فلسفه قربانی - استاد علی صفایی حائری
فلسفه قربانی - استاد علی صفایی حائری
- اینجاست که اگر بخواهى به آرزوها پا بدهى و نرمى کنى، تو را مى برند. و این است که باید قربانى کنى. باید این آرزوها را قطع و رمى کنى.
- آرزوى ابراهیم داشتن پسر است و به ابراهیم امر مى شود که آن را بکش!!
- و همین نکته ىِ بودنِ منى بعد از مشعر الحرام است.
- اینجاست که باید در این سرزمین آگاهىِ بر حریم ها و حدودها، آماده شد و سنگ و مهمات جمع کرد و مهیا شد تا آرزوها را رجم و رمى کرد.
- و همان طور که شیطان کارش را با وسوسه ها شروع مى کند، انسان هم باید آماده شود؛
- که وقتى به اصول توجه کردى و اسلام آوردى و به اعمالت جهت دادى، آنگاه شیطان زیر درختت ریشه مى کند.
- شیطان تا بتواند ریشه ها را مى خشکاند، اگر نتوانست در نماز خدشه مى کند و ستون ها را صدمه مى زند و اگر نتوانست شاخه ها را قطع مى کند،
- اگر در این مرحله هم موفق نشد آنگاه که میوه ها چیده شد آنها را لک دار مى کند و اگر نتوانست بر آنها خاک مى ریزد. او بى کار نمى نشیند و تا بتواند کارى مى کند، گردى مى پاشد، طوفانى به پا مى کند.
- او امید دارد که کارش نتیجه بدهد؛ که: «ثُمَّ کانَ عاقِبَةُ الَّذینَ أَساؤا السُّوآى انْ کَذَّبُوا بِآیاتِ اللَّهِ ...».
- چرا که شیطان این را تجربه کرده که سیاهى و چرکى زیاد، رفته رفته اصول را هم از بین مى برد. انسان وقتى به گناهان کوچک بى توجه شد، این کوچک ها او را به گندها مى کشاند ...
منبع : استاد علی صفایی حائری، کتاب حقیقت حج، صفحه ۲۲.
افزودن دیدگاه جدید