شعر سپید

دستی که سنگ می اندازد / شاعر : امید مهدی نژاد

می توانست سیب بچیند
از درخت های سرزمین مادری اش

برای سرودنت / شاعر : سعید بیابانکی

لب این حوض می نشینم
چنگ آبی بر می دارم
و به آن زل می زنم

شمر تعزیه / شاعر : سعید بیابانکی

نه سلامی
نه امضایی
نه عکسی
چه روزگار بدی دارد
شمر تعزیه

 

شب عاشوراست / شاعر : سعید بیابانکی

شب عاشوراست
چراغ های شهر را خاموش کنید
بگذارید

ناگهان چقدر زود، دیر می شود! / شاعر : قیصر امین پور

حرف های ما هنوز ناتمام...

در قفس، دریا نمی گنجد / شاعر : قیصر امین پور

در نمازهای من،یکی کم است / شاعر : علیرضا قزوه

حکایت / شاعر : علیرضا قزوه

کنار این همه اصطلاح نو و تازه

زمین را در پاکتی می گذارم و برایت پست می کنم / شاعر : علیرضا قزوه

قطاری هر شب از ایستگاه خاطره ات می رود به اندیمشک / شاعر : علیرضا قزوه