رفتن به محتوای اصلی

منم آن روسیاهی که خجالت میکشد از خود

تاریخ انتشار:

منم آن روسیاهی که خجالت میکشد از خود

سحـر گاهی اگـر سجاده وا کردی دعایم کن 
بساط گـریـه در خلوت بپـا کردی دعایم کن

دلت دریاست میدانم که پیشش آبرو داری
نشستی با خدای خود صفا کردی دعایم کن

کسی این گوشه ی دنیاست محتاج دعای تو
به تسبیحت اگـر ذکـر خدا کردی دعایم کن

پر از حرف و پر از دردم، به رسم عاشقان ای دوست 
دلت لرزید و یادی هم ز ما کردی دعایم کن

به هر در میزنم بسته، همه درها به روی من 
خدا را زیر لب امشب صدا کردی دعایم کن

منم آن روسیاهی که خجالت میکشد از خود
شفاعت از منِ غـرق ِخطا  کردی دعایم کن 

غریب افتاده ام اینجاکسی سنگ صبورم نیست 
بحق هـر غریبی کـه  دعــا کردی دعایم کن

التماس دعا

موضوع انجمن

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
بازگشت بالا