اشتباهی رایج در مورد واژه «سپاس»
اشتباهی رایج در مورد واژه «سپاس»
در این نوشتار قصد داریم به بیان اشتباهی رایج در مورد واژه «سپاس» بپردازیم. با ضیاءالصالحین همراه باشید تا درباره این موضوع بیشتر بدانید.

متن غلط رایج منتشر شده در فضای مجازی در مورد واژه «سپاس» :
آیا معنی کلمه سپاس را میدانید؟
سپاس کلمه ای ایرانی است و یادگار زرتشت که همواره می گفت سه چیز را پاس بدارید:
پندار نیک "پاس یک"
گفتار نیک "پاس دو"
کردار نیک "پاس سه"
"پاس = پاسداشت و پاسداری از سه نیک"
و ایرانیان با گفتن سه پاس "سپاس" به همدیگر، یادآور این سه مورد مهم می شدند.
اگر مایلید به دیگران هم منتقل کنید...
سپاس!

پاسخ به این اشتباه رایج :
1. آنچه در متن آمده حاصل ذوقیات و بافته های ذهنی یک شخص است و هیچ ریشه ی تاریخی ندارد.
2. كلمه سپاس، یک کلمه اوستایی و به گویش گاتهایی (یا دیگر لهجههای کهن اوستایی) نيست و از همین روی نمی تواند یادگار زرتشت باشد. و واژه سپاس به صورت «سه + پاس» نیست. در زبان اوستایی نیز عدد ۳ به صورتِ θri (ثری) و θr (ثر) خوانده می شود. برای مثال در اوستا، یسنای ۹، بند ۸ اژی دهاک با صفتِ سه پوزه (به اوستایی: θri-zafanem) خوانده شده است. در یسنای ۱۱، بند ۱ نیز برای عدد ۳ از واژهیِ θrâyô استفاده شده است. در یسنایِ ۱۹، بند ۱۶واژهیِ θri و در یسنای ۵۷، بند ۶ برای عبارت «سه شاخه» از واژهیِ θry-axshtîshca استفاده شده است.[۱]
3. واژه «سپاس» نهايتاً يك واژه فارسی ميانه (پهلوی) هست و اصل آن espas بود. واژه «ناسپاس» نیز به صورتِ an espas خوانده می شد.[۲] يعنی در اصلِ كلمه سپاس (espas) به هیچ روی عدد ۳ وجود ندارد و لذا سپاس به معنی سه عدد پاس (گفتار نيك و پندار نيك و كردار نيك) نيست.
4. سعدی استاد ادب پارسی، میگوید: «سگ حق شناس به از آدمی ناسپاس». که این نشان میدهد، ناسپاس در مقابل حق شناس هست. پس واژه «سپاس» به معنی «حق شناسی» هست. (نه ۳ عدد پاس!)

پی نوشتها :
[۱]. بنگرید به:
Yasna (sacred liturgy), based on edition of Karl F. Geldner, Avesta, the Sacred Books of the Parsis, Stuttgart, 1896.
[۲]. مكنزی، فرهنگ زبان پهلوی، ترجمه مهشيد ميرفخرايی، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۷۳، برگه ۳۱۲ و ۲۵۸
دیدگاهها
واژه «سپاس» در زبان فارسی به معنای قدردانی و شکرگزاری است. برای بررسی ریشهٔ این واژه، باید آن را از منظر ریشهشناسی تاریخی و تحول زبانهای ایرانی تحلیل کرد.
۱. ریشهٔ اوستایی و پارسی باستان
«سپاس» از ریشهٔ اوستایی spās گرفته شده که به معنای «مواظبت، توجه، نگاه داشتن» بوده است. این واژه در پارسی باستان نیز به همین شکل وجود داشته است.
۲. تحول در فارسی میانه
در فارسی میانه (پهلوی)، واژه «سپاس» همچنان با معنای «توجه کردن، پاس داشتن، احترام گذاشتن» به کار میرفته است. این واژه با مفهوم پاسداری و نگاهبانی نیز مرتبط بوده است، که در واژهٔ «پاس» (مانند «پاسبانی») نیز دیده میشود.
۳. ارتباط با «پاس» و «پاسداری»
واژه «سپاس» به احتمال زیاد از ترکیب پیشوند «س-» (که در برخی واژههای کهن، تقویتکنندهٔ معنا است) و «پاس» (به معنای نگه داشتن، محافظت کردن) ساخته شده است. بنابراین، سپاس در اصل به معنای «نگه داشتن چیزی در ذهن با احترام» بوده که به مرور زمان به معنای قدردانی و شکرگزاری تحول یافته است.
۴. مقایسه با دیگر زبانهای ایرانی
در زبانهای ایرانی دیگر، شکلهایی از این واژه دیده میشود:
• در کردی: «سپاس» همچنان به همان معنای فارسی باقی مانده است.
• در بلوچی و پشتو نیز واژههایی مشابه با معنای احترام و شکرگزاری وجود دارد.
نتیجه
واژه «سپاس» ریشه در اوستایی و پارسی باستان دارد و از مفهومی مرتبط با نگاهداری و پاسداری به معنای قدردانی تحول یافته است. این واژه نشاندهندهٔ نوعی احترام و توجه ویژه به چیزی یا کسی است که بعدها مفهوم شکرگزاری به خود گرفته است.
افزودن دیدگاه جدید