فیلم/ اصلاح جامعه به اصلاح معلمین و مبلغین است!
اصلاح جامعه به اصلاح معلمین و مبلغین است!
وَفَّقَنَا اللهُ لِلعلْمِ النّافع وَ لِلْعَمَلِ الصّالح و لِلْتُوفیق لِمَا یُحِبُّ وَ تَرضَی؛ «خداوند، ما را موفق بدارد بر تعلیم علم نافع و انجام عمل صالح و توفیق دهد بر آنچه خودش دوست می دارد و راضی می شود.»
باید بدانند که درجه ایمان آنها(مردم)، موقوف است به درجه ایمان معلمین و مبلغین. [و اگر معلمین و مبلغین] یک ذره اشتباه یا مسامحه بکنند، آنها(مردم) هم در همه چیز مسامحه می کنند. اگر مؤمنین، اینها را راست گو، مُبلّغ صحیح العمل، صحیح القول بدانند، خودشان هم همین راه را می روند. پس تقریبا می شود گفت: اصلاح جامعه به اصلاح معلمین و مبلغین است.
انصاف این است کسانی که برای تعلیم، تبلیغ و امثال آن، می روند، مقام خیلی بالایی دارند، منصب خیلی بالایی دارند، [و لذا] باید خیلی مواظب باشند؛ به جهت اینکه تمام نگاه مؤمنین به همین معلمین و مُبلغین است.
باید بدانند که درجه ایمان آنها(مردم)، موقوف است به درجه ایمان معلمین و مبلغین. [و اگر معلمین و مبلغین] یک ذره اشتباه یا مسامحه بکنند، آنها(مردم) هم در همه چیز مسامحه می کنند. اگر مؤمنین، اینها را راست گو، مُبلّغ صحیح العمل، صحیح القول بدانند، خودشان هم همین راه را می روند.
پس تقریبا می شود گفت: اصلاح جامعه به اصلاح معلمین و مبلغین است.
[خب وقتی مبلغ یا معلم] خودش خلافکار یا خرابکار است، حضورش هم در اینجا تَطَفّلی(اضافی و مزاحم) است، و إلا اگر بخواهد حضورش برای دیگران استفاده داشته باشد، تابع عملش هست.
پس اگر معلمین اصلاح شدند، و بدانند که برای رضای خدا سخن بگویند، و برای عدم رضایت و سَخَط(نارضایتی) خدا نمی گویند؛ و کلمة به کلمه موارد رضای خدا را دنبال می کنند. [می دانند که] فردا مسئول [اعمال و کردار خود] هستند. [از آنها سؤال می شود] چرا این [سخن را] گفتی؟ چرا آن را نگفتی؟ [ولو] یک کلمه هم باشد. یک بله باشد، یک نه باشد. آن مهمات دین در اصول و فروع، همین با یک لا و نعم (نخیر و بله)، [کلاّ] عوض می شود؛ از بالا به پایین، از پایین به بالا. پس باید بدانند که آنها مقام بزرگی را واجدند.
معلمین و مبلغین چقدر مقام بزرگی دارند؛ به شرط اینکه هر چه می دانند، بگویند و هر چه نمی دانند، نگویند؛ مشکوک را هم احتیاط بکنند و نگویند.
در یک مجلسی سید مهدی قزوینی[١] در حله[٢]، یک منبر رفت، شاید آقای شیخ عباس قمی(صاحب مفاتیح الجنان) هم در کتاب هایش نوشته باشد؛ همان یک مجلس سبب شد که در حله 4000[نفر] مُستبصر(شیعه) شوند. خدا می داند که این [کار] چقدر قیمت دارد!!
مرحوم صاحب جواهر هم فرموده است: [حاضرم ثوابِ کتاب] جواهرم را(کتابی جامع در علم فقه در ٣٠جلد) در نامه عمل اُزری[٣] بنویسند، [و به جای ثواب آن، ثواب] همین یک قصیده او را: «إنّما المصطفی مدینة علم و هو الباب، مَن أتاه أتاها ... ؛ محمد مصطفی ﷺ شهر علم، و علی علیه السلام درب آن است و کسی به شهر راه دارد که از درِ آن وارد گردد ... » تا آنجایی که [در مقام حضرت زهرا سلام الله علیها] می گوید: «بِنتُ مَن؟! اُم مَن؟! حَلیلة مَن؟! وَیْل لِمَن سَنَّدُ...». [و به جای ثواب کتاب جواهرالکلام، ثواب] این قصیده را در نامه عمل من بنویسند.[۴]
معلمین و مبلغین چقدر مقام بزرگی دارند؛ به شرط اینکه هر چه می دانند، بگویند و هر چه نمی دانند، نگویند؛ مشکوک را هم احتیاط بکنند و نگویند.
وَفَّقَنَا اللهُ لِلْعِلمِ وَالتّعلیمِ وَلِلتَّبلیغاتِ الصَّحیحة وَ لِلتَّعلِیمَاتِ الصّحیحة وَالعَدَمِ الخُروج مِن أمْرِلله اَبدا؛ خداوند ما را بر علم و آموزش و تبلیغ صحیح و آموزش های صحیح موفق بدارد و توفیق دهد تا از دستورات الهی هرگز خارج نشویم.
پی نوشت:
١. علامه سید مهدی قزوینی از عالمان وارسته و مجتهدین برجسته مکتب اهل بیت علیهم السلام به شمار می رود که در سال ١٢١٠قمری در نجف اشرف در بیت علم و دانش دیده به جهان گشود و در شامگاه ١٣ربیع الاول سال ١٣٠٠ق. جان عرشی آن مرد الهی با فرشیان وداع گفت و به ملکوت اعلی پیوست.
٢. حِلّه، شهری در عراق در حدود نود کیلومتری جنوب بغداد.
٣. ملّا کاظم بن محمّد بن مهدی اُزری بغدادی از شعرای عراق در نیمه دوم قرن دوازدهم هجری است. (محمد کاظم بن محمد وائلی بغدادی (۱۱۴۳ـ۱۲۱۱) صاحب دیوان)، سراینده قصیدة الهائیه الطویلة و تخمیس الهائیة الاُزریة، که در مدح و منقبت ائمه اطهار علیهم السلام سروده است.
۴. از شیخ محمد حسن صاحب جواهرالکلام نقل شده که آرزو مىکرد حاضر است ثواب کتاب جواهرالکلام را به اُزری ببخشد و به ازای آن، ثواب آن قصیده در نامه عمل او نوشته شود؛ رک: الفوائد الرضویة، ج١، ص۵٩٣ و کلیات مفاتیح الجنان، ص٣٢٨.
منبع: درس خارج فقه، کتاب زکات، ١۶آبان١٣٨٠،پایگاه آیت الله بهجت قدس سره
مطالعه پیشنهادی: روز معلم - ویژه نامه معلم مطهر؛ شهید مطهری
افزودن دیدگاه جدید