رفتن به محتوای اصلی

کاروان آمد و دلخواه به همراهش نیست / شاعر : شهریار

تاریخ انتشار:

کاروان آمد و دلخواه به همراهش نیست / شاعر : شهریار

کاروان آمد و دلخواه به همراهش نیست
با دل این قصه نگویم که به دلخواهش نیست

کاروان آمد و از یوسف من نیست خبر
این چه راهیست که بیرون شدن از چاهش نیست

ماه من نیست در این قافله راهش ندهید
کاروان بار نبندد شب اگر ماهش نیست

ما هم از آه دل سوختگان بی خبر است
مگر آئینه شوق و دل آگاهش نیست

تخت سلطان هنر بر افق چشم و دل است
خسرو خاوری این خیمه و خرگاهش نیست

خواهم اندر عقبش رفت و بیاران عزیز
باری این مژده که چاهی بسر راهش نیست

شهریارا عقب قافله کوی امید
گو کسی رو که چو من طالع گمراهش نیست

موضوع انجمن

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
بازگشت بالا