وقتی مرگ مدنظر انسان نباشد و آن را قسمت اصلی عمر خود به حساب نیاورد زندگی دنیایی را بیش از حدّ جدّی می گیرد و در نتیجه اگر در دنیا غنی شود، مغرور می گردد و اگر فقیر شود، مأیوس می شود و این نوع زندگی کردن در هر دو حالت هلاکت...
وقتی مرگ مدنظر انسان نباشد و آن را قسمت اصلی عمر خود به حساب نیاورد زندگی دنیایی را بیش از حدّ جدّی می گیرد و در نتیجه اگر در دنیا غنی شود، مغرور می گردد و اگر فقیر شود، مأیوس می شود و این نوع زندگی کردن در هر دو حالت هلاکت...
رفاه افراطی موجب می شود مرگ به فراموشی کشانده شود و مردن سخت تر شود چون در آن صورت انسان با مرگ غافلگیرانه روبه رو می شود. و از آن طرف هم انکار معاد موجب طلب رفاه افراطی می گردد و انسان را با مرگی آزاردهنده روبه رو می کند.