رفتن به محتوای اصلی

کنون که فتنه فرا رفت و فرصتست ای دوست / شاعر : شهریار

تاریخ انتشار:

کنون که فتنه فرا رفت و فرصتست ای دوست / شاعر : شهریار

کنون که فتنه فرا رفت و فرصتست ای دوست
بیا که نوبت انس است و الفتست ای دوست

دلم به حال گل و سرو و لاله می سوزد
ز بسکه باغ طبیعت پرآفتست ای دوست

مگر تاسفی از رفتگان نخواهی داشت
بیا که صحبت یاران غنیمتست ای دوست

عزیز دار محبت که خارزار جهان
گرش گلی است همانا محبتست ای دوست

به کام دشمن دون دست دوستان بستن
به دوستی که نه شرط مروتست ای دوست

فلک همیشه به کام یکی نمیگردد
که آسیای طبیعت به نوبتست ای دوست

بیا که پرده پاییز خاطرات انگیز
گشوده اند و عجب لوح عبرتست ای دوست

مآل کار جهان و جهانیان خواهی
بیا ببین که خزان طبیعتست ای دوست

گرت به صحبت من روی رغبتی باشد
بیا که با تو مرا حق صحبت است ای دوست

به چشم باز توان شب شناخت راه از چاه
که شهریار چراغ هدایت است ای دوست

موضوع انجمن

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
بازگشت بالا