معاد در آیینه توحید با نگاهی به ادعیه وارده
معاد در آیینه توحید با نگاهی به ادعیه وارده
گرچه پیامبران الهی و ائمه اطهار علیه السلام همواره خود را در محضر ذات ربوبیت الهی می دیدند، گذشته از لذت بردن از خلوت گزینی و مناجات عاشقانه با باری تعالى، وظیفه ای دیگر نیز بر عهده داشتند و آن نشر آموزه های الهی و تربیت الهی در قالب ادعیه و مناجات است. از این رو، بسیاری از آموزه ها چون چگونگی ارتباط انسان با خدا، با مردم و جامعه، چگونگی زیستن، عبودیت، معاد و تصویر صحیحی از روزهای پس از حیات انسان را به خوبی می توان از این ارتباط عاشقانه و عارفانه استخراج کرد. توجه برنامه سازان به معاد در ادعیه می تواند افق های جدیدی را به روی برنامه سازان بگشاید.
معاد در آیینه توحید / ادعیه
الف) دعای ابوحمزه ثمالى
«الهى! عمرم را به تسویف و آرزوهای باطل از دست دادم و اینک به جایی رسیده ام که از خوبی و اصلاح نفس خود به کلی ناامیدم. وای اگر من با چنین حال منتقل شوم به جانب قبری که برای خوابگاه خود مهیا نکردم و با عمل صالح، فرشی در آن بستر نگستردم و چرا نگریم، در صورتی که نمی دانم مسیرم تا کجاست و به کجا می روم و اکنون می بینم که نَفْس با من خدعه می کند و روزگار با من مکر می ورزد، در حالی که عقاب مرگ بر سرم پر و بال گشوده است. پس چرا نگریم، می گریم بر آن حالتی که از قبر برهنه و خوار بیرون آمده و بار سنگین اعمالم را بر پشت گرفته ام، گاهی به جانب راست خود می نگرم و گاهی به جانب چپ، در آن حال که خلایق، هر کسی به کاری غیر کار من مشغولند و هر شخص در آن روز نیازمند کار خویش است و از توجه به غیر بی نیاز. در آن روز گروهی روسفید و خندان لب و دل شادند و گروهی رخسارشان گردآلود و عصیان و در غبار خواری پنهان است. ای سید من! همه اطمینان و اعتماد من و تمام امید و توکلم به تو و علاقه ام به رحمت و لطف توست، تویی که هر که را بخواهى، به رحمتت نائل می سازی».[مفاتیح الجنان]
ب) فرازی از زیارت آل یاسین
«... و مرگ حق است و فرشته نکیر و منکر حق است و روز قیامت، روز نشر و برانگیختن مردگان و روز حساب حق است و صراط و میزان حق است و نعمت بهشت و آتش دوزخ حق است و وعده نعیم الهی و وعید قهر و عذابش در بهشت و دوزخ همه حق است».[مفاتیح الجنان]
ج) مناجات حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام
«پروردگارا! من از تو درخواست ایمنی می کنم، آن روز سختی که مال و فرزند هیچ سودی نبخشد و چیزی سود ندهد جز آنکه با قلب پاک و سالم (از شرک و کبر و کینه و حسد) به حضور خدا آید. ای خدای من! از تو درخواست ایمنی می کنم آن روز سختی که ستم کار از پشیمانی و حسرت انگشت به دندان می گزد و می گوید: ای کاش من با رسول حق راه طاعت پیش می گرفتم و از تو درخواست ایمنی می کنم، آن روز سختی که گنه کاران به سیمایشان شناخته می شوند که (سیه رو و ارزق چشمند) پس موی پیشانی آنها را با پاهایشان بگیرند و در آتش دوزخ افکنند و از تو درخواست ایمنی می کنم، در روز سختی که نه پدری به جای فرزند و نه فرزندی به جای پدر جزا و کیفر شود و البته آن روز وعده خدا (بهشت و دوزخ) حق و حقیقت است و از تو درخواست ایمنی می کنم، در روز سختی که مردم ستمگر را عذرخواهی سود نبخشد و بر آنان لعن خدا و منزلگاه بد (در آتش دوزخ) است و از تو درخواست ایمنی می کنم، در روز سختی که هیچ کس را قدرت هر کس دیگر نیست و فرمان، در آن روز، خاص خداست و از تو درخواست ایمنی می کنم، در روز سختی که (از شدت هول و عذاب) هر شخص از برادر و مادر و پدر و زن و فرزندانش می گریزد که هر کس (از اهل قیامت) در آن روز توجه به کار خویش، از غیرش بی نیاز می سازد و از تو درخواست ایمنی می کنم، در روزی که کافر بدکار آرزو کند ای کاش! می توانست فرزندانش را خدای خود سازد و از عذاب برهد...». [مفاتیح الجنان]
د) فرازی از دعای کمیل
«چگونه شعله های دوزخ بر او (انسان) احاطه کند، با آنکه ضعف و بی طاقتی اش را می دانی یا چگونه در طبقات آتش به خود بپیچد و مضطرب بماند، با آنکه تو به صدق دعای او آگاهی».[مفاتیح الجنان]
ه) دعای امام سجادعلیه السلام در شب 27 رمضان
«بار خدایا! دوری گزیدن از خانه غرور و فریب دنیا را روزی من فرما و هم بازگشت به سوی خانه جاویدان آخرت و هم آمادگی برای مرگ را پیش از فرا رسیدنش روزی من گردان!» [مفاتیح الجنان]
و) دعای حضرت زهرا سلام الله علیها هنگام وفات
«بارالها! هنگام فرا رسیدن مرگ و آن گاه که مرا در خود فرو می برد و زمانی که جانم در میان استخوان های سینه ام قرار دارد و آن هنگام که به زیر گلویم می رسد و در آن حال که از دنیا بیرون می روم و در ساعتی که هیچ اختیاری از خود ندارم و هیچ سود و ضرر و نیز سختی و آسایشی را نمی توانم برای خود فراهم سازم، نسیمی از رحمت خود و بهره ای از خشنودی ات را به من عطا فرما. و پیش از آنکه جانم را بگیری و روحم را قبض کنی و فرشته مرگ را بر خارج ساختن جانم مسلط کنى، بشارتی از کرامت خود را به من ارزانی دار؛ بشارتی که تنها از جانب تو باشد تا قلبم را مطمئن گرداند و جانم را خشنود و دیدگانم را نورانی و چهره ام را مسرور سازد و رنگ رخسارم را درخشندگی عطا کند و جانم را آرامش بخشد. بشارتی که موجب آسودگی تمام اعضای بدنم گردد. تا هر مخلوقی از مخلوقاتت که مرا می بیند و هر بنده ای از بندگانت که توصیف مرا می شنود، بر آن غبطه خورد؛ بشارتی که شدائد مرگ را بر من آسان گرداند و رنج آن را از من برطرف سازد و شدت آن را از من دور گرداند و بیماری آن را از من برطرف و هم و غم آن را از من دور سازد و مرا از بلاهای آن باز دارد و از شرّ آن و کسانی که در آن هنگام حضور دارند پناه دهد و از خیر آن و خیر کسانی که در آن زمان حاضر هستند و خیر آنچه پس از آن واقع می گردد، بهره مند کند.
و آن گاه که جانم گرفته شد و روحم از کالبدم خارج گردید، روحم را در میان ارواح پاک و جانم را در میان جان های صالح و جسدم را در میان جسدهای پاکیزه و عملم را در میان اعمال مقبول قرار ده و از جایگاه قبرم و محل پوشانده شدن بدنم، آنجا که گوشت هایم کوبیده شده و استخوان هایم دفن می گردد و تنها و بی کس رها شده ام و هیچ قدرتی بر خود ندارم...».[جواد قیومی اصفهانى، دعا و کلمات حضرت زهرا سلام الله علیها، قم، دفتر انتشارات اسلامى، 1376، صص 49 و 51]
منبع: پایگاه حوزه
افزودن دیدگاه جدید