آیا امر به معروف و نهی از منکر، واجبِ مطلق است یا واجب مشروط؟ این یک بحث اصولی است. فُقها و اصولیّون واجبات را تقسیم بندی می کنند به مطلق و مشروط. واجب مطلق مثل روزه گرفتن است که بدون هیچ شرطی برای همه مکلّفین واجب است. واجب مشروط...
نهی از منکر در کلام امام حسین
در شرع مقدّس این طور است که تمام این مجموعه، چه مال و چه آبرو و چه جان، در مرتبه های پایین هستند و آنچه که بالاتر از همه است، دین است. یک انسان متدیّن مالش را، آبرویش را و جانش را فدای دینش می کند. چون این ضرر و زیان ها اهمیّتشان...
بعضی می گویند «کار نیکان را قیاس را از خود مگیر»، حرفی بیجا و جسارت آمیز است. بعضی حرف هایی میزنند که نمیدانند پی آمدش چه قدر بد است. اینها می خواهند بگویند حرکت امام حسین (علیه السلام) یک حرکت استثنایی و اختصاصی و بر خلاف...
می دانیم بالاترین منکری که مورد نظر امام حسین (علیه السلام) بود «غصب خلافت» بود که یزید لعنة الله علیه مرتکب آن شده بود؛ این منکر غیرِ گناهانی از قبیل شرب خمر بود که او مُعلِن به آنها بود. حضرت هم که نهی از منکر می کردند به همه این...
امر به معروف و نهی از منکر را معنا کردیم؛ گفتیم یعنی وادار کردنِ غیر نسبت به عمل کردن به احکام شرعیه؛ به این معنا که به کاری که واجب است، عمل کند و عملی را که حرام است، ترک کند. بنابر این، مسأله «حُرمت رضای به منکر و وجوب کراهت از آن...
تا اینجا نکات ظاهری و فقهی بود؛ حالا برویم در یک وادی بالاتر؛ ببینیم در وادی عرفانی حسین (علیه السلام) چه می بیند و چه کار دارد میکند. حضرت از قبل برای اینها آب تهیّه دیده بود. در منزل قبل، سپرده بود که آب زیاد همراه خودتان بردارید و...
بنابر این هدف امام حسین (علیه السلام) از حرکت، تا اینجا اصلاح بوده است، نه افساد؛ منظور از آن اصلاح هم امر به معروف و نهی از منکر است. همه را معنا کردیم و گفتیم که یکی بیشتر نیست و اختلاف عنوان نداریم. هدف حضرت، دو چیز نیست؛ یک چیز است و آن هم...
گفتار الهی عبارت از احکام الهی است. یعنی چیزهایی که خداوند برای بشر فرستاده است که عبارت است از همان «معالم دین». دین همین حقیقتی است که بر پیغمبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) نازل شده و از طریقی وحی آمده است...
بحث دوم این است که آیا از نظر شرعی، کافی است که انسان اگر دید کسی می خواهد مرتکب اثم یا عدوان شود، فقط کمکش نکند؟ آیا این کافی است؟ در سال گذشته مثال خیلی روشنی زدم که راجع به دزد بود؛ گفتم اگر یک دزد، به مغازه ای بیاید که نردبان می...