قَرض، امانتداری، عاریه

قَرض، امانتداری، عاریه

قرض

قرض دادن از کارهای مستحبی است که هم در قرآن و هم در روایات، راجع به آن سفارش فراوان شده است و قرض دهنده در روز قیامت پاداش بسیاری خواهد داشت.
اقسام قرض
1- مدت دار: یعنی هنگام قرض دادن مشخص شده است که قرض گیرنده چه موقع بدهی را بپردازد.
2- بدون مدت: قرضی که زمان پرداخت، در آن مشخص نشده است.
احکام قرض
1- اگر قرض مدت‌دار باشد، طلبکار، نمی‌تواند «(1)»

1- سایر مراجع بنابر احتیاط واجب مسأله 2289.


پیش از تمام شدن آن مدت، طلب خود را درخواست کند. «(1)» 2- اگر قرض مدت‌دار نباشد، طلبکار هر وقت بخواهد، می‌تواند طلب خود را درخواست کند. «(2)» 3- اگر طلبکار، طلب خود را درخواست کند؛ چنانچه بدهکار بتواند بدهی خود را بدهد، باید فوراً بپردازد و اگر تأخیر بیندازد، گناهکار است. «(3)» 4- اگر مقداری پول به کسی بدهد و شرط کند که پس از مدتی؛ مثلًا یکسالِ دیگر، زیادتر بگیرد، رِبا و حرام است؛ مثلًا یکصد هزار تومان‌بدهد وشرط کندکه پس‌ازیکسال یکصدوبیست‌هزار تومان بگیرد. «(4)»

 

امانتداری

اگر انسان مالِ خود را به کسی بدهد و بگوید نزد تو امانت باشد و او هم قبول کند، باید به احکام امانتداری عمل کند. «(5)» احکام امانتداری
1- کسی که نمی‌تواند از امانت نگهداری کند، بنابر احتیاط واجب «(6)» نباید قبول کند. «(7)»

1- توضیح المسائل، م 2275.
2- همان مدارک.
3- توضیح المسائل، م 2276.
4- توضیح المسائل، م 2288.
5- توضیح المسائل، م 2327.
6- اراکی جایز نیست قبول کند. گلپایگانی جایز نیست قبول کند. مگر آنکه به صاحب مال بگوید که نمی‌تواند امانت را نگهداری کند. مسأله 2339
7- توضیح المسائل، م 2330.


2- کسی که چیزی را امانت می‌گذارد، هر وقت بخواهد می‌تواند آن را پس بگیرد و کسی که امانت را قبول می‌کند، هر وقت بخواهد می‌تواند آن را بهصاحبش برگرداند. «(1)» 3- کسی که امانت را قبول می‌کند، اگر برای آن، جای مناسبی ندارد، باید جای مناسبی تهیه کند؛ مثلًا اگر پول است و در خانه نمی‌تواند نگهداری کند، به بانک بسپارد. «(2)» 4- امانتدار باید طوری از امانت نگهداری کند، که مردم نگویند در امانت خیانت و یا در نگهداری آن کوتاهی کرده است. «(3)» 5- اگر امانت مردم از بین برود:
الف: اگر امین در نگهداری آن کوتاهی کرده باشد؛ باید عوض آن را بهصاحبش بدهد.
ب: اگر در نگهداری آن کوتاهی نکرده و بطور اتفاقی آن مال از بین رفته؛ مثلًا سیل برده است؛ امانتدار ضامن نمی‌باشد و لازم نیست عوض آن را بدهد. «(4)»

1- توضیح المسائل، م 2332.
2- توضیح المسائل، م 2334.
3- . همان مدرک.
4- توضیح المسائل، م 2335.

 

عاریه

1- عاریه آن است که انسان مال خود را به دیگری بدهد که از آن استفاده کند و در عوض، چیزی هم از او نگیرد، مثل آن‌که اتومبیل خود را به کسی می‌دهد تا منزل برود و برگردد. «(1)» 2- کسی که چیزی را عاریه گرفته، باید آن را بخوبی نگهداری کند.
3- اگر کسی مالی را که عاریه کرده از بین برود یا معیوب شود:
الف: اگر در نگهداری از آن کوتاهی، و یا در استفاده از آن زیاده روی نکرده، ضامن نیست.
ب: اگر در نگهداری آن کوتاهی کرده و یا در استفاده از آن زیاده‌روی کرده باشد باید خسارت آن را بپردازد. «(2)» 4- اگر قبلًا شرط کرده باشند که هرگونه خسارت بر آن مال وارد شود عاریه کننده ضامن است، باید آن خسارت را بپردازد. «(3)»

1- توضیح المسائل، م 2344.
2- همان مدرک.
3- همان مدرک.

Share