آیا بعد از یک رابطه نافرجام می توان طرف مقابل را فراموش کرد؟
یک نکته را باید بدانیم و آن اینکه ما انسان ها معمولا چیزی را فراموش نمی کنیم. اما در خصوص تجارب عاطفی آن چیزی که مقدم است هیجان زدایی از تجربه است، نه الزاماً فراموش کردن آن.
اتفاقا یکی از تأکیداتی که در رویکردهای اصلاحی و ترمیمی مطرح می شود این است که تجارب خودمان را تحلیل و خطاهای خود را بازشناسی کنیم و با حذف خطاها عملکرد خود را ارتقا دهیم. نه این که سعی کنیم به طور کلی اتفاق را به فراموشی بسپاریم، چرا که چندان امکان پذیر نیست.
به این ترتیب این خواسته توصیه نمی شود که فراموشش کنید. اساسا در حوزه ی روان درمانی به خصوص روانکاوها سعی در ایزوله کردن فرد از هیجان های این چنینی دارند.
۞ با خودتان خلوت کنید و سؤال هایی را که رنج تان می دهد بنویسید.
۞ چشم اندازی که از چهار، پنج سال آینده دارید با عبارت هایی که دستوری نباشد یعنی الزاما آرزو تلقی نشود، به طور مثال آن زمان را چطور می بینید با چه کسی و در کجا و چگونه زندگی می کنید، اینها را یادداشت کنید.
۞ از خودتان بپرسید همیشه چه آرزویی در ذهن تان تجلی داشته است و به آن نرسیده اید که این آزارتان داده است.
این 3 مورد را روی یک صفحه به صورت نیم رخ پیاده و بعد از آن بررسی کنید: نخست این که آن چیزی که آزارتان می دهد با چیزی که آرزوی تان است چقدر فاصله دارد و چشم اندازی که از چهار، پنج سال دیگر دارید چقدر در راستای آرزوهای تان است و چقدر با فاصله از این سؤالات آزار دهنده قرار دارد.
۞ اگر در این چارچوب انجام دهید نیازی به فراموش کردن ندارید، بلکه به تحلیل تجربه دست زده اید، در نهایت، اگر خودتان نتوانستید حل کنید، موضوع را با روانشناس در میان بگذارید و از تجربیات مشاور استفاده کنید.