دلسوزى بدون توجه
شخص غيبت كننده هنوز به آداب الهی مؤدب نشده است، او دوست دارد در راه خدا قرار گيرد، ولى مسير آن را نمى داند و به بيراهه مى رود.
او با ديدن عيب مؤمنى، از روى دلسوزى به باز گفتن آن مى پردازد، مانند آن كه فردى خطاى برادر مؤمنش را ديده يا متوجه نقصى در او، در بعد دينى يا ابعاد ديگر شده است و از روى دلسوزى، بى اختيار پشت سرش عيب هاى او را برمى شمرد. دلسوزى و ناراحتى او واقعى است و چه بسا اگر آن عيب را فاش نمى ساخت، پاداشى هم نصيب او مى شد، ولى چون طرف صحبتش را معرفى كرده، ثوابش به عقاب تبديل مى شود، بنابراين در رحمت و شفقت و مهربانى هم بايد معيار شرعى در نظر گرفته شود تا رحمت شخص مايه عذاب او نشود.
موضوع انجمن
افزودن دیدگاه جدید