نتیجه دوستی با حضرت علی علیه السلام

موضوع نوشتار: 

حارث همدانی یکی از دوستان مخلص امام علی علیه السلام بود، روزی به حضور حضرت علی علیه السلام آمد، حضرت علی علیه السلام به او فرمود: برای چه به اینجا آمده ای؟
حارث: علاقه سرشاری که به شما دارم، برای دیدارتان آمده ام.
امام علی علیه السلام: آیا مرا دوست داری؟
حارث:آری، سوگند به خدا ای امیرمؤمنان.
امام علی علیه السلام: آگاه باش که اگر نفست به حلقوم رسید(یعنی هنگام مرگ) مرا همان گونه که دوست داری، می نگری، و اگر مرا در کنار حوض کوثر ببینی که افراد(غیر مؤمن) را از حوض کوثر ردّ می کنم، در آنجا به نتیجه دوستی خود می رسی و همچنین اگر روی پل صراط مرا بنگری که پیشگاه رسول خدا صلی الله علیه و آله هستم و پرچم حمد در دست من است و از پل عبور می کنم، نتیجه دوستی خود را می بینی.[1]
اعمش می گوید: قضیّه را با او در میان گذاشتم و گفتم: تو را در مدینه نابینا دیدم که آب می دادی و می گفتی: به محبّت علی بن ابی طالب علیه السلام بیاشامید و اکنون می بینم بینا گشته ای، مرا از این مطلب با خبر کن. کنیز گفت مردی را دیدم که به من فرمود: ای کنیز! آیا تو اهل ولایت و محبّت علی بن ابی طالب علیه السلام هستی؟
گفتم: بلی، آنگاه دعا کرد و گفت: خدایا! اگر راست می گوید بینایی اش را به او برگردان، به خدا قسم، به برکت دعای او فوراً دیدگانم روشن و چشمانم بینا گردید.
به او گفتم: تو کیستی؟ گفت:(( أَنَا الْخضِرُ وَ أَنَا مِنْ شِيعَةِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ علیه السلام ))، من خضر و از شیعیان علیّ بن أبی طالب علیه السلام می باشم.[2]

 

پی نوشت:

[1] بحار،ج27،ص157؛به نقل از حکایت های شنیدنی،ص492.
[2] صفوة الأخبار(کتابی است خطّی که هنوز به چاپ نرسیده است)،بحارالانوار:ج42ص9،ح11؛نقل از ترجمه کتاب (القطره)،ج1،ص198.

Share