رفتن به محتوای اصلی

جایگاه بازار بورس در نظام اقتصادی سرمایه داری

تاریخ انتشار:
بورس مانند هر واژه دیگر دارای پیشینه تاریخی است. برخی احتمال داده اند از نام فردی بلژیکی به نام «واندر بورس» اخذ شده و برخی معتقدند علامت خانوادگی وی سه کیسه چرمی بوده است که در زبان فرانسه به معنای بورس است.
بورس

جایگاه بازار بورس در نظام اقتصادی سرمایه داری

جایگاه بازار بورس در نظام اقتصادی سرمایه داری از سری مطالب موضوعی بورس که بخش قبلی آن با عنوان "اصطلاحات بورس" منتشر شد؛ تقدیم حضورتان می شود.

جایگاه بازار بورس در نظام اقتصادی سرمایه داری

بازار سرمایه با فراهم نمودن بستر مناسب برای سرمایه گذاری و مدیریت ریسک و از طریق ایجاد ساز و کارهای تأمین مالی بنگاه ها نقش کلیدی در تجهیز و هدایت وجوه موجود در اقتصاد به سمت بخش های تولیدی و صنعتی و به تبع آن بهبود رشد اقتصادی بر عهده دارد. با توجه به این که هدف از تأسیس بورس، سوق دادن سرمایه های آحاد مردم به سمت فعالیت های اقتصادی و مشارکت دادن آنها در تولید ثروت است، آن چه سبب فعال تر شدن بورس بعنوان محرک اقتصاد و حرکت به سوی توسعه اقتصادی است، نسبت گردش نقدینگی (Turnover Ratio) نسبت گردش نقدینگی برابر است با ارزش کل سهام مبادله شده به نقدینگی بازار که هرچه بالاتر باشد هزینه معاملات پایین تر است و این نسبت، نسبت مبادله را به اندازه بورس نیز نشان می دهد. از این رو بازار اوراق بهادار در کشورهای با درآمد بالا، بسیار فعال تر و کاراتر در ارتباط با شبکه بانک عمل می کند[1] بازار بورس با کاهش ریسک و تجهیز و تخصیص مناسب منابع، می تواند به خوبی به افزایش سرمایه گذاری و رشد اقتصادی کمک نماید.[2]

چکیده ماشینی

بازارهای سرمایه به محدوده وسیعی گفته می شود که منابع مالی یا ابزارها و یا دارایی های مالی بلند مدت در آنها معامله می شود. نقش اصلی بازارهای مالی بطور کلی و بازارهای سرمایه بطور خاص تسهیل کردن فرآیند تجهیز پس اندازهای اقشار مختلف جامعه و انجام سرمایه گذاری های مورد نیاز و در نهایت تخصیص بهینه سرمایه بعنوان مهمترین عامل تولید و ایجاد ثروت است.

بورس مانند هر واژه دیگر دارای پیشینه تاریخی است. برخی احتمال داده اند از نام فردی بلژیکی به نام «واندر بورس» اخذ شده و برخی معتقدند علامت خانوادگی وی سه کیسه چرمی بوده است که در زبان فرانسه به معنای بورس است. در آن زمان مقابل منزل وی مکانی برای اجتماع بازرگانان و تجار بوده است و با مرور زمان این واژه به محل اجتماع دلالان و صرافان و تجار اختصاص یافته است. اولین شرکت سهامی در قرن ۱۶ میلادی در روسیه بوجود آمد که در زمینه تجارت کالا از شمال اروپا به شرق آسیا فعالیت داشت. از این رو به منظور کاهش خطر و عملی شدن این فعالیت، عده ای از تجار سرمایه لازم را متقبل شدند و هر فردی به نسبت آورده خویش در سود و زیان شریک شد. با گسترش مبادلات تجاری نیاز به شرکای بیشتری پدیدار شد. از سوی دیگر، نیاز به مراکزی جهت ارتباط بین سرمایه گذاران و متقاضیان سبب پیدایش بورس شد. اولین بورس اوراق بهادار در اوایل قرن ۱۷ در آمستردام تشکیل شد و کمپانی هند شرقی سهام خود را در آن عرضه کرد.[3]. در کشورهای اسلامی، از اوایل قرن بیستم تشکیل این بازار برای به کار گرفتن سرمایه های کوچک در جهت رونق تجاری شرکت های سهامی و ایجاد منابع نقدینه برای حمایت از دولت ها ضرورت یافت و در سال 1923 میلادی به تأسیس بازار سرمایه در اسکندریه انجامید.[4]

بورس اوراق بهادار، بازاری متشکل از اوراق بهاداری است که توسط کارگزاران و یا معامله گران طبق مقررات، مورد داد و ستد قرار می گیرد و شامل دو بازار است: بازار اوّل بازاری است که کالای واقعی مورد نخستین معامله قرار می گیرد و سهام و اوراق بهادار جدید برای نخستین بار عرضه می شود. بازار دوّم، بازاری است که در آن اسناد و حواله ها و اوراق منتشر شده در بازار اوّل، داد و ستد می شوند. حجم مبادلات در این بازار، نسبت به بازارهای اولیه بسیار بیشتر است و گاه بیش از 90 درصد معاملات در بازار ثانوی رخ می دهد. در این بازار تغییرات قیمت ها شکل می گیرد و بخش مهمی از بورس بازان می کوشند از تحولات بازار با انجام معاملات ریسکی سود کسب کنند. البته آنچه سبب رونق و ترغیب مردم به سرمایه گذاری در بورس می شود امکان مبادله سهام و اوراق خریداری شده است؛ چرا که سرمایه فرد بلوکه نمی شود و در هر زمان می تواند با فروش مقداری از سهام خود نقدینگی لازم برای سرمایه گذاری در پروژه دیگر را آغاز نماید. این شناور بودن نقدینگی در بورس سبب می شود سرمایه گذار هم از سود به دست آمده در انتهای سال مالی بنگاه و هم از بالا رفتن قیمت بازاری سهام مورد نظر منتفع شود.

بازار دارایی های مالی (سهام، اوراق مشارکت و..) درجه تشخیص اوضاع اقتصادی یک کشور است و نشان دهنده وضعیت کلی یک اقتصاد است، چرا که هر اتفاقی اعم از خوب و بد به سرعت در بورس منعکس می شود. در بورس تسهیم مالکیت شرکت ها سبب ایجاد حس مشارکت و گسترش اعتماد در فعالیت های تولیدی  تجاری می شود. از سوی دیگر با توجه به قوانین حاکم بر بورس، شرکت هایی که زیان انباشته نداشته و در آینده سودآور باشند با جلب سرمایه ها سبب بکارگیری مطلوب منابع می شود از این رو ابزاری مناسب جهت تامین مالی شرکت های فعال و سود دِه می باشد.

بازار سرمایه بعنوان یکی از ارکان بازار مالی، نقش به سزایی در بسیج امکانات مالی و سرمایه ای به منظور رشد و توسعه اقتصادی کشورها دارد و هم اکنون در بسیاری از کشورهای جهان نقش تامین مالی اعتبارات مورد نیاز بنگاه های اقتصادی را برعهده دارد. بازارسرمایه این امکان را به سرمایه گذاران می دهد که در تعداد زیادی بنگاه سهیم شوند و با تنوع امکانات واسطه های مالی، اقتصاد را به سرمایه گذاری در پروژه های با ریسک بالا تشویق می کند؛ که این امر منجر به تحریک رشد اقتصادی می شود.[5]

بازار سرمایه با فراهم نمودن بستر مناسب برای سرمایه گذاری و مدیریت ریسک و از طریق ایجاد ساز و کارهای تأمین مالی بنگاه ها نقش کلیدی در تجهیز و هدایت وجوه موجود در اقتصاد به سمت بخش های تولیدی و صنعتی و به تبع آن بهبود رشد اقتصادی بر عهده دارد. رشدی که لازمه اش انباشت سرمایه، تحقیق و توسعه علمی و بهره وری عوامل تولید است. بازارهای مالی آلمان اگرچه کوچک اند اما توانسته اند متناسب با اقتصاد قدرتمند، نیازهای پروژه های بزرگ را تأمین کنند و این کشور را در صدر اقتصاد اروپا قرار دهند. در آلمان حدود 58 درصد از سرمایه گذاری ها از طریق فروش سهام و اوراق بهادار در بورس تأمین می شود و این رقم در انگلیس 38 درصد، در مالزی 27 درصد، در کره جنوبی 19 درصد است و در ایران تنها حدود 5/0 درصد از سرمایه گذاری ها از طریق فروش سهام و اوراق مشارکت صورت می پذیرد.[6]

بازار سرمایه شرایطی را فراهم می کند که خانواده ها بهتر بتوانند ترجیحات ریسکی خود را طبقه بندی نموده و نقدینگی مورد نیاز خود را تأمین نمایند. در بازار سرمایه توسعه یافته مالکیت سهام می تواند نقدینگی مورد نیاز برای سرمایه گذاری در پروژه ها را فراهم نماید. بطور خلاصه می توان گفت براساس مبانی موجود در ارتباط با رشد اقتصادی و بازار سهام، این بازار می تواند به واسطه سرمایه گذاری منجر به رشد اقتصادی بالاتر شود.[7]

بازارهای سرمایه به مفهوم وسیع کلمه بخش بزرگی از بازارهای مالی را تشکیل می دهد؛ در حالی که بازار سرمایه به مفهوم خاص آن، یعنی بورس اوراق بهادار، بعنوان هسته مرکزی بازار سرمایه در شکل بازار متشکل و منضبط برای داد و ستد انواع معینی از منابع مالی یا دارایی های مالی بلند مدت مانند سهام و اوراق مشارکت را به منظور کمک به توسعه اقتصادی کشور بوجود می آورد.

در بسیاری از کشورها، بازار بورس اوراق بهادار، هسته مرکزی بازار سرمایه است و سالانه مبلغ بسیاری از سرمایه های سرگردان از مجرای بورس به سوی واحدهای مولد و فعال جامعه هدایت می شود. این بازارها ضمن سهیم کردن عموم مردم در مالکیت شرکت ها، با توجه به این که حجم زیادی از مبادلات در آن اتفاق می افتد سبب تمرکز مهمترین و اساسی ترین فعالیت های دولت ها شده است.

در ادبیات اقتصادی حاکم در جهان بین پیشرفت اقتصادی کشورها و گسترش بازار بورس رابطة مستقیمی وجود دارد؛ چون بورس یک نوع بازار مالی است که در آن سرمایه در معرض عرضه و تقاضا قرار می گیرد و تدبیری برای منحرف کردن مقدار زیادی از منابع کشور از تهیه کالاها و خدمات مصرفی به سوی تولید کالاهای سرمایه ای است، به عبارت دیگر، بورس از راه تشویق مردم به سرمایه گذاری از محل پس اندازهای خود سرمایه ها را متمرکز می کند و زمینة لازم را برای رشد و توسعة اقتصادی کشور فراهم می کند. بنابراین با گسترش بورس، حجم سرمایه گذاری در جامعه بالا می رود و با افزایش حجم سرمایه گذاری های مختلف در جامعه پیشرفت اقتصادی ممکن می گردد. سرمایه در بورس بدون حمایت از بنگاه های خاص و تنها براساس کارایی تسهیم می شود.

نقش اصلی و عمده بورس اوراق بهادار عبارت از تجهیز پس اندازهای جامعه اعم از خرد و کلان برای تخصیص بهینه و از این رو، بورس این توانایی را دارد که نیازهای بزرگ سرمایه ای را تأمین کند. از سوی دیگر، بورس اوراق بهادار با تبدیل منابع مالی کوتاه مدت به مصارف بلند مدت، سبب ترغیب و تشویق سرمایه گذاری در امر تولید و تجارت می شود. به عبارت دیگر، با ایجاد مکانیسم خرید و فروش دایمی و مستمر (بازار ثانویه)، پس اندازکننده می تواند در هر لحظه، نیاز نقدینگی خود را با فروش دارایی های مالی خود از طریق بورس اوراق بهادار تأمین نماید و در عین حال، تولید کننده با لحاظ این ویژگی، می تواند روی این منابع به صورت کاملاً بلند مدت تکیه کرده و برنامه ریزی نموده و از آنها استفاده طولانی مدت ببرد.

تحقیقات لوین (Levin ,Rose)و بِک (Thorsten ,beck) نشان می دهد ارتباط مثبت و معناداری بین توسعه بازار بورس، بانک و رشد اقتصادی وجود دارد. همچنین، یافته این تحقیق نشان می دهد که بازار بورس خدمات مالی مختلف و بیشتری را نسبت به بانک ها ارائه می کند و در بازارهای بورس توسعه یافته، اثر توسعه بازار بورس بر رشد اقتصادی بیشتر از اثر شاخص توسعه بانکداری است.[8]

با توجه به این که هدف از تأسیس بورس، سوق دادن سرمایه های آحاد مردم به سمت فعالیت های اقتصادی و مشارکت دادن آنها در تولید ثروت است، آن چه سبب فعال تر شدن بورس بعنوان محرک اقتصاد و حرکت به سوی توسعه اقتصادی است، نسبت گردش نقدینگی (Turnover Ratio) نسبت گردش نقدینگی برابر است با ارزش کل سهام مبادله شده به نقدینگی بازار که هرچه بالاتر باشد هزینه معاملات پایین تر است و این نسبت، نسبت مبادله را به اندازه بورس نیز نشان می دهد. می باشد براساس مدل برآورد شده، این نسبت مهمترین شاخص اثرگذار بر سرمایه گذاری و رشد اقتصادی است.[9] از این رو بورس که در آن گردش نقدینگی و انتقال سرمایه با حداقل هزینه مبادلاتی اتفاق می افتد می تواند نقش تأثیرگذاری بر رشد و توسعه اقتصادی داشته باشد. پس اندازکنندگان در بورس، دارایی های با قابلیت نقدشوندگی مناسب نظیر سهام در اختیار دارند و بنگاه ها با انتشار سهام و اوراق دیگر بهادار ضمن تأمین مالی مستقیم، امکان اجرای پروژه های توسعه ای خود و در نتیجه رشد اقتصادی جامعه را دنبال می کنند. از این رو، گسترش و توسعه بازار سرمایه از طریق ایجاد زمینه های مشارکت بیشتر اقشار مختلف مردم ضروری می باشد.

در بورس، سرمایه گذاری مبتنی بر مشارکت و تحقق سود می باشد و سهامدارن با شرکت در مجامع عمومی و فوق العاده و داشتن حق رأی در روند حرکت بنگاه ها تأثیر گذارند و مقدار سهم هر کس از سرمایه به او مسؤولیت می دهد. با توجه به این که در نظام مشارکت، ریسک و بازدهی بین طرفین تسهیم می شود سهم تولیدکننده در تحمل خسارت کاهش می یابد و از این رو تقاضا برای سرمایه گذاری افزایش می یابد.

وجود یک بخش مالی قوی، امکان تخصیص بهینه منابع محدود مالی از بخش های دارای مازاد به سمت بخش های دارای کسری را فراهم می نماید. از این رو سایر بخش ها را به دنبال خود به سمت توسعه اقتصادی رهنمون می سازد بنایراین بخش مالی کارا، رشد اقتصادی در بخش های مختلف را سبب می شود.[10]

توسعه اقتصادی جنبه های متعددی دارد و طیف وسیعی از مفاهیم کمی و کیفی را شامل می شود. با وجود اختلاف نظرهای فراوان در تبیین ابعاد توسعه، در این خصوص اجماع نظر وجود دارد که رشد اقتصادی پایدار، محیط اقتصادی با ثبات و افزایش اندک قیمت کالاها و خدمات از مؤلفه های اصلی توسعه اقتصادی به شمار می روند. به جرأت می توان گفت، هیچ کشوری را نمی توان یافت که به فراخور نیازها و استعدادهای خود برای هموار کردن مسیر رشد و توسعه اقتصادی گام برندارد.

براساس نظرات نئوکلاسیکی، پیشرفت تکنولوژی عامل برون زا و انباشت سرمایه عامل درون زای رشد تولید شمرده می شود و با توجه به این که استفاده درست و بهینه از سرمایه مالی، فیزیکی و انسانی رشد مداوم اقتصادی یک کشور را به دنبال دارد می توان بوسیله بازارهای مالی فرایند انباشت سرمایه و بهینه سازی گردش منابع مالی و هدایت آنها به سوی مصارف و نیازهای سرمایه گذاری در بخش های مولد اقتصادی و در نتیجه به کارگیری بهینه نیروی انسانی در فرایند تولید را تسریع نمود.

بازارهای مالی به سبب نقش اساسی در گردآوری منابع از طریق پس اندازهای کوچک و بزرگ موجود در اقتصاد ملی، بهینه سازی گردش منابع مالی و هدایت آنها به سوی مصارف و نیازهای سرمایه گذاری در بخش های مولد اقتصادی، مورد توجه قرار می گیرند.

اثرات مثبت بازار اوراق بهادار بر توسعه اقتصادی، از جمله افزایش انگیزه سرمایه گذاری از طریق کاهش ریسک، قیمت گذاری ریسک و تسهیل ریسک نقدینگی و تجهیز و بسیج سپرده ها و غیره آنقدر زیاد و حساس است که برخی از اقتصاددانان بر این عقیده اند که تفاوت اقتصادهای توسعه یافته و توسعه نیافته، نه در تکنولوژی پیشرفته بلکه در وجود بازارهای مالی یکپارچه، فعال و گسترده است؛ بازارهایی که کشورهای توسعه نیافته از آن محروم هستند.[11]

تحقیقات کانت و لوین در مورد نقش ساختار اقتصادی بر رشد اقتصادی در میان کشورهای مختلف نشان می دهد ساختار متفاوت بازار مالی بر پایه بانک و یا اوراق بهادار می تواند اثرات متفاوتی در میزان همبستگی و ارتباط توسعه بخش مالی و رشد اقتصادی به همراه داشته باشد و هرچه ساختار بازار مالی به سمت توسعه بازار اوراق بهادار متمایل شود کشورها در رده بالاتری از این ارتباط قرار می گیرند. از این رو بازار اوراق بهادار در کشورهای با درآمد بالا، بسیار فعال تر و کاراتر در ارتباط با شبکه بانک عمل می کند[12] بازار بورس با کاهش ریسک و تجهیز و تخصیص مناسب منابع، می تواند به خوبی به افزایش سرمایه گذاری و رشد اقتصادی کمک نماید. کشورهایی که از بازار بورس توسعه یافته بهره مند هستند، در انجام سرمایه گذاری و دستیابی به رشد اقتصادی بالا نیز موفق تر عمل می کنند.[13]

براساس تحقیقات لوین و بک (1999) بهره وری در قالب توسعه یافتگی بازارهای مالی متجلی می شود و معتقدند نهادهای مالی در مورد شکل گیری و تداوم فعالیت بنگاه های اقتصادی تصمیم گیری می کنند و کارآفرینان را به نوآوری ترغیب خواهند نمود.[14]

در بازار سهام امکان قیمت گذاری و نقد شوندگی بیشتر دارایی های مالی در کنار متنوع سازی و تقسیم ریسک وجود دارد و با تنوع در سبد دارایی، سرمایه گذاران در مقابل ریسک های غیرسیستماتیک حفاظت می شوند و در نتیجه تنوع بخشی ریسک، موجب افزایش سرمایه گذاری در پروژه های بلند مدت با بازده بیشتر و افزایش نرخ رشد اقتصادی می شود. ولی باید به این نکته توجه داشت که سرمایه گذاری در بورس مانند هر فعالیت کلان دیگری نیازمند فرهنگ سازی و آموزش برای رسیدن به اهداف و چشم اندازهای آن است.

از عمده ترین وظایف بازار سرمایه، ایجاد فضایی مناسب برای تعیین عادلانة قیمت دارایی های سرمایه ای، ایجاد نقدینگی برای اوراق بهادار در تملک سرمایه گذاران و تخصیص بهینه برای حوزه هایی است که از کارایی لازم برای ارزش افزایی برخوردارند.[15] بازار سهام افزون بر تأمین نقدینگی برای سهام صادر شده شرکت ها، وظیفه مهم تری نیز برعهده دارد و آن ارزیابی مداوم شرکت ها و تخصیص وجوه بین آنها است. قیمت های بازار سهام در حقیقت، راهنما برای جریان یافتن وجوه به داخل شرکت ها است؛ به این صورت که وجوه بیشتر، به سمت شرکت هایی که سوددهی بیشتر و ریسک کمتری دارند، جریان می یابد.[16]

بورس اوراق بهادار بایستی زمینه به هم رساندن عرضه کنندگان و متقاضیان سهام را فراهم سازد. قیمت پیشنهادی عرضه کنندگان و متقاضیان سهام در این بازار که به شکل بازار حراج عمل می کند تعیین کننده قیمت جاری بازار است. بازارسازان و متخصصان نقش موقتی در تعیین قیمت بازار دارند و قیمت پیشنهادی این افراد نیز تحت تأثیر میزان عرضه و تقاضا برای سهام می باشد، به عقیده اقتصاددانان بورس اوراق بهادار نزدیک ترین مصداق برای بازار رقابت آزاد می باشد.

رشد غیرتورمی بلندمدت اقتصادی و افزایش تولید و اشتغال، نیازمند تجهیز منابع مالی و تخصیص بهینه آنها در اقتصاد ملی است و این مهم با کمک بازارهای مالی سازمان یافته و متشکل و کارآمد که در آن تنوع ابزارهای مالی و شفافیت اطلاعات وجود دارد، میسر خواهد بود. بازار سرمایه با توجه به پتانسیل های خود به ویژه در تجمیع سرمایه های خرد جامعه، تأمین مالی با هزینه هایی به مراتب کمتر از سایر روش ها و شناساندن فرصت های مناسب سرمایه گذاری می تواند نقش بسیار موثری در توسعه اقتصادی کشور داشته باشد.

برای تشکیل بازار سرمایه منسجم و یک پارچه که نقش احیاء و مدیریت دارائی ها و تأمین مالی پروژه های مختلف را برعهده دارد، بازار اولیه و ثانویه ترسیم می شود که نقش محوری و اساسی را بازار ثانویه برعهده دارد. لذا برخی معتقدند جوهره اصلی شکل گیری یک نظام مالی کارا وجود یک بازار ثانویه عریض و عمیق است که سبب کشف قیمت موثر، انتقال ریسک، قابلیت قیمت گذاری اوراق جدید، ارائه پیشنهاد سرمایه گذاری و مدیریت منابع می گردد. از سوی دیگر، بازار ثانویه سبب نقدینگی بخشی به دارائی های مالی افراد می شود که این افزایش قدرت نقدینگی موجب افزایش مطلوبیت دارندگان اوراق و در نتیجه رشد بازارهای اولیه می گردد.[17]

جایگاه بازار بورس در نظام اقتصادی سرمایه داری

فهرست منابع:

  •  «آشنایی با بورس های مهم جهان؛ بورس لندن (نگاهی کوتاه به سابقه تاریخی و آخرین تحولات بورس لندن)»، مجله بورس، اسفند 1377، شماره 14.
  •  انصاری، مرتضی (1411ق)، المکاسب، قم: منشورات دار الذخائر.
  •  برواری، شعبان محمد اسلام (2002م)، بورصة الاوراق المالیة من منظور اسلامی، دمشق: دارالفکر.
  •  بکتاش، محمدکاظم (1391)، مشروعیت درآمدزایی «ریسک و مخاطره» در بازارهای مالی از دیدگاه فقه امامیه، مجله معرفت فقه اقتصادی، پاییز و زمستان 1391، شماره 7.
  •  بلوریان تهرانی، محمد (1372ش)، «بورس اوراق بهادار و نقش آن در تولید و اقتصاد ملی»، مجله تعاون، دوره جدید، شماره 27.
  •  پورابراهیمی، محمدرضا (1382ش)، ارزیابی وضعیت کارآیی بازار سرمایة ایران، روزنامه بورس، 39 دی ماه 1382.
  •  تبریزی، جواد (1426ق)، منهاج الصالحین، قم: مجمع الإمام المهدی(.
  •  توانایان فرد، حسن (1386ش)، فرهنگ تشریحی اقتصاد، تهران: نشر الکترونیکی و اطلاع رسانی جهان رایانه.
  •  تیموری شندی، علی و فلاح شمسی، میرفیض (1384)، طراحی الگوی پیش بینی دستکاری قیمت در بورس اوراق بهادار تهران، مجله دین و ارتباطات، شماره 27.
  •  حر عاملی، محمد بن حسن (1409ق)، وسائل الشیعة، قم: مؤ سسة آل البیت لاحیاء التراث.
  •  حسن زاده، علی و اعظم احمدیان (1388ش)، اثر توسعه بازار بورس بر رشد اقتصادی، فصلنامه پول و اقتصاد، شماره2.
  •  دانشنامه جهان اسلام، موسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامی، )23019/1/lib. eshia. ir)
  •  رهنمای رودپشتی، فریدون (1377ش)، نقش بازارهای مالی در توسعه اقتصادی کشور، مجله تدبیر، شماره 89.
  •  الزایدی، عبدالله بن عبدالعزیز، نزول سوق الأسهم: دروس و عبر، مرکز ابحاث فقه المعاملات الاسلامیة kantakji.com/markets
  •  زحیلی، وهبه (2007م)، الفقه الاسلامی وادلتها، دمشق: دار الفکر.
  •  سعدی، ابو جیب (1408ق)، القاموس الفقهی لغة واصطلاحا، دمشق: دار الفکر.
  •  صالح آبادی، علی (1382 ش)، بورس بازی در بازار سهام از دیدگاه اسلام، مجله دین وارتباطات، شماره 20.
  •  صدر، سید محمد باقر (1425 ق)، الاسلام یقود الحیاة، بی جا: مجمع الثقلین العلمی.
  •  طریحی، فخر الدین (1416ق)، مجمع البحرین، تهران: کتابفروشی مرتضوی.
  •  عفیفی، عبدالرزاق، کتاب البورصة: بورصة الاوراق والتعاملات المالیة، مرکز ابحاث فقه المعاملات الاسلامیه (kantakji.com)
  •  علینقی لنگری، محمدامین (1390)، «تحلیل فقهی اقتصادی بورس بازی»، مجله تحقیقات مالی  اسلامی، پاییز و زمستان 1390، شماره 1.
  •  فتحی سلیم و زیاد غزال (2008م)، حکم الشرع فی البورصة، عمان: دار الوضاح للنشر والتوزیع.
  •  فنایی، سید مجتبی، «دانستنی های بورس و بازار سرمایه: تاریخچه و علل بوجود آمدن بورس اوراق بهادار»، مجله بورس، مهر 1388، شماره 86.
  •  لساعاتی، عبدالرحیم عبدالحمید (2007م)، المضاربة والقمار فی الأسواق المالیة المعاصرة: تحلیل اقتصادی وشرعی، مجلة الاقتصاد الإسلامی.
  •  مشکینی، علی، مصطلحات الفقه، نرم افزار جامع فقه اهل بیت 2.
  •  مکارم شیرازی، ناصر (1427ق)، دائرة المعارف فقه مقارن، قم: انتشارات مدرسه امام علی بن ابی طالب(علیهما السلام).
  •  موسوی خمینی، سید روح الله (1424ق)، توضیح المسائل، قم: دفتر انتشارات اسلامی.
  •   (1422 ق)، استفتاءات، قم: دفتر انتشارات اسلامی.
  •   تحریر الوسیله، نرم افزار جامع فقه 2.
  •  میرمعزی، سید حسین، «بورس بازی از دیدگاه فقه»، مجله اقتصاد اسلامی، بهار 1382، شماره 9.
  •  نجفی، مهدی، «اخلاق و کارایی در بازار سهام از دیدگاه اسلام»، مجله اقتصاد اسلامی، تابستان 1384، شماره 18.
  •  هاشمی شاهرودی، سید محمود و جمعی از پژوهشگران (1426ق)، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت(، قم: مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی بر مذهب اهل بیت(علیهم السلام).
  •  هیبتی، فرشاد (1380)، «جایگاه مؤسسات حرفه ای در بازارهای مالی: مؤسسه توسعه صنعت سرمایه گذاری ایران»، مقالات یازدهمین کنفرانس سالانه سیاستهای پولی و ارزی: اصلاحات ساختاری در بخش های واقعی ومالی اقتصاد ایران.
  •  هیبتی، فرشاد و محمد زاده اصل (1383 ش)، «ارزیابی آثار توسعه نظام مالی بر تشکیل سرمایه و رشد اقتصادی»، پژوهشنامه اقتصادی، شماره 15.
  •  واعظ، محمد و شهرام معینی (1392)، «سفته بازی کوتاه مدت در بازارهای اقتصادی و مالی»، مجله جستارهای اقتصادی ایران، سال 10، شماره 20.
  •  وحید خراسانی، حسین (1428ق)، توضیح المسائل، قم: مدرسه امام باقر(علیه السلام).
  • - MOKHTAR M. METWALLY, The Role of the Stock Exchange in An Islamic Economy , J. Res. Islamic Econ, Vol. 2, No. 1, pp. 19 -28 (1404 /1984
  • منبع: نشریه فقه و اجتهاد، پاییز و زمستان 1394 - شماره 4؛ برگرفته از مقاله جایگاه بازار بورس در نظام اقتصادی سرمایه داری؛ طباطبایی، سید صادق

جایگاه بازار بورس در نظام اقتصادی سرمایه داری

پی نوشت:
1. (هیبتی، 1383، ص215 )
2. فنایی، سید مجتبی، «دانستنی های بورس و بازار سرمایه: تاریخچه و علل بوجود آمدن بورس اوراق بهادار»، مجله بورس، مهر 1388، شماره 86.  هیبتی، فرشاد و محمد زاده اصل (1383 ش)، «ارزیابی آثار توسعه نظام مالی بر تشکیل سرمایه و رشد اقتصادی»، پژوهشنامه اقتصادی، شماره 15.
3. ر.ک: دانستنی های بورس و بازار سرمایه: تاریخچه و علل بوجود آمدن بورس اوراق بهادار پیدایش بورس، فنایی، سید مجتبی، اقتصاد: بورس، مهر 1388  شماره 86 (74 تا79)
4. (دانشنامه جهان اسلام، ج1، ص184)
5. (حسن زاده و احمدیان، 1388ش، ص34)
6. (رهنمای رودپشتی، مجله تدبیر، ص 43)
7. (حسن زاده و احمدیان، 1388، ص34 )
8. (حسن زاده و احمدیان، 1388ش، ص39 38)
9. (حسن زاده و احمدیان، 1388، ص46)
10. (هیبتی، 1383، ص212)
11. (حسن زاده و احمدیان، 88، ص33 )
12. (هیبتی، 1383، ص215 )
13. (حسن زاده و احمدیان، 1388، ص49)
14. (هیبتی، 1380، ص489)
15. (تیموری و فلاح، پاییز 1384، ص116)
16. (نجفی، 1384، ص138)
17. (ر.ک: عبادی، 1392، ص193200)

موضوع مقالات

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
بازگشت بالا