آرایش کردن و روزه داری!
آرایش کردن و روزه داری!
در به در دنبال کسی می گشت که سوال مهمش را از او بپرسد؛ سوالی که ذهنش را بسیار مشغول کرده بود. نمی دانست با این همه زحمتی که به خود می دهد و با این همه صبری که می کند، آیا از او می پذیرند؟ دودلی مثل خوره در جانش رخنه کرده بود: نکند قبول نباشد؟! نکند باطلش کند؟! و بعد سیل توجیه ها و دلایل: نمی شود که ! مگه می شود بدون آنها بیرون رفت؟! اصلاً خدا هم زیبایی را دوست دارد ! بالاخره بعد از کلّی پرس و جو و گشتن در اینترنت، سایتی را پیدا کرد که توانست جواب سوالش را آنجا پیدا کند.
بهترین کار؛ ترک محرمات
«گناه و عمل حرام» ریز و درشت ندارد، همه اش گناه است و ترک اوامر الهی! امیرالمومنان علی(علیه السلام) فرمودند: به کوچکی گناهتان نگاه نکنید بلکه به بزرگی کسی بنگرید که در مقابل او معصیت کرده اید! گویی انسان در مقابل شخص عزیز و گرانقدری، عملی بسیار سخیف و بی ارزش را مرتکب شود! حتماً جز پشیمانی و ندامت بهره ای برای او حاصل نخواهد شد. امام خمینی(رحمه الله علیه) می فرمودند: عالم محضر خداست، در محضر خدا گناه نکنید.
رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: «هر زنی که به خداوند سبحان و روز قیامت ایمان دارد، زینت خود را برای غیر شوهر آشکار نمی کند و همچنین موی سر و مچ خود را نمایان نمی سازد و هر زنی که این کارها را برای غیر شوهرش انجام دهد، دین خود را فاسد کرده و خداوند را نسبت به خود خشمگین ساخته است.»
حال، اگر این عزیز گرانقدر از روی مهربانی و لطف، مهمانی ترتیب داد و ضیافتی با شکوه برپا ساخت و آن وقت دعوتمان کرد که به مهمانی او قدم بگذاریم ... . حال و روز نادمان و پشیمانان در آن مهمانی دیدنی است که از سر شرم، سر به زیر انداخته اند. اما میزبان، مهربان تر و بزرگوارتر است! شاید اصلاً به رویشان نیاورد و امیدوار باشد که مهمانانش پس از این، قدر خود را می دانند و دیگر مرتکب کارهای زشت و ناپسندی نمی شوند! حداقل می توان مطمئن بود در طول مهمانی کسی حرمت شکنی نکند! میزبان مهربان جز این نمی خواهد. آنچنان که:
در روایات وارده از معصومین(علیهم السلام) بهترین اعمال در این ماه، دوری از گناه و ترک محرمات شمرده است.
یک گناه؛ هزاران هزار پشیمانی
میزبان مهربان بسیار صبور است، اما اگر او را خشمگین کردیم باز هم رویمان می شود در ضیافتش قدم گذاریم؟ روزه و صبر و تحمل گرسنگی و تشنگی و خشمگین کردن میزبان مهربان؟!
چگونه اینها با هم جمع می شوند؟! چرا باید کاری کنیم که سرافکنده و سر به زیر و شرمنده بر سر خوان رحمت بنشینیم؟! چرا مثل نور چشمی ها به صدر مجلس دعوتمان نکنند؟!
میزبان مهربان بسیار صبور است، اما اگر او را خشمگین کردیم باز هم رویمان می شود در ضیافتش قدم گذاریم؟ روزه و صبر و تحمل گرسنگی و تشنگی و خشمگین کردن میزبان مهربان؟!
چگونه اینها با هم جمع می شوند؟! چرا باید کاری کنیم که سرافکنده و سر به زیر و شرمنده بر سر خوان رحمت بنشینیم؟! چرا مثل نور چشمی ها به صدر مجلس دعوتمان نکنند؟! کسانی که با افتخار و سربلند دعوت میزبان را لبیک گفته اند و حالا با احترام و تکریم وارد ضیافت الهی می شوند؛ کسانی که میزبان آمدنشان را جشن می گیرد! چرا خود را از آن دسته از مدعوین قرار ندهیم؟! مگر ما چه چیزی از آنها کمتر داریم؟!!
آخر گفته...
حالا جوابش را یافته بود! او که صبر روزه داری را در جانش شیرین کرده بود و با افتخار در ضیافت الهی وارد شده بود، برای او حیف بود که اسباب خشم و ناراحتی میزبان مهربان را فراهم کند! دیگر مطمئن بود و شک نداشت که آن توجیه ها هم، همه بازی و فریب شیطان بوده است که همچون رقیبی همیشه در کمین نشسته است تا پای مدعوین عزیز ضیافت با شکوه رمضان را از جاده ی راست بلغزاند! شاید چون او را به آن مهمانی راه نمی دهند، حسودیش می شود!
افزودن دیدگاه جدید