احادیث داستانی اللّهُمَّ لا تَکلنی إلی نَفسی طَرفَةَ عَینٍ أبَداً
شأن بیان «اللّهُمَّ لا تَکلنی إلی نَفسی طَرفَةَ عَینٍ أبَداً» از زبان رسول خدا (صلی الله علیه وآله) در این حدیث آمده است.
حدیث :
المناقب لابن شهر آشوب عن ابن عبّاس ـ فی قَولِهِ:«وَ إِن کادُواْ لَیفْتِنُونَک عَنِ الَّذِی أَوْحَینَا»[الإسراء: ۷۳]ـ:
قالَ وَفدُ ثَقیفٍ: نُبایعُک عَلی ثَلاثٍ: لا نَنحَنی، ولا نَکسِرُ إلها بِأَیدینا، وتَمَتَّعنا بِاللّاتِ سَنَةً.
فَقالَ(ع): لا خَیرَ فی دینٍ لَیسَ فیهِ رُکوعٌ وسُجودٌ، فَأَمّا کسرُ أصنامِکم بِأَیدیکم فَذاک لَکم، وأَمَّا الطّاغِیةُ اللّاتُ فَإِنّی غَیرُ مُمَتِّعِکم بِها.
قالوا: أجِّلنا سَنَةً حَتّی نَقبِضَ ما یهدی لِالِهَتِنا، فَإِذا قَبَضناها کسَرناها وأَسلَمنا. فَهَمَّ بِتَأجیلِهِم، فَنَزَلَت هذِهِ الآیةُ.
قالَ قَتادَةُ: فَلَمّا سَمِعَ قَولَهُ:«ثُمَّ لَا تَجِدُ لَک عَلَینَا نَصِیرًا»[الإسراء: ۷۵]قالَ: اللّهُمَّ لا تَکلنی إلی نَفسی طَرفَةَ عَینٍ أبَدا.[المناقب لابن شهر آشوب: ج ۱ ص ۵۷، مجمع البیان: ج ۶ ص ۶۶۵ نحوه، بحار الأنوار: ج ۱۷ ص ۵۳، دانشنامه قرآن و حدیث، ج ۱۶، ص ۵۳۴]
ترجمه حدیث :
المناقب، ابن شهرآشوب ـ به نقل از ابن عبّاس در باره آیه شریف: «و چیزی نمانده بود که تو را از آنچه به سویت وحی کرده ایم، گم راه کنند» ـ:
هیئت نمایندگی ثقیف گفتند: با تو به سه شرط، بیعت می کنیم: خم نشویم، خدایی را با دست خودمان نشکنیم، و تا یک سال از لات، بهره مند شویم.
پیامبر(صلی الله علیه وآله) فرمود: «دینی که در آن رکوع و سجود نباشد، خیری در آن نیست؛ ولی شکستن بت هایتان به دست خودتان، اختیار با شماست، و امّا بت لات، من اجازه نمی دهم از آن بهره مند شوید».
گفتند: یک سال مهلتمان ده تا هدایایی را که به خدایانمان می شود، بگیریم و چون گرفتیم، آنها را می شکنیم و اسلام می آوریم.
پیامبر(صلی الله علیه وآله) خواست به آنان مهلت دهد که این آیه نازل شد.
قتاده گفت: چون پیامبر(صلی الله علیه وآله) این سخن خداوند را شنید: «سپس در برابر ما برای خود یاوری نمی یافتی»، عرضه داشت: «بار خدایا! هرگز مرا چشم بر هم زدنی به خودم وا مگذار».
منبع : دانشنامه قرآن و حدیث، ج 16، ص 534