شگفت انگیزترین بخش وصیت لقمان حکیم
الإمام الصادق علیه السلام ـ لَمّا قیلَ لَهُ ما کانَ فی وَصِیَّةِ لُقمانَ ـ : کانَ فیهَا الأَعاجیبُ، وکانَ أعجَبَ ما فیها أن قالَ لاِبنِهِ : خَفِ اللّه َ خیفَةً لَو جِئتَهُ بِبِرِّ الثَّقَلَینِ لَعَذَّبَکَ، وَارجُ اللّه َ رَجاءً لَو جِئتَهُ بِذُنوبِ الثَّقَلَینِ لَرَحِمَکَ.[1]
امام صادق علیه السلام ـ وقتی به ایشان گفته شد : در وصیت لقمان چه بود؟ ـ : در آن، شگفتی های فراوانی بود و عجیب تر از همه، این است که به پسرش گفت: «از خدا چنان بترس که [گویی] حتّی اگر با همه خوبی های انس و جن به پیشگاهش برسی، عذابت می کند و چنان به خدا امیدوار باش که [گویی] حتّی اگر با همه بدی های انس و جن به پیشگاهش برسی، به تو رحم می کند».
**************
عنه علیه السلام ـ فیما وَعَظَ لُقمانُ ابنَهُ ـ : یا بُنَیَّ ، خَفِ الله َ خَوفاً لَو أتَیتَ القِیامَةَ بِبِرِّ الثَّقَلَینِ خِفتَ أن یُعَذِّبَکَ ، وَارجُ الله َ رَجاءً لَو وافَیتَ القِیامَةَ بِإِثمِ الثَّقَلَینِ رَجَوتَ أن یَغفِرَ لَکَ .
فَقالَ لَهُ ابنُهُ : یا أبَتِ ، وکَیفَ أُطیقُ هذا وإنَّما لی قَلبٌ واحِدٌ .
فَقالَ لَهُ لُقمانُ : یا بُنَیَّ لَوِ استُخرِجَ قَلبُ المُؤمِنِ فَشُقَّ لَوُجِدَ فیهِ نورانِ ، نورٌ لِلخَوفِ ونورٌ لِلرَّجاءِ [2]، لَو وُزِنا لَما رَجَحَ أحَدُهُما عَلَی الآخَرِ بِمِثقالِ ذَرَّةٍ .
فَمَن یُؤمِن بِالله ِ یُصَدِّق ما قالَ الله ُ ، ومَن یُصَدِّق ما قالَ الله ُ یَفعَل ما أمَرَ الله ُ ، ومَن لَم یَفعَل ما أمَرَ الله ُ لَم یُصَدِّق ما قالَ الله ُ؛ فَإِنَّ هذِهِ الأَخلاقَ تَشهَدُ بَعضُها لِبَعضٍ ، فَمَن یُؤمِن بِالله ِ إیماناً صادِقاً یَعمَل لله ِِ خالِصاً ناصِحاً ، ومَن عَمِلَ لله ِِ خالِصاً ناصِحاً فَقَد آمَنَ بِالله ِ صادِقاً ، ومَن أطاعَ الله َ خافَهُ ، ومَن خافَهُ فَقَد أحَبَّهُ ، ومَن أحَبَّهُ اتَّبَعَ أمرَهُ ، ومَنِ اتَّبَعَ أمرَهُ استَوجَبَ جَنَّتَهُ ومَرضاتَهُ ، ومَن لَم یَتَّبِع رِضوانَ الله ِ فَقَد هانَ عَلَیهِ سَخَطُهُ ، نَعوذُ بِالله ِ مِن سَخَطِ الله ِ.[3]
امام صادق علیه السلام: لقمان به پسرش موعظه کرد: «ای پسرم! از خدا چنان بترس که اگر قیامت را با همه خوبی های انس و جن دریابی، باز هم بهراسی که خداوند عذابت کند. و به خدا چنان امیدوار باش که اگر قیامت را با همه بدی های انس و جن دریابی، امیدوار باشی که خداوند تو را بیامرزد».
پسرش به او گفت: ای پدرم! چگونه می توانم چنین باشم ، در حالی که تنها یک قلب دارم؟
لقمان گفت: «ای پسرم! اگر قلب مؤمن بیرون آورده و پاره شود، دو نور در آن دریافت می گردد : نوری برای خوف و نوری برای رجا، که اگر وزن شوند، هیچ یک ذرّه ای بر دیگری ترجیح نخواهد داشت. هر کس به خدا ایمان آورَد، سخن خدا را تصدیق می کند و هر کس گفته خداوند را تصدیق کند، به دستور او جامه عمل می پوشد. و هر کس به دستور او جامه عمل نپوشد، گفته خدا را تصدیق نکرده است زیرا این خلق و خوی ها، بر درستیِ یکدیگر شهادت می دهند. پس هر کس به خدا ایمان صادقانه داشته باشد، در عمل نیز با خدا خالصانه و خیرخواهانه رفتار می کند و هر که در راه خدا خالصانه و خیرخواهانه عمل کند، حقیقتاً صادقانه به خدا ایمان آورده است. و هر که خدا را اطاعت کند، از او می ترسد و هر که از او بترسد، او را دوست می دارد و هر که او را دوست بدارد، از فرمانش پیروی می کند و هر که از فرمانش پیروی کند، مستحقّ بهشت و رضوانش می گردد، و هر که از رضوان الهی پیروی نکند، غضب خدا بر او هموار می گردد. از غضب خدا، به خدا پناه می بریم!» .
پی نوشت:
1. [الکافی: ج 2، ص 67، ح 1]، [بحارالأنوار: ج 78، ص 259، ح 151].
2. [فی المصدر: «نورین نورا للخوف ونورا للرجاء» والصحیح ما أثبتناه کما فی بحارالأنوار].
3. [تفسیر القمّی : ج 2، ص 164]؛ [بحارالأنوار: ج 13، ص 412، ح 2].