شرح فرازهایی از زیارت عاشورا
خواندن زیارت عاشورا در روز عاشورا سفارش شده و توسط ائمه(ع) با بیانات مختلفی نقل گردیده است. یک زیارت عاشورای معروفه و یک زیارت عاشورای غیر معروفه داریم. امام باقر(ع) مقدماتی را برای زیارت عاشورای معروفه نقل می کند که در "کامل الزیارات ابن قولویه" و همچنین در "مصباح المتهجد مرحوم شیخ طوسی" که بعد از ابن قولویه بوده اند آمده اختلافاتی در نقل آن آمده است. در برخی کتب، نسخه بدلهای آن هم ذکر شده است. اصل سفارش این زیارت برای روز عاشوراست. اما در ادامه می فرمایند اگر در ایام دیگر هم خوانده شود، مشکلی ندارد و حضرت اساساً به راوی که علقمه است سفارش می کنند در ایام دیگر هم اگر توانستی این زیارت را بخوان. «و ان استطعت ان تزورهم فی کل یوم بهذه الزیارة من دارک فافعل». بعد حضرت ثواب بسیار زیادی را برای این زیارت بیان می کنند. می فرمایند این ثواب در ایام دیگر هم هست و فقط در روز عاشورا نیست. این یکی از زیاراتی است که این مقدار فضائل برای آن ذکر شده ؛ حضرت می فرمایند ثواب دوهزار حج و دوهزار عمره و دو هزار جهاد، ثواب هر حج ، عمره و غزوه ای که افراد با پیامبر اکرم(ص) و ائمه(ع) داشته اند را دارد. و البته آدابی هم دارد که حضرت می فرمایند به صحرا برو یا بر بالای بلندی و پشت بام برو، اول سفارش به تکبیر می کنند و بعد سلام به امیر المؤمنین(ع) و بعد هم دو رکعت نماز و بعد هم زیارت را بیان می کنند. این مقدمات زیارت عاشوراست که مطالب مهمی در این زیارت آمده ؛ همانطور که بیان شد، موارد دیگری هم برای چگونگی زیارت عاشورا ذکر گردیده و برخی از مؤلفین که در این خصوص تحقیق کرده اند، این موارد را برای آن ذکر کرده اند و این مطالب اجمالی بر زیارت عاشورا بود که عرض کردم. حضرت در پایان زیارت هم دعایی را به علقمه یاد می دهند که اگر حاجتی داشتی و این دعا را بخوانی، ان شاء الله خدای متعال حاجت تو را برآورده می کند. این را به این جهت عرض کردم چون گاهی تلقی می شود خواندن زیارت عاشورا مشکلاتی را به دنبال می آورد. به نظر می رسد اینگونه نیست و خود ائمه(ع) برای رفع مشکلات این را فرموده اند که ما زیارت عاشورا را با این دعا بخوانیم. صفوان خدمت امام صادق(ع) خبر می دهد که با علقمه بودیم و او این زیارت را از پدرتان نقل کرد. حضرت به صفوان می فرمایند: «اذا حدث لک الی الله حاجة فزر بهذه الزیارة من حیثکم»، هر جایی که هستی این زیارت را بخوان و لازم نیست به کربلا بروی و بعد می فرمایند "ودعوا بهذا الدعاء" این دعا را هم بخوان که دعای علقمه بوده و در مفاتیح هم هست و در ادامه حاجتت را از خدا بخواه "فاعطیک من الله" آن حاجت از طرف خدا می آید و نه خدا تخلف وعده می کند و نه رسولش.
*زیارت عاشورا حدیث قدسی است؛
بنابراین نباید به این مسائل توجه کرد. نکته دوم اینکه این زیارت را امام باقر(ع) از پدر بزرگوارشان و پدر بزرگوارشان نیز از امام حسین(ع) و امام حسن(ع) و همین طور از علی(ع) و از رسول خدا(ص) و رسول خدا(ص) از جبرئیل و او از خدای متعال نقل می کند. یعنی با این بیان زیارت عاشورا حدیث قدسی است. این فرمایش را امام صادق(ع) می فرمایند، در وقتی که این زیارت را صفوان از علقمه برای ایشان نقل می کند. متن روایت این است: "قال لی ابوعبد الله(ع) تعاهد هذه الزیارة خیلی عجیب است تو تعهد کن که این زیارت را بخوانی فادعوا بهذا الدعاء"، از دور این دعا را بخوان "فانی ضامن علی الله تعالی لکل من زار بهذه الزیارة"، من ازجانب خدا ضامن هستم که هر کس این زیارت را بخواند زیارتش قبول و سعیش مشکور شود و سلامش هم برسد. پرده ای در بین نباشد و حاجتش از جانب خدا هر حاجتی که باشد، برآورده شود، بعد حضرت می فرمایند "ای صفوان من این زیارت را با تضمین همین ضمانت از پدرم شنیدم"، یعنی امام باقر(ع) این تضمین ها را کرده و پدرم از پدرش علی بن الحسین(ع) با همین ضمانت یعنی تأکید می کند، این ضمانت هست و او از امام حسین(ع) و او از برادرش امام حسن(ع) به همین ضمانت و او از علی(ع) و علی(ع) از پیامبر اکرم(ص) با همین ضمانت و او از جبرئیل با همین ضمانت و جبرئیل از خدای متعال با همین ضمانت که خدا بر خودش قسم یاد کرد، "قد عالی الله علی نفسه ان من زار الحسین(ع) بهذه الزیارة و دعا بهذه الدعا قبلت منه الزیارته حضرت می فرماید؛ "فقط دشمنان ما نمی توانند از این مسئله بهره مند شوند و هر کس با این نیت بیاید، این فضایل را دارد." بعد جبرئیل می گوید من به پیامبر اکرم(ص) گفتم یا رسول الله خداوند سرور و بشارتی را برای شما فرستاده که سرور و بشارت به علی و فاطمه و حسن و حسین و ائمه(ع) از فرزندانشان است. از جهت سند هم علما تحقیقاتی را انجام داده اند که در اینجا جای بحث آن نیست که صفوان چه جایگاهی دارد و همچنین علقمه و همین طور سخنانی که به امام باقر(ع) می رسد، یا گفته اند صحیحه هستند یا حسنه که این روایت مورد پذیرش قرار گرفته و از نظر سندی خدشه ای برای رسیدن این روایت به رسول اکرم(ص) که این را به عنوان حدیث قدسی بیان می کنند، ندارد.
*تفاوت حدیث قدسی با قرآن
توضیح مختصری در فرق بین حدیث قدسی ، قرآن و سایر فرمایشات نبی اکرم(ص) عرض می کنم. همه خصوصیات قرآن کریم وحی است، هم مفاهیم آن و هم جزئیات آن وحی است، اما راجع به حدیث قدسی و فرمایشات پیامبر اکرم(ص) محتوای آنها وحی است، اما این قالب الفاظ از جانب خود پیامبر اکرم(ص) است که این الفاظ عنوان وحی ندارند. البته مقدس هستند، اما اینکه مانند قرآن حروفش هم وحی شده، نیست. در حدیث قدسی محتوا به طور خاص وحی می شود، الفاظ از جانب پیامبر اکرم(ص) است. اما در سایر فرمایشات محتوا به صورت خاص وحی نمی شود، یک سری معارف کلی به آن حضرت وحی می شود که فرمود "ما ینطق عن الهوی ان هو الا وحی یوحی" و آن الفاظ به طور خاص از جانب پیامبر اکرم(ص) انشاء می شود. حدیث قدسی مختص پیامبر اکرم(ص) نیست و اهل بیت(ع) هم حدیث قدسی دارند، لذا مرحوم شیخ حرّعاملی رضوان الله علیه کتابی بنام "جواهر الثنیة" در احادیث قدسی نوشته اند که گاهی از امام صادق(ع) احادیث قدسی را نقل می کنند، اینجا امام صادق(ع) می فرمایند "خدا فرمود؛ گاهی از امام باقر(ع) و گاهی از سایر ائمه(ع) که ایشان این احادیث قدسیه را دسته بندی کرده است" و اینها غیر از هزاران احادیث دیگری است که مرحوم شیخ حر عاملی در وسایل الشیعة گردآورده و این در حالی است که روایات فقهی و قدری روایات اخلاقی را آورده و مرحوم مجلسی ده جلد روایت از ابواب مختلف در بحار بیان شده و بحث های مربوط به علم، جهل، عقل ، ایمان و مسائل توحیدی، نبوت ها، امامت، معاد و عالم برزخ در آن بیان شده و روایات بسیاری که ما از ائمه(ع) مسائل اخلاقی و فضائل ائمه که حدود ده جلد از بحار است و مسائل کیهان شناسی، زمین شناسی و مواهب الهی در زمین و گیاهان و روایات مختلفی که آمده است در بحار گرد آمده که اینها روایات عمومی اهل بیت(ع) و خصوصیت آن اجمالا به این صورت است که برای استناد آن به اهل بیت(ع) علمای ما قواعدی دارند در جای خود بحث می شود. به این دلیل که ما بحث زیارت عاشورا را داریم، این مسائل را عرض کردم که از جهت سندی زیارت عاشورا چه سندی است و حدیث قدسی بوده و به طور خاص، القاء مفاهیم این زیارت از جانب خداوند بوده و از جهت وسائطی که از امام صادق(ع) و امام باقر(ع) نقل می کنند، علما گفته اند صحیح السند یا موثوق الصدور است که پذیرفته شده، این بحث سندی بود و بحث متن زیارت عاشورا باقی می ماند.
*حکمت توجه به ساحت ربوبی در زیارات
عرض کردیم طبق روایت اولیه که مرحوم شیخ عباس(ره) برای آسان تر شدن، برخی آداب زیارت عاشورا را ذکر نکرده اند، چرا که کتابشان را برای عموم نوشته و اصل زیارت و فضایل آن را ذکر کرده اند. در نوع زیارات اول به ساحت مقدس ربوبی توجه می شود، حکمت این چیست؟ در این زیارت این چنین است حضرت می فرماید، اول تکبیر می گوییم، بعد دو رکعت نماز و بعد، این زیارت را می خوانیم و در زیارت جامعه کبیره صد تکبیر در سه مرحله امام هادی(ع) سفارش می کنند، حکمتش ظاهراً این است که به هر حال می خواهند بیان کنند ماهیت زیارت چیست، ماهیت زیارت توجه خاص به خدای متعال از طریق اولیاء است که ما از طریق این بندگان شایسته خدا با ذات کبریایی ارتباط گرفته و ایمان خودمان را به حق تعالی و به اولیای الهی ابراز کنیم.
پس اگر بخواهیم ایمانمان را به خدای متعال ابراز کنیم، باید خدا را آن طور که هست بشناسیم و اقرار کنیم، نه اینکه بگوییم ما فقط خدا قبول داشته پیامبر(ص) را قبول نداریم و اگر سراغ او برویم، دیگر سراغ خدا نرفته ایم، اینجا در واقع سراغ خدا هم نرفته ایم، اگر ما اسباب و مسببات این عالم را قبول نداشته باشیم و بگوییم فقط خدا را قبول داریم، در واقع خدا را هم قبول نکرده ایم، چون خدا عالم را اینگونه آفریده ، او ربّ است، ربّ تربیت می کند، ما مربوب هستیم، آیا ما می توانیم برای ربّ تکلیف معین کنیم؟ خیر، ما فقط باید توان داشته باشیم که خلقت او را بشناسیم که چیست و چگونه است، چیستی را به طور کامل نمی توانیم بشناسیم، ماهنوز به چه بودن ذرات عالم هستی پی نبرده ایم، اما چگونگی را می توانیم با تحلیلات عقلی پی ببریم که اینها فقیر هستند و او مدبر است.
انسان را به طور اجمالی درک می کنیم که موجودی هدفمند بوده و برای رسیدن به آن هدف، نیاز به راه دارد و از جهت حکمت خالق او باید آن راه را نشان دهد و از اینجا پی می بریم این نظام اسباب و مسبباتی برای رسیدن به کمال ظاهری است، لذا انبیاء را فرستاده و فرموده که انبیاء باید از جنس خودتان باشد و گفتمان آنها را درک کنید، برخی افرادکه برای نپذیرفتن بهانه می آوردند؛ می گفتند چرا ملک نمی آید و قرآن هشدار می دهد که ما ملک را همین طور نمی فرستیم و گاهی ملائکه برای عذاب می آمدند، یعنی اگر خیلی سرسختی کنید، ما هم آنگونه می فرستیم، علاوه بر اینکه اگر ملک هم بفرستیم، آنها را در قالب بشر می فرستیم که با شما رابطه داشته باشد و ما با این خصوصیات امتحان می شویم که به سوی خدا برویم، خدا اینگونه خواسته ما باید عقلانیت خودمان را به کار ببندیم و این روابط مادی عقلانیت ما را تحت الشعاع قرار ندهد که ما مادی هستیم و فقط ارتباط مادی داریم این خود مهم است و آن حقیقت انسانی را با آن کالبدمادی قرار داده تا عقلانیت به کار بیفتد تا ما به عالم غیب برویم عالم غیب اصل است و اول است، این وسائط هم اینچنین است.
غرضم این است که این بحث تکبیر یا در برخی از زیارات فرموده اند «سبحان الله»، لا اله الا الله و الحمد لله» بگویید، اینها همه توجه است و می خواهند عرض کنند، ما استقلال نداریم و در هر مرتبه ای از کمال باشیم، آینه هستیم، ائمه(ع) آینه تمام نمای عالم غیب هستند، بقیه افراد آینه های مختلف و کوچک و زنگار زده ای هستند. محتوای زیارات همین اعتقادات را با بیانات مختلف برای ما بیان می کنند، در برخی از زیارات راهکارهای تربیتی هم وجود دارد و برخی از زیارات عمدتاً معتقدات ما را بیان می کنند که بیان این معتقدات بدون اعمال مناسب، امکان پذیر نیست.
پس اگر زیارت عاشورا را بررسی کنیم، صرفاً یک سری از معتقدات را بیان می کند که امام حسین(ع) چه جایگاهی در عالم و امت اسلامی داشت و شهادت ایشان چه تأثیراتی در عالم به جای گذاشته ؟ و سوم اینکه شهادت ایشان ما را به نظام امامت راهنمایی می کند که این نظام امامت تا قیامت ادامه دارد و در زیارت عاشورا دو مرتبه بحث انتقام گیری از دشمنان و قاتلین امام حسین(ع) به واسطه آن حضرت آمده و مسئله چهارم تبری جستن از کسانی که این واقعه را به پا کرده اند.
*رسالت نظام امامت در زیارت عاشورا
نکته مهمی که در اینجا از زیارت عاشورا استفاده می شود، اینکه اولیای الهی و مخصوصاً امام حسین(ع)، با این حرکت جنبه سیاسی را نیز در نظر داشته اند که می خواستند بیان کنند در برابر چه جبهه ای قرار گرفته و چه کسانی در برابر نظام امامت قرار گرفته اند و همچنین می خواهند بفرمایند دور نمای رسالت نظام امامت چیست؛ همانا رساندن بشر به کمال حقیقی است و این مطلب در زیارت عاشورا آمده و این کمال واقعی در قیامت با شفاعت امام حسین(ع) به طور خاص نصیب انسان می شود.
*راز گفتن سلام در زیارت عاشورا
معمولاً زیارات از سلام آغاز می شوند که محتوای سلام، اظهار تحیت و ارادت به شخصی است که به او سلام می شود. سلام از سلامت و امنیت می آید، سلام کننده در واقع سلامت و امنیت را برای طرف مقابل می خواهد. یا دعایی از جانب خود اوست و یا این معنا را از خدای متعال برای شخص طلب می کند، سلام خدا بر شما یا سلام من بر شما، که در واقع شما از جانب خدای متعال از آسیب ها در امن و امان هستید این مطلب برگرفته از عرف عقلایی است که وقتی کسی با کسی برخورد می کند و به او احترام می گذارد، طرف مقابل جواب آن احترام را می دهد. اما تحلیل دقیق تری هم دارد، ما مبرا بودن امام از همه آلودگی ها را اظهار می کنیم ، می گوییم «السلام علیک یا ابا عبدالله السلام علیک یابن رسول الله، یابن امیر المؤمنین وابن سید الوصیّین، السلام علیک یابن فاطمة سیدة نساء العالمین» که در این چهار سلام قصد شده مسئله ایمان به رسالت ایمان به امامت و هم امامت بلافصل بیان شود و مسئله بعد این که نظام امامت در نسل امیر المؤمنین و فاطمه زهرا(س) است که از معتقدات خاص شیعه بوده و امام حسین(ع) بعد از امام حسن(ع) این تداوم امامت را داراست و بعد از امام حسین(ع) فرزندان ایشان
*منظور از "وابن ثاره" چیست؟
علاوه بر این عنوان خاصی را برای امام حسین(ع) بیان می کنند که با این عنوان نشان می دهند حضرت علی(ع) این عنوان را به طور غیرمستقیم دارد، چرا که این عنوان برای علی(ع) مخفی است و آن ثار الله بودن ایشان است، اما چون این جهت برای امام حسین(ع) مسلم است، لذا طریق می خواهد ثار الله بودن حضرت علی(ع) را هم نشان دهند، السلام علیک یا ثارالله وابن ثاره، تعبیر بسیار عجیبی است؛ چرا "وابن ثاره" می گوید؟ این مظلومیت علی(ع) بود، که چهره این بزرگوار مشخص نبوده امام حسین(ع) می خواهد این حقیقت را نشان دهد، لذا در عاشورا زخم زبانی به حضرت می زدند که ناله حضرت بلند می شود و می فرماید آیا من را نمی شناسید که فرزند چه کسی هستم؟ فرزند رسول خدا و علی و فاطمه علیهما السلام هستم.، لذا مظلومیت خاص امام حسین(ع) را در عبارت بعدی بیان می کند، «والوتر الموتور»، ای کسی که "تنهایی" و "تنها" شدی، این مطلب آن مظلومیت خاص را بیان می کند که در عالم اسلام در چه موقعیتی قرار گرفت و به حسب ظاهر، او را تنها گذاشتند.
*معنای والوتر الموتور
و "والوتر الموتور" می خواهد واقعه عاشورا را دائم زنده کند، چنین واقعه ای سابقه ندارد که از خود امت اسلامی با آن فرهنگ بنی امیه ای که سابقه فرهنگ انحرافی دارد، با کشتن فرزند رسول خدا(ص) به خدا تقرب جویند، این بالاترین تنهایی از نظر فرهنگی است نه فقط تنهایی جسمی، والوتر الموتور، تنهای تنها گذاشته شده، این مختص امام حسین(ع) است که تنهایی های برادر و پدرشان را هم بیان می کند، ثار الله یک بیان تشبیهی است و می خواهد تقدس بالای این خون را بیان کند که این خون با تمام وجود در راه خدا و برای خدا ریخته شد، برخی به حسب ظاهر برای منظور اعتلای دین "فی سبیل الله" را می آورند، اما مقاطعشان مقاطع دنیایی است، خیر، لم اخرج الیکم ... و لا بترا، یعنی همه کارها خدایی است، هم برای تثبیت دین حق خدا که معلوم می شود دین حق اسلام محمدی(ص) با اسلام بنی امیه ای چه فرقی دارد.
به هر حال این سنگر امامت باید بای این مظلومیت ها حفظ شود، امام سجاد(ع) با مظلومیت خاصی از سنگر را حفظ کرد، ایشان زمینه ای شد تا امام باقر(ع) راه آن حضرت را ادامه دادند و فرهنگ امامت، رسالت و توحید به نوعی دیگر از بین نرفت، خون سیدالشهداء این درخت را آبیاری کرد و تا ظهور امام زمان(عج) این خون جوشش دارد.
منبع :حوزه نیوز
افزودن دیدگاه جدید