مقام فاطمی - مقام معظم رهبری / صوت

عزیزان من! این ستاره درخشان عالم خلقت، فقط همان نیست که به چشم ما می آید. فاطمه زهرا سلام اللَّه علیها بسیار بالاتر از این حرفهاست. ما فقط درخشندگی ای می بینیم؛ ولی بسیار بزرگتر از این حرفهاست.

«مقام فاطمی»

درباره فاطمه زهرا سلام اللَّه علیها، هرچه بگوییم، کم گفته ایم و حقیقتاً نمی دانیم که چه باید بگوییم و چه باید بیندیشیم. به قدری ابعاد وجود این انسیّه حوراء، این روح مجرّد و این خلاصه نبوّت و ولایت برای ما پهناور و بی پایان و درک ناشدنی است که حقیقتاً متحیّر می مانیم. می دانید که همزمانی و هم عصری از عواملی است که مانع از شناختِ درستِ شخصیتها می شود. ستارگان درخشان عالم بشریّت غالباً در زمان حیاتشان به وسیله هم عصرانشان شناخته نشده اند؛ مگر عدّه کمی از برجستگان که انبیاء و اولیاء باشند؛ آن هم به وسیله عدّه معدودی. امّا فاطمه زهرا سلام اللَّه علیها چنانند که در زمان خودشان، نه فقط پدر و همسر و فرزندان و شیعیان خاصّشان، بلکه حتّی کسانی که شاید رابطه صمیمانه و گرمی هم با ایشان نداشتند، زبان به مدح آن بزرگوار گشودند. اگر به کتابهایی که درباره فاطمه زهرا سلام اللَّه علیها به وسیله محدّثین اهل سنّت نوشته شده است، نگاه کنید، روایات بسیاری را می بینید که از زبان پیغمبر صلّی اللَّه علیه وآله وسلّم در ستایش صدّیقه طاهره علیهاسلام صادر شده است و یا رفتار پیغمبر با آن بزرگوار را نقل می کنند. بسیاری از این روایات، از زبان کسانی است که از آن قبیل بوده اند؛ مثل بعضی از زوجات پیغمبر و دیگران. این حدیث معروف از عایشه است که گفت: «واللَّه مارأیت فی سمته و هدیه اشبه برسول اللَّه صلّی اللَّه علیه وآله وسلّم من فاطمة(1)»؛ هیچ کس را از لحاظ هیأت، چهره، سیما، درخشندگی و حرکات و رفتار، شبیه تر از فاطمه به پیغمبر اکرم ندیدم. «وکان اذا دخلت الیه، اذا دخلت علی رسول اللَّه قامت قام الیها(2)»؛ وقتی که فاطمه زهرا بر پیغمبر وارد می شد، آن حضرت برمی خاست و مشتاقانه به سمت او می رفت. این معنای تعبیرِ «قام الیها» است. این طور نبود که وقتی فاطمه زهرا سلام اللَّه   همین راوی این گونه آمده است: «وکان یقبلها و یجلسها مجلسة(3)»؛ فاطمه زهرا سلام اللَّه علیها را می بوسید، دست او را می گرفت و می آورد در جای خودش می نشاند. این مقام فاطمه زهراست. انسان درباره این دختر چه بگوید؟ درباره این موجود باعظمت چه بگوید؟

عزیزان من! این ستاره درخشان عالم خلقت، فقط همان نیست که به چشم ما می آید. فاطمه زهرا سلام اللَّه علیها بسیار بالاتر از این حرفهاست. ما فقط درخشندگی ای می بینیم؛ ولی بسیار بزرگتر از این حرفهاست. امّا من و شما چه استفاده ای می کنیم؟ همین قدر که بدانیم او زهراست، کافی است؟ در روایتی خواندم که درخشندگی فاطمه زهرا سلام اللَّه علیها باعث می شود تا چشمان کرّوبیان ملأاعلی  خیره شود: «زَهَر نورها للملائکة السّماء(5)». برای آنها می درخشد. ما از این درخشندگی چه استفاده ای بکنیم؟ ما باید از این ستاره درخشان، راه به سوی خدا و راهِ بندگی را که راه راست است و فاطمه زهرا سلام اللَّه علیها پیمود و به آن مدارج عالی رسید، پیدا کنیم. اگر می بینید خدا خمیره او را هم خمیره متعالی قرار داده است، به این دلیل است که می دانست این موجود در عالم مادّه و عالم ناسوت، خوب از امتحان بیرون خواهد آمد؛ «امتحنک اللَّه الذی خلقک قبل ان یخلقک فوجدک لمااْمتحنک صابره(6)»؛ قضیه این است. خدای متعال حتّی اگر لطف ویژه ای درباره آن خمیره می کند، بخشی مربوط به این است که می داند او از عهده امتحان چگونه برخواهد آمد؛ والّا بسیار کسان خمیره خوب داشتند. مگر همه توانستند از عهده برآیند؟ این بخش از زندگی فاطمه زهرا سلام اللَّه علیها، آنی است که ما برای نجات خودمان به آن احتیاج داریم. حدیث از طرق شیعه است که پیغمبر به فاطمه سلام اللَّه علیها فرمود: «یا فاطمه اننّی لم اغنی عنک من اللَّه شیئا(7)»؛ یعنی ای عزیز من! ای فاطمه من! نمی توانم پیش خدا تو را از چیزی بی نیاز کنم. یعنی خودت باید به فکر خودت باشی، و او از دوران کودکی تا پایان عمر کوتاهش به فکر خود بود. شما ببینید آن حضرت چگونه زندگی کرده است! تا قبل از ازدواج که دخترکی بود، با آن پدرِ به این عظمت کاری کرد که کنیه اش را امّ ابیها - مادرِ پدر - گذاشتند. در آن زمان، پیامبر رحمت و نور، پدیدآورنده دنیای نو و رهبر و فرمانده عظیم آن انقلاب جهانی - انقلابی که باید تا ابد بماند - در حال برافراشتن پرچم اسلام بود. بی خود که نمی گویند امّ ابیها! نامیدن آن حضرت به این کنیه، به دلیل خدمت و کار و مجاهدت و تلاش اوست. آن حضرت چه در دوران مکّه، چه در دوران شعب ابیطالب - با آن همه سختیهاکه داشت - و چه آن هنگام که مادرش خدیجه از دنیا رفت و پیغمبر را تنها گذاشت، در کنار و غمخوارِ پدر بود. دلِ پیغمبر در مدّت کوتاهی با دو حادثه وفات خدیجه و وفات ابیطالب شکست. به فاصله کمی این دو شخصیّت از دست پیغمبر رفتند و پیغمبر احساس تنهایی کرد. فاطمه زهرا سلام اللَّه علیها در آن روزها قدبرافراشت و با دستهای کوچک خود غبار محنت را از چهره پیغمبر زدود. امّ ابیها؛ تسلّی بخش پیغمبر. این کُنیت از آن ایام نشأت گرفت. «بیانات در تاریخ 73/9/3»

Share