بدگمانی، عوامل و پی آمدها/بخش اول

حميد رحمانی
سوءظن

مفهوم شناسی بدگمانی

بدگمانی، نوعی بیماری فکری و اخلاقی است که به شکل منفی در فرد، کسی یا چیزی ایجاد می شود. فرد بدگمان و بدبین کسی است که برداشت های ذهنی خود را از دیگران بر وجه زشت و نادرست حمل کند، در حالی که حمل بر وجه شایسته نیز وجود دارد.[1]1

سفارش قرآن و اهل بیت علیهم السلام به پرهیز از بدگمانی

بدگمانی، از بدبینی و افکار منفی فرد سرچشمه می گیرد و پی آمدهای ویرانگری برجای می گذارد، ازاین رهگذر، در قرآن کریم و روایت های اهل بیت علیهم السلام آشکارا مسلمانان از بدگمانی برحذر داشته شده اند، چنان که خداوند در قرآن کریم می فرماید:
یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کثِیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ. (حجرات: 12)
ای اهل ایمان، از بسیاری از گمان ها دوری کنید که برخی گمان ها معصیت است.
پیامبر اسلام نیز فرمود:
اِنَّ اللّه َ تعالی حَرَّمَ مِنَ المُسْلِمِ دَمُه و مالُه و اَنْ یظَّنَ به ظَنَّ السّوءِ.[2]
خداوند خون و مال و بدگمان شدن به مسلمان را حرام کرده است.
از امام صادق علیه السلام نیز در این باره روایت می کنند:
اِنَّ المومنَ اَخُ المُؤمِنِ لا یشْتِمُهُ و لا یحْرِمُه و لا یسی ءُ به الظَّنّ.[3]
مؤمن برادر مؤمن است. او را دشنام نمی دهد، محروم نمی کند و به او بدگمان نمی شود.
بدگمانی بیجا بسان بیماری عفونی است که اگر به موقع درمان نشود، عفونت ناشی از آن، سراسر بدن را فرامی گیرد، اعضای او را از کار می اندازد و به نابودی می کشاند. گاهی انسان بدگمان، به همه چیز و همه کس بدگمان و منفی نگر می شود. این گونه بدگمانی می تواند، پی آمدهای زیان بار اجتماعی نیز به همراه داشته باشد. به گواهی پرونده های موجود در حوزه های قضایی و مراجع انتظامی و نیز به گفته روان شناسان، در بسیاری از اقدام های جنایی و قتل ها، ردپای بدگمانی به طور آشکار به چشم می خورد.
پیام متن:
دین مقدس اسلام، اصل را در رفتار با مردم، بر خوش گمانی قرار داده است؛ زیرا بدگمانی بیجا درباره دیگران، نوعی تحقیر شخصیت آنهاست و به پیوندهای اجتماعی نیز آسیب جدی می زند.

بدگمانی به خداوند

از نظر خداوند، بندگانی که به پروردگار مهربانشان بدگمان هستند، سزاوار عذابند. در قرآن کریم در این باره آمده است:
وَیعَذِّبَ الْمُنَافِقِینَ وَالْمُنَافِقَاتِ وَالْمُشْرِکینَ وَالْمُشْرِکاتِ الظَّانِّینَ بِاللّه ِ ظَنَّ السَّوْءِ عَلَیهِمْ دَائِرَةُ السَّوْءِ وَغَضِبَ اللّه ُ عَلَیهِمْ وَلَعَنَهُمْ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَهَنَّمَ وَسَاءَتْ مَصِیراً. (فتح: 6)
و تا مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرک را که درباره خداوند بد اندیشند، عذاب کند. پیشامد بدروزگار بر آنان باد و خداوند بر آنها خشم گرفته و لعنت آورده و بر ایشان دوزخ را آماده ساخته و این، بد سرانجامی است.
بنا بر این آیه شریفه، این منافقان و مشرکان هستند که به خداوند گمان بد می برند. خداوند درباره نتیجه بدگمانی بندگانش به او، در آیه دیگری فرموده است:
وَذلِکمْ ظَنُّکمُ الَّذِی ظَنَنْتُم بِرَبِّکمْ أَرْدَاکمْ فَأَصْبَحْتُم مِنَ الْخَاسِرِینَ. (فصلت: 23)
و این گمان بدی بود که درباره پروردگارتان داشتید و همان سبب هلاکت شما شد و سرانجام، از زیان کاران شدید.
این آیه شریفه درباره گروهی از کافران است که گمان می کردند خداوند اعمال آنها را نمی بیند و سخنانشان را نمی شنود و همین بدگمانی به خداوند، سبب ساز هلاکتشان شد.
از سوی دیگر، به همان اندازه که بدگمانی آدمی به خداوند عذاب و هلاکت او را در پی دارد، خوش گمانی او به خداوند نیز آثار بسیار مثبت و سازنده در دنیا و آخرت دربردارد، تا تا آنجاکه امام صادق علیه السلام در روایتی می فرماید:
اِنَّ اللّه َ عِنْدَ ظَنِّ عَبْدِهِ، اِنْ خیرا فَخَیرٌ و اِنْ شرا فَشَرٌ.[4]
خداوند نزد گمان بنده خویش است. اگر گمان نیک ببرد، نتیجه اش نیک و اگر گمان بد ببرد، نتیجه اش بد است.
البته بدیهی است که آن گمان نیکی مقصود است که با عمل همراه باشد.
پیام متن:
1. اقتضای مقام کبریایی خداوند، خوش گمانی به اوست.
2. بدگمانی به خداوند؛ به معنای نگاه کردن به نور، از پشت شیشه تار است که فیضِ بی واسطه دیدن نور را از انسان می گیرد.

بد گمانی های روا

اگر چه در آموزه های دینی، اصل بر آن است که افراد جامعه به یکدیگر خوش گمان باشند، در برخی از موارد ما را به بدگمانی و پرهیز از خوش گمانی نیز سفارش کرده اند و این نیز به دلیل روح تعادلی است که در اسلام و احکام آن وجود دارد. منظور از روا یا حلال نیز آن بدگمانی است که آثار مثبت و شایسته در پی دارد. از این رو، بدگمانی در موارد زیر بنا بر روایت های ائمه معصوم علیهم السلام و حکم عقل، روا دانسته شده است:
1. بدگمانی به نفس اماره
بنا بر آیه های قرآن، نفس آدمی همواره او را به بدی فرمان می دهد. پس روا و ضروری است که انسان به نفس اماره خویشتن بدگمان باشد. در تأیید این سخن، امام علی علیه السلام می فرماید:
اِعلَمُوا عِبادَ اللّه ِ اِنَّ الْمُؤمِنَ لا یمْسی و لا یصْبِحُ اِلاّ وَ نَفْسُه ظَنُونٌ عندَه.[5]
بدانید ای بندگان خدا که مؤمن (روزی را) شب نمی کند و (شبی را) صبح نمی کند، مگر آنکه به نفس خود، بدگمان است.
به تعبیر زیبای مولوی:
نفسْ ارچه که زاهد شد او راست نخواهد شد
گر راستی ای خواهی آن سرو چمن دارد
2. بدگمانی به دشمنان و منافقان
دشمنان اسلام و منافقان، در هیچ دوره و شرایطی، از سست کردن پایه های اسلام و مبارزه با دین اسلام و احکام ارزشمند آن دست برنداشته اند. در این گونه وضعیت بدگمانی به آنان، روا، ضروری و عامل پایداری دین و رشد و کمال جامعه اسلامی در برابر خطرها و توطئه های آنان است. در این باره، امام علی علیه السلام در نامه ای به مالک اشتر، والی مصر دستور می دهد که پس از صلح با دشمن، همواره مراقب او باشد تا با نقشه های خیانت آمیز او غافل گیر نشود. سپس می فرماید: «فَخُذِ الحَزْمَ وَ اتَّهِمْ فی ذلِک حُسْنَ الظَّنِّ؛ محکم کار و با احتیاط باش و به راه خوش گمانی مرو».[6]
3 . بدگمانی در زمان فساد و فتنه
اسلام پیروانش را هنگام چیره شدن فساد و فتنه، با نشان دادن راه کارهایی مناسب، از خطر سقوط و تباهی حفظ کرده است. از جمله آن راه کارها، رفتار احتیاط آمیز با مردم و پرهیز از خوش گمانی به افراد جامعه است. بدگمانی در چنین شرایطی، انسان را از گرفتار آمدن در دام انسان های فتنه انگیز باز می دارد. امام علی علیه السلام در این باره می فرماید:
اِذَا اسْتَوْلَی الفَسادُ عَلَی الزَّمانِ وَ اَهْلِهِ فَاَحْسَنَ الرَّجُلُ الظَّنَّ بِرَجُلٍ فَقَدْ غَرَّرَ.[7]
هرگاه فساد و ناراستی بر روزگار و مردم چیره شده، هرگونه خوش بینی، ساده اندیشی است.
پیام متن:
مؤمن از ساده اندیشی به دور است و از خوش گمانی بی جا به دیگران می پرهیزد.
 

پی نوشت:
[1] سید محمد شجاعى، بدگمانى ریشه فتنه ها و اختلاف ها، ص 54.
[2] حسن بن شعبه حرانى، تحف العقول، ص 50.
[3] محمدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج 72، ص 201.
[4] فضل بن حسن طبرسى، ترجمه تفسیر مجمع البیان، ج 23 و 24، ص 830.
[5] عبدالمجید معادیخواه، فرهنگ آفتاب، ج 2، ص 682.
[6] نهج البلاغه، نامه 53.
[7] محمدى رى شهرى، میزان الحکمه، ج 7، ص 3399.

Share