صفات نوشتۀ خوب - قسمت ۲
صفات نوشتۀ خوب - قسمت ۲
5. فصاحت و بلاغت
درستی کلمه و کلام و ترکیب الفاظ و سهولت تلفّظ تعابیر و رعایت قواعد، «فصاحت» است. شناخت مقتضای حال، تناسب زمانی و مکانی، شرایط جامعه، روحیات خواننده و نیازهای فکری و پسند ذوقی او و ... به «بلاغت» مربوط میشود. نوشته هم باید صحیح و فصیح باشد، هم رسا و بلیغ.
6. نوآوری
نوشتهای که از ابتکار و نوآوری برخوردار باشد، امتیاز دارد. این ابداع، هم در مضمون و دیدگاه و پیام، مطرح است، هم در زاویۀ دید و نوع نگاه به موضوع و هم در شکل جملات و قالب های جدید در سبک نویسندگی. تکرار مکررات و نداشتن حرف نو و نگاه نو، نوشته را از گیرایی دور میکند. «سخن نو آر، که نو را حلاوتی دگر است.»
یا باید حرفی تازه داشت، یا نگاهی تازه، یا سبکی جدید. یافتن «قالب نو» برای «مفاهیم کهن»، آنها را از کهنگی نجات میدهد و کارآمد میسازد. اگر تنها به استواری محتوا و صحت مضمون و آسمانی بودن پیام اعتماد کنیم و به عرضۀ آن مفاهیم با روشهای جدید نیندیشیم، شاید قشر عظیمی از علاقهمندان به مبانی دینی و ارزشی را از دست بدهیم.
8. رعایت علایم نگارشی
علامتهای نگارشی، در نوشته، مانند تابلوهای راهنمایی و رانندگی در جاده است. نبودنش، خطا آفرین است و کاربرد و نصب غلط آنها هم حادثهآفرین. علایم، به درست خواندن و درست فهمیدن نوشته کمک میکند و خواندن را هم آسان تر میسازد. کاربرد صحیح علایمی همچون نقطه، ویرگول، علامت سؤال، نقل قول، دو نقطه، گیومه، پرانتز و... از محسّنات نوشته است. در یادداشتهای کوتاه هم باید مقید بود آنها را درست به کار برد. البته افراط در علامت گذاری در نوشته، از سوی دیگر عامل خستگی و مانع سرعت در مطالعه است.
منبع: جواد محدثی، «کتاب با اهل قلم»
برای دسترسی به همه بخشها روی «کتاب با اهل قلم» کلیک کنید
افزودن دیدگاه جدید