رفتن به محتوای اصلی
روتیتر
تعداد کلمات 2697 / تخمین زمان مطالعه ۷ دقیقه

مجموعه اشعار مداحی حضرت زینب علیهاالسلام - بخش دوم

تاریخ انتشار:
مجموعه اشعار مداحی حضرت زینب کبری سلام الله علیها را به مناسبت سالروز رحلت آن بانوی بزرگوار اسلام تقدیم محبان عقیله بنی هاشم می نماییم.
مجموعه اشعار مداحی حضرت زینب علیهاالسلام

مجموعه اشعار مداحی حضرت زینب علیهاالسلام - بخش دوم

در این بخش از ضیاءالصالحین، مجموعه اشعار مداحی حضرت زینب کبری سلام الله علیها را به مناسبت سالروز رحلت آن بانوی بزرگوار اسلام تقدیم پیروان مکتب اهل بیت علیهم السلام می نماییم. با ما همراه باشید.

مجموعه اشعار مداحی حضرت زینب علیهاالسلام

« مجموعه اشعار مداحی حضرت زینب علیهاالسلام »

بعد زهرا بهترین زن بین زنها زینب است
لاف نَبود گر بگویم عین زهرا زینب است

گر بپرسی کیست استاد دبیرستان عشق
خیل شاگردان همه گویند تنها زینب است

گر بسنجی درترازوی عمل معیار صبر
صبرگوید قهرمان صبردنیا زینب است

گر مقام او بود از جمع معصومین جدا
آن که ازهرمعصیت باشد مبرّا زینب است

در ریاضی گر حساب جمع از مِنها جداست
آن که از جمع شفاعت نیست مِنها زینب است

آن که باتیغ زبان، کار دوصد شمشیر کرد
کوه صبر و استقامت روح تقوا زینب است

آن که با ایراد نطقی کرد مانند علی
زاده مرجانه را محکوم و رسوا زینب است

آن که بهر ما جهاد فی سبیل الله را
با اسارت می کند تفسیر و معنا زینب است

با شهامت چون اسارت گشت توأم، عقل گفت
آن که در دنیا نظیرش نیست پیدا زینب است

شد رقم پرونده اسلام با خون حسین
آن که با خون سر خود کرد امضاء زینب است

شاعر ژولیده می گوید به آواز جلی
بین زنها بهترین زن بعد زهرا زینب است

ژولیده نیشابوری

مجموعه اشعار مداحی حضرت زینب علیهاالسلام

خطبه زینب اگر در سفر شام نبود
ازفداکاری شاه شهدا نام نبود

نه همین نام نبود ازشه خونین کفنان
اثر از مکتب ارزنده اسلام نبود

ازمدینه زن و فرزند به همراه بردن
نکته ای بود که اندر خور افهام نبود

کاش می بود یکی تا که بگوید به یزید
جای بانوی حرم در ملأ عام نبود

چوب چون برلب ودندان شه دین می زد
خواهر غمزده اش را دمی آرام نبود

جست ازجاو بمانند پدر راند سخن
که نظیرش به سخن درهمه ایّام نبود

اثر از دختر ویرانه نشینی باقیست
گرچه آن روز چو وی دختر گمنام نبود

لیک نبود زمعاویه و پورش اثری
با وجودی که به جز در کفشان شام نبود

این دلیلیست که حق باقی و باطل فانی است
فکر دنیاطلبان جزغلط وخام نبود

«خوشدل» آن کس که حسینی شد از روز نخست
هیچ گه فکر پرستیدن اصنام نبود

خوشدل

مجموعه اشعار مداحی حضرت زینب علیهاالسلام

غم چهره نیلی غم کودک و سیلی
غم طعنه و دشنام غم سنگ لب بام

شده قاتل زینب، امون از دل زینب
میون همه دل ها، امون از دل زینب

غم اون همه آزار بین کوچه و بازار
غم خنده دشمن سر هر کوی و برزن

شده قاتل زینب، امون از دل زینب
میون همه دل ها، امون از دل زینب

غم کوچه و سیلی غم صورت نیلی
غم یاس خزونی غم قد کمونی

غم و غربت حاکی غم چادر خاکی
غم غسل شبونه غم بازو و شونه

غم حیدر خسته غم فرق شکسته
غم صورت گلگون غم طشت پراز خون

غم شبه پیمبر روی خونی اکبر
غم محسن دیگر غم غربت اصفر

غم دست بریده غم فرق دریده
غم پیکر عریان غم اون لب و دندان

غم و محنت و ناله غم مرگ سه ساله
شده قاتل زینب امون از دل زینب
میون همه ی دل ها، امون از دل زینب

مجموعه اشعار مداحی حضرت زینب علیهاالسلام

شمس حجاب گنبد دوار زینب است
بدر سپهر عصمت و ایثار زینب است

محبوبه ی حبیه ی دادار زینب است
مسطوره ی سلاله ی اطهار زینب است

اذن دخول در حرم یار زینب است
منصوره ی نرفته سر دار زینب است

نون و قلم نبی است و ما یسطرون حسین
طاق فلک علی است به عالم ستون حسین

خلقت تمام حضرت زهراست خون حسین
هستی تمام ظاهر و مافی البطون حسین

با یک قیامت است هم الغالبون حسین
در این قیام نقطه ی پرگار زینب است

ققنوس وهم از پی او در توهم است
فانوس وصف در صفت وصف او گم است

قاموس اقتدار و وقار و تلاطم است
پابوس او تمامی افلاک و انجم است

کابوس شام و دولت نامرد مردم است
بر فرق ظلم تیغ شرر بار زینب است

پیداترین ستاره ی دیبای خلقت است
زیباترین سروده ی لبهای خلقت است

زهراترین زهره ی زهرای خلقت است
لیلاترین لیلی لیلای خلقت است

شیواترین سوال معمای خلقت است
گنجینه ی جزیره ی اسرار زینب است

این کیست این که سجده کند عشق در برش
این کیست این که سینه درند در برابرش

این کیست این که از جلوات مطهرش
عالم نیود غیر غباری ز محضرش

فرموده است از برکاتش برادرش
آئینه دار حیدر کرار زینب است

تا کوچه اش قبیله ی لیلا ادامه داشت
تا خانه اش گدایی عیسی ادامه داشت

در چشم او تلاطم دریا ادامه داشت
بر قامتش قیامت مولا ادامه داشت

زینب نبود حضرت زهرا سلام الله علیها ادامه داشت
خاتون خانه دار دو دلدار زینب است

سرچشمه های پرطپش کوهسار از اوست
دریا از اوست جذبه ی هر آبشار از اوست

تیغ کلام فاطمی اش آب دار از اوست
تفسیر آیه های غم و انتظار از اوست

آری تمام هیمنه ی ذوالفقار از اوست
از کربلا بپرس علمدار زینب است

آن شانه ی صبور صبوری ز ما ربود
آن قامت غیور قیامت بپا نمود

آن شیرزن حماسه ی عباس را سرود
با دست خویش بیرق کرببلا گشود

بر بالهای زخمی اش ای وای جا نبود
غم را بگو بیا که خریدار زینب است

ذرات و کائنات همه مرده یا خموش
در احتجاج بود زنی یک علم به دوش

قلب جهان به عمق زمین غرق جنب و جوش
آتشفشان قهر خداوند در خروش

هوهوی ذوالفقار علی می رسد به گوش
در هیبتی ز حیدر کرار زینب است

خورشید روی قله ی نی آشکار شد
کوچکترین ستاره سر شیرخوار شد

ناموس حق به ناقه ی عریان سوار شد
هشتاد و چهار خسته به هم هم قطار شد

زیباترین ستاره ی دنباله دار شد
در این مسیر نور جلودار زینب است

چشم ستاره در به در جستجوی ماه
بر روی نیزه دیده ی زینب گرفت راه

مبهوت می نمود به سرنیزه ای نگاه
آتش کشید شعله ز دل تا کشید آه

کای جان پناه زینب و اطفال بی پناه
راحت بخواب چونکه پرستار زینب است

از نای من به ناله چو افتاد نای نی
عالم شنید از پس آن های های نی

تو بر فراز نیزه و من در قفای نی
آنقدر سنگ خورده ام از لابه لای نی

تا اینکه یافتم سرت از رد پای نی
هجران توست آتش و نیزار زینب است

قرآن بخوان که حفظ شود آبروی تو
رنگین شده است ساقه ی نی از گلوی تو

در حسرتم که نیزه کند شانه موی تو
ای منتهای آرزویم گفتگوی تو
ای نازنین بناز خریدار زینب است

پشتش شکست بس که بر او آسمان گریست
حتی به حال و روز دلش کاروان گریست

از خنده های حرمله و ساربان گریست
بر گیسوان شعله ور کودکان گریست

از ضربه های دم به دم خیزران گریست
بر خیل اشک قافله سالار زینب است

زینب اگر نبود اثر کربلا نبود
شیرازه ای برای کتاب خدا نبود

زینب اگر نبود علم حق بپا نبود
این خیمه ها و پرچم و رخت عزا نبود

یک یا حسین بر لب ما و شما نبود
در کار عشق گرمی بازار زینب است

با این که قد خمیده ام و داغ دیده ام
فتح الفتوح کرده ام هرجا رسیده ام

گر نیش کعب نی به وجودم خریده ام
گر طعم تازیانه چو مادر چشیده ام

چون کوه ایستاده ام ای سر بریده ام
در اوج اقتدار جهاندار زینب است

زینب کجا و خنده ی اشرار یا حسین
زینب کجا و کوچه و بازار یا حسین

زینب کجا و مجلس اغیار یا حسین
زینب کجا و این همه آزار یا حسین

زینب کجا و طشت و سر یار یا حسین
در پنجه های بغض گرفتار زینب است

مجموعه اشعار مداحی حضرت زینب علیهاالسلام

زینب آمد شام را یکباره ویران کرد و رفت
اهل عالم را زکار خویش حیران کرد و رفت

از زمین کربلا تا کوفه و شام خراب
هر کجا بنهاد پا، فتحی نمایان کرد و رفت

با لسان مرتضی از ماجرای نینوا
خطبه ای جا نسوز اندر در کوفه عنوان کرد و رفت

با کلام جانفزا، اثبات دین حق نمود
عالمی را دوستدار اهل ایمان کرد و رفت

فاش میگویم من آن بانوی عظمای دلیر
از بیان خویش دشمن را هراسان کرد و رفت

بر فرازنی چو آن قرآن ناطق را بدید
با عمل آن بی قرین اثبات قرآن کرد و رفت

در دیار شام برپا کرد از نو انقلاب
سنگر ستمگران را سست بنیان کرد و رفت

خطبه ی غرا بیان فرمود در کاخ یزید
کاخ استبداد را از ریشه ویران کرد و رفت

از کلام حق پسندش شد حقیقت آشکار
اهل حق را شامل الطاف یزدان کرد و رفت

شام، غرق عیش و عشرت بود در وقت ورود
وقت رفتن شام را شام غریبان کرد و رفت

دخت شه را بعد مردن در خرابه جای داد
گنج را در گوشه ی ویرانه پنهان کرد و رفت

زآتش دل بر مزار دختر سلطان دین
در وداع آخرین شمعی فروزان کرد و رفت

مجموعه اشعار مداحی حضرت زینب علیهاالسلام

چرخ و فلک و ستاره حیران دیدم
آن محنت و غم که کس ندیده، آن دیدم

نوحی به هزار سال یک طوفان دید
من نوح نیم هزار طوفان دیدم

مجموعه اشعار مداحی حضرت زینب علیهاالسلام

ای اختر فضائل و ای آسمان صبر
ای زینب ای به گلشن دین باغبان صبر

گر شد حسین تشنه جگر قهرمان عشق
نازم به همتت که توئی قهرمان صبر

گشتی تو سرفراز که در دشت کربلا
دادی چنانکه خواست خدا، امتحان صبر

در حیرتم که صبر تو را وصف چون کنم
کلک زبان بریده ندارد بیان صبر

توصیف صبر توست مگر آنچه حق نزول
فرموده در کتاب مقدس به شأن صبر

دوران زندگانی هر کس زمان اوست
دوران زندگیّ تو باشد زمان صبر

ای یادگار فاطمه تا روز رستخیز
عاجز به وصف صبر تو باشد زبان صبر

کردی تو صبر تا که ظفر یافتی به خصم
آری ظفر همیشه رود هم عنان صبر

«خسرو» به یاد صبر فراوانت اوفتد
در هر کجا که گفته شود داستان صبر

سید محمد حسرو نژاد

مجموعه اشعار مداحی حضرت زینب علیهاالسلام 
شام، روشن از جمال زینب کبراستی
سر به زیر افکن که ناموس خدا، اینجاستی

کن تماشا آسمانِ تابناک شام را
که آفتاب برج عصمت، از افق پیداستی

آب گردد زَهره ی شیران در این صحرا، مگر
دختر شیر خدا، خفته در این صحراستی؟

در شجاعت چون حسین و در شکیبایی حسن
در بلاغت چون علیّ عالیِ اعلاستی

نغمه مرغ حق از باغات شام آید بگوش
مرغ حق را، نغمه شورانگیز و روح افزاستی

کرد روشن با جمالش، آسمان شام را
کز فروغ چهره گویی زُهره ی زهراستی

قاسم رسا

مجموعه اشعار مداحی حضرت زینب علیهاالسلام

روی حسین، مهر دل آرای زینب است
موی حسین، لیله ی اسرای زینب است

زیباترین مطاع به بازار روز حشر
در نزد اهل بیت، تولای زینب است

دارالزیاره و حرم قدس کبریاست
هر سینه ای که طور تجلای زینب است

هر لحظه ای که بگذرد از گردش زمان
در چشم ما قیامت کبرای زینب است

فریاد خون پاک شهیدان کربلا
تا روز حشر، خطبه ی غرای زینب است

مکتب نرفته عالمه ی عالم وجود
ایثار و صبر، درس الفبای زینب است

دوزخ تنم بسوزد اگر غیر از این بوَد
نقش بهشت، جای کف پای زینب است

مگذار تا به خاک فتد اشک دیده ات
این اشک نیست، گوهر دریای زینب است

نامی که می برد همه جا دل ز پنج تن
باور کنید، نام دل آرای زینب است

در روز حشر، آینه ی نور می شود
پرونده ای که پای وی امضای زینب است

گر در خرابه خُفت، نکاهد مقام او
چون سینه ی رسولِ خدا جای زینب است

جبرانِ جای خالی، زهرا کند علی
او را نظاره تا که به سیمای زینب است

بگشوده دست، بهر قنوت نماز شب
نام حسین بر روی لب های زینب است

خون حسین یافت بقا از خطابه اش
دین سرفرازِ همت والای زینب است

سیل بلا جمیل بوَد در نگاه او
دریای خون، بهشت تماشای زینب است

شب های بی حسین که ذکرش بوَد حسین
شب های قدر و لیله ی احیای زینب است

رأس حسین: طور تجلا به نوک نی
بازار کوفه: سینه ی سینای زینب است

افتاده اند زنگ شترها هم از صدا
این معجز اشاره و ایمای زینب است

بالله بقا دهنده ی قرآن و اهل بیت
خون حسین و منطقِ گویای زینب است

یک بوسه مثل بوسه ی پرمهر فاطمه
بر حنجر بریده، تمنای زینب است

چون جای تازیانه بر اندام مادرش
آثار کعب نیزه به اعضای زینب است

وقتی کنار طشت طلا ایستاده است
چشم حسین بر قد و بالای زینب است

دشنام و خنده و کف و خاشاک و خاک و سنگ
در شام و کوفه بهر تسلای زینب است

«میثم» برای دخت علی اشک چشم تو
دُرّی گران بوَد که ز دریای زینب است

مجموعه اشعار مداحی حضرت زینب علیهاالسلام

 

ناز و مهر، مهر ورزان از نگاه زینب است
عشق اگر عشق است سرگردان راه زینب است

گاه گاهی از دو چشمم اشک می بارد بر او
این بلا تکلیفی چشم از نگاه زینب است

های هایش هو هوی باد است در گیسوی بید
شیون باد خزان از آه آه زینب است

زن مگو مردان عالم مانده در مردانگیش
تابش خورشید مردی از پگاه زینب است

خیل اشک و ناله ی ایتام سربازان او
دختری تنها علمدار سپاه زینب است

یک زن و این قدر، قدر و منزلت نزد خدا
برترین سوگند مهدی هم به جان زینب است

مجموعه اشعار مداحی حضرت زینب علیهاالسلام

ستر ناموس نبوت چون حجاب زینب است
محتجب لفظ حجاب از احتجاب زینب است

دانش آموز علی خواهر ناموس دین
کی دهد معجر زسر، قرآن کتاب زینب است

از مزارش گر صدای سوز و سازی بشنوی
آن صدای سوزش قلب کباب زینب است

از میان تربتش بوی حسین آید برون
کهنه پیراهن گمان در مزار زینب است

جامه ی یاران سیاه و محمل و پرچم سیاه
آری آری این سیاهی یادگار زینب است

پرچم ات گر سرنگون شد من نگه می دارمش
غم مخور بعد از تو پشتیبان پرچم زینب است

ملجع اهل حرم تا ظهر اگر عباس بود
شب نگه بان در کنار نهر علقم زینب است

مجموعه اشعار مداحی حضرت زینب علیهاالسلام

عاشق شدیم وعاشق حیران ماشدند
قومی اسیر زلف پریشان ما شدند

آنقدر عاشقیم که عشاق روزگار
مبهوت اشتیاق گریبان ما شدند

روح القدس شدیم وتمامی شاعران
گرم غزل سرایی دیوان ما شدند

یوسف شدیم وبهر تماشای حال ما
صدها عزیز راهی زندان ما شدند

آنقدر آمدیم ومسلمان او شدیم
آنقدر آمدند ومسلمان ما شدند

ما عاشقیم عاشق حیران زینبیم
تکفیرمان کنید مسلمان زینبیم

مارا نوشته اند برای گدا شدن
سائل شدن، اسیر شدن، مبتلا شدن

از آنطرف خلاصه دری باز میشود
می ارزد انتظار به این آشنا شدن

عشاق سنگ خورده ی دیوار زینبیم
پس واجب است غرق تماشای ما شدن

وقتی مسیر جای قدمهای زینب است
میلی نمیکنیم به جز خاک پا شدن

اول طواف بعد منا پس چه بهتر است
بعد از دمشق راهی کرب و بلا شدن

"مارا برای راز و نیاز آفریده اند
این کعبه را برای نماز آفریده اند"

این کیست که فرشته گلیم آورش شده
بال وپر فرشته نخ معجرش شده

دیگر نیاز نیست به گهواره بردنش
دست حسین بالش زیر سرش شده

از این به بعد خانه ی مولا چه دیدنی است
با زینبی که فاطمه ی دیگرش شده

زهرا همان که ام ابیهاش گفته اند
زهرا همان که مادرش پیغمبرش شده

دیروز دختر وجنات خدیجه بود
حالا خدیجه آمده ودخترش شده

اینگونه بود فاطمه شد ریشه بقا
اینگونه بود فاطمه شد ام امها

زینب طلوع بود ولی ابتدا نداشت
زینب غروب بود ولی انتها نداشت

زینب رسول بود ولی مصطفی نشد
شهر نزول بود اگرچه حرا نداشت

زینب اگر نبود کسی فاطمی نبود
زینب اگر نبود کسی مرتضی نداشت

زینب اگر نبود حسینی نمیشدیم
زینب اگر نبود زمین کربلا نداشت

زینب هر آنچه گفت تماما حسین بود
اصلا به غیر نام حسین اعتنا نداشت

زینب اگر نبود مسلمان نداشتیم
باور کنید ذکر حسین جان نداشتیم

جایی پریده است که پیدا نمی شود
حتی عروج این همه بالا نمی شود

دیدند صبح آمده اما در آسمان
خورشید شهر فاطمه پیدا نمی شود

یا ایها الرسول چرا آفتاب صبح
در آسمان شهر تماشا نمی شود

فرمود :زینب آینه ی روی دخترم
آنکه مقام بی حدش املا نمی شود

چون بی نقاب آمده بیرون حجره اش
امروز آفتاب هویدا نمی شود

حقش نبود کعبه نیلوفرش کنند
حقش نبود سر زده بی معجرش کنند

لبهاش تشنه بود ولی رود نیل بود
بالش شکسته بود ولی جبرئیل بود

زینب فرشته آینه حوریه عاطفه
از جنس خانواده ای از این قبیل بود

گودال هم که رفت فقط سر به زیر بود
شرمنده بود از اینکه قتیلش قلیل بود

کوچه به کوچه لشگر کوفه شکست خورد
از دست خانمی که تماما اصیل بود

ویرانه کرد کاخ بلند یزید را
زینب تبر نداشت ولیکن خلیل بود

علی اکبر لطیفیان

مجموعه اشعار مداحی حضرت زینب علیهاالسلام

مطالب مرتبط و پیشنهادی: مجموعه اشعـار مداحی حضرت زینب علیهاالسلام - بخش اول

مجموعه اشعار مداحی حضرت زینب علیهاالسلام

موضوع مقالات

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
بازگشت بالا