رفتن به محتوای اصلی

گاه باید رفت باید رفت و تنها رفت / امید مهدی نژاد

تاریخ انتشار:

گاه باید رفت باید رفت و تنها رفت / شاعر : امید مهدی نژاد

محض خوبی اصل شادی عین آگاهی ست گاهی
کوره راهی رو به ناپیدای گمراهی ست گاهی

گاه سرکش گاه خونی، پنجه ی خون ریز شاهین
لیز و لغزان و گریزان پولک ماهی ست گاهی

گاه شعر آسمان فرسای حافظ سخت موجز
شبه ابیاتی خراب و سست و افواهی ست گاهی

بی نگاهی، بی کلامی، شرمی از حتی سلامی
ماجرایی با همین داغی و کوتاهی ست گاهی

قلب حکاکی شده روی چناری، یاد یاری
اشک افتاده به روی کاغذی کاهی ست گاهی

اتفاقی در خیال شاعر از خویش خسته
اختلافی در حساب مرد بنگاهی ست گاهی

گاه تنها شانه ی امنی برای گریه کردن
زیر باران های وحشی چتر همراهی ست گاهی

عشق چیزی نیست، حالی نیست، آیینه ست و ماییم
آه این آیینه هم زنگاری و آهی ست گاهی

::

گاه باید رفت، باید رفت و تنها رفت، اما
عاشقی محکم ترین برهان خودخواهی ست گاهی

پدیدآورنده
موضوع انجمن

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
بازگشت بالا