اهداف امام حسین علیه السلام از این قیام چه بود؟
اهداف امام حسین علیه السلام از این قیام چه بود؟
اهداف امام حسین علیه السلام از قیام عاشورا به شرح ذیل است : الف) عدم پذیرش حکمرانی ستمگران ب) مبارزه با غاصبان خلافت و حقانیت مکتب اهل بیت (علیهم السلام) ج) مبارزه با بدعت ها و بازگشت به قرآن و سنت نبوی د) نقش ولایت مداری در رسیدن به سعادت
امام حسین (علیه السلام) در یک کلام تمام اهداف قیام خویش را اینگونه معرفی کردند: «من برای اصلاح در امّت جدّم بپا خاستم، مى خواهم امر به معروف و نهى از منکر کنم و به روش جدّم و پدرم على بن ابى طالب رفتار نمایم!»
قیام امام حسین (علیه السلام) واقعه بسیار بزرگ و مهمی در تاریخ اسلام است. واقعه ای که برای بشریت درس های زیادی داشته و الگویی بی نظیر برای آنهاست. این قیام با خروج امام از مدینه آغاز شد و با حضور و سپس خروج از مکه ادامه یافت. هرچند که در مسیر کوفه و در کربلا شهادت اباعبدالله، رقم خورد؛ اما قیام پایان نپذیرفت و با پیام رسانی حضرت زینب و امام سجاد (علیهماالسلام) ادامه یافت و حداقل تا بازگشت دوباره خاندان حسینی به مدینه ادامه داشت. قیام بزرگی که به اندازه بزرگی اش، اهداف و دستاوردهایی بزرگ داشت و به اندازه ماندگاری اش، باید برای امروز ما کارایی داشته باشد. مطلبی که به برخی از آنها اشاره می کنیم:
الف) عدم پذیرش حکمرانی ستمگران
امام حسین (علیه السلام) در پاسخ استاندار مدینه که قصد بیعت گرفتن از ایشان را داشت؛ فرمود: «أَیُّهَا الْأَمِیرُ إِنَّا أَهْلُ بَیْتِ النُّبُوَّةِ وَ مَعْدِنُ الرِّسَالَةِ وَ مُخْتَلَفُ الْمَلَائِكَةِ وَ بِنَا فَتَحَ اللَّهُ وَ بِنَا خَتَمَ اللَّهُ وَ یَزِیدُ رَجُلٌ فَاسِقٌ شَارِبُ الْخَمْرِ قَاتِلُ النَّفْسِ الْمُحَرَّمَةِ مُعْلِنٌ بِالْفِسْقِ وَ مِثْلِی لَا یُبَایِعُ بِمِثْلِه؛ ای فرماندار، ما اهلبیت نبوت و جایگاه رسالت و محل نزول فرشتگان هستیم. خداوند با ما آغاز و ختم كرده و یزید مردی فاسق، شرابخوار، قاتل افراد محترم بوده و علناً به فسق می پردازد. شخصی چون من با چون او بیعت نخواهم كرد.»[1] از این عبارت به روشنی ممانعت امام از بیعت با یزید آشکار می شود. امام با این اقدام خویش، تکلیف امت های اسلامی را تا قیامت روشن کرده و لزوم سپردن حکمرانی مسلمانان به دست اهلان را علنی می سازد. شکل گیر تمام حرکت ها و انقلاب های اسلامی در عصرها و قرن های بعد را باید جزء اهداف ماندگار اباعبدالله (علیه السلام) به شمار آورد که نمونه هایی از آن را می توان در شکل گیری جمهوری اسلامی ایران و قیام مردم بحرین جستجو کرد.
وقتی مروان به حضرت پیشنهاد بیعت با یزید را داد و گفت این برای دین و دنیای تو بهتر است؛ امام در پاسخ فرمود: «همه از خداییم و به سوی او بر می گردیم. اگر فردی مانند یزید مسئولیت امت اسلامی را بپذیرد باید با اسلام خداحافظی کرد همانا شنیدم جدم رسول خدا می فرمود: خلافت بر آل ایوسفیان حرام است.»
ب) مبارزه با غاصبان خلافت و حقانیت مکتب اهل بیت (علیهم السلام)
فسق و فجور علنی یزید برای همگان، بی کفایتی و چهره واقعی بنی امیه را آشکار کرده بود. اگر معاویه با ظاهرسازی هایش و با عنوان هایی جعلی چون "خالُّ المُسلِمین، دایی مسلمانان" توانسته بود امت را منحرف کرده و خود را خلیفه برحق به همگان معرفی کند؛ یزید بر خلاف پدرش همه ریاکاری های امویان را بر باد داد و در این میان برای اتمام حجت، نیاز بود تا حجت خدا خود و مکتب بر حق را به همگان معرفی کند. لذا امام حسین(علیه السلام) قیام را آغاز کرده و حقانیت مکتب اهل بیت را از مدینه، مکه، کربلا، کوفه تا مرکز خلافت یعنی شام علنی ساخت. از این رو وقتی مروان به حضرت پیشنهاد بیعت با یزید را داد و گفت این برای دین و دنیای تو بهتر است؛ امام در پاسخ فرمود: «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ وَ عَلَى الْإِسْلَامِ السَّلَامُ إِذْ قَدْ بُلِیَتِ الْأُمَّةُ بِرَاعٍ مِثْلِ یَزِیدَ وَ لَقَدْ سَمِعْتُ جَدِّی رَسُولَ اللَّهِ یَقُولُ الْخِلَافَةُ مُحَرَّمَةٌ عَلَى آلِ أَبِی سُفْیَان؛ همه از خداییم و به سوی او بر می گردیم. اگر فردی مانند یزید مسئولیت امت اسلامی را بپذیرد باید با اسلام خداحافظی کرد همانا شنیدم جدم رسول خدا می فرمود: خلافت بر آل ایوسفیان حرام است.»[2]
این حرکت امام، دوری از مکتب اهل بیت را برابر فجایعی چون بی رحمی نسبت به زنان، کودکان و حتی شیرخوارگان معرفی کرد. نتایحی که امروز در ظهور داعش و وهابیت نمود یافته است.
ج) مبارزه با بدعت ها و بازگشت به قرآن و سنت نبوی
یکی دیگر از اهداف قیام حسینی مبارزه با بدعت ها بود. حضرت در نامه ای که به اهالی بصره فرستادند؛ اینگونه مرقوم داشتند: «إِنِّی أَدْعُوكُمْ إِلَى اللَّهِ وَ إِلَى نَبِیِّه فإنَ السُّنَّة قَد أُمیْتَت، وإنَّ البِدعَةَ قَد أُحیِیتْ، وَإنْ تَسمَعوا قَولی، وَتُطیعوا أَمری، أَهدِكُم سبیلَ الرَّشاد؛ به درستی من شما را به خدا و پیامبرش دعوت می کنم. همانا سنت کشته شده و بدعت ها حیات یافته است. اگر سخن مرا بشنوید و از سفارش من اطاعت کنید؛ شما را به راه رشد و سعادت هدایت می کنم.»[3] حضرت در این جملات کوتاه، بازگشت به قرآن، احیای سنت پیامبر و مبارزه با بدعت ها را هدف خویش معرفی کرده، هدفی که سعادت ابدی شیعیان و پیروان حسینی را تضمین کرده و همراهی با آن را به معنای رشد دانسته است. ماندگاری امروز اسلام و تشیع را باید برخاسته از آن قیام دانست. قیامی که وظیفه ما را هم روشن کرده و به ما خط سعادت را معرفی می کند و آن چیزی جز پیروی از قرآن و سنت راستین پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) و دوری از انحرافات و بدعت ها نیست.
د) نقش ولایت مداری در رسیدن به سعادت
امام حسین(علیه السلام) در نامه ای کوتاه به بنی هاشم اینگونه نوشتند: «فَإِنَ مَنْ لَحِقَ بِی اسْتُشْهِدَ وَ مَنْ لَمْ یَلْحَقْ بِی لَمْ یُدْرِكِ الْفَتْحَ؛ همان کسی که به من ملحق شود شهید خواهد شد و کسی که به من ملحق نشود طعم پیروزی را نخواهد چشید.»[4] در این نامه کوتاه، حضرت شهادت را هم نوعی از پیروزی معرفی کرده است. اما آنچه در این سخن نیز وجود دارد لزوم همراهی با امام و ولی خداست. مطلبی که فهماندن آن به مردم یکی از اهداف قیام حسینی بود. آری پیروزی نهایی در همراهی با ولایت است. روشن شدن این مطلب را در کربلا می توان دید. قدرت نظامی، توان سیاسی و حتی پول و ثروت نتوانست نام بنی امیه را در زمره فاتحان ثبت کند؛ پس برای رسیدن به فتح و پیروزی باید دید ولی خدا یا رضایت امام زمان در کدام جبهه قرار گرفته است.
بیشتر بخوانید: ویژه نامه پرسمان حسینی علیه السلام/ پاسخ به شبهات محرم
در یک کلام
امام حسین (علیه السلام) در یک کلام تمام اهداف قیام خویش را اینگونه معرفی کردند: «اِنَّما خَرَجْتُ لِطَلَبِ الاِصْلاحِ فِی اُمَّهِ جَدِّی، اُرِیدُ اَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ اَنْهى عَنِ الْمُنْکَرِ، وَ اَسِیرَ بِسِیرَهِ جَدِّی وَ اَبِی عَلِىِّ بْنِ اَبِی طالِب؛ من برای اصلاح در امّت جدّم بپا خاستم، مى خواهم امر به معروف و نهى از منکر کنم و به روش جدّم و پدرم على بن ابى طالب رفتار نمایم!»[5] بله، دعوت مردم به پیروی از قرآن و اسلام ناب و زدودن بدعت از جامعه، همگی نوعی از امر به معروف و نهی از منکر است. قیامی که نتایج آن تا امروز ادامه دارد. باید ماندگاری اسلام و مکتب تشیع را برخاسته از قیام حسینی بدانیم و در مقابل آن ما وظیفه داریم با پیروی از مکتب سید الشهدا (علیه السلام) در برپایی مجالس حسینی بکوشیم.
پی نوشت:
1. (لهوف، ص23)
2. (لهوف، ص24)
3. (وقعه الطف، ص107)
4. (کامل الزیارات، ص57)
5. (مناقب، ج4، ص89)
افزودن دیدگاه جدید