اشعار ویژه میلاد امام علی علیه السلام - 1
سرود ولادت امیرالمؤمنین علی علیه السلام
مرآت ولایت ۵ – غلامرضا سازگار
مکه شده «یاعلی» جان کلامش
کعبـه طـواف آورد دور امامش
هستی احمد
جان محمّد
حقیقت کوثر و قرآن و تبارک
لیلۀ میـلاد تـو بر خدا مبارک
یا مولا یا مولا خوش آمدی یا مولا
ای حجر امشب ببوس دست علی را
دسـت علـی حجـت لم یزلی را
بـا مــدد هــو
ذکــر علـی گو
ذکر علی بر همگان بود عبادت
خاصه در این لیلۀ میلاد ولادت
یا مولا یا مولا خوش آمدی یا مولا
****
فاطمـه امشب ببیـن روی خدا را
می شنوی از حق این طرفه ندا را
مــادر مــولا
غــرق تجــلا
خدا در رحمت خود بر تو گشاده
که نام فرزند تـو را علی نهاده
یا مولا یا مولا خوش آمدی یا مولا
****
از حجرالاسـود آید این ترانه
صاحب خانـه شـده وارد خانه
حرم، حرم شد
بحـر کرم شد
ندا رسد از طرف رکن یمانی
روی علی بود کتاب آسمانی
یا مولا یا مولا خوش آمدی یا مولا
****
ای حرم از انبیـا دل ببر امشب
بر گل روی علی کن نظر امشب
بیـت هـدایـت
غــرق ولایت
خاتـم انبیـا! ببیـن روی علی را
از حرم امشب بشنو بوی علی را
یا مولا یا مولا خوش آمدی یا مولا
لالـۀ دسـت خــدا در چمــن آمد
بـوی گل و سـوسن و یاسمن آمد
امـــام قـــرآن
تمـــام قـــرآن
گوهر وحی از نفست فشان علی جان!
سورۀ مؤمنون بخوان بخوان علی جان!
یا مولا یا مولا خوش آمدی یا مولا
****
ختم رسل خنده زن از دل و از جان
بوسـه زنـد بـر لب قاری قرآن
گـل بفشانیـد
بـا هـم بخوانید
مدح علی از لب شیرین محمّد
علی بـود تمامـی دیـن محمّد
یا مولا یا مولا خوش آمدی یا مولا
سرود ولادت امیرالمؤمنین علی علیه السلام
مرآت ولایت ۵ – غلامرضا سازگار
ای حـرم امشب حیــدری گشتی
عشـق حیــدر را مشتـری گشتی
حسن ذات حی سرمد را تماشا کن
جان شیریـن محمّـد را تماشا کن
یا سیدی حیدر! خوش آمدی حیدر
****
انس و جان گویند یک صدا حیدر
در حــرم باشــد بــا خدا حیدر
بیت حـق را جلـوۀ حیـدر مبارک باد
جـان پیغمبـر به پیغمبـر مبـارک باد
یا سیدی حیدر! خوش آمدی حیدر
****
از حــرم تـابیـــد آفتــاب امشب
جلوه گر شـد حق بی نقـاب امشب
این پسر، یاسین و نور و قدر و فرقان است
جان احمد، قلب قرآن، روح ایمان است
یا سیدی حیدر! خوش آمدی حیدر
****
مـادر مــولا! اسـد آوردی
وجــه الله الصمــد آوردی
در علی رخسار احمد را تماشا کن
شیر و شمشیر محمّد را تماشا کن
یا سیدی حیدر! خوش آمدی حیدر
****
یـا رسـول الله یـاورت آمد
ساقـی حوضِ کوثرت آمد
عروه الوثقای دین، حبل المتین است این
چشم تو روشن! امیرالمؤمنین است این
یا سیدی حیدر! خوش آمدی حیدر
****
ای رسـول الله محـو قـرآنت
ای خدا خوانده بر نبی جانت
انبیا را سربه سر مست حلاوت کن
بر سر دست نبی قـرآن تلاوت کن
یا سیدی حیدر! خوش آمدی حیدر
در ولادت امیرالمؤمنین علی علیه السلام
مرآت ولایت ۵ – غلامرضا سازگار
امشب ای کعبه زیارت کن زیارت کن خدا را
همچو جـان برگیر در بر جان ختم الانبیا را
چشم شـو سـر تا قدم، بنگر جمال کبریا را
بوسه زن خاک قـدم های علـی مرتضی را
رکـن ارکـان الهـی نــور حسـن ابتـدا را
پر کن از نور ولایت وسعت ارض و سما را
****
کعبـه! امشب آبـرو از مقـدم حیـدر گرفتی
خانۀ حقـی و صاحـب خانه را در بـرگرفتی
دل به حیدر دادی امـا دل ز پیغمبر گرفتی
جاودان مانی که امشب زندگی از سر گرفتی
بلکـه آب زندگـی از ساقـی کوثـر گرفتی
ناز کن؛ از خضر هم دیگر مگیر آب بقا را
ایـن محمّـد را روان و روح قرآن است کعبه!
این امیرالمؤمنین ایـن کل ایمان است کعبه
این همان حبل المتین این رکن ارکان است کعبه
این بـه جسم پاک کل انبیا جان است کعبه
میهمـانت میزبان مـلک امکـان است کعبه
می دهد از امر حق روزی تمام ماسوا را
****
فاطمه! بنت اسـد! وصـل خداوندت مبارک
بحر عصمت! گوهر بی مثل و مانندت مبارک
نقش لبخند علی بـر قلب خورسندت مبارک
عیـد میـلاد یگانـه طفـل دلبندت مبارک
مـادر شیـر خـدا! میـلاد فرزنـدت مبارک
داده ذات حـق بـه تـو آیینـۀ ایزدنما را
****
فاطمـه! بنت اسـد! تهلیل گـو تکبیر زادی
نیمه شب در جوف کعبه مهر عالمگیر زادی
قـل هـوالله احـد را بهترین تفسیـر زادی
دختـر شیـری و از بهـر محمّـد شیر زادی
بلکه بر ختم رسل هم شیر هم شمشیر زادی
شیر ده از شیرۀ جان در حرم شیر خدا را
****
مادر مولا! نثـار خـاکت از گـردون ستاره
ای سـلام الله بـر فرزنـد دلبنـدت همـاره
از حرم بیرون بیا با قرص خورشیدت دوباره
دیده بگشا بین محمّد گشته سر تا پا نظاره
ذکر یا مولاست جاری بر زبانش بی شماره
تا بگیـرد در بغـل خورشیـد انوار الهدی را
****
ای مقام و قدر و اجلال تو از مریم فراتر
ای حریم خاص حق را با قدومت داده زیور
دخـت شیـر و مادر والا مقـام شیر داور!
جان شیرین محمّد را تویی فرخنده مادر
بی قراری می کند بر طفل دلبنـدت پیمبر
هدیه کن بر مصطفی امروز جان مصطفی را
یـامحمّـد البشـاره! البشـاره! جـانت آمد
پیش تـر از روز بعثـت در بغل قرآنت آمد
همـدم دیـرآشنایـم بـاز در دامـانت آمد
آن که صدها بار جان خود کند قربانت آمد
ای فدایت جان خوبان جهان! جانانت آمد
در بغـل بگرفتـه ای روح تمـام انبیا را
****
یامحمّد از تمـام عالم خلقت سـر است این
یامحمّد تو همانا شهر علمی و در است این
کفو تو، کفو کتاب الله، کفـو کوثر است این
فاتح احزاب و بدر و خندق است و خیبر است این
حیدر است این حیدر است این حیدر است این حیدر است این
باز کرده در حضورت پنجۀ مشکل گشا را
****
ای به احمـد داده جان، آوای قرآنت علی جان!
ای جنان یک شاخه گل از باغ و بستانت علی جان!
ای تو جان مصطفی و مصطفی جانت علی جان!
ای همه اسلام در ایمان سلمانت علی جان!
گرچه قابل نیستم جانم به قربانت علی جان!
بی بهایم، چون شود بخشی بها این بی بها را؟
****
تو یداللهی و من افتاده ای بی دست و پایم
تو تمـام هستیِ هست آفرینی من گدایم
تو امیرالمؤمنینی، من کی ام؟ عبد هوایم
هرکه هستم با همین پروندۀ جرم و خطایم
آشنــایم آشنـــایم آشنـــایم آشنــایم
داشتم پیش از ولادت در دلم مهر شما را
****
من دهم از دست، دامان تو را؟ هرگز علی جان!
رو کنم یک لحظه بر غیر شما؟ هرگز علی جان!
بی تـو رو آرم به درگاه خدا؟ هرگز علی جان!
دامن مهـر تـو را سازم رها؟ هرگز علی جان!
تو کنی آنی مرا از خود جدا؟ هرگز علی جان!
کس نگیرد جز تو دست «میثم» بی دست و پا را
در ولادت امیرالمؤمنین علی علیه السلام
مرآت ولایت ۵ – غلامرضا سازگار
ولایت را وضـو دادند امشب
زبان را ذکر هو دادند امشب
به یمـن مقـدم مولـود کعبه
حـرم را آبـرو دادنـد امشب
شب عیـد امیـرالمـؤمنین است
علی با رب کعبه هم نشین است
****
به دور کعبـه گـردد ماه، امشب
حرم را بخت شد همراه، امشب
همین کـه زادگـاه مرتضی شد
ولادت یـافت بیـت الله، امشب
خدا بر خلقت خود آفرین گفت
حرم هم یـاامیرالمؤمنین گفت
****
ملایک! کعبه را در بر بگیرید
همه عیـدی ز پیغمبر بگیرید
هجـوم آریـد بـر رکـن یمـانی
مـراد خـویش از حیـدر بگیرید
تمـاشـای رخ حیـدر مبارک
طـواف جـان پیغمبر مبارک
****
جهـان غـرق فـروغ ابتـدا بود
زمین دریـای انـوار هُـدی بود
حرم تا صبح، ذکر یاعلی داشت
علی بـود و علی بود و خدا بود
صنم هم ذکر الله الصمد داشت
نـدای قـل هـوالله احد داشت
****
محمّد! دست عالمگیرت این است
نگهـدارنــدۀ تکبیرت ایـن اسـت
نه تنها دست و بازو، جان شیرین...
نه تنها شیر تو، شمشیریت این است
خدا داند که این است و جز این نیست
کسـی جـز او امیـرالمـؤمنین نیست
حرم آغـوش خـود را بـاز کرده
ســرود یــاعلـی آغــاز کـرده
تماشا کن تماشا کن محمّد
که کعبـه تـا خـدا پـرواز کرده
عیان، بی پرده حسن داوری شد
که امشب آفرینش حیدری شد
****
دلا! امشب خدا را با علی بین
جـلال کبریـا را بـا علی بین
محمّـد را تماشـا در علی کن
تمـام انبیــا را بـا عـلی بین
اگـرچـه زادگـاه او حرم بود
خدا بهر علـی آغوش بگشود
****
خدا در صـورت حیـدر درخشید
زمیـن و آسمان را نـور بخشید
به دخت شیر، امشب داد شیری
که در آغـوش پیغبمـر خروشید
زبان بگشود؛ قرآن خواند، تکبیر!
بتــان کعبـه را لرزانـد، تکبیر
****
فشاند از لعل لب گوهر؛ سخن گفت
ز وحــی خالـق داور سخـن گفت
همان اول که چشم خویش بگشود
فقط با شخص پیغمبر سخن گفت
که یا احمد! منم شمشیر و شیرت
وصی ات، حافظ دینـت، وزیـرت
****
خـدا بهـر تـو حیـدر آفریـده
معیـن و یـار و یـاور آفریـده
تـو را بهـر نجات خلق عالم
مـرا بـر فتـح خیبـر آفریـده
امیرالمـؤمنینــم؛ شیــر حقـم
تو دست حق و من شمشیر حقم
تو جانان، جان شیرینت منم من
نگهـدارنـدۀ دینـت منـم من
تمــام نعمــت پـروردگـارت
کمـال دیـن و آیینت منم من
به بازوی علی حق را نگه کن
احد را بدر و خندق را نگه کن
****
تو را تیر قضا در شست حیدر
فدایت باد، بـود و هست حیدر
علم بـر شانۀ من، حکم از تو
بود شمشیر تو در دست حیدر
نه از خیبر نه از خندق سخن بود
کلیـد فتـح تـو در دست من بود
****
مـن از آغـاز خلقـت بـا تو بودم
چه در جلوت چه خلوت با تو بودم
در اسلاب رسل بـا هم نشستیم
چه در معنی چه صورت با تو بودم
نـه تنهـا بـا تو از اول نشستم
همانا تا که هستم با تو هستم
****
از آن روزی که احمد آفریدند
علـی را بــر محمّـد آفریدند
دو روح آشنـا را در دو پیکـر
ز یـک روح مجــرد آفریدند
نه حرفی از زمین نه از سما بود
علی بـود و نبـی بـود و خدا بود
****
علی! تو هستـیِ هسـت آفرینی
تو هم حقـی و هم حق الیقینی
به پیغمبر قسم بعد از محمّد
تـو، تنهـا تـو امیـرالمؤمنینـی
فقط حق تو تنها، این مقام است
لبـاس نور بر ظلمت حرام است
****
تو در جسم رسل جانی علی جان
تو توحیدی، تو ایمانـی علی جان
به قرآن می خورم سوگند، مولا!
تو قرآنی تـو قرآنی علـی جان!
عبـادت هیـزم نـار اسـت بـی تو
بهشت ار گل دهد خار است بی تو
****
کتـاب الله را جـان نیسـت بـی تو
ملـک را نیـز ایمـان نیست بی تو
مسلمـان نیستـم گـر کذب گویم
که سلمان هم مسلمان نیست بی تو
تــولا و تبـرا هسـت دینـم
بدانید ای همه عالم من اینم
****
مـرا بـا مهـر حیدر آفریدند
ز خـاک کفش قنبر آفریدند
زبـان میثمـی دادنـد بر من
نفس هـایم دمـادم یاعلی شد
تمام نخلِ «میثم» یاعلی شد
سرود ولادت مولا علی علیه السلام
مرآت ولایت ۴ – غلامرضا سازگار
ای حرم امشب عجب زیبا شدی
زادگاه حضرت مولا شدی
ای ولی کبریا جان ختم الانبیا
یا علی یا مرتضی
ای سراپایت صفا قرآن بخوان
روی دست مصطفی قرآن بخوان
غنچۀ لب باز کن با محمد راز کن
یا علی یا مرتضی
تو حرم را مقتدایی یا علی
دست و شمشیر خدایی یا علی
در شب میلاد تو کعبه شد آباد تو
یا علی یا مرتضی
انبیا مات جلالت یا علی
اولیا محو جمالت یا علی
ای رخت وجه خداای فــروغ ابتــدا
یا علی یا مرتضی
ای که گردیده حرم دور سرت
از حرم بیرون بیا با مادرت
دُر ز لعل لب فشان دل ز پیغمبر ستان
یا علی یا مرتضی
نغمه های آب زمزم یا علی است
ورد آدم ذکر خاتم یا علی است
کعبه گوید یا علی مکه گوید یا علی
یا علی یا مرتضی
وجه رب العالمینی یا علی
جان ختم المرسلینی یا علی
فاتح دین نبی جان شیرین نبی
یا علی یا مرتضی
سرود میلاد امیرالمؤمنین علیه السلام
مرآت ولایت ۴ – غلامرضا سازگار
حرم الله شد حرمت یا علی
سر و جان فدای قدمت یا علی
ذکر کعبه شده یا علی یا علی
علی مولا علی علی مولا علی
فاطمه فاتح خیبر آورده ای
دختر شیری و حیدر آورده ای
راز کن با خدا، ناز کن با علی
علی مولا علی علی مولا علی
مرحبا ای حرم دور حیدر بگرد
دور حیدر بگرد با پیمبر بگرد
شرف دیگرت کرده اعطا علی
علی مولا علی علی مولا علی
گو در آرد ز تن آسمان پوستم
من علی دوستم من علی دوستم
فکر و ذکرم بوَد در دو دنیا علی
علی مولا علی علی مولا علی
من ز صبح ازل با علی بوده ام
رخ به خاک در قنبرش سوده ام
بوده پرواز من از علی تا علی
علی مولا علی علی مولا علی
من به عشق علی بندگی کرده ام
با تولای او زندگی کرده ام
در نگاه دلم بوده پیدا
علی مولا علی علی مولا علی
ای قیامت همه تحت فرمان تو
دست پیغمبران هم به دامان تو
دست ما را بگیر جان زهرا علی
علی مولا علی علی مولا علی
در ولادت و مدح مولا امیرالمؤمنین علیه السلام
مرآت ولایت ۴ – غلامرضا سازگار
عالم امشب به علی می نازد
آدم امشب به علی می نازد
همگان دور حرم می گردد
حرم امشب به علی می نازد
لوح از نام علی زینت یافت
قلم امشب به علی می نازد
آسمان سوده جبین بر خاکش
کعبـه گردیده گریبان چاکش
زهی از دامن آباد حرم
پیر خلقت شده نوزاد حرم
یک علی در نگهش جلوه کند
هر که هر لحظه کند یاد حرم
علی از روز ازل بود علیa
پس بگو آمده میلاد حرم
حرم از خاک علی خلق شده
او ز نــور ازلــی خلـق شده
مکه شد غرق تجلای علی
کعبه محو قد و بالای علی
به همه خلق بگویید: خدا
گشته مشتاق تماشای علی
حرم الله سراپا شده چشم
دوخته چشم به سیمای علی
چــار ارکـان حـرم زوارش
محو دیدار شده هر چارش
این همان جان رسول الله است
جان و جانان رسول الله است
نه فقط قاری قرآن گشته
بلکه قرآن رسول الله است
دست و شمشیر خدا در پیکار
شیر غران رسول الله است
احد و بدر و جمل پا بستش
علـم فتـح خـدا در دستش
در تن ختم رسل تاب علی است
همه تاریکی و مهتاب علی است
وسعت ملک الهی بحری است
که در این بحر درّ ناب علی است
ناصر دین خدا، یار رسول
فاتح خیبر و احزاب علی است
مهر او دین رسول الله است
جان شیرین رسول الله است
رکن ارکان هدا کیست؟- علی
صورت و چشم خدا کیست؟- علی
آنکه در بستر پیغمبر خفت
جان خود کرد فدا، کیست؟- علی
آنکه با دست یداللهی او
عمرو افتاد ز پا، کیست؟- علی
همـه عالم بـه علی می نازد
گو: خدا هم به علی می نازد
علی از روز ازل حیدر بود
با خدا همدم پیغمبر بود
از زمانی که زمان خلق شده
هر زمان او به زمان رهبر بود
به همه عالم خلقت سوگند
که علی از همه عالم سر بود
آنکــه ز آغــاز ولــی بــود ولی
به خدا شخص علی بود علی
به خدا دین خدای متعال
به تولای علی یافت کمال
گر نخوانم ز علی کامم تلخ
گر نگویم ز علی نطقم لال
با علی بخت حقیقت در اوج
بی علی روح عدالت پامال
مهر او گر نبود توشۀ راه
همه طاعات گناهند گناه
روح من مرغ لب بام علی است
کوثر جان من از جام علی است
روز محشر چه هراسم ز جحیم
آتش خشم خدا رام علی است
بهترین ذکر علی نام خداست
بهترین ذکر خدا نام علی است
نام او زینت باب الله است
مهر او روح کتاب الله است
ای خداوند و خدا را بنده
ای به تیغ تو عدالت زنده
بندۀ پیشتر از بگذشته
حجةالله پس از آینده
مهر، تا بندۀ کوی تو نشد
در سماوات نشد تابنده
دهر ظرف کرم توست علی
حشر، زیر علم توست علی
ای در آغوش الهی جایت
بر سر دوش محمّد پایت
تو که هستی؟ تو که هستی؟ مولا
که فداییت شده زهرایت
تو خدا نیستی اما ز خدا
گشته لبریز همه اعضایت
نه فقط سینۀ ما از تو پر است
وسعت ملک خدا از تو پر است
تو ز مخلوق سری یا حیدر
نَفسِ پیغامبری یا حیدر
بشر و این همه آثار خدا
تو چگونه بشری یا حیدر
عمر تو بیشتر از ارض و سماست
تو به آدم پدری یا حیدر
آدم از خاک رهت آدم شد
تا علـم در همـۀ عالـم شد
ای معطر ز گلت آب و گلم
نامت آوای طپش های دلم
من و مدح تو خدا می داند
از تو تا صبح قیامت خجلم
من چراغ همه جا خاموشم
آتشی ده که کنی مشتعلم
خـود ز پرونـدۀ خـود آگاهم
هر چه ام «میثم» این درگاهم
در ولادت حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام
مرآت ولایت ۴ – غلامرضا سازگار
کعبه امشب در تو مرآت هوالله آمده
آفتاب طلعت معبود با ماه آمده
روح شو سر تا قدم آغوش جان را باز کن
خانه زینت کن که صاحب خانه از راه آمده
با تمام رکن هایت ذکر یا حیدر بگو
صبح امیدت در آغوش سحرگاه آمده
خشت خشت کعبه را آید به گوش این زمزمه
مـادرِ جـان محمّـد ادخلی یا فاطمه
****
الله الله ای حرم امشب تماشایی شدی
بود قدرت گم ولی امشب شناسایی شدی
با امیرالمؤمنین از انبیا و اولیا
دل ربودی همچنان گرم دل آرایی شدی
نور زهرا ریخته از عرش اعلا بر سرت
پای تا سر غرق در انوار زهرایی شدی
فاطمه، روشنگر اهل یقین آورده ای
مرحبا با خود امیرالمؤمنین آورده ای
****
ای حرم! مرآت رب العالمین است این پسر
جان احمد، روح قرآن، رکن دین است این پسر
ظاهراً یک کودک نوزاد می بینی ورا
در حقیقت مرشد روح الامین است این پسر
مؤمنین از چار سو دور حرم گردید جمع
ای همه مؤمن امیرالمؤمنین است این پسر
دیده روشن ای حَجر ای حِجر ای رکن ای مقام
یک صـدا بـا همدگـر گویید یا حیدر سلام
****
می رود امشب به بام آسمان نور از حرم
با گل لبخند روید جای گل، حور از حرم
کوه های مکه بگرفتند ذکر «یا علی»
در زمین برخواسته تا آسمان شور از حرم
تا خدا از میهمان خود پذیرایی کند
ای همه اهل حرم دور از حرم دور از حرم
کعبه می گوید که دور کعبه را خلوت کنید
حلقه حلقه با هم از مولا علی صحبت کنید
****
سنگ های مشعر امشب ذکرشان«یا حیدر» است
هم صفا هم مروه امشب سعیشان با حیدر است
چار رکن کعبه افتادند بر پای علی
در درون بیت حتی ذکر بت ها حیدر است
نقش بسته روی هر سنگ حرم با خط نور
میهمان ذات پاک حق تعالی حیدر است
خالق دادار خلوت کرده امشب با علی
یا علی و یا علی و یا علی و یا علـی
****
کعبه سینه چاک کن تا حیدر آید از حرم
جان ختم المرسلین با مادر آید از حرم
مرتضی از کعبه می آید برون باور کنید
روی دست آمنه، پیغمبر آید از حرم
گر نبودی کفر، می گفتم به جرأت این کلام
در لباس بنده حی داور آید از حرم
اهل مکه وجه رب العالمین را بنگرید
مؤمنین روی امیرالمؤمنین را بنگرید
****
عیسی مریم بیا جان پیمبر را ببین
چشم شو سر تا قدم روح مصور را ببین
مریم امشب بوسه بر گیر از جبین فاطمه
عزت اقبال آن فرخنده مادر را ببین
فاطمه بنت اسد امشب شدی ام الاسد
برفراز دست، شیر حی داور را ببین
می سزد امشب به کعبه ناز بر مریم کنی
ناز بـر آدم فروشـی، فخـر بـر عالم کنی
****
یا محمّد یا محمّدجان جانت آمده
ای سراپا روح، میلاد روانت آمده
ذوالفقار نصرتت گردیده بیرون از غلاف
همره بنت اسد شیر ژیانت آمده
جانشین و بن عم و فرماندۀ کل قوا
سید و مولای کل خاندانت آمده
اذن ده تا از دهان گوهـر فشانـد در برت
گرچه خود قرآن بوَد قرآن بخواند در برت
****
ای سراپا عضو عضوت آیت محکم علی
مهر تو آب حیات عالم و آدم علی
هم تو خود عبد رسول الله خواندی خویش را
هم خداوندیت داده خالق عالم علی
جز تو و احمد که یک جانید با هم در دو تن
انبیا آرند در پیش جلالت کم علی
پیشتـر از صبـح خلقت بـا محمّـد زیستی
ای علی گر تو محمّد نیستی، پس کیستی؟
****
گر نمی دیدم که پیشانی نهادی بر زمین
فاش می گفتم خدایی یا امیرالمؤمنین
هر که هستم هر چه هستم، مهر تو دین من است
دین همین است و همین است و همین است و همین
دوستت دارم اگر سرتا به پا آلوده ام
دامن آلوده ام دیدی دلم را هم ببین
نیت و تکبیـر و تسبیح و قیام من تویی
گر به دوزخ هم روم گویم امام من تویی
****
تو کریم عالم استی و کرامت حق توست
اختیار نار و جنت در قیامت حق توست
دستگیری از تمام انبیا و اولیا
چون کنی در عرصۀ محشر اقامت حق توست
گر هزاران بار غصب امامت حق توست
غاصب حق تو می داند امامت حق توست
جانشین هـر دو دنیایـی رسول الله را
نسبت هارون به موسایی رسول الله را
****
چه شوی خانه نشین، چه برکشی تیغ از نیام
چه بری نان یتیمان، چه به کف گیری زمام
به خدا و انبیا و اولیای او قسم
تو امامی تو امامی تو امامی تو امام
تو امیرالمؤمنینی یا امیرالمؤمنین
جز به تو نام امیرالمؤمنین باشد حرام
ذکر آدم، ذکر خاتـم، ذکر عالم، نام توست
خواندم و دیدم تمام نخل «میثم» نام توست
سرود میلاد امیرالمؤمنین علیه السلام
ای حرم الله چه زیبا شدی
زادگـه حضـرت مولا شدی
مثل گل یاس ز هم واشدی
بگـو بگـو بگـو بگـو با علی
خوش آمدی خوش آمدی یاعلی
ای ز خـدا بـاد سـلامت، حرم
عرش زند بوسه به بامت، حرم
آمــده میــلادِ امــامت، حرم
بوسه بزن بـه پـای مـولا علی
خوش آمدی خوش آمدی یاعلی
جلـوۀ الله صمد را ببین
هوی هوالله اح را ببین
فاطمۀ بنت اسد را ببین
کـرده ز روی او تجــلاّ علـی
خوش آمدی خوش آمدی یاعلی
ای دو جهان خاک کف پای تو
چشـم حـرم بـر قد و بالای تو
تـا نگـرد بـــر رخ زیبــای تو
کعبـه شـده چشـم تماشـا علی
خوش آمدی خوش آمدی یا علی
تو شیر و شمشیر خدایی علی
دست جهانگیـر خــدایی علی
تمـــام تکبیــر خــدایی علی
غیب ز رخســار تـو پیدا علی
خوش آمدی خوش آمدی یا علی
زمزم و مروه و صفا کیست؟ تو
مکه و مشعر و منا کیست؟ تو
تلبیه و ذکر و دعا کیست؟ تو
تمـام حـج مـا تویــی یا علی
خوش آمدی خوش آمدی یا علی
مکمّـل دیـن محمّـد تــویی
تمـام آییــن محمّــد تــویی
به سینه، تسکین محمّد تویی
یـافت دلـش از تـو تسـلاّ علی
خوش آمدی خوش آمدی یا علی
دل همه دم، دم از علی می زند
لـوح و قلـم دم از علی می زند
رکن و حرم دم از علی می زند
سیْـر کنـد روح الامیـن تا علی
خوش آمدی خوش آمدی یا علی
به هر زمین بـه هر زمان دم به دم
در این جهان و آن جهان دم به دم
نــام تــوأم ورد زبــان دم بـه دم دم
نزنــم از کســی الا علـی
خوش آمدی خوش آمدی یا علی
افزودن دیدگاه جدید