خود بمیرد و به هستی خدای زنده گردد.»(3)
و به بیان دیگر، سیر و سلوک عبارت است از خودسازی و حرکت در تهذیب نفس، که مراتب و مراحل و روش های متعدد و گوناگونی دارد و یکی از کسانی که زیبا و دل انگیز و مؤثر و پرجاذبه در این باره روش سیر و طریق عمل را بیان کرده، عارف نکته آموز حضرت امام خمینی (ره) است که به اختصار به دستور العمل آن بزرگ مرد الهی اشاره می شود:
«از اموری که که لازم است برای مجاهد، مشارطه و مراقبه و محاسبه است. مشارطه آن است که در اول روز مثلاً با خود شرط کند که امروز برخلاف فرمودة خداوند تبارک و تعالی رفتار نکند، و این مطلب را تصمیم بگیرد، و معلوم است یک روز خلاف نکردن امری است خیلی سهل، انسان می تواند به آسانی از عهده آن برآید، تو عازم شو و شرط کن و تجربه نما و ببین چقدر سهل است، ممکن است شیطان و جنود آن ملعون بر تو این امر را بزرگ نمایش دهند،ولی این از تلبیسات آن ملعون است، او را از روی واقع و قلب لعن کن و اوهام باطله را از قلب بیرون کن و یک روز تجربه نما.
پس از مشارطه، باید وارد مرحله مراقبه شوی و آن چنان است که در تمام مدت شرط، متوجه عمل به آن باشی و خود را ملزم بدانی به عمل کردن به آن، و اگر خدای نخواسته در دلت افتاد که امری را مرتکب شوی که برخلاف فرمودة خداست، بدان که این از شیطان و جنود اوست که می خواهند تو را از شرطی که کردی بازدارند. به آنها لعنت کن و از شر آنها به خداوند پناه ببر، آن خیال باطل را از دل بیرون نما و به شیطان بگو که من یک امروز با خود شرط کردم که خلاف فرمان خداوند عمل نکنم. سزاوار نیست با آن همه نعمت که به من داده، من به یک شرط جزئی خود عمل ننمایم، امید است که شیطان منصرف شود. پس از تمام شدن مرحله مراقبه، موقع محاسبه است و آن عبادت است از این که حساب نفس را بکشی، در این شرطی که با خدای خود کردی، آیا به جا آوردی؟ اگر نتیجه خوب بود و وفا کرده بودی، خدا را شکر نما و بدان که یک قدم به جلو گذاشته ای.
به طور یقین، در مراحل بعد آسانتر موفق خواهی شد، و اگر در وقت محاسبه دیدی که سستی و فتوری شده و شرطی که کرده ای به خوبی عمل نشده، از خداوند معذرت بخواه و بنا بگذار که فردا مردانه عمل نمایی و به شرط وفا کنی.(4)

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. امام خمینی، معراج السالکین، نشر آثار امام، 1371 ش.
2. سید محمد حسین طهرانی، روح مجرد، ص 161، نشر حکمت، 1414 ق.
3. رساله لب اللباب در سیر و سلوک، سید محمد حسین طهرانی، نشر حکمت، 1366.
4. حسن زاده آملی، حسن، هزار و یک نکته، نشر مؤسسه فرهنگی رجاء، 1365 ش.
5. امام خمینی، چهل حدیث، نشر آثار امام، سال 1371 ش.
----------------------------
پی نوشت:
1. تهرانی، سید حسین، رساله اللب اللباب در سیر و سلوک، نشر حکمت، 1366 ش، ص 25.
2. همان، ص 24.
3. حسن زاده آملی، حسن، فصوص الحکم بر فصوص الحکم، تهران، نشر مرکز فرهنگی رجاء، چاپ اول، 1365 ش، ص 309.
4. موسوی خمینی، سید روح الله، چهل حدیث، نشر مرکز نشر آثار امام خمینی، 1371 ش، ص 9.

Share